«کدام اصلاحطلبی؟ کدام بقاء؟» این عنوان مقالهای است از سعید حجاریان همان تئوریسین معروف جریان اصلاحات، اردیبهشت ماه 98. وضع دولت اما آن قدر برهم ریخته و آشفته به نظر میآید و همین طور مشکلات شدید اقتصادی آن لاینحل، که بسیاری بیش از هر چیز دلیل این وضعیت را نه صرفا تحریمها بلکه اختلافات دولت با سایر نهادها ارزیابی میکنند. از همین رو حجاریان با مقالهاش همه را شگفت زده میکند. او به عنوان یکی از حامیان اصلی روحانی از وی میخواهد تا استعفا کند و دیگر ادامه ندهد. وی دلیل این موضوع را نیز رفع تعارضات میداند.
بیان برگزاری همزمان انتخابات ریاست جمهوری و مجلس و کناره گیری رئیس جمهوردر آن زمان چند روزی رسانهای و بعد هم فراموش میشود تا اینکه افزایش قیمتهای بنزین و تحولات آبان 98 رخ میدهد، حالا دیگر وضع به مراتب از دفعات قبل هم خاصتر است.
با این اتفاق اصلاحطلبان بار دیگر موضوع استعفای روحانی و برگزاری همزمانش با انتخابات مجلس را زنده میکنند، نمونهاش عباس عبدی که اینگونه مینویسد: « به نظر بنده در تاریخ ۴۰ سال انقلاب هیچگاه دولت در چنین وضعی قرار نداشته است.... مشکلات شدید اقتصادی و فقدان بودجه... »
هرچند در کنار استعفای روحانی برخی از اصولگرایان خودشان موضوع استیضاح روحانی را نیز مطرح کردهاند مانند امثال حجه الاسلام پناهیان که بیان داشته« استیضاح رئیس جمهور کار مجلسی که اکثرا طرفدار دولتاند نیست. این مجلس نه میتواند بر دولت نظارت کند و نه جلوی عملکرد غلط دولت را بگیرد. برای استیضاح به یک مجلس مستقل و قدرتمند نیاز است. آنگاه دیگر لازم نیست دو سال دیگر شاهد رنج مردم و بحرانهای آمریکایی-سعودی در کشور باشیم.»
اما امروز شاهد آن هستیم که اصولگرایان به طرح استعفای حسن روحانی از سوی اصلاحطلبان حمله کردهاند و امثال کیهان شریعتمداری با هجمه به اصلاحطلبان، استعفای روحانی را خواسته معاندان دانسته و دسیسه دشمن. حسین شریعتمداری درباره موضوع استعفای رئیس جمهور مینویسد: «یکی از مراحل اصلی در فرمول اخیر آشوبها، وادار کردن مسئول اجرایی کشور به کنارهگیری و استعفاست...رئیس قوه اجرایی با این تصور (بخوانید توهم) که استعفا و کنارهگیری او آتش فتنه را خاموش کرده و یا به خاموشی آن کمک میکند، دست به استعفا میزند، بیخبر و غافل از آنکه با کنارهگیری خود آتش فتنه و آشوب را تیزتر و مدیران فتنه را به ادامه آشوب و تخریب امیدوارتر میکند!... شواهد فراوانی در دست است که این روزها در ایران اسلامی نیز یک جریان مرموز و آلوده به وطنفروشی همان فرمول دیکته شده مدیران آشوب را در دست گرفته و به بهانه ناکارآمدی دولت خواستار کنارهگیری رئیسجمهور از مسئولیت هستند. آنچه این جریان آلوده دنبال میکند و تابلویی که بلند کرده است، دقیقاً و بیکم و کاست همان فرمول دیکته شده مدیران بیرونی آشوبهای اخیر است. نگاهی به کارنامه افراد حاضر در جریان مورد اشاره و سوابق شناخته شده آنان در پادویی بیگانگان و خیانت به مردم این مرز و بوم که حضور آنها در فتنه آمریکایی-اسرائیلی ۸۸ فقط یکی از دهها نمونه آن است، به وضوح نشان میدهد که بار دیگر نسخه دیکته شده دشمن را به صحنه آوردهاند. درخور توجه آنکه این جریان کمشمار و پُر ادعا در حالی با تکیه بر ناکارآمدی دولت ساز کنارهگیری آقای روحانی را کوک کردهاند که تا همین دیروز از طرفداران سینهچاک دولت بودند! و مخالفخوانی امروز آنها تنها میتواند نشانه آن باشد که این روزها دستورالعمل جدیدی دریافت کردهاند!...جریان آلوده مورد اشاره در مخالفت اخیر خود با ایشان، ساز دیگری را مینوازد و دام تازهای پیش پای جناب رئیسجمهور پهن کرده است؛ و بالاخره منظور از وجیزه پیش روی شناخت بیشتر پیادهنظامهای داخلی دشمن است.»
شریعتمداری در این یادداشت اشارهاش مشخصا به اصلاحطلبان است، همان حامیان سابق روحانی که در متن بدان اشاره کرده. او آنها را از جرگه معاندین و پیاده نظامهای داخلی دشمن میداند که موضوع استعفای حسن روحانی را مطرح کردهاند. شگفت انگیز اینجاست که چگونه کیهان اینبار از در حمایت از حسن روحانی بر آمده و موضوع استعفای رئیس جمهور را نقشه دشمنان میداند. البته اینکه اصلاحطلبان هم به عنوان حامیان دیروز روحانی خواستار برکناری وی هستند نیز جای تعجب دارد گویی که جای اصلاحطلب و اصولگرا با یکدیگر عوض شده است.
عباس عبدی البته در یادداشتی نسبت به این بام و دوهوای اصولگرایانی مثل کیهان و شریعتمداری واکنش نشان داده و نوشته است: «انتظار میرفت که این جناح از پیشنهاد مذکور استقبال و آن را تایید کند. یا اگر علاقهای به تایید مواضع و پیشنهادهای اصلاحطلبان ندارد، حداقل سکوت همراه با موافقت کند. ولی در عین ناباوری مشاهده شد که آن را تخطئه کرده و حتی خطرناک دانستند. اینکه یکی از شما پایین کشیدن هر چه سریعتر رئیسجمهور را وظیفه خود میداند، یا دیگری دنبال مجلسی است که با قدرت او را استیضاح کند، همه نشانههای مطلوبیت این هدف برای شما است. خوب حالا اگر با شیوه کمهزینهتری این هدف محقق شود، چه ایرادی دارد و چرا از آن استقبال نمیکنید؟ دو سال تمام برای رسیدن به هدفی تلاش وافر میکنند حالا که دیگران پیشنهاد میکنند که از خیر و شر کرسی ریاست بگذرید و آن را تقدیم کنید عصبانی میشوند و از آنچه که میباید دِرو کنند زهره ترک میشوند. پیشنهاد استعفا و کنار رفتن رئیس جمهور را که خودتان دادید حالا که تکرارش کردم با آن مخالفید؟!»
واکنش کیهان در اینباره را چگونه باید ارزیابی کرد؟ آیا واقعا پیشنهاد استعفا کار معاندین است؟ چگونه است حسین شریعتمداری که همواره بر حسن روحانی میتاخته امروز استعفای وی را کار دشمنان اصلاحطلب داخلی میداند؟
>توطئه خارجی و دشمن نیست
محمد صادق جوادی حصار فعال سیاسی با بیان اینکه هرچند نمیشود گفت موضوع استعفای روحانی موضوع مشترکی است که کل جریان سیاسی اصلاحطلب خواهان آن است، دراینباره به آفتاب یزد میگوید: اما قاعدتا این سخن کیهان که این موضوع توطئه خارجی یا دشمن است و میخواهند نظام را یا دولت را تضعیف کنند نیز سخن خارج از سندیت است و صحت ندارد و کلام شریعتمداری و کیهان را نمیتوان در اینباره پذیرفت.
وی در اینباره به آفتاب یزد گفت: اصولگرایانی مثل شریعتمداری البته اگر موضوع استعفای آقای روحانی را از این زاویه قابل تامل دانسته و نقد میکردند که با استعفای روحانی با چند سوال که در ادامه میگویم روبه رو خواهیم بود، میتوانستیم دلایل آنها را بپذیریم. این سوالات از این قرار هستند: مثلا اگر فرض کنیم روحانی استعفا میدهد باید انتخابات برگزار شود؟ و یا نهادی و نهادهایی ادامه کار را برعهده میگیرند؟ انتخابات را باید دولت برگزار کند؟ این رئیس جمهور که مستعفی است در برگزاری انتخابات در بسیج افکار عمومی در آمدن پای صندوق چه نقشی دارد؟ و اصلا چه گروهی و اشخاصی توانایی دارند که در میانه راه جایگزین آقای روحانی شوند؟ آیا خود اصلاحطلبان میتوانند در انتخابات شرکت کنند یا فرصت به آنها داده میشود؟ کدام بخش جریان اصولگرا در انتخابات شرکت میکند؟ آیا ما این آمادگی را داریم که یک دولت خاص تشکیل شود؟ بنابراین عوامل متعددی در مسیر انتقال قدرت بروز و ظهور خواهد کرد، اگر کیهان با طرح این سوالات میگفت مصلحت عمومی کشور اقتضا نمیکند که رئیس جمهور تغییر یابد آن موقع اظهارات اصولگرایان مخالف استعفا از جمله شریعتمداری را باید قبول کنیم. از سویی معتقدم اگر دولت به دلیل اختلاف نظر با برخی گروهها مختار به استعفا شده و یا در این شرایط به سمت تغییر دولت برویم، شاهد بدعتی خواهیم بود که نتایج خوبی نخواهد داشت. آیا کیهان مخالفتش با استعفا برای جلوگیری از این بدعت است؟ کیهان میتواند بنویسد برای تغییر دولت با تقویت دولت این کار را کنیم و موانع را از سر دولت برداریم و این یکسال و نیم باقیمانده نیز تمام شود. قاعدتا روحانی نیز قرار نیست که دوباره کاندیدا شود بنابراین راه بهینه نیز همین طور است.
جوادی حصار درباره واکنش کنونی کیهان علیه استعفا و یا تغییر دولت و حمایتش از حسن روحانی اظهار میدارد: این موضوع دو وجه دارد وجه خوشبینانهاش این است که این روزنامه و همین طور آقای شریعتمداری و اصولگرایان از همین منظر که گفته شد به این موضوع نگاه کرده و کنار رفتن روحانی را باعث یک بدعت در مواقعی میدانند که دولت با سایر نهادها به بن بست میخورد و از همین رو به مخالفت با استعفای او پرداختهاند که امر پسندیدهای است، اما این واکنش و مخالفت آنان وجه دیگری نیز میتواند داشته باشد؛ این وجه بدبینانه این است که کیهان بگوید حالا که روحانی در سراشیبی و بدروشی و بدکنشی قرار گرفته است و دستاورد موفقی هم ندارد و این کارنامه نیز به حساب اصلاحطلبان و حامیان دولت روحانی گذاشته میشود بنابراین در این دو سال آینده نیز او در دولت باشد و پیمانه اصلاحطلبان و حامیان دولت را پر کند تا آنها هم در انتخابات مجلس و هم در انتخابات ریاست جمهوری حرفی برای گفتن نداشته باشند. اگر دلیل این مخالفت آن است بدیهی است که نمیتوان اظهارات شریعتمداری و اصولگرایان را در اینباره پذیرفت.
>مخالفت میکنند چون...
عبدالله ناصری دیگر فعال سیاسی نیز درباره مخالفت اصولگرایان با استعفای روحانی به آفتاب یزد گفت: معتقدم استعفای روحانی در شرایطی که در چالش هستیم هم یک پایگاه اجتماعی جدید برای روحانی ایجاد میکند و هم به مراتب پایگاه بزرگتر و محبوبیت بیشتری برای اصلاحطلبان و همراهان آقای روحانی.یا به عبارتی این کار موجب به دست آوردن بخشی از محبوبیت از دست رفته این جریان میشود و این آن چیزی است که کیهان و اصولگرایان نمیخواهند.
ناصری اضافه میکند: استعفای روحانی ایجاد یک شوک برای بازگشت محبوبیت و هوادارانش هم در انتخابات اسفند مجلس و هم در انتخابات 1400 است و به نفع اصلاحطلبان است. نکته دیگری که کیهان و جریان اصولگرا به درستی به آن رسیدند این است که آقای روحانی و اصلاحطلبان به ویژه بعد از وقایع آبان ماه به آخر خط نزدیک شدند، از همین رو آنها تمایل دارند تا اصلاحطلبان و دولت با این موقعیت بسیار بسیار ضعیف اجتماعی در یکسال آینده لگد مال شوند تا بتوانند خودشان (اصولگرایان) برای همیشه در قدرت بمانند؛ علت اینکه امروز اصلاحطلبان مشخصا از استعفای روحانی میگویند به نحوی که قبل از آقای عبدی هم برخی از اعضای هسته اصلی اصلاحات اعلام کردند همین موارد است. پس از وقایع آبان ماه تنها در شرایطی جامعه کمی آرام میشود که استعفای روحانی را داشته باشیم.
وی ادامه داد: بنابراین استعفای روحانی در چنین برههای هم به نفع اصلاحطلبان هم به نفع روحانی است و این همان چیزی است که کیهان و اصولگرایان همیشه با آن مخالفت میکنند
ناصری بیان میکند: اظهاراتی از سوی حسین شریعتمداری مانند اینکه دشمن از این موقعیت استفاده میکند و کشور در خطر میافتد بازی با کلماتی است که ممکن است حسن روحانی و یارانش را نیز دچار تردید کند اما با استعفا هیچ اتفاقی نخواهد افتاد جز این که اصولگرایان فرصت خوبی در انتخابات آینده برای پیروزی شان دارند. استعفای آقای روحانی گام بزرگی برای رفع از یک بن بست بسیار پیچیده است. از همین روست که اصولگرایان امروز به مخالفت با آن برخاستهاند و آن را طرح دشمن میدانند.
>جامعیت ندارد
علیرغم آنکه برخی اصلاحطلبان همچون عباس عبدی پیشنهاد استعفای حسن روحانی را مطرح کردهاند اما به نظر میرسد غالب جریان چپ همانطور که محمدصادق جوادی حصار گفته است طرفدار چنین پیشنهادی نیستند و طرح مسئله فوق بیشتر یک بحث ژورنالیستی و حاشیهای است. به نظر میرسد کماکان مرکز هستهای اصلی اصلاحطلبان خواهان حمایت منتقدانه از دولت حسن روحانی برای رفع نواقص و حل چالشها هستند. ناظران بسیاری نیز معتقد هستند در شرایط فعلی بهترین گزینه برای اصلاحطلبان «حمایت» است و بایستی همان طور که محمدرضا عارف تاکید کرده مسئولیت این دولت را به گردن بگیرند.