رئیسجمهور دیروز سخنان روشنگرانه و مهمی اعلام کردند. چند نکته از صحبتهای حسن روحانی درمورد مساله هستهای و مذاکرات قابل تأمل است. این امید وجود دارد که توافقنامه جامع در تاریخ مقرر صورت بگیرد و مردم ایران دوران ناشی از تحریم را پشت سر بگذارد و فضای مبادلات اقتصادی و سیاسی ایران با کشورهای قدرتمند جهان مثبت شود و مردم از مزیتهای یک سیاست خارجه سیال و روزآمد بهرهمند شوند. البته در حال حاضر نباید به برخی سوالات تاریخی پرداخت چراکه ممکن است مخالفان در لاک دفاعی قرار گیرند و اصل مذاکرات زیر سوال برود. اگر در کلیات پرونده هستهای نگاه کنیم، اشخاصی را میبینیم که بدهکار مردم هستند اما این افراد در ماههای اخیر ژست طلبکارانه به خود گرفتهاند. گویا هر آنچه خیر در جامعه اتفاق افتاده به دست آنها صورت گرفته و اشخاصی که مشکلات ناشی از اعمال و افعال آنها را رفع میکنند، بدهکار مردم هستند! ژست این روز افراد معترض به این معناست که فرزندان برومند انقلاب و ملت که در حال جبران خطاهای گذشته آنها هستند، مقصرند و نباید اشتباهات آنها جبران شود. هرچند مطلوب است چنین بحثهایی به بعد از توافق منتقل شود اما واقعیت این است در شرایط حاضر اگر برخی مدعی هستند که این تیم توان مذاکره ندارد فراموش کردهاند مشکلاتی که امروز با آن دست به گریبانیم، حاصل عملکرد آنهاست. گاه لازم است یادآوری کرد آنچه در کشور پیش آمده دستپخت همین طلبکاران است. البته در تحلیل سخنان دیروز رئیسجمهور لازم است بر چند نکته تأکید شود. موضع رسمی ایران این است که پرونده هستهای صلحآمیز است و گزارشات آژانس این موضوع را تایید میکند. حال سوال این است که آیا پیگیری برنامه صلحآمیز هستهای نیاز به ایجاد تردید در بین کشورهای دنیا داشت؟ پاسخی که بهعنوان یک کارشناس به این سوال داده میشود این است که نیاز به ایجاد تردید نبود و هیچ ضرورتی نداشت که یک پرونده هستهای صلحآمیز تا این حد همراه با تردید شود و فضای بدگمانی به وجود آورد. زمانی که غرب اعلام میکند ادعاهای ایران باید راستیآزمایی شود به این معناست که فضای میان ایران و غرب با بیاعتمادی همراه است. البته همانطور که برخی از دیپلماتهای ما اعلام کردهاند بیاعتمادی دوطرفه است اما بههرحال ایجاد این بیاعتمادی ضروری نبود. فراموش نشود در دورهای که علی لاریجانی دبیر شورایعالی امنیت ملی بود بسیاری از شبهات را پاسخ گفتند، در نتیجه امکان داشت به نحوی عمل شود که این شبهات دیگر تکرار نشود. البته یک فضای تخاصم نسبت به ایران از سوی غرب و بخصوص آمریکا به وجود آمده و این فضای تخاصم نشان میدهد که ایران باید احتیاط بیشتری از خود نشان دهد. به نظر میرسد برای یک برنامه صلحآمیز و حتی تهیه سوخت بالای 20درصدی که برای رآکتور تهران احتیاج است، نیاز نبود که طرف مقابل حاشیه سازی کند. البته واقعیت این است که برخی اقدامات ناصواب دولت گذشته سبب شد، به خاطر آن عملکرد ملت متحمل هزینه شود. البته منتقدان باید به این پرسش پاسخ دهند که آیا در روند مذاکرات قبلی نمیتوانستند سیاستی را اتخاذ کنند که این میزان قطعنامه علیه ما صادر نشود. آیا نمیشد مساله در آژانس بماند و به شورای امنیت سازمان ملل منتقل نشود؟ پاسخ این است که بهطور یقین میتوانستیم عملکرد مثبتی از خود نشان دهیم،حتی زمانی که به برنامه هستهای بیجهت ظن و تردید کردند، میتوانستیم بهگونهای رفتار کنیم که این تردیدها کم شود و بسیاری از قطعنامهها علیه ما صادر نشود. در آن سالها فعالان اصلاحطلب به صراحت اعلام کردند که نگذارید پرونده ایران به شورای امنیت برود زیرا شورای امنیت میز بازی آمریکاست اما گوش شنوایی از سوی مدیران اجرایی نبود. در آن زمان مسئول دستگاه اجرایی کشور اعلام کرد که آنقدر قطعنامه صادر کنید تا قطعنامهدانتان پاره شود و صراحتا اعلام کرد که قطعنامه، کاغذپارهای بیش نیست اما اکنون میبینیم که نهتنها قطعنامهها کاغذپاره نبود بلکه هزینهآفرین بود. در آن دولت شعارهایی داده شد که صورتحساب آنها را مردم دادند. به نظر میرسد بسیار مطلوب است که درحال حاضر این آقایان ساکت باشند تا شاید سالها بعد ملت ایران به دیده اغماض به آنها بنگرد.