اقتصاد صفر و يكي
از يك طرف قيمت هر بشكه نفت اوپك به ٥٧ دلار، نرخ دلار در بازار آزاد به ٣٤٥٠ تومان و قيمت هر گرم طلاي ١٨ عيار در بازار تهران به بيش از ١٠١ هزار تومان رسيده و از سوي ديگر شاخص بورس تهران ٧٥٠ واحد افت كرده و در حال سقوط به كانال ٦٠ هزار واحدي است؛ اينها همه و همه يك علت دارد و آن مديريت ناكارآمد و بيبرنامگي تيم اقتصادي دولت است كه همهچيز را به صورت صفر يا يك ميبيند و باورش اين است كه همهچيز يا سفيد است يا سياه. در واقع ميتوان اين طور بيان كرد كه اتفاقي كه در حال حاضر افتاده طبيعي است و اين قابل پيشبيني بود. چندي پيش در يادداشتي بحران كنوني نفت را پيشبيني كردم ولي متاسفانه در اين مدت هيچ اتفاق موثر و مثبتي از سوي دولت ديده نشد. من جزو طرفداران دولت فعلي هستم ولي وظيفه دارم عملكرد دولت را نقد كنم به اين اميد كه شايد مسوولان دولت اين انتقادات را بشنوند و جدي بگيرند تا شايد بتوانيم شرايط بحراني را بهتر مديريت كنيم. وقتي وزارت نفت حدود پنج ماه است كه معاون امور بينالملل ندارد، طبيعي است كه بحران نفتي روي دهد. از خرداد ماه امسال كاملا قابل پيشبيني بود كه روند تغيير قيمت نفت به كدام سمت ميرود. نتيجه رفتار اشتباه و مديريت ناكارآمد ما اين شد كه كاهش قيمت ما را با مشكل كاهش فروش و درآمدهاي نفتي رو به رو كند و در نهايت منجر به كسري بودجه سالانه كشور شود. از طرف ديگر جابهجايي نابهنگام رييس سازمان بورس اشتباه بزرگ دوم دولت است. اين تغيير در بدترين زمان ممكن انجام شد. من شايد انتقادات زيادي به رييس سازمان بورس داشته و دارم ولي اگر كسي تصور ميكند كه با تغيير يك فرد يك شبه ميتواند همه مشكلات را حل كند، اين ديدگاه كاملا اشتباه است. در واقع اين ضعف ساختار اقتصاد ايران است كه حدود ٦٥٠ هزار ميليارد تومان نقدينگي سرگردان در اقتصاد كشور به وجود آمده و اين نقدينگي سرگردان هر روز از يك بازار به بازار ديگر هجوم ميبرد. دولت نبايد يك فردي را كه نزديك به يك دهه مـديــريـت بورس كشور را در اختيار داشـــته، درست موقعي كه بايد پاسخگو باشد و بگويد كه چرا بورس دچار بحران شده، عوض كند و فرد ديگري را به جاي او بياورد و انتظار داشته باشيم فرد جديد همهچيز را تغيير دهد. زماني كه همه بخشهاي اقتصادي كشور ميلنگيد و مشكل داشت و بورس ميتاخت و يكي پس از ديگري كانالهاي مختلف را درمينورديد، كارشناسان ميگفتند اين رشد حبابي و غيرواقعي است. ولي دولت پشت سر هم تبليغ ميكرد و از مردم دعوت ميكرد كه سرمايهشان را وارد بورس كنند، چرا كه بورس در حال رشد است! حال معلوم شده كه بورس در حال رشد واقعي بوده يا غيرواقعي! از سوي ديگر در بازار طلا هم مانند نفت قضيه سياسي است. رشد قيمت طلا به دليل فروش طلا توسط روسيه براي تامين كسري درآمدهاي نفتي روسيه است. در بازار نفت هم عربستان همين كار را ميكند و قيمت را كاهش ميدهد و بدينترتيب امريكا و غرب به ايران و روسيه فشار وارد ميكنند. در مجموع اينطور به نظر ميرسد كه تيم اقتصادي دولت توانايي و آمادگي مواجهه با بحران كنوني را نداشته و ندارد، چرا كه همانطور كه گفتم همهچيز را به صورت سياه و سفيد مديريت ميكند و اقتصادش اقتصاد صفر و يكي است. اما توصيهيي كه امروز ميتوانم به مديران بورسي دولت داشته باشم اين است كه به جاي وحشتزدگي و ترس از شرايط فعلي به جمعآوري اطلاعات شفاف و صحيح از شركتهاي بورسي بپردازند و اين اطلاعات را صادقانه با مردم و سرمايهگذاران در ميان بگذارند تا بدين طريق بالاخره قيمتها واقعي شوند و ارزش بازار سهام هم شفاف بيان شود.
اين طبيعي است كه در بورس برخي وارد و برخي خارج ميشوند ولي وظيفه مسوولان بورسي شفافسازي اطلاعات براي فعالان بازار است. اينكه دولت نرخ سود سپردههاي بانكي را پايين بياورد كه بدين طريق مردم سرمايهشان را وارد بورس كنند و بورس رونق بگيرد، روش اشتباهي است ، چرا كه بانكها خودشان رقيب بورس هستند و روش سيستماتيك ايجاد رونق در بازار اين نيست كه رقبا را از زمين بيرون كرد. همچنين دولت نبايد با فروش اوراق از بازار سرمايه حمايت كند چرا كه اين روش بر اساس تجربه منتهي به شكست است. در پايان درباره تاثير بودجه ٩٤ دولت بر بازار سهام هم بايد گفت كه معمولا دولتها با ارايه بودجه سالانه آمادگي خود را براي هزينههاي عمراني يا فعاليتهاي زير بنايي اعلام ميكنند. بنابراين با توجه به كسري بودجه سال ٩٤ به نظر ميرسد بودجه اعلام شده نميتواند جوابگوي دخل و خرج دولت باشد و دولت وقتي با كسري بودجه مواجه شود از هزينههاي عمراني و زير بنايي ميزند و به بودجه اضافه ميكند. به همين دليل شركتهاي بورسي كه اصولا موفقترين شركتهاي كشور هستند بدين طريق نميتوانند هيچ اميدي به حمايت دولت داشته باشند و به همين دليل به نظر ميرسد دولت هيچ برنامهيي براي توسعه و رونق بازار سهام در سال ٩٤ ندارد.
٭ كارشناس ارشد بازارهاي مالي و دبيركل اسبق بورس