نامگذاري ولادت حضرت زهرا(س) به عنوان روز مادر و هفته زن و اقتران اين مناسبت در جمهوري اسلامي ايران با آغاز و پايان سال 93 را به فال نيك گرفته و اميدواريم كه ارزشها و سيره حضرت در جامعه علوي ما بروز و ظهور بيشتري پيدا كند.جامعه انساني مركب از دو جنس زن و مرد است بنابراين هر نوع برنامهريزي و سياستگذاري بايد معطوف به نقش و بهرهمندي از سرمايه انساني اين دو جنس باشد. بيترديد بيتوجهي به سرمايه انساني زنان هيچ جامعهيي را نخواهد توانست به اهداف توسعه و پيشرفت و تعالي برساند.
بنابراين اگر قرار است كشور ما در جهت تحقق قانون اساسي و اهداف و آرمانهاي حضرت امام كاري انجام دهد بايد به آحاد جامعه از جمله نيمي از جمعيت كه شامل زنان است توجه كند، منتهاي مراتب اعتقاد ما بر اين است كه تفاوتهايي در عالم خلقت بين زن و مرد وجود دارد كه لحاظ اين تفاوتها در برنامهريزيهاي جامع و مبتني بر عدالت جنسيتي ميتواند ما را به آن اهداف برساند.بيتوجهي تفاوتها يا نداشتن نگرش جنسيتي در برنامهريزيها قطعا جامعه را دچار مشكل خواهد كرد.بنابراين نامگذاري هفتهيي به نام هفته زن و روز مادر نشاندهنده اهميت دادن جمهوري اسلامي ايران به نيمي از جمعيت است.
- البته اين توجهات نبايد محدود به يك هفته و يك روز باشد بلكه فرصت مغتنمي خواهد بود كه ذهنها را به اين موضوع معطوف كند تا تقدير و تشكري از زنان فعال در اين حوزه صورت بگيرد و زمينهيي براي برنامهريزيهاي بعدي باشد.خوشبختانه به بركت انقلاب اسلامي ايران و اهداف و انفاس قدسي حضرت امام(ره) كه در واقع يك الگوي جديدي از زن را به جامعه اسلامي عرضه كردند و به بركت خون شهدا و تحمل و صبر همسران و خانوادههاي شهدا پيشرفتهاي زيادي در حوزه زنان در كشور ما حاصل شده است از جمله پيشرفت در حوزه آموزش و بهداشت و كرامت و عزت زنان، رشد باسوادي، افزايش دانشآموختگي دختران و اميد به زندگي كه همه نقاط مثبتي است كه در اين زمينه شاهد آن بودهايم. اما اين به اين معنا نيست كه چالشها و نگرانهايي در اين حوزه نداريم. متاسفانه مشاهده ميشود كه ميانگين سن ازدواج بالا رفته، آمار طلاق افزايش يافته، ميل و گرايش به ازدواج در جوانان پايين آمده، نرخ بيكاري فارغالتحصيلان دختر بيش از پسران است و برخي از تبعيضهايي كه در حوزه اشتغال وجود دارد يقينا موجب نگراني است. اما راهحلهايي كه ميتوان براي اين نگرانيها در نظر گرفت؛ از جمله داشتن برنامههاي بلندمدت و استراتژي و راهبردي كلي براي نظام اسلامي ايران در ارتباط با جايگاه و نقش زن و تشكيل يك نهاد فراقوهيي و تشكيلاتي با بهرهمندي از همه افكار و انديشهها و نظرات مختلف در حوزه زنان است.
تا با جايگاه قدرتمند بتواند از اين موازيكاري و داشتن برخي مسووليتهاي مشترك و تعريف نشدن روابط بين سازمانها و ارگانهاي دولتي حوزه زنان كه منجر به هدر رفتن نيروها و اتلاف سرمايههاي انساني ميشود جلوگيري كند. قطعا چنين نهادي ميتواند مسائل و مشكلات زنان را به طور جامع و سيستماتيك و با نگاه بلندمدتي حل كند كه قطعا بايد از چنان پشتوانه قوي و محكمي برخوردار باشد كه برنامه و خروجي آن فصلالخطاب همه گروهها و تشكيلات و سازمانهاي دولتي باشد. در چنين شرايطي ميتوانيم اميد بيشتري به بهبود وضعيت زنان در آينده داشته باشيم.