ناگفته های علی اکبر صالحی از وزارت خارجه دولت احمدی نژاد
روزنو :بنده به عنوان وزیر امور خارجه خدمت مقام معظم رهبری رسیدم و عرض کردم با توجه به وزن آمریکا در مذاکرات، اجازه دهند برای اتمام حجت هم که شده ما با آمریکا گفتگو کنیم، ایشان با انجام این گفتگوها موافقت کردند، ضروری بود هماهنگیهایی در سطح دولت انجام گیرد که در این مرحله با مشکل مواجه شدیم...
مطمئنا گفتگو با علی اکبر صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی و معاون رئیسجمهور پس از تفاهم لوزان حائز نکات بسیار جالبی است. البته در گفتگوی با وی تنها به مسئله مذاکرات اخیر پرداخته نشده و نقبی هم به مذاکرات در دولت قبل زده شده است. او اظهاراتی درباره مذاکرات هستهای در دولت احمدینژاد میگوید که جالب توجه است که بیان میکند: «از دوره مسئولیت جناب آقای دکتر روحانی تا رسیدن به چارچوب پیگیری مسئله در قالب تعامل با گروه 1+5 تحولات بسیاری رخ داد. گرچه قرار بر این بود که با اضافه شدن کشورهای بیشتر به این مذاکرات، بی طرفی حاصل شود، اما متاسفانه این بیطرفی حاصل نشد بنابراین مذاکرات در زمان آقای دکتر جلیلی به دلیل نبود همین موضع بیطرفی در میان کشورهای درگیر در موضوع به نتیجه خاصی نرسید. ما شاهد بودیم که فاصله نشستها نامنظم بود و از فاصله نشست قبلی تا بعدی همه چیز یکباره تغییر میکرد و طرفهای مذاکره با رویکرد تازهای وارد گفتگوها میشدند. زمانی که اینجانب به وزارت خارجه رفتم، قبل از انتخابات دوم آقای اوباما، ما متوجه شدیم که مذاکرات با این گروه، راه به جایی نمیبرد، زیرا آنها آمادگی تعامل و همکاری با ایران را علیرغم تلاش گروه مذاکره کننده نداشتند. مذاکره همزمان با شش کشور بسیار سخت بود ضمن اینکه وزن و جایگاه کشورها نیز با یکدیگر متفاوت بود. بدین معنا که میزان تاثیر ایالات متحده نسبت به سایر کشورهای درگیر در موضوع بیشتر بود. بنده به عنوان وزیر امور خارجه خدمت مقام معظم رهبری رسیدم و درخواست کردم راه دیگری را امتحان کنیم. آمریکاییها در آن زمان، پیشنهاد خود را از طریق عمان به ما اعلام کرده بودند بنابراین اینجانب با توجه به وزنی که آمریکا در مذاکرات داشت، از محضر مقام معظم رهبری تقاضا کردم که اجازه دهند ما مسیر دوم را امتحان کنیم. ایشان با توجه به سابقهای که آمریکا داشت فرمودند که آمریکا عهدشکنی میکند. اینجانب عرض کردم که اجازه دهند برای اتمام حجت هم که شده ما این مذاکره را انجام دهیم، اگر به نتیجه نرسیدیم برای همگان روشن خواهد شد که این طرف مقابل است که میخواهد لجاجت کند. با بزرگواری مقام معظم رهبری با انجام این گفتگوها موافقت شد البته ایشان شروطی را برای این کار مقرر فرمودند. پس از موافقت رهبری معظم، ضروری بود تا هماهنگیهایی در سطح دولت انجام گیرد که در این مرحله با مشکل مواجه شدیم.»
وی در تشریح این مشکل به آفتاب یزد میگوید: «از اینجا تفاوت میان دولت دهم و یازدهم قابل مشاهده است. با توجه به موافقت و اجازه معظم له، ما باید در کوتاهترین زمان ممکن این کار را انجام میدادیم. در آن زمان شرایط بسیار مناسب بود که اگر مثل امروز همدلی و همزبانی بود، جلو میرفتیم اما متاسفانه با یک سری عدم هماهنگیها مواجه شدیم.»
صالحی از بیان جزئیات بیشتر در این خصوص امتناع میکند اما معتقد است: «کار دیر پیش رفت. آمریکاییها اصرار داشتند که این کار قبل از انتخابات آنها انجام شود با اینکه ما ارتباط مکاتبهای غیررسمی از طریق عمان داشتیم اما مذاکره حضوری، دیر اتفاق افتاد. بالاخره ما جلسه اول را برگزار کردیم و در آن زمان معاون وزارت امور خارجه آقای خاجی باتفاق تعدادی از مدیران کل وزارتخانه، به عنوان مسئول مذاکره به این جلسه رفتند و در جلسه اول روی یک سری اصول موافقت های اولیه انجام شد. اما جلسه دوم باز هم به دلیل همین عدم هماهنگی ها به تعویق افتاد. هر چه قدر ما فشار آوردیم، کار پیش نمیرفت و در نهایت جلسه دوم هم برگزار شد که همه این موارد مستند است. نامه نگاریها و بداخلاقیهایی که در این فرآیند انجام شده به صورت مستند وجود دارد که تاریخ در مورد آن قضاوت خواهد کرد. خوشبختانه بار دوم منجر به این شد که در نامهای که سلطان عمان برای آقای دکتر احمدینژاد نوشت، این نکته ذکر شد که نماینده آمریکا و نماینده ایران نزد بنده آمدند و نمایندگان آمریکا اعلام کردند که غنیسازی ایران را بهرسمیت می شناسند.
این نخستین قدمی بود که در راه مذاکرات برداشته شد. پس از آن چارچوب موردنظر برای ادامه کار مشخص شد. بنابراین شد که ما به جلسه سوم برویم که به آستانه انتخابات ریاست جمهوری ایران رسیدیم. میخواهم بگویم برای هر دور از این گفتگوها آن قدر انرژی و وقت صرف گردید که تا این حد زمانبر شد.»
در بخشی از این گفتگو به عکسی اشاره مینماید که حین مذاکرات هستهای در فضای مجازی منتشر گردید و بازتاب فوقالعادهای داشت. رئیس سازمان انرژی اتمی در عکس فوق و درحالی که اعضای تیم مذاکره کننده پیرامون وی حلقه زدهاند گویی درحال جدل با ظریف است. وی در خصوص این عکس میگوید: «مجادلهای در کار نبوده است. برای اینکه بتوانیم بعد از هر جلسهای با هم هماهنگیهایی را انجام دهیم، در فضای باز قدم میزدیم و به تبادل نظر میپرداختیم. در آن لحظه هم ما مشغول تبادل نظر بودیم. شما باید بدانید دوستی من و آقای ظریف سابقهای بیش از 20 سال دارد. ضمن اینکه مذاکره کننده ارشد جناب آقای ظریف بودند و تصمیمگیرنده نهایی نیز ایشان بودند بنابراین حتی اگر نظر بنده هم مخالف نظر ایشان بود، نظر آقای ظریف ارجح بود. ضمن اینکه ایشان آن قدر بزرگوار هستند که به همه نظرات ما توجه می کنند.»
صالحی در ادامه گفتگو در خصوص نحوه آشناییاش با وزیر انرژی آمریکا بیان میکند: «زمانی که من در MIT دانشجو بودم، ایشان تازه استاد همان دانشگاه شده بودند، اما آشنایی ما با اینکه همدیگر را ندیده بودیم زیاد است زیرا استاد راهنمای من اکنون یکی از مهمترین مشاورهای ایشان است و بسیاری از همدورهای های من همکار آقای مونیز هستند.»
وی در پایان در خصوص عملکرد خود در دولت احمدینژاد توضیح میدهد: «اینجانب در بدترین زمان به وزارت خارجه رفتم. وقتی اینجانب به عنوان وزیر امور خارجه انتخاب شدم تنها موضوع مهم خاورمیانه ، موضوع هستهای ایران بود. هنوز دو هفته از آغاز فعالیت اینجانب به عنوان وزیر امور
خارجه نگذشته بود که حوادث تونس رخ داد و تحولات سیاسی نیز در کشورهای عربی با شتابی خیره کننده رخ داد و شعله های آتش، بخش وسیعی از خاورمیانه را فرا گرفت. ما باید حواسمان را جمع می کردیم تا اینکه ناآرامی ها در سوریه نیز آغاز شد، در برخی رسانه ها می نوشتند که سوریه دستخوس ناآرامی شده و وزارت خارجه ایران بر خلاف ترکیه موضع فعالانه ندارد. اما ما در همان هنگام سخت در حال فعالیت بودیم ولی حقایق مربوط به این مسائل معمولا پس از فرونشستن غبار تنش ها آشکار می شود. نکته جالب آنکه جریان همین تحولات، موضوع سفارت انگلستان در ایران نیز بر پیچیدگی شرایط افزود. به هر روی، در پرتو عنایات الهی و با تلاش و کوشش همکاران توانستیم اوضاع را مدیریت کنیم.