منتجب‌نيا: جريان احمدي‌نژاد شايستگي تأييد صلاحيت را ندارند/ افراطي‌ها تلاش دارند لاريجاني را بيندازند و حدادعادل را رئيس كنند | روزنو

Roozno | پایگاه خبری تحلیلی روزنو

به روز شده در: ۰۵ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۸:۲۰
کد خبر: ۶۶۷۵۱
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۱۲:۵۵ - ۰۲ ارديبهشت ۱۳۹۳
در ادامه منتجب‌نيا به احتمال حضور محمود احمدي نژاد در انتخابات مجلس اشاره مي‌كند و بر اين باور است كه نه تنها او از اقبال مردمي برخوردار نخواهد بود بلكه به دليل پرونده‌هاي مالي اختلاسي، شايستگي تاييد صلاحيت را ندارد. با وجود اينكه اين نماينده سابق مجلس در گذشته بارها تاكيد كرده است روحاني كانديداي اصلاح‌طلبان نيست اما مي‌گويد پيروزي روحاني در انتخابات رياست‌جمهوري، پيروزي اصلاح‌طلبان بود. در ادامه مصاحبه «قانون» با رسول منتجب نيا، قائم مقام حزب اعتماد ملي را بخوانيد:
از آنجا كه سابقه حضور سه دوره در مجلس شوراي اسلامي را دارد، تاكيد مي‌كند، گروه اقليت و افراطي پايداري با برنامه‌ريزي‌اي كه دارند انگيزه اصولگرايان براي حمايت از دولت روحاني را مختل مي كنند.

به گزارش روزنو، رسول منتجب‌نيا همچنين مي‌گويد كه تفاوت تركيب مجلس نهم با مجلس پنجم،‌اين امكان را به لاريجاني نمي دهد تا مخالفان را كنترل كند هر چند كه معتقد است  ناطق نوري و علي لاريجاني دو شخصیت متفاوتند. از سوي ديگر او پيروزي دولت در مجلس دهم را در ائتلاف بين طرفداران روحاني و اصلاحات مي‌داند و تاكيد مي‌كند اگر اين دو جريان ليست جداگانه‌اي براي حضور در صحنه انتخابات ارائه كنند قطعا رقبا كرسي‌هاي قابل توجهي را از آن خود خواهند كرد.

در ادامه منتجب‌نيا به احتمال حضور محمود احمدي نژاد در انتخابات مجلس اشاره مي‌كند و بر اين باور است كه نه تنها او از اقبال مردمي برخوردار نخواهد بود بلكه به دليل پرونده‌هاي مالي اختلاسي، شايستگي تاييد صلاحيت را ندارد. با وجود اينكه اين نماينده سابق مجلس در گذشته بارها تاكيد كرده است روحاني كانديداي اصلاح‌طلبان نيست اما مي‌گويد پيروزي روحاني در انتخابات رياست‌جمهوري، پيروزي اصلاح‌طلبان بود. در ادامه مصاحبه «قانون» با رسول منتجب نيا، قائم مقام حزب اعتماد ملي را بخوانيد:

  با وجود تاكيد روحاني براي تعامل با مجلس، اما كار دولت يازدهم با بهارستان سخت‌تر از كار دولت احمدي‌نژاد است. چه مسئله‌اي باعث چنين اصطكاكي بين اين دو قوه در دوره جديد شده است؟
دليل اين مسئله خيلي روشن است. مجلس نهم، مجلسي است كه به اصولگرايان تعلق دارد و معدودي از اصلاح‌طلبان در اين دوره از مجلس حضور دارند. از سوي ديگر در اين دوره از قوه مقننه، جمعيتي بين 30 تا 40 نفر حضور دارند كه معروف به افراطي‌گري و تندروي هستند. اين افراد تشكيلاتي به اسم جبهه پايداري راه انداختند و بناي افراطي گري دارند . آنها انديشه تند و خشني را سازماندهي كردند  و به مرحله اجرا در آوردند. سران اين جمع نيز  كه انديشه آنها براي مردم روشن است. اين مجموعه خاستگاه فكري آقاي احمدي‌نژاد نيز هست كه از او در انتخابات 84 حمايت كردند. اين حمايت دو طرفه بود، در عوض حمايت، دولت به آنها كمك مي‌كرد و پر و بال مي‌داد و از امكانات دولتي آن ها را بهره‌مند مي‌ساخت. اين گروه افرادي هستند كه با جرات و جسارت با دولت و اصلاح‌طلب‌ها برخورد مي‌كنند و متاسفانه دستگاه‌هاي مربوطه  هم كمتر در برابر اين افراد مقابله مي‌كنند و برخورد قانوني با آنها ندارند. در دو دوره  رياست جمهوري احمدي‌نژاد اكثريت اصولگرايان مجلس، به ويژه اين مجموعه از او حمايت مي‌كردند. اما اواخر دوران دولت دهم، اصولگرايان سنتي از احمدي‌نژاد فاصله گرفتند و شروع به انتقاد كردند اما اين گروه افراطي تا آخرين لحظه از دولت احمدي‌نژاد طرفداري و حمايت مي‌كردند. طبيعي است كه با تغيير دولت و روي كار آمدن روحاني آنان به تقابل با دولت بپردازند. زيرا اين گروه با تفكر و سياست‌هاي روحاني به شدت مخالف هستند. شعار روحاني اعتدال است اما شعار اين گروه 40 نفري، تندروي و افراطگرايي است. درست است كه آنها حرفي از تندروي به ميان نمي‌آورند اما برنامه و روش آنها افراطي‌گري است و در مقابل دولت يازدهم قرار دارند.
  به گفته شما، اين گروه تنها 40 نفر هستند و اقليت محسوب مي‌شوند. اين افراد قدرت نفوذ و تاثير گذاري خود را از كجا تامين مي‌كنند كه در يك دوره مي‌توانند مجلس را همراه دولت كنند و در دوره‌اي ديگر  عامل جدالي بين مجلس و دولت اعتدالگرا شوند؟
البته در گذشته تنها اين گروه نبود كه حامي احمدي‌نژاد بود. بلكه تا اواخر، اصولگرايان از دولت نهم و دهم حمايت مي‌كردند. اما اين اقليت وابستگي بيشتري داشتند و بين آنها با دولت  تعامل زيادي بود. بنابراين تا آخرين لحظه از احمدي‌نژاد حمايت كردند. آن ها اكنون هم از او حمايت مي‌كنند، اگر كسي از دولت نهم و دهم انتقاد كند، اين گروه به حمايت از دولت نهم و دهم بر مي‌خيزند و حمايت خود را اعلام مي‌كنند. اما اينكه در دولت فعلي چرا اكثريت اصولگرايان تحت تاثير اقليت قرار گرفته‌اند برمي‌گردد به اين موضوع كه اصولگرايان انگيزه قوي حمايت از دولت را ندارند. نه اينكه بگويم آنها مخالف دولت يازدهم هستند، بلكه چون روحاني را كانديداي خود نمي‌دانند، انگيزه قوي براي حمايت از او  را ندارند. همچنين گروه اقليت از تريبون‌ها براي تخريب و متهم كردن و سنگ اندازي در كار دولت استفاده مي‌كنند. كافي است در مجلس  30 نفر دست به دست هم دهند و عليه يك دولت برنامه‌ريزي كنند تا اكثريت مجلس انگيزه لازم براي حمايت از دولت را نداشته باشند. همچنين اين گروه اقليت در خارج از مجلس نيز فعاليت دارند و توانستند در 8 سال گذشته، قم، مجالس و تريبون‌هايي در اختيار بگيرند و بخشي از نهادها را با خود هماهنگ كنند. اكنون از امكانات به وجود آمده براي تخريب دولت استفاده مي‌كنند.
  اختلاف نگاه سياسي بين دولت و مجلس را در دوران مجلس پنجم نيز شاهد بوديم. در آن زمان ناطق نوري به خوبي توانست مجلس را همراه دولت كند. در حال حاضر كارشناسان سياسي بر اين باورند لاريجاني نتوانسته است مجلسي‌ها را همراه دولت كند، شما عملكرد لاريجاني را در اين زمينه چطور ارزيابي مي‌كنيد؟
 تا حدي اين انتقاد را قبول دارم. اما نبايد فراموش كرد كه بين اين دو بزرگوار تفاوت وجود دارد. ضمن اينكه هم آقاي ناطق مخالف دولت خاتمي نبود و هم  لاريجاني با دولت روحاني مخالف نيست. اما مهم‌تر از اين تفاوت،  تفاوت بين مجلس پنجم و نهم است كه بايد مدنظر قرار گيرد. تركيب مجلس فعلي با مجلس پنجم كاملا متفاوت است. اكثريت مجلس پنجم را اصولگرايان سنتي تشكيل داده بود كه از ناطق تبعيت مي‌كردند و او مي‌توانست به خوبي اصولگرايان را كنترل و هماهنگ كند تا براي دولت مشكلي  ايجاد نكنند. اما اكنون اصولگرايان سنتي، در برابر افراطيون قرار گرفته‌اند. اين گروه افراطي نه اصولگرايان را قبول دارند و نه آقاي لاريجاني را. در تركيب مجلس پنجم شاهد اين گروه افراطي نبوديم چرا كه اين گروه ريشه‌اي در انقلاب اسلامي و حتي  در جنگ ندارند. اين گروه پس از روي كار آمدن احمدي‌نژاد، به ويژه حضور او در شهرداري،  قدرت گرفت و آرام آرام توانست يك مجموعه‌اي سازماندهي و در مجلس هفتم، هشتم و نهم حضور پيدا كند.
  با اين حساب، رئيس مجلس چطور مي‌تواند اين گروه تندرو را كنترل و هدايت كند؟
لاريجاني توان محدودي دارد. حتي با لاريجاني بر سر رياست مجلس رقابت مي‌كنند و معلوم  نيست اجازه دهند تا پايان اين مجلس، ‌رياست لاريجاني برقرار باشد. اين گروه افراطي تلاش مي‌كنند كه لاريجاني را از رياست بيندازند و يك نفر از خودشان، مانند حدادعادل را روي كار بياورند تا بهتر بتوانند به مقاصدشان دست يابند. با اين حال لاريجاني مواضع قانوني دارد و مي‌تواند از آن استفاده كند و جلوي تندروي‌ها را بهتر بگيرد. اما چون او هم مي‌خواهد بي‌طرفي خود را حفظ كند و هم اينكه موضع رياستش تضعيف نشود و مخالفان عليه او اقدام نكنند، مقداري كوتاه مي‌آيد و با تسامح با آنان بر خورد مي‌كند.
  البته دولت هم در مقابل اين گروه تندرو خنثي عمل مي‌كند. برخي دليل اين امر را اميد روحاني به انتخابات مجلس دهم مي‌دانند. بر همين حساب دولت با قوه مقننه اين دوره كج‌دار و مريز رفتار مي‌كند. آيا دولت مي‌تواند كرسي قابل توجهي را در مجلس آينده از آن خود كند؟
 دولت از پتانسيل خوبي برخوردار است. مانند دولت‌هاي گذشته كه در زمان حاكميت‌شان امكاناتي داشتند و مي‌توانستند در انتخابات اثرگذار باشند. اما معتقدم دولت به تنهايي نمي‌تواند مجلس را اصلاح و در مسير خود قرار دهد. حتي قبل از مجلس دهم، دولت اگر تنها باشد، نمي‌تواند در برابر  مخالفان و رقباي  بي‌پروايي كه دارد مقاومت و ايستادگي كند. آقاي خاتمي و دولت او، كانديداي جريان گسترده‌اي به نام اصلاح‌طلبان هستند. مردم هم به دليل رنجشي كه از  اصولگرايان و از  دولت گذشته دارند بار ديگر به طرف اصلاح‌طلبان روي آوردند و از آنها استقبال كردند. پشتيبان واقعي روحاني، جناح اصلاح‌طلب است. معتقد هستم هر دو به هم احتياج دارند. هم اصلاح‌طلبان نياز به حمايت دولت دارند و هم دولت نياز به هماهنگي اين جريان سياسي دارد. بدترين وضع  براي دولت اين است كه بخواهد مستقيم در انتخابات دخالت كند و با ارائه ليستي با عنوان هواداران دولت و حضور افراد حاضر در دولت پا به عرصه رقابت بگذارد. اگر دولت چنين كاري كند جبهه‌هاي مختلفي را در مقابل خود خواهد ديد و حمايت اصلاح‌طلبان را از دست مي‌دهد. جبهه اصولگرايان سنتي يكي از رقيبان دولت است كه كانديداهايي دارند كه با دولت هماهنگ نيستند. افراطيون نيز در مقابل دولت قرار دارند كه  رقيب اصلي به حساب مي‌آيند. در اين ميان تنها اصلاح‌طلبان هستند كه مي‌توانند با دولت و هواداران آن هماهنگي داشته باشند، ائتلاف كنند و ليست واحدي بدهند، تا هم هواداران دولت از آن ليست حمايت كنند و هم  اصلاح‌طلبان. اعتقاد دارم اگر چنين كاري بشود، موفقيت و پيروزي به دست مي‌آيد و دولت مي‌تواند از اين مخمسه‌اي كه در آن گير افتاده است، نجات پيدا كند. پيش از اين نيز به طرفداران دولت تذكر دادم كه نخواهند مستقل از اصلاح‌طلبان وارد صحنه انتخابات شوند. كما اينكه اصلاح‌طلبان نيز نبايد جدا از دولت وارد ميدان رقابت شوند. هر دو بايد در كنار هم قرار گيرند. البته دولت به عنوان دولت بايد زمينه ساز انتخابات سالم باشد. منظور از دولت هواداران نزديك به دولت است نه افرادي كه در بدنه قوه مجريه حضور دارند. تاكيد مي‌كنم هواداران دولت بايد با اصلاح‌طلبان ائتلاف كنند و جبهه واحد تشكيل دهند تا مانند انتخابات رياست جمهوري 92 بتوانند انتخابات خوبي برگزار كنند و موفقيت به دست آورند. كما اينكه آقاي عارف و ساير دوستان هم مصمم هستند كه با ديگر اصلاح‌طلبان هماهنگ باشند و هيچ‌كدام درصدد آن نيستند كه جداگانه ليست دهند.
  درباره آقاي عارف گفته مي‌شود اگر وارد مجلس دهم شود، مي‌تواند رياست مجلس آينده را بر عهده بگيرد. آيا عارف ظرفيت و توانايي رياست قوه مقننه را دارد؟
بالاخره، عارف شخصيتي موجه، مدير و مدبر سابقه‌دار و ريشه داري است، به ويژه اينكه در انتخابات رياست‌جمهوري 92، نقش بسيار موثري ايفا كرد. اگر او كناره‌گيري نمي‌كرد، قطعا و مسلما، روحاني راي نمي‌آورد و اصلاح‌طلبان پيروز نمي‌شدند و شاهد شرايط ديگري بوديم. اما  اينكه چه كسي بايد رئيس مجلس باشد، بستگي به فضاي مجلس دهم دارد. تا زماني كه تركيب مجلس آينده مشخص نشود نمي‌توانيم قضاوت كنيم چه كسي ظرفيت و توانايي رياست قوه مقننه در دوره آينده را خواهد داشت. با اين وجود عارف اگر بيشترين لياقت را نسبت به ديگر نمايندگان داشته باشد، مي‌تواند رياست را برعهده گيرد. اما پيش‌بيني براي رياست قوه مقننه دوره آينده كمي زود است.
  با توجه به اينكه گفته مي‌شود عارف از كناره‌گيري از انتخابات 92 دلخور است، اگر رياست مجلس را بر عهده گيرد، مجددا شاهد جدال مجلس و دولت نخواهيم بود؟
تصور نمي‌كنم اين تعبير درست باشد كه عارف از كناره‌گيري دلخور باشند. عارف زماني كه وارد صحنه شد، اعلام آمادگي كرد كه در صورت لزوم به نفع  اصلاح‌طلبان و با محوريت خاتمي كناره‌گيري مي‌كند. وقتي كه  اصلاح‌طلبان و شوراي مشورتي خاتمي  نشست داشتند به اين نتيجه رسيدند كه يكي از اين دو بزرگوار كنار برود و چون روحاني كناره‌گيري نكرد، از عارف  درخواست شد كه كنار برود. عارف نيز با اراده  خود اين ايثار و سخاوت را به خرج داد. ما اين را دلخوري نمي‌دانيم. ممكن است دوستان عارف معتقد باشند اگر عارف رئيس‌جمهور مي‌شد، شرايط بهتري داشتيم. اما اين صحبت‌ها به معني دلخوري نيست. شخصا با عارف صحبت كردم، عارف از دولت حمايت مي‌كند.  اگر هم از دولت انتقاد مي‌كند، بحق است  زيرا هر كسي كه نقدي دارد بايد دلسوزانه آن را بيان كند.
  چرا آقاي روحاني حاضر به كناره‌گيري نشد؟
خبر ندارم كه به روحاني گفتند كه كناره‌گيري كند يا نه. اما مي‌دانم در نشست مشورتي، تصميم گرفته شد يك نفر كنار برود و چون تصور مي‌كردند ‌به هر دليلي روحاني كناره‌گيري نمي‌كند،، از عارف درخواست شد كه صحنه انتخابات را ترك كند. ممكن است كسي از روحاني خواسته باشد كناره‌گيري كند اما من خبر ندارم.
  بحث ورود احمدي‌نژاد به انتخابات مياندوره‌اي و مجلس دهم نيز مطرح است. آيا او اقبالي خواهد داشت؟
 به هر حال احمدي‌نژاد و طيف او هم، طرفدار دارد و اين قابل انكار نيست. اما بعيد مي‌دانم كه مردم آگاه و هوشيار كه هشت سال كج‌انديشي‌ها، كجروي‌ها و اختلاس‌ها را شاهد بودند، بخواهند بار ديگر به رئيس دولت نهم و دهم اقبالي نشان دهند. همچنان، احمدي‌نژاد و اطرافيان او، پرونده‌هاي قضايي، مالي و اختلاس دارند، مردم باشعورتر از آن هستند كه بخواهند بار ديگر به آنها اعتماد كنند. از سوي دستگاه‌هاي تاييد كننده صلاحيت، ‌اعم از هيات اجرايي و نظارت بر انتخابات مجلس، قانونا بايد افراد را احراز صلاحيت كنند. آنها بايد از مراجع چهارگانه يعني وزارت اطلاعات، دستگاه قضايي، نيروي انتظامي و ثبت احوال استعلام كنند. كساني كه پرونده آنها در دادگاه مفتوح است يا بعضا قرار مجرميت براي آنها صادر شده چگونه تاييد صلاحيت خواهند شد؟ اعتقاد دارم، اولا مردم رويكردي به آنها ندارند و مي‌دانند ضربه‌هايي كه به كشور در طول هشت سال گذشته وارد شده است تا 10 سال ديگر قابل جبران نيست، ثانيا صلاحيت اين آقايان به هيچ وجه نبايد تاييد شود و شايستگي تاييد صلاحيت را نخواهند داشت.
  براي انتخابات مجلس دهم كانديدا مي‌شويد؟
هنوز تصميمي نگرفته‌ام. ما تلاش داريم زمينه فراهم شود افراد شايسته وارد صحنه انتخابات شوند. تا آن زمان ببينيم چه شرايطي پيش مي‌آيد وبعد درباره كانديدا شدن خودم تصميم مي‌گيرم.
  حزب اعتماد  ملي براي ورود به مجلس تحركي دارد؟
 حزب اعتماد ملي در شرايط خاصي به‌سر مي‌برد. نه به صورت رسمي فعال است و نه منحل، منتظر شرايط بهتري است. علاوه بر اين حزب تصميم ندارد به صورت انفرادي وارد صحنه انتخابات شود و مي‌خواهد با ساير احزاب اصلاح‌طلب ليست ارائه كند. به صورت گروهي زمينه سازي براي ورود به انتخابات مجلس در حال انجام است.
  •    بعيد مي‌دانم كه مردم  بخواهند بار ديگر به احمدي‌نژاد راي دهند
  •    پايداري، اصولگرايان و لاريجاني را قبول ندارند
  •    افراطي‌ها تلاش دارند لاريجاني را بينداز و حدادعادل را رئيس كنند تا بهتر به مقاصدشان دست يابند
  •    كافي است در مجلس  30 نفر دست به دست هم دهند تا اكثريت مجلس از دولتي حمايت نكند
  •    دولت به تنهايي نمي‌تواند مجلس را اصلاح و در مسير خود قرار دهد
  •    پايداري ريشه ندارد
  •    اصولگرايان چون روحاني را كانديداي خود نمي‌دانند، انگيزه قوي براي حمايت از دولت ندارند
  •    حزب اعتماد ملي مي‌خواهد با ساير احزاب اصلاح‌طلب براي انتخابات مجلس ليست ارائه كند
  •    جريان احمدي‌نژاد شايستگي تاييد صلاحيت را ندارند
  •    معلوم  نيست به لاريجاني اجازه دهند تا پايان اين دوره از مجلس، ‌رياستش برقرار باشد
  •    اگر عارف كناره‌گيري نمي‌كرد، روحاني راي نمي‌آورد و اصلاح‌طلبان پيروز نمي‌شدند
  •    هواداران دولت بايد با اصلاح‌طلبان ائتلاف كنند تا در انتخابات مجلس موفق شوند
  •    بدترين وضع  براي دولت اين است كه بخواهد مستقيم در انتخابات دخالت كند

منبع: قانون

برچسب ها: منتجب نیا ، روحانی
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱
غیر قابل انتشار: ۰
ایرانی
-
۱۱:۴۴ - ۱۳۹۳/۰۲/۰۴
0
0
آقای منتجب نیا کاش روزی که که آقای احمدی نژاد به مجلس ختم پدر شهید کاوه به مشهد آمده بود می بودی و استقبال گسترده مردم از وی را می دیدی ( انگار رئیس جمهوری به مشهد آمده بود ) آنوقت می توانستی قضاوت کنی که مردم به چکی کسی اقبال نشان می دهند
نظر شما
نظراتی كه حاوی توهین و مغایر قوانین کشور باشد منتشر نمی شود
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید
نام:
ایمیل:
* نظر:
عکس روز
خبر های روز