
موقعیت یابی اصلاح طلبان در ساحت سیاست ایران
دوم خرداد تنها یک تاریخ در تقویم ما نیست. این گزارهای است که نمیتوانیم صرفا با سمپاتی سیاسی به آن بپردازیم. حتی فارغ از دیدگاه سیاسی نیز دوم خرداد را باید فراتر از موضوعی در انحصار اصلاحات دید؛ نقطه عطفی در تاریخ سیاسی پس از انقلاب اسلامی در ایران. وجود برچسب اصلاحطلبانه بر چنین روزی، اصولگرایان را نیز بر آن داشت که سوم تیر را به عنوان مقابلهای برای دوم خرداد علم کنند، اما رویکرد رئیسجمهوری که در این روز روی کار آمد، هم سوم تیر را محلی از اعراب نداد و هم بعد از چندی خود اصولگرایان را از گفتمانی که تبلیغش میکردند و حامیاش بودند، وادار به برائتجویی کرد. اکنون 18 سال از دوم خرداد 1376 میگذرد و گفتمانی که در این روز مجال ظهور و بروز در سطح اول سیاسی کشور را یافت، اکنون بعد از گذراندن دوران نوازدی شیرین، کودکی پر چالش، نوجوانی پرغرور و پرتنش، اکنون به جوانی رسیده است. برای بررسی گذشته اصلاحات و اصلاحطلبی، هرچقدر که در تاریخ عقب برویم کم است. حتی بعد از انقلاب اسلامی نیز عدهای سر ماجرا را در انشعاب مجمع روحانیون مبارز از جامعه روحانیت مبارز میجویند و عدهای هم انتخابات ریاستجمهوری سال 76 را نقطه بروز و ظهور اصلاحات میدانند. اصلاحات هرچند پیش از دوم خرداد 76 به عنوان یک گفتمان سیاسی مطرح بود، اما از این تاریخ به بعد به سطح اجتماعی هم وارد شد. حتی برخی کارشناسان سیاسی با کمی بدبینی اعتقاد دارند که سیدمحمد خاتمی اول با شعارهای کلی پا به عرصه انتخابات ریاست جمهوری گذاشت و تازه بعد از آن بود که گفتمان اصلاحطلبی با تلاش تئوریسینهای آن شکل گرفت.
انقلاب ثمره اصلاحطلبی مردمی و دوم خرداد ثمره اصلاحطلبی انقلاب
جلال جلالیزاده، نماینده اسبق مجلس شورای اسلامی و عضو هیات شورای مرکزی جبهه مشارکت به «ابتکار» میگوید: اصلاحطلبی یک نیاز انسانی و برآمده از ذات وجودی انسانها برای تغییر اوضاع و احوال زندگی به سوی احسن است؛ تلاشی برای مبارزه با کژتابیها و انحرلاف ها که زندگی فردی و جمعی انسانها را تهدید میکند. وی افزوده است: در طول تاریخ همواره تلاش برای تغییر و اصلاح وجود داشته است بنابراین نمیتوان تاریخ تولد دقیقی برای اصلاحطلبی نوع انسان ذکر کرد. در واقع همه ملتها و همه گروه ها و شخصیتهای اندیشمند و روشنفکر تلاش کردهاند تا با مبارزه با کجرویها و انحرافاتی که در مسیر زندگی مطلوب و سعادتمندانهشانها پیش امده است، دوباره زندگی اجتماعی و فردی خود را به مسیر درست و مطلوب که هدف وجودی زندگی هر انسان است برگردانند. این فعال سیاسی اصلاحطلب میافزاید: در مورد اصلاحات سیاسی در ایران نیز باید گفت که انقلاب اسلامی ایران در سال 57 بزرگترین تلاش جامعه اصلاحطلب برای هدایت مسیر سیاسی کشور از انحرافات رژیم پهلوی به سوی ایجاد یک حکومت مردمسالار و دینی بوده است. وی یادآور میشود: در طول تاریخ سیاسی انقلاب اسلامی، مسیر اصلاحات به خاطر موانع و مخالفت های برخی افراد منفعتطلب گاه دچار توقف شده و در حاشیه قرار گرفته و گاه نیز در متن و بطن ساختار سیاسی قرار گرفته است. وی در ادامه میگوید: یکی از روزنههای بروز اصلاحطلبی در ساختار رسمی سیاست در ایران جنبش دوم خرداد بود که در سال 1376 با پیروزی سیدمحمد خاتمی به عنوان رئیسجمهور کشور شکل گرفت. در واقع اصلاحات دوم خردادی یک تکمله برای پیروزی انقلاب اسلامی به منظور تامین شرایط لازم برای پاسخگویی به نیازها و مطالبات همه گروههای سیاسی، اجتماعی، قومی و مذهبی بود که در شکلگیری انقلاب بزرگ اسلامی نقش و سهمی داشتند. وی تصریح کرد: در ذات هر پدیدهای این ویژگی وجود دارد که اگر مراقبت و نظارتی بر ان وجود نداشته باشد، احتمال بروز انحراف در آن وجود دارد و بر همین اساس دچار مشکلات و موانعی می شود که مسیر دستیابی به آرمان ها و اهداف را دشوار میکند. انقلاب اسلامی ایران هم با توجه به جایگاه و ویژگیهایی که داشت پس از مشکلات فراوانی که به ویژه در دوران دفاع مقدس هشت ساله پیش امده بود برخی از افراد تازه به دوران رسیده درصدد مصادره آن بودند. در مقابل این عده، گروهی از انقلابیون نیز یک حرکت و جنبشی را در ایران ایجاد کردند که همانطور که گفته شد، برای اولین بار با پیروزی آقای خاتمی به صورتی فراگیر خود را در همه جای ایران نشان داد و هواداران اصلاحات توانستند زمام امور کشور را در دست بگیرند. این دوره از اصلاحات همراه با آزادیهای اجتماعی مخصوصا در حوزه مطبوعات و ... و همچنین ایجاد فضایی بازتر و مساعدتر در مناطق قومینشین بود و کاهش چالشها در روابط خارجی و همچنین اجرای برخی از اصول اجرا نشده قانون اساسی را به دنبال داشت. وی تصریح کرد: در این دوره فاصلههای شکل گرفته میان مردم و نظام را کاهش یافت و با تدوین راهکارهایی مدیریتی مانند ایجاد شوراهای شهری و روستایی و واگذاری بسیاری از مناصب دولتی در مناطق قومینشین و سنینشین به بومیها، وسعت و عمق سرمایه اجتماعی موجود در کشور بیش از پیش تقویت شد. جلالیزاده در ادامه به این روزهای اصلاحات نیز پرداخت و گفت: وضعیت امروز اصلاحطلبی در ایران، هنوز بر مبنای سرمایه اجتماعی و اعتمادی که مردم نسبت به این رویکرد دارند، دارای اثرگذاری و اهمیت قابل توجهی است. در واقع پس از دوم خرداد اصلاحات در میان لایههای مختلف اجتماعی مردم و در همه طبقات اجتماعی به ویزه در میان جامعه طبقه متوسط کشور پایگاه گستردهای برای خود ایجاد کرده است.
94، سال حضور دوباره اصلاحات
این نماینده سابق مجلس تاکید کرد: میتوان گفت که اصلاحات همیشه در متن و بطن جامعه ایرانی به صورتی بنیادین و جریانساز وجود داشته است اما در ساختار رسمی حاکمیت، از زمان شکلگیری اولین دولت اصلاحطلب، تنها یک بار دولت به دست گروه رقیب اصلاحطلبان افتاده است و متاسفانه حاصل کار این دولت هم مورد رضایت مردم نبوده است. وی اضافه کرد: اصلاحطلبان در این دوره هجده ساله که از دوم خرداد تا امروز بر انان گذشته است در فضای سیاسی کشور همواره حضور داشتهاند و اگرچه در یک برهه زمانی کوتاه، در مدت زمان روی کار امدن دولت محمود احمدینژاد، نتوانستند در اداره امور کشور آنچنان که شایسته و بایسته آنها بود اثرگذار باشند اما با این همه گفتمان اصلاحطلبی همواره یک رویه رویشی داشته و روز به روز بر دامنه گسترش آن افزوده شده است. در انتخابات سال 92 ریاست جمهوری نیز مردم با انتخاب گزینه اصلاحطلبان در رایگیری نهایی استقبال گسترده خود از طیف فکری اصلاحطلبانه را نشان دادند. به بیان دیگر آنچه امروزه در میان طبقات و لایههای مختلف اجتماعی مردم وجود دارد، گرایش حداکثری به گفتمان اصلاحات است که سنگ بنای اصلی پیروزی انقلاب اسلامی نیز بوده است. از همین رو اصلاحطلبان در انتخابات پیش رو نیز با تکیه بر همین سرمایه مردمی و اجتماعی و متعهد بودن نسبت به ارزشها و اهداف گفتمان اصلاحات، ضمن اتحاد و انسجامی که در سال 92 هم از خود نشان دادند، میتوانند در انتخابات امسال مجلس نیز پیروز رقابت باشند و بتوانند مجلسی فعال و پویاتر و کم اشتباهتر از مجلس ششم را رقم بزند.
تجربه اصلاحات پیش روی اعتدال
الهه کولایی، عضو شورای هماهنگی مجمع زنان اصلاحطلب نیز درباره آن چه از روز دوم خرداد برای کشور به جای مانده در گفتوگو با «ابتکار» میگوید: دوم خرداد برای مردمی که انقلاب اسلامی را تجربه کردند گام بلندی بود. مردمی که به خوبی دریافتند که روشهای مناسب و تاثیرگذار برای ایجاد جامعه مدنی بهتر، در پای صندوقهای رای انجام میشود. اما متاسفانه این تلاش چشمگیر که در مناطق پیرامون ما تحولات اساسی ایجاد کرد، در ایران پروژهای نیمهتمام ماند. وی میافزاید: مردم و به ویژه نخبگان نتوانستند نسبت میان آرزوهای خود و ظرفیتهای واقعی تغییر را برای وقوع تغییرات گسترده و همهجانبه درک کنند. پروژهای که نه تنها در کشور ما بلکه در کشورهای مشابه و مناطق پیرامونی میتوانست تغییرات اساسی ایجاد کند. نماینده مجلس ششم شورای اسلامی یادآور شده است: سرعت و شدت تقاضای تغییر و ضعف یا نبود نهادهای مناسب سبب شد تا اجرایی شدن اهداف و برنامههای مطرح شده در دوم خرداد به تاخیر بیفتد. به هر حال تجربههای پس از دوم خرداد بر همگان ثابت کرد که برای بهبود شرایط عمومی در کشور راهی جز تداوم بخشیدن به مسیر هموار شده در دوم خرداد نیست. با اعتدالگرایی در سالهای اخیر میتواند نوعی بازگشت به تجربه دوم خرداد برآورد شود. ضمن اینکه به دلیل از دست رفتن فرصتها، این بار پیمودن این مسیر با دشواریها و چالشهای بیشتری روبرو شده است. بسیاری از مردم یا هوادارن جریان دوم خرداد هم چنان این رویکرد را تایید میکنند و میدانند که با اصلاح روشهای آن دوره و درس گرفتن از تجربههای آن میتوان از ظرفیتهای موجود برای تامین خواستهها و مطالبات مردم استفاده کرد. تجربه دوم خرداد بر هوادارن آن آشکار ساخت که تامین حقوق همه جانبه مردم بدون پایداری و استمرار بخشیدن به تلاشها، امید به آینده و ظرفیتسازی داخلی و بینالمللی میسر نخواهد شد. در واقع دردهای دوم خرداد امروز فراروی هوادارانی که برای حاکم کردن مردم بر سرنوشتشان تلاش میکنند، قرار دارد.
تاثیر الگوی دوم خرداد در منطقه
کولایی در ادامه میگوید: ایده گفتوگو در داخل و خارج یا همان گفتوگوی تمدنها شرایط را برای شنیدن نظرهای مخالف در کشورهای پیرامون ما نیز مهیا ساخت. این ایده دوم خرداد در کشور ما بسیار سریع به کشورهای اطراف انتقال یافت و روند تغییرات اجتماعی سرعت گرفت. عضو مجمع زنان اصلاحطلب میافزاید: در واقع این نخستین بار نیست که مردم ایران با تلاش خود به الگویی برای کشورهای دیگر تبدیل شدند. اما همانگونه که اشاره کردم متاسفانه از یک سو شاهد سرعت تحول و از سوی دیگر مقاومت در برابر آن بودیم، به گونهای که جریان پوپولیسم توانست بر عقلانیت و منطق دوم خرداد غالب شود و به دنبال آن هزینههای گزاف بر کشور تحمیل شود که امروز کمتر منصفی میتواند آن را انکار کند. وی تاکید کرد: گفتوگوی تمدنها و فرهنگها که مطرح شد و در مجمع عمومی سازمان ملل متحد به تصویب رسید، موجب شد تا در دانشگاهها و محیطهای آموزشی و فضاهای عمومی کشورهای پیرامون ما توجهی جدی به این مساله صورت بگیرد. این تحولات در کشورهای اطراف و فضای به وجود امده در پی ناتوان ماندن این پروژه در کشور، تعامل ملتها و تقویت همکاریهای منطقهای را وارد فاز جدیدی از رقابتها کرده است. این پروژه نیمه تمام نه تنها در داخل کشور بلکه در کشورهای پیرامونی تغییر ایجاد کرد. به قدرت رسیدن جریانهای اصلاحگرای اسلامی در ترکیه میتواند شاهد خوبی از بهرهگیری ملتهای دیگر از الگوی دوم خرداد باشد که در یک تاثیر و تاثر متقابل میتوان این تجربهها را ارزیابی کرد.
لزوم اصلاحات در اصلاحطلبی
اصلاحطلبی به عنوان یک اصل ثابت در نهاد فرهنگی جامعه ایرانی تثبیت شده است مشروط به این که اصلاحطلبان از گذشته عبرت گرفته و واقعگرایی را همت خویش قرار دهند و چون گذشته با محاسبات غلط گرفتار برخی تصورات فانتزی نگردند. اصلاحطلبان باید حرکت خود را متناسب با نیازهای واقعی جامعه طراحی و دنبال کنند که البته سلوک جدید رهبران اصلاحطلب اشارت این تغییر رویکرد را با خود دارد.