مرگ «مرتضی پاشایی» خواننده جوان پاپ، بهانهای شد تا صدها نفر از ایرانیان در شهرهای مختلف برای گرامیداشت یاد او خودجوش به خیابان بیایند و حالا هم تشریفات ویژه مراسم خاکسپاریاش باعث شده تهمیدات ترافیکی در محدوده تالار وحدت اجرا شود.
مرتضی پاشایی خواننده پاپ که نزدیک به 11 ماه با سرطان جنگید و رنج کشید ولی در نهایت صبح روز جمعه گذشته، جان به جان آفرین تسلیم کرد.
پیرمردی که در کنار جمعیت عزادار «مرتضی پاشایی» اشک میریخت این جمله رابه زبان آورد که «چه خوب میشد اگر همه آدمها طوری هجرت میکردند که در غم نبودنشان همه ملت میگریستند.» آقای حسنی که موهایش را سفیده کرده از زندگی ماشینی ابراز تاسف میکند که انسان امروزی را درگیر خود کرده است با خبرنگار آنا درد دل میکند: «در این روزها که مردم نسبت به یکدیگر حس چندانی ندارند، دیدن اینکه برای انسانی دیگر ساعتها در کنار یکدیگر جمع شده و در سوگواری یک نفر اشک میریزند هیجان انگیز است.»
به باور بسیاری از کارشناسان یکی از اساسیترین نیازهای ایرانیان همین دور هم جمع شدنها و هیجانات و احساساتی است که از دیرباز در فرهنگ ما بوده است و البته آن را به عنوان حس نوعدوستی بیان میکنند و گفته میشود مدتی است در دل برخی از همین ایرانیان رنگ باخته است.
یک جامعهشناس اما نظر متفاوتی در این باره دارد. او معتقد است که حس نوعدوستی در ایرانیان نه تنها از بین نرفته بلکه بیشتر از قبل شده است اما این بار این فضای مجازی به خصوص شبکههای اجتماعی بود که با انتشار جزئیات، مردم را برای همدردی به خیابانها کشاند.
محمد مراد بیات در گفتوگو با آنا می گوید: «آدمها در جامعه به دو دسته تقسیم میشوند؛ انسانهای دارای قدرت و انسانهای دارای اقتدار. آنهایی که قدرت دارند از ابزارهای قانونی برخوردار هستند و همانند وزیر یا وکیل و ...، زندگی مختص به خود را دارند. اما آنهایی که دارای اقتدار هستند کسانیاند که در قلب مردم جای دارند و از محبوبیت خاصی برخوردار هستند و معمولا عامه مردم نیز علاقه زیادی به همراهی با این دست از افراد جامعه دارند.»
بیات معتقد است که ابراز احساسات یک جمعیت برای هنرمندی که در جوانی ناکام مانده نه تنها بد نیست بلکه میتواند بسیار مثبت باشد. اما همیشه عدهای در جوامع وجود دارند که همه موضوعات را به نوعی امنیتی میکنند و به همین علت وی به عنوان یک جامعهشناس توصیه میکند که این افراد کمی در طرز فکر خود تجدیدنظر کنند.
این جامعهشناس همچنین بر از بین بردن شکاف بین طبقه دارای قدرت و طبقه دارای اقتدار در جامعه تاکید کرد و گفت: «نباید مطالبات اجتماعی مردم نادیده گرفته شود چراکه با گذر زمان این خود به معضل بزرگی برای صاحبان قدرت تبدیل خواهد شد.»
با این حال برخی از تحلیلگران اجتماعی در شبکههای اجتماعی دلیل واکنشهای اجتماعی به مرگ مرتضی پاشایی را ریشه در عوامل تاریخی مانند مفهوم جوانمرگی در ایران میدانند.
با مرگ مرتضی پاشایی اغلب کسانی که دستی بر قلم داشتند سعی کردند مطلبی در شبکه اجتماعی خود بنویسند. اما همه آنها از تنها چیزی که ابراز تعجب کردند، جمعیت زیادی بود که بی هیچ علت و دعوتی یک روز را در خیابان با خواندن ترانههای او به سر رساندند؛ اینها چنان هیجان و حس نوعدوستیشان برانگیخته شده بود که قدم از قدم برنداشتند و تا شب برای مرتضای جوان سوگواری کردند.
در یکی از تحلیلها آمده است؛ پاشایی مرحوم، خواننده پاپ بود و طبعا مردم عادی بیشتر او را میشناختند تا طبقه الیت جامعه و بیشتر از نجف دریابندری مورد توجه عام بوده است. بعد اینکه مرتضی پاشایی مرگ تراژیکی داشت، مرگ یک جوان... یا «جوانمرگ شدن» رد پای غریبی در ادبیات سرزمین ما دارد و این همیشه برای ملت ما مساله دردناکی به شمار می رفته است. حتی در بخشی از دعای کوروش کبیر او هم از خدا میخواهد که ملتش را از دروغ و خشکسالی و مرگ جوانانش حمایت کند. مرگ جوان همواره در فرهنگ و ادبیات سرزمین ما نهایت و اوج یک واقعه تراژیک محسوب میشود.
به گفته یکی از نویسندگان شبکههای اجتماعی، بعد اینکه بخشی زیادی از این واکنشها به شرایط اجتماعی برمیگردد، غمی که در جامعه است و امکان بروز و اعتراض پیدا نمیکند و با سوگواری برای امام حسین و راه اندازی کارناوالهای عاشورا و یا ضجه زدن برای یک هنرمندجوان تازه مرده خودش را نشان میدهد.
رضا پورناصرانی کارشناس روابط عمومی سازمان بهشت زهرا هم در گفتوگو با خبرنگار آنا اعلام کرد که پیکر مرتضی پاشایی روز گذشته در سالن تطهیر با اشک چشم تطهیردهندگان شستشو داده شد و امروز صبح ساعت 9 برای مراسم تدفین به تالار وحدت منتقل و تا قبل از اذان ظهر در قطعه هنرمندان به خاک سپرده میشود.
به گفته وی اقدامات امنیتی لازم برای برگزاری مراسم بدون مشکل صورت گرفته است و ارگانهای مرتبط از جمله پلیس، اورژانس و ...، در حالت آماده باش هستند.