روزنامه کیهان در یادداشتی با پیشنهاد استعفای رئیس جمهور مخالفت کرد و نوشت: طی روزهای اخیر و به ویژه پس از ماجرای افزایش ناگهانی و بیبرنامه قیمت سوخت که به بهانه آشوبها و اغتشاشات در شهرهای مختلف کشور تبدیل شد، طیف موسوم به اصلاحطلب بار دیگر پروژه استعفای روحانی را کلید زدهاند.
به گزارش روز نو :مجموع مواضع و رفتار مدعیان اصلاحطلبی درباره استعفای رئیسجمهور را نه همدلی و همراهی با مردم و در راستای حل مشکلات کشور که بیشتر میتوان یک پروژه مدیریت افکارعمومی و تکمیل پازل دشمن برای ایجاد هرج و مرج و تشدید خشونت در کشور و البته فرار از پاسخگویی درباره وضع موجود توصیف کرد.
موضوعی که نباید به آسانی از آن گذشت این است که اصلاحطلبان که از میزان کاهش محبوبیت روحانی اطلاع دارند و نیز خود را بازنده قطعی انتخابات مجلس میدانند، احتمالا با این پروژه، قصد دارند با برهم زدن قواعد بازی و میز دموکراسی در کشور، هزینه شکست خود را نیز بر گرده نظام تحمیل کنند. نکته قابل تامل، همزمانی پیشنهاد استعفای رئیسجمهور با ادامه هرج و مرج و اغتشاشات در کشورهای منطقه نظیر عراق و لبنان و متاثر از خلاء قدرت و انحلال دولت در این کشورهاست.
طی هفتههای گذشته بقایای حزب بعث و حکومت جنایتکار صدام در عراق، و آدمکشهای منفوری مانند ولید جنبلاط و سمیر جعجع در لبنان، طبق نقشه آمریکا و عربستان و اسرائیل، خواستار استعفای رئیسدولت (عادل عبدالمهدی و سعد حریری) شدند و این کشورها را در کام بیثباتی و ناامنی فرو بردند.
و حالا گویا در ایران هم، طیف متهم در دو کودتای 78 و 88، شبیه همان بازی را تکرار میکنند. ابتدا مردم را با وعدههای دروغ و عملکرد وارونه ناراضی کردند، و حالا با ژست اعتراض، از پاسخگویی فرار کنند. آنها در فتنه سبز، از سوی نتانیاهو، سرمایه بزرگ اسرائیل خوانده شدند و برخی از همینها خواستار استعفای رئیسدولت شدهاند و حال آنکه بخش عمدهای از گرفتاری امروز روحانی، زیر سر خود آنهاست.
پرسش بسیار مهم این است که اگر سر تا ته نقشه دشمنان ملتهای منطقه در این پروژه روشن است، چرا برخی مدعیان اصلاحطلبی، همان نقشه دیکته شده را اجرا میکنند؟ آنها چه شباهتی با بعثیها و داعش و قواتاللبنانیه و مانند آن دارند؟ و حاضرند مرزهای خیانت را تا کجا جابهجا کنند؟