آنچه در شیراز رخ داده است باید با دقت زیاد مورد بررسی و موشکافی قرار بگیرد و مسئولیت‌ افراد در قبال این اتفاق مشخص شود. از یک سو استاندار فارس و سایر مقامات مربوطه قرار دارند که به نظر می‌رسد در این اتفاق به درستی نتوانستند به وظایف خود عمل کنند. واضح است که استاندار، به دلیل گستردگی اختیارات، مسئولیت نظم و انضباط و اجرای درست قوانین را به عنوان مدیر ارشد بر عهده دارد و با توجه به این اختیارات می‌تواند حوادث و اتفاقات را رصد و از این نوع برخوردها پیشگیری کند و عواملی که باعث این برخوردها می‌شود را از میان ببرد. آنچه از شواهد بر می‌آید این است که استانداری می‌توانست به وظیفه خود بهتر عمل کند اما در عمل به وظیفه خود ضعف‌های جدی نشان داده است. ایشان امروز و چند روز بعد از وقوع این حادثه، به خاطر فشار افکار عمومی و دولت، سعی کرده است آب رفته را به جوی بازگرداند. در این میان باید از رئیس‌جمهور روحانی تشکر کرد که نسبت به این مسئله حساسیت نشان داد و در واقع استاندار فارس را در موقعیتی قرار داد که زیر فشار دولت و مردم پاسخگو باشد. استان فارس منطقه‌ای است که به داشتن مفاخر بزرگ شهرت داشته و مردم شریف و آرامی دارد و وقوع این اتفاق در آن شهر بازتاب خوبی برای شیراز نداشت. اما از یک زاویه دیگر هم می‌توان به اتفاقات شیراز نگاه کرد و آن هم حضور گروه‌های تندرو است. پس از انتخابات 24خرداد سال گذشته که با خواست مردم و تغییر مدیریت اجرایی کشور آرامش دوباره بر تمام ارکان برقرار شده است طبیعی است که نباید اجازه برخوردهای فراقانونی به هیچ جریانی چه اصلاح‌طلب و چه اصولگرا داده شود و کسی به خود اجازه ندهد پای خود را از قانون فراتر بگذارد. متاسفانه گاهی اوقات شاهد رفتارهایی هستیم و این توهم برای برخی وجود دارد که درصورت تکرار رفتارهای فراقانونی با عکس‌العملی رو‌به‌رو نمی‌شوند و همین تصور موجب جری‌تر شدن آنها شده است. در واقع این رفتارها مصداق تشویش اذهان عمومی است. به خصوص اینکه معمولا کسانی مورد حمله این افراد قرار می‌گیرند که نگاه و اقبال مثبت افکار عمومی را پشت سر خود دارند. چنانچه آقای مطهری نیز از یک سو نماینده مجلس هستند و نقد و نظر در حیطه وظایف قانونی ایشان قرار می‌گیرد و هم فرزند شهید مطهری هستند که به عنوان نظریه پرداز بزرگ انقلاب، آثار ارزشمندی از خود به یادگار گذاشته است و علی‌رغم آنکه سالیان دراز از زمان شهادت ایشان می‌گذرد اما جامعه امروز نیازمند رجوع به این مبانی است و بسیاری از مردم انتظار دارند فرزند ایشان که نشان دهنده تربیت آن شهید بزرگوار است نیز مورد احترام قرار بگیرند. از سویی دیگر حمله به این افراد پیام‌های بدی به افکار عمومی مخابره می‌کند که هر کس زاویه فکری بازتری با تندروها داشته باشد، بیشتر مورد هجوم آنها قرار می‌گیرد. عقلای امور باید به این مسئله فکر کنند که با حضور این گروه‌ها چه چیزی از دست می‌دهیم و چه چیزی به دست می‌آوریم؟ آنچه از این رفتارها به دست آمده فضای خوبی برای فعالان سیاسی و... نبوده است. امروز برای بسیاری این تصور به وجود آمده که در جامعه افرادی هستند که خود را دور از دسترس قانون می‌دانند. در حالی که همه شاهد هستند دستگاه‌های مسئول در برخورد با گروهکهای تروریستی از جمله داعش چقدر هوشمندانه عمل کردند تا گزندی به کشور نرسد. این رفتارها هیچ سودی برای کشور ندارد و باید عزمی ملی ایجاد شود که از رخدادهای مشابه بعدی جلوگیری شود.

* فعال سیاسی اصلاح‌طلب