طلاق از مهندسی که حتی دیپلم نداشت/ پایان زندگی مشترک چند روز بعد از عروسی
روزنو : زن جوان به همراه شوهرش به شعبه 268 دادگاه خانواده رفت و درخواست طلاق خود را ارائه داد.
به گزارش روزنو، این زن در خصوص علت درخواست طلاق به قاضی گفت: تصور می کردم شوهرم مهندس است اما حالا فهمیده ام که یک کارگر ساختمان است.
وی ادامه داد: یکسال پیش با مهیار شوهرم آشنا شدم. مهیار می گفت که مهندس ساختمان سازی است و کارش آزاد است. او می گفت که وضع مالی خیلی خوبی دارد و می تواند زندگی خوبی برای من فراهم کند. برای همین بعد از گذشت مدتی قبول کردم که با او ازدواج کنم.
زن جوان افزود: وقتی من و مهیار با هم نامزد شدیم در دوران نامزدی رضا در پول خرج کردن همیشه مراعات می کرد و خیلی وقت ها می گفت که پول ندارد. از اینکارهای او تعجب می کردم. با خودم می گفتم که یک مهندس ساختمان چرا باید همیشه بی پول باشد. وقتی علتش را از مهیار می پرسیدم می گفت که تازه مهندس شده و هنوز اول راه است. او از صبح تا شب سر کار بود و هر بار با او تماس می گرفتم می گفت که سر ساختمان است. برای همین حرف هایش را باور می کردم.
وی بیان داشت: پس از گذشت 6 ماه ما با هم ازدواج کردیم. چند روز بعد از عروسی بود که فهمیدم مهیار هیچ وقت مهندس نبوده و اصلا تحصیلات دانشگاهی ندارد. مهیار حتی دیپلم هم ندارد و همه این ها را به من دروغ گفته بود. او کارگر ساختمان بود و وقتی که به من می گفته سر ساختمان است دروغ نمی گفته و در آن لحظه ها سر ساختمان داشته کارگری می کرده است. وقتی حقیقت را شنیدم اصلا معطل نکردم. من با یک مرد کارگر نمی توانم زندگی کنم برای همین می خواهم از او جدا شوم.
بعد از حرف های این زن شوهرش نیز به قاضی گفت: من همسرم را دوست داشتم و به خاطر اینکه نمی خواستم او را از دست بدهم این دورغ را گفتم.
در پایان تلاش قاضی عموزادی برای منصرف کردن آنها از طلاق بی نتیجه ماند و حکم طلاق صادر شد.
به گزارش روزنو، این زن در خصوص علت درخواست طلاق به قاضی گفت: تصور می کردم شوهرم مهندس است اما حالا فهمیده ام که یک کارگر ساختمان است.
وی ادامه داد: یکسال پیش با مهیار شوهرم آشنا شدم. مهیار می گفت که مهندس ساختمان سازی است و کارش آزاد است. او می گفت که وضع مالی خیلی خوبی دارد و می تواند زندگی خوبی برای من فراهم کند. برای همین بعد از گذشت مدتی قبول کردم که با او ازدواج کنم.
زن جوان افزود: وقتی من و مهیار با هم نامزد شدیم در دوران نامزدی رضا در پول خرج کردن همیشه مراعات می کرد و خیلی وقت ها می گفت که پول ندارد. از اینکارهای او تعجب می کردم. با خودم می گفتم که یک مهندس ساختمان چرا باید همیشه بی پول باشد. وقتی علتش را از مهیار می پرسیدم می گفت که تازه مهندس شده و هنوز اول راه است. او از صبح تا شب سر کار بود و هر بار با او تماس می گرفتم می گفت که سر ساختمان است. برای همین حرف هایش را باور می کردم.
وی بیان داشت: پس از گذشت 6 ماه ما با هم ازدواج کردیم. چند روز بعد از عروسی بود که فهمیدم مهیار هیچ وقت مهندس نبوده و اصلا تحصیلات دانشگاهی ندارد. مهیار حتی دیپلم هم ندارد و همه این ها را به من دروغ گفته بود. او کارگر ساختمان بود و وقتی که به من می گفته سر ساختمان است دروغ نمی گفته و در آن لحظه ها سر ساختمان داشته کارگری می کرده است. وقتی حقیقت را شنیدم اصلا معطل نکردم. من با یک مرد کارگر نمی توانم زندگی کنم برای همین می خواهم از او جدا شوم.
بعد از حرف های این زن شوهرش نیز به قاضی گفت: من همسرم را دوست داشتم و به خاطر اینکه نمی خواستم او را از دست بدهم این دورغ را گفتم.
در پایان تلاش قاضی عموزادی برای منصرف کردن آنها از طلاق بی نتیجه ماند و حکم طلاق صادر شد.
منبع:باشگاه خبرنگاران