قتل شوهر هنگام خوشگذراني با مرد مورد علاقه
روزنو :
قضات ديوان عالي کشور حکم زندان زن جواني که به اتهام معاونت در قتل شوهرش دستگير شده بود را رد کرده و او را مستخق قصاص دانستند.
پنجم مرداد سال 87 مرد جواني با مراجعه به کلانتري 11 نهاوند ماموران را در جريان ناپديد شدن برادرش ميانسالش قرار داد. با اعلام اين شکايت موضوع در دستور کار ماموران قرار گرفت و تلاش در اين خصوص آغاز شد.
در ادامه جسدي در جاده و در داخل پرتگاه کشف شد که متعلق به مردي ميانسال بود و بر اثر خفگي جان خودش را از دست داده بود. با شروع تحقيقات مشخص شد که جسد متعلق به همان برادر مردي است که به کلانتري رفته و ناپديد شدن برادرش را اعلام کرده بود. بنابراين تحقيقات در اين خصوص آغاز شد.
همسر مقتول در تجسس ها به ماموران گفت: شوهرم اعتياد شديدي به مواد مخدر داشت و گاهي اوقات اصلا به خانه نمي آمد. براي همين تصور مي کنم او تصادف کرده باشد و يا از سوي دوستانش کشته شده باشد.
در ادامه مشخص شد که همسر مقتول با مردي ارتباط پنهاني داشته است. با اين اطلاعات همسر مقتول به عنوان مظنون تحت بازجويي قرار گرفت و در نهايت به قتل همسرش با همدستي مرد جوان اعتراف کرد.
وي گفت: شوهرم از من خيلي بزرگتر بود و اعتياد شديدي به مواد مخدر داشت و هميشه مرا اذيت مي کرد. من هم چند وقتي ميشد با مردي به اسم "هرمز" آشنا شده بودم و ارتباط داشتم. روز حادثه شوهرم ما را با هم ديد. "هرمز" هم او را خفه کرد و من هم با چادرم جلوي دهن او را گرفتم.
با اين اعترافات مرد جوان نيز دستگير شد و به جرم خود اعتراف کرد. پس از آن پرونده با صدور کيفرخواست به شعبه 71 دادگاه کيفري استان تهران ارجاع شد. متهمان در اين شعبه محاکمه شدند و در پايان نيز هيات قضايي به هرمز قصاص و به زن جوان نيز حکم زندان صادر کردند. با اعتراض اولياي دم مبني بر اينکه زن جوان نيز در قتل شوهرش مشارکت داشته است پرونده به شعبه 16 ديوان عالي کشور ارجاع شد.
قضات اين شعبه نيز پس از بررسي پرونده، حکم قصاص هرمز را تاييد کرده ولي حکم زندان زن جوان را رد کردند. آنها اعتراض اولياي دم را وارد دانسته و هردو متهم را مستحق قصاص دانستند. بنابراين پرونده براي رسيدگي به جرم زن جوان بار ديگر به شعبه 71 دادگاه کيفري استان تهران ارجاع شد.
پنجم مرداد سال 87 مرد جواني با مراجعه به کلانتري 11 نهاوند ماموران را در جريان ناپديد شدن برادرش ميانسالش قرار داد. با اعلام اين شکايت موضوع در دستور کار ماموران قرار گرفت و تلاش در اين خصوص آغاز شد.
در ادامه جسدي در جاده و در داخل پرتگاه کشف شد که متعلق به مردي ميانسال بود و بر اثر خفگي جان خودش را از دست داده بود. با شروع تحقيقات مشخص شد که جسد متعلق به همان برادر مردي است که به کلانتري رفته و ناپديد شدن برادرش را اعلام کرده بود. بنابراين تحقيقات در اين خصوص آغاز شد.
همسر مقتول در تجسس ها به ماموران گفت: شوهرم اعتياد شديدي به مواد مخدر داشت و گاهي اوقات اصلا به خانه نمي آمد. براي همين تصور مي کنم او تصادف کرده باشد و يا از سوي دوستانش کشته شده باشد.
در ادامه مشخص شد که همسر مقتول با مردي ارتباط پنهاني داشته است. با اين اطلاعات همسر مقتول به عنوان مظنون تحت بازجويي قرار گرفت و در نهايت به قتل همسرش با همدستي مرد جوان اعتراف کرد.
وي گفت: شوهرم از من خيلي بزرگتر بود و اعتياد شديدي به مواد مخدر داشت و هميشه مرا اذيت مي کرد. من هم چند وقتي ميشد با مردي به اسم "هرمز" آشنا شده بودم و ارتباط داشتم. روز حادثه شوهرم ما را با هم ديد. "هرمز" هم او را خفه کرد و من هم با چادرم جلوي دهن او را گرفتم.
با اين اعترافات مرد جوان نيز دستگير شد و به جرم خود اعتراف کرد. پس از آن پرونده با صدور کيفرخواست به شعبه 71 دادگاه کيفري استان تهران ارجاع شد. متهمان در اين شعبه محاکمه شدند و در پايان نيز هيات قضايي به هرمز قصاص و به زن جوان نيز حکم زندان صادر کردند. با اعتراض اولياي دم مبني بر اينکه زن جوان نيز در قتل شوهرش مشارکت داشته است پرونده به شعبه 16 ديوان عالي کشور ارجاع شد.
قضات اين شعبه نيز پس از بررسي پرونده، حکم قصاص هرمز را تاييد کرده ولي حکم زندان زن جوان را رد کردند. آنها اعتراض اولياي دم را وارد دانسته و هردو متهم را مستحق قصاص دانستند. بنابراين پرونده براي رسيدگي به جرم زن جوان بار ديگر به شعبه 71 دادگاه کيفري استان تهران ارجاع شد.
