
منتقدين دلسوز يا تندروهای تخريبكار
روزنو :مدتی است حرکتهایی مشاهده میشود كه از محدوده انتقاد صريح و شفاف خارج است. حركتهايي كه بيشتر به تخريب شبيهاند؛ مسئلهای که موجب شد تا روز چهارشنبه رئیسجمهور در سخنرانی خود در
مدتی است حرکتهایی مشاهده میشود كه از محدوده انتقاد صريح و شفاف خارج است. حركتهايي كه بيشتر به تخريب شبيهاند؛ مسئلهای که موجب شد تا روز چهارشنبه رئیسجمهور در سخنرانی خود در قم به مرز میان نقد و تخریب اشاره کند، به احساس خطر او از این موضوع بازمیگردد. بر اساس شنیدهها در حاشیه این سفر افرادی با در دست داشتن پلاكاردها و پخش شبنامه سعی در تخریب چهره رئیسجمهور و تضعیف دولت داشتند که هیچ فرد و گروهی مسئولیت آن را نپذیرفته است. هرچند با پلاکاردها به دلیل ظاهر عیانی که داشتند، برخورد شد و مجبور به جمعآوری شدند اما آیا شبنامهها هم جمع شد؟! اينگونه حركتها يا مستندهایی كه بدون ذكر تهيه كننده و عوامل عليه دولت منتشر شدهاند، مصداق تلاشهایی است که در جهت تخریب دولت انجام میشود. اختلاف نظر طبیعی است و هر جناحی به طور معمول، رقیبی دارد لذا هیچ عقلی این اصل را انکار نمیکند و بر آن خرده نمیگیرد اما آنچه مهم است برخورد مسئولانه جناحها با یکدیگر است. بدین معنا که اگر تفاوت دیدگاهی وجود دارد یا نقدی بر عملکردی است، چاره آن تن دادن به بحثها و مناظرههای آزاد است نه اقدام به رفتارهایی دور از عقلانیت و جوانمردانه. متاسفانه بخشي از منتقدان دولت كه اين روزها با نام و نشان دلواپسان شناخته ميشوند به اين واقعیات تن نميدهند و بيشتر قائل به يكسويه سخن گفتن هستند. آنها با رسانههایشان به راحتي طرف مقابل را آماج تهمت، افترا و تخريب ميكنند بدون آنكه طرف مقابل امكان برخورد متقابل داشته باشد. براي مثال مشاهده میشود كه دقيقا همزمان با مذاكرات حساس هستهاي پلاكاردهايي در ابعاد بسيار بزرگ در خیابانها به نمایش گذاشته میشود که مذاکرات را به سخره میگیرد و اهتمام تیم مذاکرهکننده برای حفظ دستاوردها زیر سوال برده میشود. باید پرسید آیا نام این رفتارها جز تخریب است؟! ناگفته نماند از سويي دیگر دولت روحاني، دولتي نيست كه قصد داشته باشد فضايي محدود، بسته به وجود آورد. طبيعتا در همه جاي دنيا اين قبيل اقدامات مجازاتهاي سبك قضايي در پي دارد تا مانعی باشد در برابر بروز اقداماتی از این دست که ماهیت اتهام دارد. متاسفانه گروهي در كشور در قالب عناوين مختلف در راستاي اقدامات تخريبي به خود اجازه ميدهند كه از هر روشي استفاده كنند و معمولا مرز روشهاي قانوني را نيز زير پا ميگذارند. اما در اينجا اين سوال پيش ميآيد كه اين افراد و جريانات چه منفعتي از اين قبيل اقدامات میبرند؟ در اين خصوص بايد گفت برخي تصور میکنند موفقیت دولت یازدهم در تضاد با منافع آنهاست بدین معنا که نفع آنان در شكست دولت است. هر چند همگان ميدانند كه شكست دولت تنها گريبان آقاي روحاني را نخواهد گرفت و مردم و كشور نيز از اين راه خسارت و آسيب ميبينند، اما گویا خودمحوريهایی كه در برخي نيروهای تخريبگر وجود دارد سبب ميشود بيتوجه به اين مسائل تنها تلاش كنند تا به هر قيمت و با توسل به هر ابزار و هر روشي دولت را در برنامههايش ناموفق کند. بخش ديگر اين اهداف نيز به دليل حب قدرت است؛ چرا كه برخي به شدت به دنبال کرسیهای از دست دادهشان هستند و اگر دستشان از آن كوتاه باشد همه تلاش خود را صرف ميكنند تا به كساني كه در کرسیهای مسئولیتند با اين گونه اعمال تخريبي، سنگ بزنند. خصلت ديگري نيز كه به اين تخريبها دامن ميزند نوعي ترس از مقابله منطقي است. بدان معنا كه افرادي كه در حوزه بحث كلامي و منطقي از شكست ميهراسند و خود را در آن وادي دست بسته ميبينند به اين گونه اقدامات تخريبي دست ميزنند. به هر حال اين چند عامل ميتواند انگیزههايي باشد براي تندروها تا با تخريبهاي خود بر سر راه دولت سنگاندازي كنند.
* فعال سياسي و استاد دانشگاه