
استراتژی پیشنهادی به کروش برای نوک حمله
روزنو :انتخاب ترکیب اصلی تیم ملی مقابل عراق، میتواند یکی از دشوارترین تصمیمهای کارلوس کروش، از بدو حضورش در ایران باشد. میتوان گفت که حضور 10 بازیکن در ترکیب ثابت قطعی است اما نفر یازدهم، ذهن کروش را به خود مشغول کرده. درون دروازه علیرضا حقیقی است. سیدجلال و
انتخاب ترکیب اصلی تیم ملی مقابل عراق، میتواند یکی از دشوارترین تصمیمهای کارلوس کروش، از بدو حضورش در ایران باشد. میتوان گفت که حضور 10 بازیکن در ترکیب ثابت قطعی است اما نفر یازدهم، ذهن کروش را به خود مشغول کرده. درون دروازه علیرضا حقیقی است. سیدجلال و
پورعلی گنجی مدافعان میانی هستند، مهرداد پولادی و وریا غفوری هم در کناره خط دفاع به میدان میروند. جواد نکونام هافبک دفاعی خواهد بود، آندرانیک تیموریان و مسعود شجاعی هم روی دستش بهعنوان دو بازو به زمین میروند. احسان حاجی صفی بال چپ و اشکان دژاگه بال راست خواهند بود اما ابهام در انتخاب نفر یازدهم است.
سردار آزمون یا رضا قوچان نژاد؟ شاید بعد از گلی که گوچی مقابل امارات به ثمر رساند، همه رای به بازی او در ترکیب اصلی بدهند اما کروش هنوز تصمیم نهاییاش را نگرفته و تفکراتش را روی میز نریخته است. حضور سردار آزمون در نوک خط حمله چند حسن برای تیم ملی دارد. مدافعان تیم ملی عراق، سرزن، بلند قامت و قدرتی هستند. سلام شاکر و احمد ابراهیم خوب سر میزنند، یکدیگر را پوشش میدهند و مکمل بازی هم هستند. حضور سردار آزمون، دوندگی او و پرشهای فوقالعادهاش میتواند دردسر بزرگی برای این دو مدافع باشد.
سردار میتواند حدود 60 تا 70 دقیقه بین این دو مدافع بدود، سر بزند و در نهایت دو مدافع میانی خسته را تحویل رضا قوچاننژاد بدهد. تحویل یک مهاجم سرعتی که قادر است از خستگی مدافعان میانی عراق استفاده بهینه را ببرد و قفل دروازه حریف را باز کند.
از سردار آزمون، مقابل عراق انتظارمان گل زدن نخواهد بود. همین که او بتواند مدافعان عراق را آزار بدهد و آنها را مستاصل به ملاقات گوچی بفرستد هم برای ما کافی است و هم برای کارلوس کروش. آن وقت مثل بازی با امارات، میتوانیم روی موقعیت سنجی رضا قوچاننژاد حساب کنیم و گل پیروزی و صعود به مرحله نیمه نهایی را از او انتظار بکشیم.
از طرفی حضور رضا قوچان نژاد در ترکیب اصلی، آن برندگی را از نیمکت تیم ملی میگیرد. قدرت تعویض کارلوس کروش کم میشود و این میتواند معضلی برای تیم ملی در زمان گره خوردن بازی باشد. از سردار آزمون انتظار کمتری برای باز کردن دروازه عراق است تا رضا قوچان نژاد. سردار استرایکری است که میتواند قبل از گل زدن، وظایفی دیگر را متحمل شود اما رضا قوچاننژاد را همه در قامت یک چارچوب شناس قهار میشناسند. کسی از رضا انتظار جنگ و دعوا با مدافعان حریف را ندارد. اساسا استیل بدنی قوچاننژاد و قد کوتاهتر او به نسبت آزمون باعث میشود تا او را قبل از اینکه به چشم یک مهاجم جنگنده ببینیم، در قامت یک مهاجم سرعتی و گلزن مشاهده کنیم. درست بر خلاف سردار آزمون که سانتر فورواردی ابتدا با خصوصیت جنگندگی است و بعد آیتم گلزنیاش به چشم میآید.
بر همین اساس استراتژی کروش میتواند بازی دادن به سردار آزمون از ابتدا باشد و تعویض او با رضا قوچان نژاد در دقایق میانی نیمه دوم. اینگونه تیم ملی هم میتواند یک فرشته نجات روی نیمکت خود داشته باشد و هم دو مدافع خسته عراق را که نای نفس کشیدن هم نخواهند داشت.
در ذهن کروش چه میگذرد کسی خبردار نیست اما شاید نفر یازدهم او هم سردار آزمون باشد. کروش استراتژیاش را بهتر از ما میداند. نوع بازی تیمش مقابل عراق را هم همینطور. برای او نامها تفاوتی ندارند، مهم موفقیتی است که با تیم ملی به دست میآورد. حالا نیستلروی ایرانی در ترکیب اصلی قرار بگیرد یا فرشته نجات، برای او فرقی ندارد. نکته دیگر این است که اگر سردار بازی کند، رضا برایش دعا میکند و برعکس. این را میتوانید قبل از بازی با عراق هم ببینید. روزی که شاید سردار فیکس باشد و رضا ذخیره طلاییاش.
پورعلی گنجی مدافعان میانی هستند، مهرداد پولادی و وریا غفوری هم در کناره خط دفاع به میدان میروند. جواد نکونام هافبک دفاعی خواهد بود، آندرانیک تیموریان و مسعود شجاعی هم روی دستش بهعنوان دو بازو به زمین میروند. احسان حاجی صفی بال چپ و اشکان دژاگه بال راست خواهند بود اما ابهام در انتخاب نفر یازدهم است.
سردار آزمون یا رضا قوچان نژاد؟ شاید بعد از گلی که گوچی مقابل امارات به ثمر رساند، همه رای به بازی او در ترکیب اصلی بدهند اما کروش هنوز تصمیم نهاییاش را نگرفته و تفکراتش را روی میز نریخته است. حضور سردار آزمون در نوک خط حمله چند حسن برای تیم ملی دارد. مدافعان تیم ملی عراق، سرزن، بلند قامت و قدرتی هستند. سلام شاکر و احمد ابراهیم خوب سر میزنند، یکدیگر را پوشش میدهند و مکمل بازی هم هستند. حضور سردار آزمون، دوندگی او و پرشهای فوقالعادهاش میتواند دردسر بزرگی برای این دو مدافع باشد.
سردار میتواند حدود 60 تا 70 دقیقه بین این دو مدافع بدود، سر بزند و در نهایت دو مدافع میانی خسته را تحویل رضا قوچاننژاد بدهد. تحویل یک مهاجم سرعتی که قادر است از خستگی مدافعان میانی عراق استفاده بهینه را ببرد و قفل دروازه حریف را باز کند.
از سردار آزمون، مقابل عراق انتظارمان گل زدن نخواهد بود. همین که او بتواند مدافعان عراق را آزار بدهد و آنها را مستاصل به ملاقات گوچی بفرستد هم برای ما کافی است و هم برای کارلوس کروش. آن وقت مثل بازی با امارات، میتوانیم روی موقعیت سنجی رضا قوچاننژاد حساب کنیم و گل پیروزی و صعود به مرحله نیمه نهایی را از او انتظار بکشیم.
از طرفی حضور رضا قوچان نژاد در ترکیب اصلی، آن برندگی را از نیمکت تیم ملی میگیرد. قدرت تعویض کارلوس کروش کم میشود و این میتواند معضلی برای تیم ملی در زمان گره خوردن بازی باشد. از سردار آزمون انتظار کمتری برای باز کردن دروازه عراق است تا رضا قوچان نژاد. سردار استرایکری است که میتواند قبل از گل زدن، وظایفی دیگر را متحمل شود اما رضا قوچاننژاد را همه در قامت یک چارچوب شناس قهار میشناسند. کسی از رضا انتظار جنگ و دعوا با مدافعان حریف را ندارد. اساسا استیل بدنی قوچاننژاد و قد کوتاهتر او به نسبت آزمون باعث میشود تا او را قبل از اینکه به چشم یک مهاجم جنگنده ببینیم، در قامت یک مهاجم سرعتی و گلزن مشاهده کنیم. درست بر خلاف سردار آزمون که سانتر فورواردی ابتدا با خصوصیت جنگندگی است و بعد آیتم گلزنیاش به چشم میآید.
بر همین اساس استراتژی کروش میتواند بازی دادن به سردار آزمون از ابتدا باشد و تعویض او با رضا قوچان نژاد در دقایق میانی نیمه دوم. اینگونه تیم ملی هم میتواند یک فرشته نجات روی نیمکت خود داشته باشد و هم دو مدافع خسته عراق را که نای نفس کشیدن هم نخواهند داشت.
در ذهن کروش چه میگذرد کسی خبردار نیست اما شاید نفر یازدهم او هم سردار آزمون باشد. کروش استراتژیاش را بهتر از ما میداند. نوع بازی تیمش مقابل عراق را هم همینطور. برای او نامها تفاوتی ندارند، مهم موفقیتی است که با تیم ملی به دست میآورد. حالا نیستلروی ایرانی در ترکیب اصلی قرار بگیرد یا فرشته نجات، برای او فرقی ندارد. نکته دیگر این است که اگر سردار بازی کند، رضا برایش دعا میکند و برعکس. این را میتوانید قبل از بازی با عراق هم ببینید. روزی که شاید سردار فیکس باشد و رضا ذخیره طلاییاش.