تندروها همیشه بیمحاباترند! صدایشان بلندتر و البته نفوذشان هم بیشتر ! انگار که این یک قانون نانوشته است که هرکه بیشتر از منطق دور شود و به احساس نزدیک، تریبونش جایگاه دارد! و خودش مقام، هرچند اگر حرفش خریدار نداشته باشد! گروهی میپندارند که اگر موقع فریادهایشان پشت رسانه ها و مجالسی که در اختیار آنان گذاشته میشود هرچه قدر رگ گردنشان بیرون بزند پایدارترند! و اگر لجوجانه مرغ مواضعشان یک پاداشته باشد اصولی تر!
با همه این تفاصیل، جالب اینجاست که حرفهای همین تندروهای حاشیه پرداز، در بطن ماجرا قرارمی گیرد! و حرفهای بطن اصلی جامعه در حاشیه !
وصدافسوس که این عده که باید آنها را با عنوان اقلیت چموش ولی پرصدا معرفی کرد ساختاری منسجم و برنامه ریزی شده دارند در حالیکه اکثریت خاموش به دلیل عدم عزم جدی خود، از گرفتن مطالباتشان عاجز مانده اند.... این حقیقتی است که اگر اکثریت، در باز خوانی و تلاش برای رسیدن به خواسته هایش همت نکند، اقلیت، خواسته ها را برای آن اکثریت تعیین خواهد کرد...
تجربه تلخ
شاید بگویید گاهی هم خاموشی ها دلیل دارد، دلیلی مثل اینکه بعضی وقتها شرایط طوری است که چارهای جز خاموشی نیست.... اما دلیل این خاموشی هرچه که باشد نتیجه آن مشخص است... نتیجهای مثل آنچه که در سالهای 84 تا 92 به عنوان یک تجربه تلخ در تاریخ ایران ثبت شد...
سال 92 بود که آن تجربه تلخ، درس عبرتی شد برای آموختن و جبران بخشی از آنچه که بر ما روا شد.... اما مطمئنا انتخابات ریاست جمهوری 92 پایان کارنیست چرا که خیلی زودتر از آنچه فکرش را بکنید نوبت به مجلس دهم هم رسید.... مجلسی که نیازش این است تا با تغییری بنیادین همراه باشد، وخانه ملت پیش از نوروز 95 و در هفتم اسفندماه، خانه تکانی شود تا با ارزش ها در این خانه بمانند و آنهایی که در این خانه کارایی ندارند جایشان را به کسانی دهند که رویای ایران آباد و آزاد را در سر میپرورانند... حال برای جبران وترمیم بخش دیگری از نهاد مدیریتی کشور چه قدر میتوان امیدوار بود؟ و تا چه میزان میتوان مجلس آینده را از وجود ادعاکنندهها زدود؟ صحبت اخیر ناطق نوری در جمع برخی از مدیران علوم سیاسی شاید کمی نگرانکننده است هرچند این موضوع از نگرانی شخص او و شاید وسواسش در این زمینه هم نشان دارد جایی که
میگوید: "معتقدم در شرایط فعلی نه اصلاحطلبان و نه اصولگرایان معتدل برنامه مشخصی برای انتخابات نداشته و ندارند"وی اضافه میکند:"این در حالی است که من شنیدهام و از نشانههایش هم مشخص است که برخی جریانهای تندرو و افراطی که من آنها را قبول ندارم در برخی گروههای سیاسی با برنامهریزی منسجمتری میخواهند در انتخابات مجلس آتی شرکت کنند."آیا این گفته ها میتواند زنگ خطری برای این باشد که بازهم قراراست تجربههای تلخ گذشته، به کابوس این روزهای ایران و فاجعه فردای کشور تبدیل شود؟ آیا به راستی اصلاحطلبان و اعتدالیون برای شرکت در انتخابات مجلس جدی نیستند؟ و آیا اصولگرایان تندرو، منسجم و جدی برای مجلس دهم دورخیز کرده اند؟
اصلاحطلبان برنامه دارند ولی...
صادق زیباکلام استاد دانشگاه و فعال سیاسی در اینباره به آفتاب یزد پاسخ میدهد: "بخشی از صحبتهای آقای ناطق نوری درست است، گروههای تندروی اصولگرا در خصوص ورود به انتخابات خیلی جدی هستند گردهمایی روز 5 شنبه آقای احمدینژاد یک نمونه آن است، کسی نمیتواند باور کند که این گروه آن جا جمع شده بودند تا درباره خط امام صحبت کنند حقیقت این است که این یک میتینگ انتخاباتی برای متشکلتر کردن اعضای اصولگرایان تندرو بود، البته این فقط یک بخش جریان اصولگراست و جریانهای اصولگرای دیگر هم برای انتخابات عزمشان را جزم کرده اند."
اما آیا به راستی آن طور که ناطق نوری نگران است اصلاحطلبان برنامهای برای انتخابات آینده ندارند؟زیباکلام اینگونه به ما پاسخ میدهد:" این طور نیست که اصلاحطلبان برای انتخابات مجلس برنامهای ندارند یعنی با این بخش از صحبتهای آقای ناطق نوری خیلی همراهی نمیکنم بلکه میگویم اتفاقا اصلاحطلبان هم برنامه دارند اما آنها با چند مشکل اساسی روبهرو هستند که اصولگرایان با آن روبهرو نیستند."
فعالیت جدی اصلاحطلبان با محدودیت ها
در رابطه با این موضوع با فاطمه راکعی رییس حزب جمعیت زنان مسلمان نو اندیش و نماینده سابق مجلس نیز صحبت کردیم وی که به نظر چندان با این موضوع که اصلاحطلبان برای انتخابات برنامهای ندارند موافق نیست به آفتاب یزد پاسخ میدهد: "از ماهها پیش اصلاحطلبان فعالیتهای جدی خودشان را در انتخابات شروع کردهاند و از شورای هماهنگی اصلاحات گرفته تا فعالیت احزابی که مجوز دارند همه روی انتخابات کار میکنند."
راکعی به طور ویژه به فعالیت زنان اصلاح طلب نیز اشاره میکند و میگوید:" در راستای ترغیب زنان اصلاحطلب به ورود به عرصه انتخابات، فعالیت گستردهای صورت گرفته است و جمعیت زنان مسلمان نواندیش در 28استان کشور نمایندگیها و شورای مرکزیاش، تشکیل شده است و اتفاقا این زنان بسیار مدبرانه وارد عمل شدند و مشغول رایزنیهای زیادی برای شکل دادن به لیستهای انتخاباتی هستند."
این فعال زن اصلاح طلب ادامه میدهد: "اینکه به نظر میآید اصلاحطلبان فعالیت خاصی در انتخابات ندارند به خاطر این است که آنها در فراز و فرودهای سیاسی یاد گرفتند که غوغا نکنند و بیشتر کار کنند."
مشکلات اصلاحطلبان
اما چه مشکلاتی برسرراه اصلاحطلبان وجود دارد که فعالیت آنها را محدود کرده است؟ صادق زیباکلام دراینباره به آفتاب یزد میگوید:" اولین و عمدهترین مشکل اصلاحطلبان ردصلاحیتاست به هر حال بسیاری از اصلاحطلبان به بهانه فتنه ردصلاحیت خواهند شد".
وی میافزاید: "بنابراین یکی از چالشهای اصلاحطلبان این موضوع و همچنین جایگزین کردن کسانی به جای ردصلاحیتشدگان خواهد بود."
زیباکلام ادامه میدهد: "مشکل دیگر اصلاحطلبان این است که آنها نمیتوانند یک حزب خیلی متشکل و سازمان یافته را تشکیل دهند. چون معمولا مجوز به آنها داده نمیشود.یا مثلا کاری که آقای احمدینژاد 5 شنبه انجام دادهاند را اصلاحطلبان نمیتوانند تکرار کنند چرا که شما فرض بگیرید که مثلا چندصدنفر اصلاح طلب جمع شوند به نظر شما آیا امکان این امروجود دارد؟ خیر. بنابراین کسی مثل آقای ناطقنوری باید این موارد را درنظر بگیرد."
این فعال سیاسی ادامه میدهد: "به نظر من اصلاحطلبان تا آن مقداری که میتوانند در تکاپو هستند و تا جایی که به آنها اجازه تحرک داده میشود، فعالیت کردهاند و نشستها و سخنرانیهایی هم داشتند".
زیباکلام ادامه میدهد: "مشکلاتی که اصلاحطلبان در این چند سال داشتهاند باعث شده است که به هر حال انسجام اصلاحطلبان را تحت الشعاع قرار دهد".
وی ادامه میدهد: "یکسری اصلاحطلبان رسمی وجود دارند که شناخته شدهاند که این افراد گروه مشخص اصلاحطلب هستند، گروه دیگری تحت عنوان جبهه اصلاحات هستند، تشکلهایی هم در یکی دو سال اخیر باعنوان اصلاحات به وجود آمدهاند، در کنار این سه گروه، دولت حسن روحانی هم قرار دارد، بنابراین همه این گروهها باید انسجام داشته باشند، منتهی برای این کارباید کسانی مثل سیدحسن خمینی، آیتالله هاشمی، دکتر عارف پیش قدم بشوند. چون عدم انسجام اصلاحطلبان در انتخابات به اندازه ردصلاحیت شدن اصلاحطلبان خطرناک است و اگر این جریانات نتوانند برنامه متحد داشته باشند شکستشان در مجلس دهم حتمی است."
اصلاحات به سنگ اندازی ها برمسیرش عادت کرده است
فاطمه راکعی هم در باره مشکلات پیشروی اصلاحطلبان به ما میگوید:" اینکه معضلی در مسیر اصلاحات همیشه وجود داشته درست است، ولی اصلاحات به این مسائل عادت کرده است، به خصوص در این چند ساله اخیر که اصلاحات خسارات بسیار دیده و در مسیر آن سنگ اندازی شده است، اما به صورت معنوی این سنگاندازیهابرسر اصلاحات، به آگاهیهای گسترده و عمیق جامعه منجر شده است."
وی تاکید میکند:" امیدواریم از بداخلاقیهای انتخاباتی جلوگیری شود و جلوی رفتارهای غیرقانونی گرفته شود."
راکعی اضافه میکند: "ضرورت انتخابات پرشور و ملی، رعایت همین جلوگیری از بداخلاقیهای انتخاباتی است، در غیر این صورت مصائب بسیاری به وجود میآید و اولین اصول یک جامعه مدنی به بازی گرفته خواهد شد".
هنوز چشم انداز مشخصی از این موضوع که درآینده انتخاباتی نقش اصلاحات و اعتدال بیشتر خواهد بود یا اصولگرایان مشخص نیست شاید دلیل اصلی این نبود اطمینان از آینده خیل عظیم مشکلاتی باشد که بر مسیر اصلاحطلبان است. هرچند آنها امیدوارند تا با ازسربرداشتن این موانع باردیگر انسجام و عزم جدی خود را برای انتخابات مجلس دهم به منصه ظهور بگذارند.