"بازیکن پیشین استقلال" ممنوع الخروج شد
مربی فصل گذشته استقلال به دلیل پرداخت نکردن مالیاتش، ممنوع الخروج شد.
روزنو : مربی فصل گذشته استقلال گفت: 4 سال پیش که من با باشگاه تراکتورسازی قرارداد داشتم. بندی به عنوان پرداخت مالیات از سوی باشگاه در نظر گرفته شد. من هم فکر می کردم که این مبلغ پداخت شده است. ولی زمانی که برای حضور با تیم هنرمندان و فوتبالیستها می خواستیم به کانادا برویم. من متوجه شدم که ممنوع الخروج هستم.
طلب 20 میلیونی ام را به تراکتوربخشیدم
4 فصل پیش که من در تراکتور بودم حتی طلب 20 میلیونی ام را پایان فصل بخشیدم و به خوبی از این باشگاه جدا شدم. اصلا فکر نمی کردم بند قراردادم را که باشگاه ملزم به پرداخت مالیات من بود را نادیده بگیرند. از آن زور هم هر چه با آقای عباسی تماس می گیرم که در این مورد حرف بزنیم، او جوابم را نمی دهد. باز هم گذاشتم به حساب اینکه آنها دنبال مذاکره با تونی هستند و سرشان شلوغ است. به هر من تبریزی هستم و آدم به تیم شهرش پشت نمی کند. الان هم مالیات من چون مدتی از آن گذشته 15 میلیون شده است.
فاز فکری من با مظلومی متفاوت است
من در کل برای کادر جدید و آقای مظلومی آرزوی موفقیت دارم. در مورد این سوال هم که آیا حضور ایشان در استقلال بازگشت به عقب است، اصلا حرفی نیم زنم. استقلال مستحق خوب بودن هست و امیدوارم آقای مظلومی بتواند به تیم کمک کند. همه از من می پرسند که آیا برای حضور در کادر جدید پیشنهادی داشتم باید در این زمینه بگویم که حتی اگر هم پیشنهادی می شد، نمی پذیرفتم. چون فاز فکر ی من با آقای مظلومی متفاوت است. این به این معنا نیست که کار من خوب است، کار ایشان بد است یا بالعکس. معنی حرف من این است که شیوه کاری ما متفاوت است. زمانی که شما بازیکن هستی مشکلی وجود ندارد ولی اگر فاز فکر کادر فنی یکی نباشد بین آنها شکاف ایجاد می شود و این مساله باعث می شود تا بازیکنان سردرگم شوند.
فصل گذشته گفته می شد که شکاف در کادر فنی باعث نتیجه نگرفتن استلال شده است؟ همدانی پاسخ داد : چه کسی این شکاف را به وجود آورد. مگر جز این است که هیات مدیره چنین کاری را کرد!. آخر چطور همچین چیزی امکان دارد که شما دستیار کسی باشی و در پایان فصل بخواهی جای او را بگیری. به غیر از این است که اینکار برنامه ریزی شده است. حتما وسط فصل هم این موضوع تکرار شده است. یعنی ستار همدانی نوعی بارها در جلسات هیات مدیره حاضر بوده که بلافاصله پس از اتمام لیگ کاندیدای مربیگری شده است.
مشکلاتی که هیات مدیه به آن دامن زد
مشکل دومی که هیات مدیره ایجاد کرد. مساله حقوق عقب افتاده بازیکنان بود. آنها بعد از جلسه نا امید کننده در هیات مدیره افسرده به سر تمرین می آمدند و انگیزه آنها کم می شد. امیر قلعه نویی هم مربی از طرفی پشت آنها به ما می گفت که بازیکن حق دارد و از سویی هم به بازیکن اجازه نمی داد که در زمین بازیکنی بخواهد برای او ادا در بیاورد. مثلا هاشم بیک زاده خانه خریده بود و باشگاه حقوق او را پرداخت نمی کرد . بعد در تمرین 3 روز حاضر نمی شد روز پنجم هم توقع داشت در ترکیب باشد. یا آندو که از استقلال جدا شد. او اصلا با امیر قلعه نویی مشکلی نداشت. بارها همه شنیده بودند که او با باشگاه مشکل مالی داشت و سر تمرین حضر نمی شد. اما چون قلعه نویی نمی خواست پشت هیات مدیره را خالی کند آدم بده جلوه می کرد. در حالی که بارها به ما گفته بود که حق با بازیکن است.
قلعه نویی اجازه نمی داد از مشکلات حرف بزنیم
بارها در طول فصل به آقای قلعه نویی گفتیم که اجازه دهد ما این مشکلات را که بخش کوچکی از مسایلی بود که ما با استقلال داشتیم را رسانه ای کنیم ولی او می گفت این مسایل درون خانوادگی است و نباید کسی از آن با خبر شود. شما دیدید که هیات مدیره ما برای انتخاب کادر فنی چقدر مشکل داشت. به نظر می رسید هر کدام از اعضا یک نظری داشتند. یکی منصوریان را گزینه می دانست و دیگری فرد دیگری را. در آخر هم که تعداد کمی از اعضا ماندند و بقیه تغییر کردند. این نشان می داد که آقایان در هیات با هم اتحاد نداشتند.
طلب 20 میلیونی ام را به تراکتوربخشیدم
4 فصل پیش که من در تراکتور بودم حتی طلب 20 میلیونی ام را پایان فصل بخشیدم و به خوبی از این باشگاه جدا شدم. اصلا فکر نمی کردم بند قراردادم را که باشگاه ملزم به پرداخت مالیات من بود را نادیده بگیرند. از آن زور هم هر چه با آقای عباسی تماس می گیرم که در این مورد حرف بزنیم، او جوابم را نمی دهد. باز هم گذاشتم به حساب اینکه آنها دنبال مذاکره با تونی هستند و سرشان شلوغ است. به هر من تبریزی هستم و آدم به تیم شهرش پشت نمی کند. الان هم مالیات من چون مدتی از آن گذشته 15 میلیون شده است.
فاز فکری من با مظلومی متفاوت است
من در کل برای کادر جدید و آقای مظلومی آرزوی موفقیت دارم. در مورد این سوال هم که آیا حضور ایشان در استقلال بازگشت به عقب است، اصلا حرفی نیم زنم. استقلال مستحق خوب بودن هست و امیدوارم آقای مظلومی بتواند به تیم کمک کند. همه از من می پرسند که آیا برای حضور در کادر جدید پیشنهادی داشتم باید در این زمینه بگویم که حتی اگر هم پیشنهادی می شد، نمی پذیرفتم. چون فاز فکر ی من با آقای مظلومی متفاوت است. این به این معنا نیست که کار من خوب است، کار ایشان بد است یا بالعکس. معنی حرف من این است که شیوه کاری ما متفاوت است. زمانی که شما بازیکن هستی مشکلی وجود ندارد ولی اگر فاز فکر کادر فنی یکی نباشد بین آنها شکاف ایجاد می شود و این مساله باعث می شود تا بازیکنان سردرگم شوند.
فصل گذشته گفته می شد که شکاف در کادر فنی باعث نتیجه نگرفتن استلال شده است؟ همدانی پاسخ داد : چه کسی این شکاف را به وجود آورد. مگر جز این است که هیات مدیره چنین کاری را کرد!. آخر چطور همچین چیزی امکان دارد که شما دستیار کسی باشی و در پایان فصل بخواهی جای او را بگیری. به غیر از این است که اینکار برنامه ریزی شده است. حتما وسط فصل هم این موضوع تکرار شده است. یعنی ستار همدانی نوعی بارها در جلسات هیات مدیره حاضر بوده که بلافاصله پس از اتمام لیگ کاندیدای مربیگری شده است.
مشکلاتی که هیات مدیه به آن دامن زد
مشکل دومی که هیات مدیره ایجاد کرد. مساله حقوق عقب افتاده بازیکنان بود. آنها بعد از جلسه نا امید کننده در هیات مدیره افسرده به سر تمرین می آمدند و انگیزه آنها کم می شد. امیر قلعه نویی هم مربی از طرفی پشت آنها به ما می گفت که بازیکن حق دارد و از سویی هم به بازیکن اجازه نمی داد که در زمین بازیکنی بخواهد برای او ادا در بیاورد. مثلا هاشم بیک زاده خانه خریده بود و باشگاه حقوق او را پرداخت نمی کرد . بعد در تمرین 3 روز حاضر نمی شد روز پنجم هم توقع داشت در ترکیب باشد. یا آندو که از استقلال جدا شد. او اصلا با امیر قلعه نویی مشکلی نداشت. بارها همه شنیده بودند که او با باشگاه مشکل مالی داشت و سر تمرین حضر نمی شد. اما چون قلعه نویی نمی خواست پشت هیات مدیره را خالی کند آدم بده جلوه می کرد. در حالی که بارها به ما گفته بود که حق با بازیکن است.
قلعه نویی اجازه نمی داد از مشکلات حرف بزنیم
بارها در طول فصل به آقای قلعه نویی گفتیم که اجازه دهد ما این مشکلات را که بخش کوچکی از مسایلی بود که ما با استقلال داشتیم را رسانه ای کنیم ولی او می گفت این مسایل درون خانوادگی است و نباید کسی از آن با خبر شود. شما دیدید که هیات مدیره ما برای انتخاب کادر فنی چقدر مشکل داشت. به نظر می رسید هر کدام از اعضا یک نظری داشتند. یکی منصوریان را گزینه می دانست و دیگری فرد دیگری را. در آخر هم که تعداد کمی از اعضا ماندند و بقیه تغییر کردند. این نشان می داد که آقایان در هیات با هم اتحاد نداشتند.
