" انتقاد باید باشد اما انتقاد باید با لحن خوب و منصفانه باشد و هدف از آن نیز بی‌آبرویی و سبک کردن طرف مقابل نباشد که این روش قطعاً غلط است" ، از عصر چهارشنبه هفته گذشته تا همین امروز تقریبا تمام مردم ایران عین این جملات مقام معظم رهبری با مضمون آن را که در دیدار با اعضاء هیات دولت بیان شده بود شنیده اند، امروز مردم ایران نیز می دانند که رهبر معظم انقلاب نیز برخی انتقادات را غیر منصفانه می دانند و از نظر ایشان سطح برخی از آنها حتی در حدی هم نیست که نیاز به پاسخگویی داشته باشند، اما از قرار جریان رسانه ای که در ولایتمداری و ارزشی بودن خود را تافته ای جدا بافته می داند از این سخنان و موضع گیری صریح رهبری بی خبر است که دو روز پس از سخنان ایشان چند جمله و خبر را به گونه ای در کنار هم می چیند که محتوای انتقاد منصفانه از دولت از آن استنباط نمی شود.

به گزارش  تدبیر24 ، روز جمعه یکی از سایت های مدعی ارزش و ولایتمداری گزارشی عجیب را روی خروجی خود منتشر کرد. این سایت مصاحبه مهدیه محمدخانی با رادیو بی بی سی را دستمایه حمله به دولت و شخص وزیر ارشاد قرار داده و در بخش های از گزارشش آورده است: « خواننده زن ایرانی که پیش از این در ایران و با مجوز سخنان وزیر ارشاد به اجرای برنامه ها پرداخته بود، اینبار با حضور در شبکه بی بی سی فارسی که تابلوی مخالفت با جمهوری اسلامی را بلند کرده است، برنامه اجرا کرد»

این سایت که گفت وگوی این خواننده با رادیو بی بی سی را به حضور در شبکه بی بی سی و اجرای برنامه تعبیر کرده است، در ادامه گزارش خود از خجالت رییس جمهور نیز در آمده و نوشته است: « آن روزی که شیخ حسن روحانی در جمع اهالی هنر از ارزشی بودن تمامی هنرمندان سخن به میان آورد خیلی ها لب گزیدند و دست در پشت دست زدند که چرا می بایست رئیس جمهوری اسلامی ایران اینچنین بی پروا دور از تدبیر حدود مرزها را بدرد و با نگاهی سطحی هنرمندان را تقسیم بندی کند.خلاء های خطرناک فرهنگی می تواند آرام آرام نیمی از خطوط قرمز یک ملت را از بین ببرد. همان که رهبر انقلاب در سخنانشان فرمودند: نمی شود با این مسائل شوخی کرد. حال مساله تاسف بار اینجاست که ایجاد این خلاء ها گاهی به گردن دولت بوده است و این دولت و دستگاه فرهنگی آن ست که عامل یک تهاجم فرهنگی می شود.»

تا به اینجای نوشتار سایت مذکور دولت را متهم به دست داشتن در تهاجم فرهنگی و اجرای این سناریوی دشمن در کشور کرده! اما در ادامه مخاطب اصلی یا به عبارتی بهتر سیبل خود از تنظیم گزارش را آشکارتر کرده و هدف خودرا علی جنتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی قرار داده است. به این جملات دقت کنید :«"مهدیه محمدخانی" خواننده زن ایرانی که پیش از این در ایران و با مجوز سخنان وزیر ارشاد به اجرای برنامه ها پرداخته بود، اینبار با حضور در شبکه بی بی سی فارسی که تابلوی مخالفت با جمهوری اسلامی را بلند کرده است، برنامه اجرا کرد و این حرکت تاسف بار وقتی آزار دهنده می شود که دستگاه فرهنگی کشور سکوت کامل اختیار میکند و تلاش می کند همان جمله معروف: ان شاءالله گربه است را معنی کنند. به گفته رهبر انقلاب فرهنگ مثل هوایی است که تنفس می کنیم. اگر این هوا آلوده باشد کم کم مردم جامعه نیز در سکوت و خاموشی، مسموم خواهند شد. تا کی باشد شاهد ایجاد خلاء های فرهنگی و سکوت مسئولان امر در وادی فرهنگ در سال فرهنگ باشیم .»

گزارش سایت مذکور با همین چند جمله و استفاده ابزاری و ناشیانه از بیانات مقام معظم رهبری به پایان می رسد و هدف از طرح سوال پایانی نیز به نوعی طلبکاری از دولت و وارد کردن اتهام کم کاری در حوزه فرهنگی است ، جایی که نگارنده گزارش سعی دارد با استفاده از عبارت "تاکی" فرهنگ را در نقطه ضعف و دولت را در مقام حاکمی نشان می دهد که عامدانه سعی در تخریب فرهنگ دارد!

در پایان این گزارش نیز عکسی که مشابه آن بارها در سایت های خبری و مجاز داخلی منتشر شده آمده اما گردانندگان سایت ترجیح داده اند تا با ایجاد افکت و تار کردن عکس طوری به مخاطب القا کنند که فلان خانم خواننده چنان وضعیتی داشته که انتشار عادی و بدون سانسور عکسش غیرممکن است و وزیر ارشاد از چنین زنانی حمایت کرده است!

در بخش هایی از گزارش مذکور اینطور گفته شده که محمدخانی با مجوز وزیر ارشاد اجازه فعالیت در ایران را یافته و حالا به معاند این نظام بدل شده! جای پرسش اینجاست که همفکران گردانندگان این سایت چقدر به امثال محمدخانی فرصت بروز و تریبون اظهار نظر داده اند که حالا پس از گفت وگوی صوتی اش با رادیو بی بی سی اینچنین جوسازی به راه انداخته اند؟

فعالان رسانه ای و سیاسی مدعی ارزش و ولایتمداری که صراحتا رییس جمهور مورد حمایت رهبری را به بی تدبیری متهم کرده اند، آیا کمی با خود نمی اندیشند که اگر رییس جمهور با همان عینک بدبینی و تفکر حذفی آنها به هنرمندان نگاه می کرد امروز تنها باید امثال ده نمکی ، سلحشور، محمود کریمی ، حامد زمانی و ... را در عالم فرهنگ و هنر برای خود حفظ می کردیم و مابقی راهی اروپا می شدند؟

چطور آن زمان که گلشیفته فراهانی تصمیم به ترک کشور گرفت، این فعالان مدعی بصیرت دست به قلم نشده و علیه وزیر وقت فرهنگ و ارشاد اسلامی گزارش نویسی کنند، مگر غیر از این است که اگر امروز مصاحبه خواننده ای با بی بی سی به کم کاری فرهنگی مرتبط می شود در آن ایام هم خروج خواننده یا بازیگری از کشور به بی کفایتی مسئول وقت مرتبط می شود ؟ این سیاست یک بام و دو هوا تا کجا ادامه خواهد داشت؟

این افراد چطور به خود و از آن بالاتر قلمی که خداوند به آن سوگند خورده اجازه می دهند که اقدام فردی را که به اذن و تدبیر الهی دارای قدرت اختیار و انتخاب است به بهانه ای برای تخریب دولت یا به تعبیری نقد غیرمنصانه از دولت تعبیر کنند و طوری وانمود کنند که گویی علی جنتی در دفتر کارش تلفن استدیو بی بی سی را گرفته و گوشی را به مهدیه محمدخانی داده است؟

آیا نگارنده این گزارش کمی با خود اندیشیده که اگر همین صدا و سیمای خودمان که ادعایش ملی بودن است ، چند ثانیه از آنتن خود را به مهدیه محمدخانی در مقام خواننده ای زن که تنها برای بانوان اجرا می کند اختصاص می داد؛ امروز دیگر نیازی به بی بی سی و صدای آمریکا و غیره و ذلک نبود؟

در نهایت حتی اگر مهدیه محمدخانی خطاکار یا حتی مجرم باشد ، ارتباط آن با دولت و وزیر ارشاد چه خواهد بود؟ این دولت برابر قانون اساس از تمامی افرادی که در چهاچوب نظام فعالیت می کردند حمایت کرده و حالا اگر به حکم مرجع قضایی این فرد مرتکب جرمی شد باشد این حمایت برای مدتی یا برای همیشه برداشته خواهد شد.

این قبیل اخبار می تواند اینطور ذهن مخاطب را بیاراید که نتایج وزن کشی در جلسه استیضاح اعتماد به نفسی به این جریان داده و آنان که خود را اکثریت مجلس می بینند سعی دارند تا پروژه های دیگر خود را کلید بزنند، پروژه دوم هجمه به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی است و پروژه ای که آغاز آن با ایجاد یک جوسازی رسانه ای و انتقادات بنی اسرائیلی از علی جنتی آغاز شده و جریان رقیب مشغول بررسی بازخوردها از این اقدام است تا متناسب با آن استیضاح وزیر ارشاد یا ایجاد چالش برای وی را رقم بزنند.