این روزها در جریان آغازین تحرکات رسمی جناح‌های کشور برای انتخابات سال 94 که خبرگان رهبری نیز بخشی از آن است، فعالیت‌های مجمع روحانیون مبارز بیش از هر مجموعه دیگری، محل اشارات و کنایات گاه و بیگاه اصولگرایان بوده است. دلایل نگرانی اصولگرایان و بخش‌هایی از حاکمیت نسبت به نگاه طیف روحانی جریان اصلاحات به مجلس خبرگان رهبری، برنامه‌های مجمع برای انتخابات 94 و همچنین واکنش‌های احتمالی به هرگونه فهرست از سوی جریان اصلاحات، موضوعاتی هستند که خبرنگار سیاسی خبرگزاری آنا در گفت‌وگو با دکتر محمد مقدم، عضو شورای مرکزی مجمع روحانیون مبارز و معاون بین‌الملل مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره) به آنها پرداخته است.

متن این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید: 

آنا: برای شروع بحث، از برنامه‌های مجمع روحانیون مبارز برای انتخابات مجلس خبرگان و مجلس شورای اسلامی برایمان بگویید. 

 مقدم: مجمع به صورت منظم و مرتب جلسات دو هفته یکبار خودش را دارد و طبعا محور بحث‌ها مسائلی روزی است که در عرصه سیاست شکل می‌گیرد؛ از جمله موضوعاتی که طبیعتا هر گروه سیاسی باید به آن حساس باشد انتخابات است، چون انتخابات تنها روزنه‌ای است که می‌توانیم از طریق آن در جامعه مردمسالار حضور سیاسی داشته باشیم.

قطعا ما نمی‌توانیم نسبت به انتخابات بی‌تفاوت باشیم. در مجمع، بحث‌های کلی درباره انتخابات مطرح شده اما درباره جزئیات بحثی نشده است. در فرصت پیش رو در نظر داریم، کمیته سیاسی برنامه‌های منظمی داشته باشد تا بتواند شکل و چارچوب تلاش مجمع برای ورود به انتخابات را برنامه‌ریزی کند.

ما کاملا اوضاع را رصد می‌کنیم تا فعالیت‌هایی را که صحیح می‌دانیم انجام داده و افراد دارای صلاحیت، آگاه و مطمئن را برای جایگاه‌های مختلف مجلس شورای اسلامی یا مجلس خبرگان راهی کنیم.

آنا: اما واکنش‌ها نسبت به اخبار جلسات مجمع روحانیون مبارز بسیار زیاد بوده و برخی حتی در این زمینه هشدارهایی داده‌اند. 

مقدم: تأسف می‌خورم که پس از گذشت سال‌ها که انتظار می‌رفت گشادگی سینه و آستانه تحمل و صبر و بردباری دست‌اندرکاران آنگونه باشد که بتوانیم به سمت آینده حرکت کنیم ولی مثل اینکه نان برخی همیشه در شعله‌افروزی مسائلی است که حتی خودشان هم از آن سود نمی‌برند و جز انشقاق درون جامعه ثمری ندارد.

اینها باید بدانند محروم کردن جامعه و نظام از نیروها و افراد کارآمد نتیجه دیگری جز انشقاق ندارد. آرزوی ما این است که خداوند آن بلوغ سیاسی را به همگان بدهد که بدانند در چه مقطعی زندگی می‌کنند و در منطقه ما چه می‌گذرد و بدانند در دنیایی قرار داریم که تنها راه برای موفقیت ما همدلی، همراهی و وفاق نظر است. این وفاق هم تنها با شستن دل‌ها از کینه ها به دست می‌آید. باید بتوانیم کاستی‌های گذشته را با رحمت و مغرفت و با تحمل بیشتر جبران کنیم. آینده نیک ما در گرو وحدت ملی است. وحدت ملی هم شعار نیست، عمل است؛ اینکه دل‌ها یکی شود و همدیگر را تحمل کنیم، به هم احترام بگذاریم و به جای اینکه به روی هم شمشیر بکشیم، دستان هم را بفشاریم تا بتوانیم برای خلق ایرانی آزاد تلاش کنیم.

کسانی که نسبت به فعالیت‌های مجمع روحانیون و مجموعه اصلاحات برای انتخابات سال 94 هشدار می‌دهند، خودشان هم می‌دانند که نمی‌توانند و نخواهند توانست جایگاه آقای خاتمی و مجمع روحانیون را نادیده بگیرند.

شخص آقای خاتمی از یکسو به عنوان عضو مجمع روحانیون مبارز و از سوی دیگر به عنوان محور اصلاحات، فرد مؤثری در عرصه سیاسی کشور است و نمی‌تواند نسبت به مسائل کشور بی‌تفاوت باشد. مجمع روحانیون هم که قطعا نمی‌تواند از کنار مسئله‌ای به اهمیت انتخابات به سادگی بگذرد. از طرفی، آقای خاتمی حرف و نظرش، حرف اول را در جبهه اصلاحات می‌زند. مطمئنا آقای خاتمی به عنوان یک شخصیت سیاسی و فرهنگی نسبت به انتخابات حساسیت‌های لازم را دارد و شورایی که ترکیبی از جریانات مختلف اصلاح‌طلب است را مسئول این قضیه کرده‌اند که مسئول پیگیری و ساماندهی فعالیت‌های انتخاباتی اصلاح‌طلبان باشد.

آنا: مشخصا درباره انتخابات مجلس خبرگان، نوعی هراس از ورود روحانیون اصلاحات به این عرصه دیده می‌شود.

مقدم: من هم همین سؤال را دارم. من تصورم بر این است که آنها یک پیش فرض‌هایی دارند که قطعا غلط است. وقتی نگاه‌تان را نشستید و به جریانات سیاسی نگاه کردید و جماعت عظیمی تحت عنوان اصلاح‌طلب را به گونه دیگری تفسیر کردید، نتیجه‌اش همین هراس است. روحانیون اصلاح‌طلب سوابق، گذشته، چارچوب‌ها و معیارهای روشنی دارند که قطعا در درون نظام تعریف شده است. وقتی برخی سعی می‌کنند اینها را بیرون از نظام تعریف کنند، طبیعتا چنین توهم و ترسی را در دل‌شان ایجاد خواهد شد. مادامی که آنها بر این واقعیت آگاهی پیدا نکنند که همه جامعه نمی‌‌توانند یک جور بیندیشند، این هراس از ورود دیگران وجود دارد. 

جامعه‌ای بالنده و در حال رشد است که افکار و ذهن‌های متفاوت را در چارچوب یک قاعده پذیرا باشد. ما این قاعده را قانون اساسی می‌دانیم. وقتی شما همه گروه‌های سیاسی را بر محور قانون اساسی به عنوان گروه‌های درون نظام دیدید، این نگاه، میدان را برای همه جریانات باز می‌کند و شرایط همدلی و وفاق به وجود می‌آید. متأسفانه آنها تفسیری از اصلاح‌طلب دارند و فکر می‌کنند که اصلاح‌طلب یعنی کسی که ساختارشکنی می‌کند. در صورتی که از ابتدای انقلاب تاکنون سلیقه‌های مختلف بوده است. این سلیقه ها خودش را در تشکل‌های مختلف نمایش داده است. زمانی می‌توان در درون یک سیستم، سلیقه‌های مختلف را داشت که تشکل‌های مختلف را پذیرا باشید. اگر چنین نگاهی داشته باشند مطمئنا آن بیم و خطری که احساس می‌کنند، بی‌جهت است. 

امیدوارم این نبوغ و بلوغ سیاسی را داشته باشند و میدان را باز کنند که در چارچوپ مقررات نظام جمهوری اسلامی، قانون اساسی و انتخابات، مردم به هر کسی که می‌خواهند رأی دهند. مجلس خبرگانی که از عالمان برجسته به نمایندگی از همه سلیقه‌های درون ساختار جمهوری اسلامی تشکیل شود، مطمئنا هم خیر جامعه اسلامی را در بردارد و هم تقویت‌کننده رهبری و خط مشی آینده نظام است.

آنا: در هر حال، این هراس وجود دارد و می‌تواند در نوع حضور اصلاح‌طلبان در انتخابات مؤثر باشد. آیا تا به حال، به این فکر کرده‌اید که اصلاحات در چه سطحی می‌تواند وارد عرصه انتخابات شود؟ یعنی چشم‌انداز گزینه‌های پیش روی اصلاحات چیست؟

مقدم: هنوز مجمع روحانیون مبارز وارد جزئیات مباحث حضور در انتخابات نشده است. آنچه  مسلم است مجمع روحانیون به عنوان یک تشکل روحانی، رسالت اصیل و اصلی خود را ایجاد وفاق بین همه سلایق در درون جبهه اصلاحات می‌داند. کاری که مجمع تا به حال کرده و خواهد کرد این است که انشقاق و چنددستگی را از درون اصلاحات بزداید و آنها را به سمت وحدت سوق دهد؛ چراکه وقتی اتحاد و همدلی در درون اصلاحات باشد، دیگر فرقی نمی‌کند. مطمئنا همدلی در اصلاح‌طلبان باعث ایجاد انگیزه در جامعه می‌شود و رغبت برای حضور در پای صندوق‌های رأی ایجاد می‌کند. مجمع روحانیون همیشه تلاش کرده پشتوانه‌ای برای جریانات مختلف اصلاحات باشد تا به آنها جهت و انگیزه بدهد و با حضور آنها این امید را در جامعه احیا کند و مردم را از حالت زدگی و یأس بیرون بیاورد تا فعالانه و آگاهانه انتخاب کنند.

آنا: فکر می‌کنید واکنش نهادهای نظارتی به حضور اصلاح‌طلبان چه خواهد بود؟

مقدم: ما شمشیر برنده‌ای به نام شورای نگهبان در کشور داریم. اگر بخواهد با عدل و انصاف و در چارچوب مقررات و قوانین جمهوری اسلامی رفتار کند، قطعا راه دیگری پیش خواهد گرفت وگرنه اگر بنا بر قلع و قمع چهره‌های شاخص اصلاح‌طلب باشد، طبیعتا خسارتی است که مردم خواهند دید. امیدوارم هماهنگونه که مقام معظم رهبری در انتخابات ریاست جمهوری از حق الناس سخن گفتند، در این مورد هم شورای نگهبان بداند که این حق الناس است. نباید مردم را از انسان‌های لایق و باتجربه، فهیم، تحصلیکرده و توانمند محروم کرد. چنین افرادی سرمایه‌های ملی این نظام هستند. اگر ما شخصیت‌های شناخته شده که شخصیت‌های ملی کشور هستند را نادیده بگیریم، بیش از هر چیز به حقوق مردم تجاوز شده است. انتظار داریم که شورای نگهبان هم به موضوع توجه داشته باشد و کار مردم را در چارچوب مقررات به خود مردم واگذارد و میدان رقابت را فراهم کند. هر کس که انتخاب شد، اصولگرا یا اصلاح‌طلب برای ما محترم است؛ قطعا به شرط رعایت قانون.

اگر حاکمیت به حضور حداکثری مردم می‌اندیشد و در یک نظام مردمسالار پای صندوق رفتن مردم را به عنوان توان سیاسی نظام تلقی می‌کند، طبیعتا هم باید این تحمل را داشته باشد که سلیقه‌های مختلف را پذیرا باشد. یکدست اندیشیدن همان بلایی می‌شود که در گذشته سر ما آمد. از یکدست شدن حاکمیت، فساد بیرون می‌آید. اندیشه‌ها و سلیقه‌های گوناگون به خصوص در مجلس می‌توانند بالانس‌کننده یکدیگر، ناظر بر عملکرد یکدیگر و در مجموع ناظر بر عملکرد دولت باشند. 

به هر حال هنوز فرصت کافی وجود دارد که فضای سیاسی پیش رو، شکل و چهره خود را نمایان کند. مسیری که الان پیش می‌رود باید مقداری متعادل‌تر شود. به ویژه برخی موضع‌گیری‌ها و حرف‌ها دیگر برای جامعه ما کافی‌ست. چهره‌ها را با عناوین مختلف لکه‌دار و متهم کردن کافی‌ست. ما همه مسلمان ایرانی هستیم و همه به پیشرفت کشور می‌اندیشیم. هیچ وقت نمی‌توان خواست که 10 نفر یک جور بیندیشند. ما باید جامعه را به تحمل دعوت کنیم.

شما ببینید خداوند در قرآن کریم، از میان همه نعماتی که به رسول خود عطا کرده، از جمله نبوت، نجات از یتیمی و غیره، در نهایت به نعمتی که اشاره می‌کند نعمت شرح صدر است و می‌فرماید: الم نشرح لک صدرک. این سینه‌گشاده برای حاکمان می‌تواند کارساز باشد. اینکه بیاییم همه را متهم کنیم، تنها نتیجه‌اش، لاغر و ضعیف شدن خود است و به جایی خواهیم رسید که دیگر کسی برایمان نماند. حکومت اگر تحمل داشته باشد، می‌تواند سلیقه‌های مختلف را زیر چتر مدیریتی خود نگاه دارد و در جهت ساختن کشوری آباد و آزاد از حضور و پتانسیل آنها بهره ببرد.

آنا: همین جا، اشاره‌ای به حوادث سال 88 داشته باشیم. فکر می‌کنید تغییری در رویکردها نسبت به آن حوادث به وجود آمده است؟ امسال در برنامه‌های مربوط به 9 دی، برخی اظهارات از زبان بعضی از اصولگرایان مطرح شد که تازگی داشت و به نوعی، تکرار مواضع افرادی مانند علی مطهری بود. فکر می‌کنید ممکن است این تحلیل‌ها، ریشه‌ای داشته باشد و در عملکردهای منتهی به انتخابات 94 مؤثر باشد؟

مقدم: به هر حال بی‌تأثیر نیست. به هر میزانی که از حوادث دور می‌شویم، گرد و غبارها هم بیشتر از روی آن کنار می‌روند و ذهن و ضمیر انسان درباره زوایای مختلف آن روشن می‌شود. من مطمئن هستم که بسیاری از کسانی که تندروی‌ها، توان عقلانیت‌شان را می‌گیرد، همیشه اینگونه نخواهند بود. در سال‌های پس از انقلاب دیده‌ایم که برخی تندروی‌ها را که پس از گذر زمان بررسی کرده‌ایم، به تحلیل متفاوتی رسیده‌ایم. امیدمان بر این است که همه دست‌اندرکاران که مطمئنا دلسوز و خیرخواه هم هستند و صرفا به گونه دیگری می‌اندیشند، به  آن رشد و آگاهی برسند که حضور دیگران را هم برتابند. دائما بر طبل منی کوبیدن و با یک حربه فتنه دیگران را حذف کردن، قطعا درست نیست. امیدواریم به واقعیت‌ها برسند و این بحران را حل کنند. من به این مسئله وقوف دارم که ایران دچار یک بحران است. این هم شوخی‌بردار نیست. این بحران را باید دست اندرکاران ما با عقلانیت و با تحمل و با آنالیز کردن جریانات سهم هر کسی را از تقصیر بیان کرده و این بحران را حل کنند.

بالاخره این بحران بر روی سیاست خارجی، بر روی مسائل اجتماعی داخلی ما تأثیر می‌گذارد. شما فضای دانشگاه‌ها را در 16 آذر امسال دیدید. این نشان می‌دهد که هنوز برای نخبگان جامعه این بحران حل نشده است. ما با خودمان نمی‌توانیم شوخی کنیم. باید واقعیت بر روی میز اخلاص قرار گیرد و ببینیم که قصورها از کجا بوده است. آسیب‌شناسی کنیم و بدون فحش و توهین و طرد این قضایا را در فضای منصفانه حل کنیم.

در صحنه‌هایی که شلوغ می‌شود و دائما بر یک مسیر تأکید می‌شود، اندیشیدن و فکر کردن کار آسانی نیست. خانم هانا آرنت، فلیسوف معروف آلمانی درباره آدولف آیشمن می‌گفت که بعد از محاکمه او در اورشلیم متوجه شدم که وجه تمایز انسان‌ها تفکر و اندیشه است. در عموم موارد، اندیشه و عقل انسانی اولین چیزی است که در فضای آشوب، دستخوش بلواها می‌شود و افراد به میزانی که تحت تأثیر آن تصمیم می‌گیرند، با هم متفاوت می‌شوند. در فضای آرام حتما انسان از خود سؤال می‌پرسد و واقع‌بینی به سراغ انسان می‌آید. باید بدانیم که حقیقت برای همیشه مستور نمی‌ماند. ممکن است در برهه‌ای از زمان، حقیقت در فضای بسته بماند و بروز نیابد اما بعدها که فضا بازتر می‌شود، مسائل روشن خواهد شد. امید همه ما به این است که فضای کشور ما به سمتی برود که ما شاهد همدلی و همراهی بیشتر باشیم.

آنا: اما عده‌ای همه نان‌شان در همین آشوب‌هاست و برای همین سعی دارند همیشه فضای اضطرار را در جامعه حفظ کنند. اینها مرتب خود را دل‌نگران ارزش‌های انقلاب نشان می‌دهند. در سال‌های اخیر، افرادی همچون آیت الله هاشمی رفسنجانی و سید حسن خمینی و دیگران نیز درباره نقش آفرینی این جریان‌ها در کشور بسیار سخن گفته‌اند.

مقدم: این مطلب مهمی است. من فکر می‌کنم این جریان‌ها در گذشته و سابقه‌ خود امتیازی نمی‌بینند و لازمه حضور فعلی‌شان، نفی صاحب‌امتیازان قبلی خواهد بود. بی‌مهری به السابقون انقلاب که پیکر و بنیاد این نهضت بودند، تنها با همین توجیه قابل بررسی است. آنان که در گذشته جایگاه و پایگاهی در ارتباط با انقلاب، امام و نظام اسلامی نداشتند و در زمان حضرت امام، حتی به نوعی در مقابل امام قرار داشتند، امروز به صحنه آمده‌اند و به واقع دایه دلسوزتر از مادر شده‌اند. تنها راهی هم که برای عرض اندام برایشان وجود دارد، حذف یاران امام است. می‌خواهند آنها را از صحنه به در کنند و خودشان در جای آنها بنشینند. این چیزی جز عقده‌گشایی نیست. شما اگر شناسنامه انقلابی آقای هاشمی را مطالعه کنید، در تمام فرازها و فرودها و سختی‌ها کنار امام و انقلاب بوده است. آن زمان‌هایی که دفاع از امام هزینه داشت، اینها از امام دفاع می‌کردند. اگر امروز به حقوق این افراد تعدی می‌شود چه چیزی می‌تواند غیر از عقده‌گشایی باشد. تعبیری که حاج حسن آقا دارد این است که اگر می‌خواهیم امام را پاس بداریم، باید حلقه افراد صمیمی اطراف امام را پاس بداریم. ملتی می‌تواند به شخصیت برسد که گذشته خودش را پاس دارد. آنان که السابقون انقلاب و گذشته‌ انقلاب را تحقیر می‌کنند یقینا به شخصیت‌های فعلی و بزرگان امروز نیز وفادار نخواهند ماند.

اینها تندروهایی هستند که شاخصه‌شان، فاصله معنادار از عقلانیت است. افراطیون همه حیات‌شان در همین وضعیتی است که برای کشور ایجاد کرده‌اند. تعقل و تفکر یعنی اعتدال و به دور بودن از افراط و تفریط. اینها متأسفانه پشت ارزش‌ها نیز پنهان می‌شوند. صحنه مدیریت، نیازمند اندیشه، فکر و کار و ارتباطات است، وقتی شما چنین مزایایی را ندارید، نیازمند ناسزا گفتن می‌شوید. 

با همین شیوه هشت سال کشور را اداره کردند؛ تحریم‌ها را کاغذپاره خواندند و با تعابیرشان، ما را به شورای امنیت بردند. عقلای قوم می‌گفتند که اگر به شورای امنیت برویم، در چنگال قدرت‌های جهانی گیر می‌کنیم، آن روز آقایان این تحلیل را تمسخر می‌کردند و با همان شیوه، کشور را به اینجا رساندند. اینها متأسفانه امروز هم ساکت ننشسته‌اند و همچنان به راهی که دولت جدید باز کرده، حمله می‌کنند چراکه اصولا میکروب در مزبله رشد می‌کند.

اینکه اینها مدام از ارزش‌ها سخن می‌گویند، برای ما بسیار تعجب‌آور است و سؤال ما این است که ارزش‌ها و ضدارزش‌ها چه هستند. ما ضد ارزش را در جامعه، فقر، فساد اقتصادی، عدم کرامت انسان‌ها و ناامنی می‌دانیم. شما ببینید در موضوعی مانند امر به معروف، نگاه اینها چقدر تقلیلی است که آن را به حجاب محصور می‌کنند تا سراغ مسائل اصلی نرویم. ارزشی‌ها بگویند چه ارزشی بالاتر از قانون‌مداری است؟ چه ارزشی بالاتر از این است که پیام و روح پیام امام را در جامعه مردمسالار تسری دهیم تا جامعه ما در صلح زندگی کند؟ چه ارزشی بالاتر از این است که دختران ما به خاطر فقر دچار از خودباختگی نشوند؟ ما ارزش‌ها را اینها می‌دانیم. اینها با یکسری شعارهای دم‌دستی می‌خواهند برای خودشان هویتی بسازند.

البته باید تأکید کنم که تعداد این افراد زیاد نیست و فقط صدایشان بلند است. ما نباید مقهور این صدای بلند شویم. اینها تصور می‌کنند که همیشه باید برای مردم نسخه بپیچند اما برای ما، مردم یعنی پای صندوق‌های رأی. ما باور داریم که نباید مردم را مطابق نظر خودمان مصادره کنیم. 

آنا: آقای دکتر، شما محضر شهید بهشتی را درک کرده‌اید. می‌بینیم که از سوی برخی افراد، جایگاه شهید بهشتی مورد حمله قرار می‌گیرد و اخیرا نیز، آقای سید محمد خامنه‌ای در این زمینه اظهاراتی داشت که با واکنش‌هایی هم مواجه شد. به نظر شما، واکنش‌ها به اظهارات چهره‌های نزدیک به اصولگرایی علیه یاران امام، چقدر متناسب بوده است؟

مقدم: اول این را بگویم که فردی مثل آقای سید محمد خامنه‌ای قبل از اینکه به شهید بهشتی یا آقای هاشمی توهین کند، به امام توهین کرده بود. برایم جای شگفتی است آن جماعتی که پاره کردن عکس امام را اینقدر بلوا کردند، وقتی به خود امام اینگونه توهین شد چه کردند! از امام شخصیتی را تصویر کردند که کاملا تحت تأثیر اطرافیان بوده است؛ امامی که بر ریزترین مسائل اشراف داشت، دوست و دشمن اعتراف می‌کردند که یک انسان فوق‌العاده تیز و باهوش بوده که نزدیک‌ترین افراد هم نمی‌توانستند در ذهن او تأثیر بگذارند.

از این که بگذریم، باید تصریح کنم آنچه علیه شهید بهشتی گفته شد واقعا عقده‌گشایی بود. امروز به معنای واقعی کلمه به بزرگان انقلاب جفا می‌شود و کسی دم نمی‌زند. آقایان امروز در گذر زمان و در روزهایی که دیگر شهید بهشتی با آن روح عظیم و ویژگی‌های برجسته نیست، می‌توانند بر حقایق سرپوش بگذارند ولی کسی نمی‌تواند این را انکار کند که روزی که هیچ‌کس حاضر نبود در بعضی موضوعات وارد میدان شود، شهید بهشتی یک تنه وارد میدان شد. حالا می‌شود گفت شهید بهشتی یک فرد تمامیت‌خواه بوده است؛ چراکه دیگر بهشتی نیست و دغدغه دفاع از کیان انقلاب نیز در بسیاری از آقایان دیده نمی‌شود. البته ایشان سخنانش را اصلاح کرد و گفت منظورم این بود که بهشتی مدیر بوده است. ولی تعابیری که ایشان و امثال او نسبت به آقای بهشتی به کار می‌برند واقعا جفا به ایشان است. ما عمری را کنار شهید بهشتی بودیم و مورد لطف ایشان هم بودیم و با ایشان زندگی کردیم. شهید بهشتی مردی بی‌نظیر یا حداقل کم‌نظیر بود که میدان را برای افراد مختلف باز می‌کرد. زمانی که شهید بهشتی به من اعتماد کرد، من یک طلبه 27 ساله بودم. ایشان مرا خدمت امام برد و حکمی که امام برای من نوشتند، به خاطر حمایت آیت الله بهشتی بود. شهید بهشتی به افراد و به ویژه جوانان پر و بال می‌داد. 

بهشتی شخصیت بزرگی بود و به خاطر همین بزرگی، هر جا بود دیگران تحت چتر مدیریتی‌اش قرار می‌گرفتند. بهشتی مدیر بود و فکر منظمی داشت و دنیادیدگی از ویژگی‌هایش بود. البته هنوز عده‌ای،‌ عقده‌های گذشته نسبت به بهشتی رهایشان نکرده است. 

آنا: خاطره‌ای ناگفته از شهید بهشتی دارید؟

مقدم: هیچ وقت یادم نمی‌رود، وقتی شهید بهشتی حزب جمهوری اسلامی را تشکیل داد همه که نمی‌توانستند در هسته مرکزی قرار گیرند. از همه دعوت کرد و هیچ‌گاه راه را برای افراد نبست. من به شخصه مجذوب عظمت شهید بهشتی بودم. آقای بهشتی میدان را برای پرش‌ها تنگ نمی‌کرد و به آدم‌ها شخصیت و قدرت می‌داد. خودم از زبان شهید بهشتی درباره مهندس موسوی شنیدم که می‌گفت آقای موسوی را ما آوردیم و روزنامه جمهوری اسلامی  را دستش دادیم. کار را به دستش سپردیم و گفتیم این گوی و میدان. الحق که خودی از خویش نشان داد. 

آنا: به عنوان مطلب آخر، شما در مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، معاونت بین الملل را برعهده دارید. این روزها درباره افزایش بودجه مؤسسه اخباری منتشر می‌شود. 

مقدم: بله. خوانندگان شما را به مصاحبه معاون اداری مالی مؤسسه با سایت جماران ارجاع می‌دهم. اما اجمالا عرض می‌کنم که سابقا بودجه مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام به صورت جداگانه نوشته می‌شد ولی امسال، دولت بنابر شرایط کل بودجه، بودجه مؤسسه، پژوهشکده امام و انقلاب اسلامی و مجموعه حرم را به صورت یکجا مطرح کرده است و این باعث آن خبرسازی‌ها شده است. توضیحات بیشتر در این زمینه را معاون اداری مالی مؤسسه مطرح کرده‌اند.