روزنو : پایگاه اطلاع رسانی آیت الله هاشمی رفسنجانی، خاطرات دوم دی ماه آیتالله هاشمی رفسنجانی را از سال ۱۳۶۰ تا ۱۳۷۰ منتشر کرد.
به گزارش گروه دریافت روز نو، پایگاه اطلاعرسانی آیت الله هاشمی رفسنجانی که به صورت روزانه خاطرات رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام را مرور میکند، امروز -دوم دیماه- خاطرات وی درباره گشایش باب مذاکره عربی، انصراف هاشمی از سخنرانی در کنفرانس مراکش، گزارش ولایتی از کنفرانس کشورهای اسلامی، تأکید امام به فرماندهان نظامی درباره هاشمی، واکنش هاشمی به بمباران وحشیانه باختران و سخنان متفاوت هاشمی در نماز جمعه را منتشر کرد.
* خاطره روز 02 دی سال 1360
تأکید هاشمی بر گشایش باب مذاکره عربی/ درخواست دادستان کل کشور از هاشمی چه بود؟
پس از نماز، مشغول کار شدم. آقای [سیدرضا] زوارهای آمد و مطالبی داشت.در جلسهعلنی امروز، لایحه شرایط قضات در دستور بود. نواقص زیادی داشت،آقای ربانی املشی دادستان کل کشور از من خواست، برای رفع نواقص کمککنم. شور دوم بود. با چند پیشنهادحذف، اصلاحات به عمل آمد و چند لایحهدیگر تصویب شد.
ظهر، فرماندار اسلام آباد غرب آمد و میخواست که از مسئولان سطح بالا، برای سرزدن بهآن منطقه، به آنجا بروند. بعدازظهر هیأت رئیسه جلسه داشت.برنامه هفته بعد معین شد. بهکارهای اداری مجلس، رسیدگی کردیم.
اول شب در دفتر رئیسجمهور جلسه مشورتی داشتیم، با حضور آقای نخستوزیر، احمدآقا، رئیس دیوان عالی کشور؛ درباره پیشنهاد نیروی دریایی مبنی بر توقیف کشتیهایحامل اسلحه برای عراق از طریق شیخ نشینهای خلیج فارس بحث کردیم. بنا شد قبل از مذاکره با این دولتها، اقدام نشود. با آقای شمساردکانی سفیر ایران در کویت صحبت کردم که برایمشورت در رابطه با گشایش باب مذاکره با دولتهای خلیج فارس به ایران بیاید.
درباره کیفیت رفتار با زندانیان و محاکمه ضدانقلاب هم بحث شد، قرار شد جلسهای درهفته آینده، با مجریان داشته باشیم؛ در جهت تعدیل رفتار با آنها. شام را با چلو کباب، مهمانآقای خامنهای بودیم و ساعت ده شب به خانه آمدم.
شب، آقای [محسن] رضائی تلفن کرد و اطلاع داد که ارتش عراق از شمال رودنیسان، عقب نشسته یا ترسیدهاند و یا نقشهای دارند.
* خاطره روز 02 دی سال 1361
مطالعه هاشمی برای خطبههای نماز جمعه / شماره تلفن منزل هاشمی چرا عوض شد؟
در خانه ماندم. وضع شوفاژ و آب گرم خانه نامرتب بود؛ با کمک آقا جلال اصلاح کردیم. استحمام واستراحت و مطالعه و انجام کارهای تلفن وقتم را گرفت. برای خطبههای جمعه آینده،بیشتر درباره زکات مطالعه کردم. فاطی عصر به حزب جمهوری اسلامی رفت و شب دیر وقت باسعید [لاهوتی] آمدند. یاسر و مهدی از مدرسه آمدند، مقداری خوابیدند، خسته بودند و سپستکالیف مدرسه را انجام دادند. شماره تلفن خانه را عوض کردهایم. از تلفنهای پشت سر هم راحتیم.
* خاطره روز 02 دی سال 1362
انصراف هاشمی از سخنرانی در کنفرانس مراکش/ چرا خانه فرهنگ ایران در پاریس بسته شد؟
تا ساعت ده و نیم صبح در خانه برای خطبههای نماز جمعه مطالعه میکردم. نماز جمعه را دردانشگاه تهران اقامه نمودم. هوا خیلی سرد بود، برای همین خطبهها را فشرده و مختصر ایرادکردم. مجموع دو خطبه به اضافه خطبه عربی، یک ساعت شد که در وضع عادی یک ساعت ونیم تا یک ساعت و چهل وپنج دقیقه میشد. عصر گزارشهای واصله را خواندم.
سارا ـ بچه فاطی ـ مریض است و کمی اوقات تلخی در خانه درست میشود. شب، حمید و فائزه هم آمدند. آقای دکتر ولایتی تلفن کرد و احوال «سارا» را پرسید. اطلاع داد که فرانسه، خانه فرهنگ جمهوری اسلامی در پاریس را بسته است. قرار بود راجع به مخالفت با تشکیل کنفرانس سران کشورهای اسلامی در مراکش صحبت کنم که با درخواست دکتر ولایتی [وزیر امور خارجه] بهخاطر برنامهای که دارند، منصرف شدم.
* خاطره روز 02 دی سال 1363
گزارش ولایتی از کنفرانس کشورهای اسلامی/ پیغام رئیس جمهوری یمن شمالی به ایران چه بود؟
صبح زود به دفتر رئیسجمهور رفتم. با حضور نخست وزیر و وزیر نفت، جلسه داشتیم. پیشنهاد اعضای اوپک [در مورد قیمت و مقدار فروش نفت] را تأئید کردیم. قرار شد برای حفظ قیمت نفت محکم باشیم.
بعد، آقای دکتر ولایتی آمد. گزارش مفصلی از کنفرانس [وزرای کشورهای] اسلامی صنعا [پایتخت یمن] داد و اینکه موفقیتهای زیادی داشته و پیشنهادهایی که در قطعنامه گنجاندهشده، جلوی حرکتهای مخالفان ما را گرفته است. رئیسجمهوری یمن شمالی، دوبار با ایشانملاقات کرده و خواستار تحسین روابط با ایران شده و از ما، برای همکاری در اکتشاف نفت دریمن ـ که مورد مخالفت عربستان است ـ کمک خواسته است. با رئیسجمهور هم درباره وزارت دفاع و حزب [جمهوری اسلامی] و ستاد برگزاری کنگره صحبت کردیم.
ساعت دهونیم صبح به مجلس رفتم. به خاطر نیامدن اعضای شورای نگهبان و یک فوریتیبودن دستور، بعد از وقت تنفس، مجلس تعطیل شد.
در دفتر تا دیر وقت کار کردم. دو نفر از سپاه و هوانیروز باختران آمدند؛ مدعی اختراعهاینظامی از قبیل مین دریائی و موشک و لباس نسوز و [ضد] شیمیائی و... بودند و از عدم همکاری سپاه شکایت داشتند. به آقایان [محسن] رفیقدوست و [حسن] روحانی گفتم، تا به کارشانرسیدگی کنند.
خانم [مریم] بهروزی آمد. از خانم [گوهرالشریعه] دستغیب [نماینده تهران]، به خاطر مخالفتبا حزب [جمهوری اسلامی] و از اطلاعات نخست وزیری، گله داشت. دو سه نفر سپاهی آمدند. ازوضع سپاه و جبهه و جامعه، گله داشتند. خبر دادند، یک نفر از رانندههای مجلس [شورای اسلامی] که دیشب به ایست پلیس توجه نکرده [و در اثر تیراندازی مأموران پلیس به طرف او]، گلولهخورده و فوت کرده است. آقای روحانی و رفیقدوست آمدند. راجع به کارهای عملیات [آینده درجبههها] مذاکره کردیم.
* خاطره روز 02 دی سال 1364
تأکید امام به فرماندهان نظامی درباره هاشمی/ گزارش خرید هلی کوپتر از اندونزی توسط نخست وزیر
بیشتر وقتم به مطالعه گذشت. با نخست وزیر درباره وزرای جدید و خرید هلیکوپتر از اندونزی مذاکره شد. آقای صیاد [شیرازی] آمد. بعد از ملاقات امام با فرماندهان ارتش، از صحبتهای امام راضی بود. امام در جمع فرماندهان به آنان ابلاغ کرده بودند که اختیارات فرماندهی کل در جنگ به من واگذار شده است و خواسته بودند اطاعت کنند. راجع به اقلامی که سپاه از ارتش برای عملیات میخواهد، توپخانه، مهمات، هلیکوپتر، پل ارّاده. و... نیز درباره ستاد مشاور فرماندهی مذاکره کردیم.
* خاطره روز 02 دی سال 1365
واکنش هاشمی به بمباران وحشیانه باختران/ "صدام دشمن دو ملت ایران و عراق است"
دو ساعت خوابیدم. ساعت شش صبح برای نماز بیدار شدم و دیگر نخوابیدم. خاطرات را نوشتم و به اخبار صبح ایران، آمریکا و انگلیس گوش دادم. هنوز بحران رسوایی آمریکا دوام دارد1.
تلفنی با آقای خامنهای در تهران صحبت کردم. در مورد مساله آقای منتظری هنوز نتیجهای نگرفتهاند و همچنان بر تعقیب آسید هادی [هاشمی] اصرار دارند.
برای اینکه غیبت من از تهران توجیه شود، قرار شد به بوشهر مسافرت کنیم. نزدیک ظهر با دو هواپیما با جمعی از همراهان به بوشهر آمدیم. استقبال رسمی به عمل آمد و در پایگاه هوایی مستقر شدیم. پس از ناهار با سه هلیکوپتر از روستاهای سیلزده اطراف پل موند بازدید کردیم. در کنار چادرهای اهالی سیلزده روستای درویشی [شهرستان دشتی] نشستیم. با اهالی صحبت کردم. از امداد راضی بودند. کمبودهایی هم داشتند. گفتند چهار روز در محاصره سیل ماندهاند، تا هلیکوپترهای نیروی دریایی رسیدهاند.
شب در محل مصلای نماز جمعه برای مردم سخنرانی کردم2 و سپس در استانداری با مسئولان شهر و استان صحبت کردم3. مسائل مهم بوشهر، کم آبی و فاضلاب است.
شب مهمان نیروی هوایی بودیم. اطلاع دادند که امروز شهر باختران به شدت بمباران شده و به جاهای دیگر هم حمله شده است4. ما هم مقابله به مثل کردهایم. از تاخیر حمله، با توجه به تراکم نیروها و وسعت شرارت عراقیها مردم ناراضی ولی ساکتند.
1- در این روز سخنگوی کمیته اطلاعاتی سنای آمریکا اعلام کرد که این کمیته گزارش بازجوییهای محرمانه سه هفتهای خود را منتشر خواهدساخت و این در حالی است که «سکورد» ژنرال بازنشسته آمریکایی مورد بازجویی کمیته اطلاعاتی سنای آمریکا قرار گرفت.
از سوی دیگر رابرت مکفارلین در مصاحبهای اعلام کرد وی قبل از آغاز عملیات نزدیکسازی آمریکا با ایران، موافقت رونالد ریگان رئیسجمهوری آمریکا را به دست آوردهبود.
اظهارات مکفارلین با آنچه «دونالدریگان» رئیس کارکنان کاخ سفید مبنی بر اینکه رئیسجمهور موافقت خود را با این عملیات اعلام نکردهبود، تضاد دارد. «پویندکستر» مشاور پیشین امنیت ملی و «اولیور نورث» یکی از معاونان او تاکنون از پاسخگویی به سوالات کمیسیونهای کنگره خودداری کردهاند.
2- آقای هاشمی در این سخنرانی با اشاره به قدرت روزافزون انقلاب اسلامی گفت:«صدام اکنون مستاصل شدهاست، زیرا میداند فرزندان این ملت که رهسپار جبههها شدهاند، تا چیزی را که میخواهند به دست نیاورند، از جبهه برنخواهند گشت. صدام که دشمن هر دو ملت ایران و عراق است، میخواهد ما را به جریانی بکشاند که هر دو ملت ضربه ببینند، البته ما برای بازداشتن او از جنایاتش باید مقابله به مثل کنیم، ولی کار اساسی ما این است که ریشه حزب بعث عراق را از منطقه برکنیم. این جنگ هر قدر هم طول بکشد، محکوم به این است که اسلام پیروز شود و حزب بعث شکست بخورد».
3- در جلسه شورای اداری استان بوشهر که با حضور امام جمعه، استاندار، فرمانداران، فرماندهان نظامی و انتظامی، مدیران کل و روسای ادارات و ارگانها تشکیل شد، آقای هاشمی گفت:«از این نعمتی که برای ما پیش آمده و مسئولیت خدمت کردن به مردم به ما واگذار شده، باید درست استفاده کنیم. این امتیاز یعنی خدمت کردن به اسلام و مردم به راحتی به دست نیامده و ما موظفیم از آن حفاظت کنیم و برای این مسئولیت ارزش قائل شویم. کوتاهی کردن در زمینه این مسئولیتها، ظلم به اسلام، انقلاب و مردم است».
4- کرمانشاه در سه نوبت توسط جنگندههای نیروی هوایی عراق به شدت بمباران شد و 60 نفر شهید و 278 نفر مجروح شدند. اسلامآباد غرب نیز سه نوبت در صبح و بعد از ظهر بمباران شد. در اثر این بمباران که هم زمان با بازدید یک هیات سازمان ملل انجام شد، بیش از 30 نفر به شهادت رسیدند و به چندین واحد مسکونی و تجاری خساراتی وارد شد. در پاسخ به حملات هوایی به کرمانشاه و اسلامآباد غرب، توپخانه ارتش جمهوری اسلامی، شهر بصره را گلوله باران کرد.
منبع : کتاب کارنامه و خاطرات سال 1365 " اوج دفاع " – دفتر نشر معارف انقلاب
* خاطره روز 02 دی سال 1367
سخنان متفاوت هاشمی در نماز جمعه/ "جمود فکری متحجران مشابه کمونیستهاست"
تا ساعت ده و نیم صبح در منزل مطالعه نمودم. برای اقامه نماز جمعه به دانشگاه تهران رفتم1. ظهر بستگان مهمانمان بودند. عصر دکتر [سیف الله] وحید [دستجردی] نیازهای وارداتی و ساخت ابزار مورد نیاز جانبازان را گفت و استمداد کرد.
گروه موشکی سپاه آمدند و گزارش ساخت موشکهایی شبیه تاو، مالیوتکا و اسکاد-بی را دادند؛ نوعاً از کمبود امکانات گفتند. محسن هماهنگی کرده بود که در فرصت مناسب، جمعه به درد دل آنها گوش دهم. خودش هم از برنامهریزی برای تولید انبوه راکتهای بدون هدایت دوربرد بغداد گفت. از نظر فن آوری وضعیت قابل تقدیری دارند. آنها کمک مالی و لجستیک جدی میخواهند.
1- آقای هاشمی در خطبه اول، در ادامه بحث ویژگیهای مستکبران، یکی دیگر از خصوصیات بارز استکبار را مطرح کرد و گفت: « استکبار روحی و نپذیرفتن حق و اصرار بر پایبندی به سنتهای گذشته، از ویژگیهای بارز مستکبران است که با ارتجاع برابر است. این قبیل افراد خود محورند و حق مطلق را در خودشان میبینند و آمادگی لازم را برای پذیرش اندیشههای نو و دستاوردهای دیگران ندارند و همیشه روی سنتهای کهنه اصرار میورزند و در این افکار حبس هستند.» ایشان خشک مقدسها و کمونیستها را نمونه بارز تحجر و جمود فکری خواند و با استناد به آیاتی از قرآن کریم به بررسی این ویژگی پرداخت. در خطبه دوم نماز درباره سالگرد اشغال افغانستان توسط شوروی و تلاش آمریکا برای ایجاد اختلاف میان شیعه و سنی در افغانستان مطالبی بیان شد. همچنین درباره زندگی حضرت فاطمه زهرا (س) و ویژگیهای اخلاقی آن حضرت، مطالبی به نمازگزاران جمعه ارائه شد.
منبع متن روز شمار : کتاب کارنامه و خاطرات سال 1367 « پایان دفاع، آغاز بازسازی» – دفتر نشر معارف انقلاب
* خاطره روز 02 دی سال 1368
پیغام رهبری به مجلس درباره رومانی/ بیاطلاعی وزارت خارجه و وزارت اطلاعات!
تا ساعت 9 صبح کارها را انجام دادم. در گزارشها حوادث رومانی در صدر است. جنگ داخلی شدیدی در جریان است. پلیس امنیتی به نفع چائوشسکو در مقابل ارتش که در کنار مردم است قرار گرفته و خبر کشته شدن مردم و سفرش به ایران در حالی که در رومانی درگیری داشته، برای حیثیت ما خوب نیست.
[آقای عبدالحسین وهاجی] وزیر بازرگانی و معاونان آمدند. درباره سیاست توزیع و مسائل وزارت مذاکره شد. آقای دکتر [محمود] گلزاری [عضو هیأت علمی دانشگاه و مدیر انتشارات رشد] آمد و برای انتشاراتش استمداد کرد. عصر شورای عالی امنیت ملی جلسه داشت. بخشی از موضوعات قابل بحث در شورا تصویب شد.
دکتر ولایتی درباره صدور بیانیهای از وزارت خارجه در همدردی با مردم رومانی و محکوم کردن اعمال چائوشسکو مشورت کرد. جلسه از بی اطلاعی وزارت خارجه و [وزارت] اطلاعات از واقعیات رومانی که منجر به دعوت و پذیرائی حاکم آن در روزهای آخر عمر و در حین درگیری با مردم شد، انتقاد داشت. با رهبری در خصوص دادن بیانیه مشورت شد. نظر ایشان این بود که صبر کنیم تا ببینیم چه میشود. هنوز درگیری است و سرنوشت مشخص نیست. به مجلس هم پیغام دادند که فردا در این خصوص چیزی نگویند. شب در دفترم ماندم. یاسر و مهدی هم به منزل فاطی رفتند.
* خاطره روز 02 دی سال 1369
مذاکره هاشمی و رهبری درباره نوشتههای ضد نظام/ مجوزی که معاون صدام از ولایتی خواست؟
کشاورزان نمونه آمدند. برایشان صحبت کردم و جوایز را دادم. [آقای سیدامانالله مرتضوی]، رئیس شهربانىکل آمد. گزارش وضع شهربانى و برنامهها را داد؛ از برنامه ادغام نیروهاى انتظامى اظهار رضایت کرد.
با [آقای مصطفی معین]، وزیر علوم و معاونان و بعضى از رؤساى دانشگاهها، جلسه داشتیم. درباره نیازهاى دانشگاهها مذاکره شد؛ پنج میلیون دلار و یکصد میلیون تومان کمک کردم. محسن براى بررسى گیاه هالوفیت، به امارات رفت.
عصر هیأت دولت جلسه داشت. قرار شد آیین نامه براى هدایایی که رد و بدل مىشود، تهیه کنیم و نیز بخشنامه شود که مهمانىهاى دولتى مُسرفانه برگزار نشود.
شب با آقاى خامنهاى جلسه داشتیم. درباره مصوبات شوراى عالى امنیت ملی، بودجه نیروهاى مسلح، مسایل منطقه و نوشتههاى ضد نظام مذاکره کردیم. شب در دفترم ماندم و تا ساعت یازده شب، کارها را انجام دادم. دکتر ولایتى، تلفنى اطلاع داد که فرستاده انگلیس به منطقه و نیز آقای عزت ابراهیم، نفر دوم عراق، اجازه خواستهاند که به ایران بیایند.
* خاطره روز 01 دی سال 1370
جلسه هاشمی و رهبری درباره اعلان پایان جنگ/ درخواست عباسیفرد درباره ابطال مصوبه شهرداری
آقاى [مجید] عباسپور [مشاور فنی رییسجمهور] آمد. گزارش سفر به کُره شمالى را داد؛ براى انتقال تکنولوژى موردنظر نتیجه اى نگرفته است؛ پول زیادى خواسته اند.
گزارش پیشرفت کار خود را داد. [آقای علیاکبر صالحی] رییس و معاونان دانشگاه صنعتى شریف آمدند. گزارش وضع تحصیلات و تحقیقات را دادند؛ راضیاند. براى تهیه زمین جهت توسعه و منزل براى اساتید جدید استمداد کردند.
آقاى [محمدرضا] عباسىفرد [رییس دیوان عدالت اداری] آمد. راجع به ابطال مصوبه شهردارى تهران، در مورد اخذ عوارض از کسانى که تقاضاى پایان کار دارند، توضیح داد؛ موافقت کردم. آقاى [عطاءالله]مهاجرانى [معاون حقوقی و پارلمانی رییسجمهور] آمد. براى سفر به سوریه و اردن اجازه خواست؛ موافقت کردم. عصر تا ساعت شش و نیم در دفترم کار کردم و به جلسه دولت نرفتم.
شب با آیت الله خامنهاى جلسه داشتیم. درباره پیگیرى اجراى قطعنامه[598] و اعلان پایان حالت جنگ و همکارى با سودان مذاکره شد. امروز در تهران، مقدارى برف بارید؛ اولین برف زمستانى بود.