بررسی نقش جنبش دانشجویی در انقلاب اسلامی در یک میزگرد دانشجویی | روزنو

Roozno | پایگاه خبری تحلیلی روزنو

به روز شده در: ۱۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۱۶:۳۶
کد خبر: ۱۱۸۰۱۶
تاریخ انتشار: ۱۳:۳۵ - ۱۵ بهمن ۱۳۹۳
محمد محمودی(دبیرکل اتحادیه اول دانشگاه آزاد و دبیر انجمن اسلامی پیروان خط امام یاسوج) و عباس قلمبر دزفولی( دبیر سیاسی اتحادیه اول و دبیر تشکل انصارالزهرا واحد دزفول) در میزگردی پیرامون موضوع جنبش دانشجویی در انقلاب اسلامی نظرات و دیدگاه های خود را بیان کردند.


به گزارش خبرنگار صدای آزاد، در ابتدای این میزگرد دانشجویی که در اداره کل تشکل های دانشجویی دانشگاه آزاد اسلامی برگزار شد ، محمودی جنبش دانشجویی را این گونه تعریف کرد: جنبش دانشجویی هم داستانی پر فراز و نشیب است و هم غم انگیز، و تنها با مطالعه تاریخ است که نقش مهم و پررنگ این جنبش در آن مشخص می شود. در ادوار مختلف رویداهای اجتماعی و سیاسی مهمی اتفاق افتاده است که به اعتقاد من از زمانی که کلنگ دانشگاه در ایران زده شد جنبش دانشجویی شکل گرفت. و آن زمان که صدای دانشجو صدای انتقاد به حاکمیت شد نقطه ی عطفی در این جنبش به وجود آمد. واقعیت این است که اوج این جریان از شانزدهم آذر آغاز شد. به قول مرحوم شریعتی، بعد از جریان آن سه دانشجویی که ناجوانمردانه در زمان پهلوی به شهادت رسیدند گفت: اگر نبود اجبارم برای زندگی، خود را در برابر دانشگاه به آتش می کشیدم. این جمله شریعتی بود در مرثیه آن سه آذر اهورایی، آن سه قطره خون که بر زمین ایران ریخته شد و می توان گفت که جنبش دانشجویی از آن زمان به اوج خود رسید. محمودی در ادامه گفت: دانشجویان در ادوار مختلف تاریخی نقش داشتند و دانشجو حلقه ی اتصالی میان مردم و حاکمیت بود به نحوی که در خیلی از مسائل سیاسی و اجتماعی پیش قدم بود. و دلیلش هم این بوده که بارقه هایی از روشنفکری و شور و شعور داشتند. بنابراین در خیلی از اتفاقات اجتماعی دخیل بوده اند. اما در انقلاب اسلامی و نقش دانشجو در آن، همین بس که شاهد اتفاقات تلخی در جنبش دانشجویی بودیم. چه قبل و چه بعد از انقلاب اسلامی، جنبش دانشجویی که نقاد حاکمیت و همراه ملت بوده دیدیم که چگونه پشت سر مرحوم دکتر شریعتی و مطهری و بهشتی قرار گرفتند.بطور قطع که آنان در همه حوادث حضور داشتند.


قلمبر دزفولی نیز در شروع حرف هایش ضمن تبریک به مناسبت فرارسیدن دهه فجر، با اشاره به بررسی تاریخی جنبش دانشجویی توسط محمودی گفت: من می خواهم در مورد مفهوم جنبش دانشجویی صحبت کنم. به نظر من جنبش دانشجویی به حرکتی منظم و با دوام گفته می شود. در این صورت است که ما می توانیم به آن جنبش بگوییم. حال می تواند اهداف سیاسی و اجتماعی را دنبال کند و دارای یک برنامه ریزی معین برای حرکت و پویایی خود باشد. از این رو ما می توانیم یک تلاش سنجیده، منطقی و مداوم  برای تحقق اصلاح و تغییر داشته باشیم. آنوقت است که جنبش دانشجویی می تواند به معنای واقعی تحقق پیدا کند.

قلمبر دزفولی در ادامه اظهار کرد: اگر ما به دهه 20 برگردیم وقتی که اولین انجمن اسلامی در دانشگاه علوم پزشکی تهران تاسیس شد. علل اجتماعی و سپس سیاسی را می توان از دلایل تاسیس این انجمن عنوان کرد. می توان گفت که کاستی های سیاسی و تلاش برای رفع آن از مهم ترین عوامل تاسیس جنبش دانشجویی بوده است. البته نباید وجود یکسری ساختارهای ایدئولوژیک در جنبش دانشجویی را نادیده بگیریم. وی با اشاره به ایام دهه فجر انقلاب اسلامی گفت: جنبش دانشجویی نقش بسزایی در پیروزی انقلاب اسلامی داشت و به بیان دیگر وجود تشکل ها، انجمن ها و سازمانهای منظم و ساختاریافته باعث این انقلاب عظیم شد.

محمودی  نیز در پاسخ به سوالی درباره روند جنبش دانشجویی در سالهای گذشته گفت: خیلی ها امروزه معتقدند که جنبش دانشجویی دیگر وجود ندارد و مرده است. خب یکسری دلایل هم  برای این دیدگاه افراطی  خود دارند اما باید گفت که جنبش دانشجویی تنها تضعیف شده است. متاسفانه در 8 سال دولت گذشته به دلیل فشارهایی که بر جامعه دانشگاهی وارد می شد تشکل های دانشجویی تضعیف شدند.  بطور ساده در انتخابات های درون دانشگاهی تشکل ها، شاهد دخالت های بیرونی برخی از نهادها بودیم. و این باعث شد کسانی که حرفی برای گفتن داشتند نتوانند در انتخابات تشکل ها شرکت کنند.بنابراین افرادی انتخاب می شدند که ضعیف بودند و کاملا گزینشی شده به جنبش دانشجویی تحمیل می شدند. در واقع هیچ هدف و انگیزه ای هم در راستای مطالبات دانشجویی نداشتند.

این مساله باعث شد تا تشکل ها تضعیف شوند. زیرا اگر افراد ضعیف باشند تشکل ها آسیب می بینند و اگر تشکل ها تضعیف شده باشند اتحادیه ها نیز ضعیف می شوند. و اینجاست که داستان غم انگیز سکوت در دانشگاهها و جنبش دانشجویی تکرار می شود.

دبیر انجمن اسلامی پیروان خط امام یاسوج در ادامه اظهار داشت: امروز جنبش دانشجویی مانند یک بیماریست که دارد دوره نقاهتش را پشت سر می گذارد . تشکل ها تازه بیماری شان بهبود یافته است و باید منتظر ماند تا مطالبات بر زمین مانده و بر حق جنبش دانشجویی را دنبال کنند. شاید بتوان با قاطعیت گفت که اوج کم لطفی و بی انصافی طی  صدسال گذشته در جنبش دانشجویی همین 8 سال اخیر اتفاق افتاد. به تشکل های دانشجویی ظلم شد و مورد جفا قرار گرفتند و موجب شد که دانشگاهها خالی از افراد پرتوان شود و آنهایی که پرتوان بودند از ترس محاکمه و عقب ماندن از زندگی منزوی شدند. از ابتدای انقلاب جنبش دانشجویی ضمن همراهی با آن مطالبات را پیگیری کرده است.


دبیرکل اتحادیه تشکل های اسلامی سیاسی دانشگاه آزاد اشاره کرد: در دوره خاتمی جنبش دانشجویی بسیار فعال بود و به نظر من آنزمان بود که تابوی انتقاد از رییس جمهور شکسته شد. قبل از آن کسی جرات نمی کرد از رییس جمهور انتقاد داشته باشد اما در دوران آقای خاتمی دانشجویان در داخل دانشگاه رییس جمهور را مورد سوال قرار دادند که دستاورد شما در این 8 سال چه بود؟ و ایشان پاسخ داد همین که شما الان می توانی مرا بازخواست کنی، اینها دستاورد من بوده است.

محمودی در پاسخ به پرسشی پیرامون رشد بیشتر در محدودیت و ابتکار عمل در فضای محدود برای دانشجویان گفت: من چندان به این جمله شیرین توجیه کننده اعتقاد ندارم . محدودیت موجب می شود که یکسری از استعدادها از بین رود و یا پنهان بماند. حال شاید یکسری عقده ها شکل بگیرد و در مقطعی منفجر شود اما ازآن طرف هم خیلی از استعدادها در تاریکی می مانند و شاید هیچگاه شکوفا نشوند. این مساله از نگاه من پذیرفتنی نخواهد بود.

عباس قلمبر در ادامه این مناظره به بررسی بیشتر جنبش دانشجویی پرداخت و ادامه داد: اگر بخواهیم برای جنبش دانشجویی نموداری ترسیم کنیم آن نمودار به شکل زیگزاگی خواهد بود. یعنی در مقاطعی جنبش دانشجویی فعال و پویا است و در مقاطعی به دلیل فشارهای بیرونی روی فضای دانشگاه عملا شاید وجود هم نداشته است.

اگر بخواهیم بصورت آکادمیک چنین جنبشی را بررسی کنیم شاید به غیر از سالهای 56 و 57 نتوان جنبش دانشجویی را معنا کرد. چون متاسفانه این جنبش به دلیل ورود ناگهانی به سیاست به همان سرعت هم دچار تزلزل می شود. خیلی از پژوهشگران به فکر اسیب شناسی این جنبش افتادند. متاسفانه جنبش دانشجویی ما در بین سالهای 84 تا 92 دچار مشکل شد. و در سال 88 نیز دچار مشکلات درون خانوادگی شد. به عنوان مثال همان مشکلی که برای دفتر تحکیم وحدت بوجود آمد. مشکلات درون خانوادگی از یک طرف و فشارهای بیرونی از طرف دیگر دست به دست هم می دهد تا جنبش دانشجویی با یک طوفان عظیمی از مشکلات مواجه شود. جنبش دانشجویی هنوز نتوانسته روی پای خود بایستد و خلاء ش در عرصه سیاسی کشور احساس می شود.تنها جنبش های دانشجویی هستند که مطالبه گر و آرمانخواه هستند و روی مواضع خود می ایستند. ما نمی توانیم جنبش دانشجویی را با عناوینی چون فرمان بگیر روسای دانشگاه یا پیروی خطوط سیاسی خاص معرفی کنیم. شاید تشکل هایی انگشت شمار باشند که دچار این معضل شده اند اما نمی توانیم همه را با هم جمع ببندیم و به نظر من همین حرفهای اشتباه است که جنبش دانشجویی را با یک چالش مواجه ساخته است.

در اینجا باید آزادی عمل به فعالین تشکل های دانشجویی داده شود و فعالین دانشجویی به اعتماد در فضای آکادمیک نیز احتیاج دارند باید این باور برای روسای دانشگاهها ایجاد شود که تشکل های دانشجویی می توانند کمک آنها باشند نه آسیب زا و ضربه زننده.
دبیر سیاسی اتحادیه تشکل های اسلامی سیاسی دانشگاه آزاد در ادامه گفت: از جمله مشکلاتی که در گذشته وجود داشت نگاه پدرخواندگی یکسری از افراد به تشکل ها بود. یعنی احساس می کردند تشکل ها باید فرمانبر این افراد باشند. خب این اولین نگاه اشتباهی بود که بوجود آمد زیرا تشکل ها زیر سایه هیچکس نیستند بالاخره آزادی عمل و آزادی فکر و بیان دارند در ابتدا ما باید این اصول را قبول داشته باشیم تا مشکلات بعدی را بهتر شناسایی کنیم.

یکی دیگر از مشکلاتی که برای تشکل ها و جنبش دانشجویی به وجود آمد  حرکت های رادیکالی بود که در برخورد با تشکل ها شاهد بودیم. ما نباید تر و خشک را با هم بسوزانیم. بالاخره همه ممکن است دچار اشتباهاتی شوند ولی این اشتباهات نباید تبعات فرا دانشگاهی برای تشکل ها و افراد داشته باشد. این مساله باید حل شود و مجموعه های خارج از دانشگاه باید نگاه خود را از روی تشکل های دانشجویی بردارند تا مشکل برطرف شود. مشکل بعدی نگاه روسای دانشگاه ها به تشکل ها بوده که متاسفانه طی سالهای اخیر یک نگاه اختشاشگر به دانشجو داشته اند.اگر اعتماد در کنار فضای دوستی و صمیمیت حاکم شود آنوقت است که ما می توانیم یک فضای سالم جهت فعالیت داشته باشیم.

قلمبر با اشاره به کمبود امکانات در تشکل ها افزود: به سراغ وجود امکانات در میان تشکل ها می رویم به عنوان مثال وقتی بهترین امکانات یک تشکل مربوط به 10 سال قبل است خب چطور می توان انتظار داشت که یک تشکل پویا و فعال داشته باشیم.
محمودی نیز در خصوص ارائه راهکار جهت ادامه فعالیت و پویایی تشکل های دانشجویی افزود: همانطور که اشاره کردم نحوه رفتار با یک بیمار باید نرم و کاملا با برنامه باشد. این بیمار قبلا ورزشکار بوده و حالا روند بهبودیش را طی می کند. آیا می شود که تمرین های سخت و سنگین به وی داد. قطعا خیر، بنابراین باید یک رفتار متدولوژیک با این جریان داشت. تا شرایط جنبش دانشجویی بهبود یابد ما نمی توانیم توقع داشته باشیم جنبش دانشجویی یک روزه به اوج خود برسد. بنابراین بهترین راهکار این است که گردهم آیی ها صورت بگیرد و اعضای تشکل ها بیشتر با هم آشنا شوند و نشریات دانشجویی تقویت شوند.

محمودی به دور جدید مدیریت در دانشگاه آزاد اشاره کرد و در ادامه گفت: در اینکه مدیریت جدید این دانشگاه کمک شایانی به تشکل های دانشجویی می کند هیچ شکی نیست اما کافی نیست. زیرا شرایط تا به حال نامناسب بوده است و اعضای جدید تشکل ها به جز یک ویرانه هیچ چیز دیگری تحویل نگرفته اند. در دوران جدید حرکت های خوبی صورت گرفته است و اندک مقداری به بودجه تشکل های دانشجویی اضافه شده است  هر چند بسیار کم است اما به هرحال بهتر از آن مقداری است که قبلا بود. تشکل ها باید از لحاظ مالی تقویت شوند تا بتوانند انگیزه بیشتری برای فعالیت پیدا کنند. با اردوها و کارهای نشریاتی نیز می توان ایجاد انگیزه کرد.

قلمبر در پاسخ به سوالی راجع به مواضع تشکل ها در قبال دولت ها گفت: رفتار میان دولت ها و تشکل ها متقابل است اگر بپذیریم که تشکل ها می توانند از دولت ها انتقاد کنند و دولت ها نقدها را بپذیرند آنوقت می توان بر سر مسائل دیگر بحث کرد. اما متاسفانه در دولت گذشته این مساله دیده نمی شد و دیدیم که جنبش دانشجویی نقدهایی را چه صحیح و چه غیرصحیح به دولت وارد کرد و با برخورد ی روبرو شد که شایسته اش نبود. دولت هایی که روی کار می آیند باید بپذیرند که این قشر دانشجو بود که انقلاب را بوجود آورد پس به نوعی با آن نیز آمیخته شده است.باید بپذیرند که شاکله اصلی شکل گیری این نظام دانشجویان بودند. پس نباید واهمه ای از بازکردن فضا برای دانشجویان داشت. می توان در قالب میزگردها ، نشست ها و همین مناظره ها، مسوولین دولت حضور یابند و به حرفهای فعالین دانشجویی گوش دهند و قدرت تحمل و پذیرش انتقاد را در خود بالا ببرند.  شما وقتی در یک جامعه پویا باشید نه تنها در سیاست که حتی از لحاظ اقتصادی و فرهنگی هم پیشرفت می کنید. اینجاست که خلاء فضای انتقادی میان دانشجویان و دولت ها را احساس می کنیم که اگر پر شود ما جامعه ای پویا خواهیم داشت.
دبیر تشکل انصارالزهرا واحد دزفول درباره مدیریت جدید دانشگاه آزاد گفت: دوره ریاست قبلی دانشگاه آزاد دوره ایست قلبی دانشگاه ها بود و نه تنها برای تشکل های دانشجویی که برای کل فضای دانشگاه آزاد ضربه ای مهلک بود.در بحث تشکل ها شرایط فاجعه بار  بود. تشکل های اصیل و پویا به دلایل واهی  تعلیق یا لغو مجوز می شدند و تشکل های سوری که تنها حکم سمبلیک و بازیچه را داشتند حمایت می شدند. خوشبختانه با درایت آیت الله هاشمی و مسوولین این دانشگاه فضایی بهتر حاکم شده است. در حوزه تشکل ها نیز انتظار می رود که رویکرد حمایت مالی و توجه به تشکل شهرستان ها مدنظر قرار گیرد.

در پایان دبیر انجمن اسلامی پیروان خط امام یاسوج  با اشاره به مواضع تشکل ها در قبال دولت ها افزود: من اعتقادی به کمک تشکل ها به دولت ها ندارم. دولت ها وظایف خود را انجام می دهند و چارچوب فعالیت مشخص دارند و تنها کمکی که جنبش دانشجویی می تواند به دولت ها بکند انتقاد است. وقتی که خلاها و نقاط ضعف و آنچه که دولت ها از آن غافلند از سوی جنبش دانشجویی مطرح شود می تواند بزرگترین کمک به دولت ها باشد. 
عکس روز
خبر های روز