
گمشده این روزهای امیر قلعه نویی چیست؟
در آستانه دیدار بسیار مهم با تراکتورسازی در تبریز برخی ابهامها همچنان بر استقلال حکم میرانند و هنوز کسی نمیداند چرا ترکیب این تیم هر هفته همچنان به شکلهایی عوض و بدل میشود که انگار نه انگار به هفته چهاردهم لیگ برتر فوتبال کشور رسیدهایم و تو گویی هنوز در ابتدای فصل به سر میبریم. البته برخی تغییرات اعمال شده در طول فصل به سبب مصدومیتهای دراز مدت و میان مدت مهرههایی مثل صادقی و حنیف و برهانی و خستگی مفرط بعضی ملیپوشان مانند آندو و حیدری بوده و اخیرا بیکزاده هم با مصدومیت جدیدش چارهای جز گسیل فردی تازه را به جای او به میدان برای امیر قلعهنویی باقی نگذاشته است.
گذشته و امروز
اما سرمربی استقلال یک بار دیگر همچون فصل پیش و برخلاف تمامی 10، 12 سال قبلی که در خریدها و تعویضهایش کم اشتباه بوده، گزینشها و اقدامهایی را در دستور کارش دارد که نشان میدهد راه ایجاد ثبات فنی را در تیمش نیافته و در آستانه پایان نیم فصل همچنان در حال بالا و پایین کردن ترکیبی است که نه قدر فرصتهای گلزنیاش را میشناسد و نه برخلاف گذشته دفاع آهنینی دارد که زدن حتی یک گل هم برای پیروزیاش کفایت کند. تنزل آبیها تا رده سوم جدول و جلو افتادن «فولاد دچار بحران شدید معافیتهای جعلی» از آنها و رسیدن یک «سپاهان تغییر مربی داده» به آنها کاملا بیانگر توقفها و ناکامیهای مکرر استقلال برابر سدهایی است که تا یکی دو فصل پیش توسط ژنرال ویران میشدند و حالا محکم جلویش میایستند و اینکه استقلال از حداکثر 18 امتیاز فرارویش در 6 مسابقه اخیر تنها 5 پوئن را کسب کرده، سند روشن این قضیه است.
یک پرسش بدیهی
بدتر و ناامیدکنندهتر اینکه قلعهنویی بعد از هر توقف تازهای از توضیح تکراری و مبهم «در حد و اندازههای استقلال نبودیم» سود جسته است و تکرار دائمی این عبارت و شکل و نوع بازی بیثبات و پرفراز و فرود و بالا و پایین کار نفراتی مثل ابراهیمی، فخرالدینی و کریمیان که آمده بودند استقلال را تقویت کنند، ناظران را به این پرسش بدیهی و منطقی وا میدارد که حد و اندازههای این استقلال چه میزان است و آیا سقف بازی آبیهای کنونی واقعا چیزی بیش از این است یا ژنرال به دنبال یک چیز موهوم و گمشدهای میگردد که اصلا وجود خارجی ندارد و طبعا هرگز پیدا نخواهد شد.
اگر کرار نبود…
تازه استقلال خوش اقبال بوده که در میان خریدهای متوسطی مثل کریمیان که معلوم نشد بالاخره کارت معافیتش ایراد دارد یا خیر و فخرالدینی که هرگز برای استقلال آن میلاد تراکتوری نبوده و فروزانی که روزی خوب است و روزی دیگر یک دروازهبان آماتور، جاسم کرار را داشته که هر جا استقلال جرقهای زده و به گلی رسیده رد پای این عراقی خلاق به چشم خورده است. بیلان 6 گل زده سجاد شهباززاده هم شاید بین خود استقلالیها در این فصل بالا باشد اما برای تیمی مثل آنها اندک است و قلعهنویی مانده است با تیمی که نه به تیمهای هجومی و گلزن نیمه دوم دهه 1380 وی شبیه است و نه به تیم «ابر دفاعی» دو سال پیش او که در کل لیگ فقط 18 گل خورده و نه البته آن تیم 1383 که ژنرال تا چند هفته پیش دائما استقلال فعلی را با آن قیاس میکرد، چه بکند و این همه نقص را چطور برطرف نماید.
دو میدان سخت
او حالا نگران این است که این تیم دائما تغییر یابنده که روزی سریع و دیدنی است و زمانهایی پراشتباه و بیبرنامه و پریشان در تبریز برابر یک تراکتور خروشان که با لغو حکم انضباطی اخیرش هزاران طرفدار پرشور خود را نیز در ورزشگاه یاور خود خواهد دید، چه به لحاظ روحی و چه از منظر فنی کم بیاورد و سپس در قید و بندهای یک دربی به تاخیر افتاده اما همچنان حساس و پر از عصبیت دستش به چیزی بند نشود.
این استقلالی است که نه فقط قلعهنویی بلکه قدیمیهای این تیم و هوادارانش هم حد و اندازههای واقعی آن را نمیشناسند.