آنهایی که روز اول امکانات مجموعه انقلاب و ورزشگاه آزادی را به او نشان دادند و گفتند اینها متعلق به استقلال است، به این حقیقت باور نداشتند که آفتاب برای همیشه پشت ابر نمیماند. استرا خیلی زود فهمید استقلال با اینتر فرق دارد. او همان روز که دست به جیب کرد و برای استقلال تخته وایتبرد خرید، به تمام بدبختیهای استقلال پی برد. این وسط، جدایی علی خطیر، معاون باشگاه استقلال که رابطه خوبی با استراماچونی داشت، بیش از پیش باعث عذاب و آزار او شد. قهرهای پیدرپی استرا و دلخوری او از کمبود امکانات، پرداخت نشدن مطالبات، جذب نشدن بازیکنان مورد نظرش، برآورده نکردن خواستههای مالی شاگردانش، نشان میداد استقلال و استراماچونی تا پایان فصل کنار هم نمیمانند.
تعارف که نیست، استقلال با جذب استراماچونی، لقمه بزرگتر از دهانش برداشت. تیمی که امکاناتش در حد تیمهای آماتوری ایتالیا هم نیست، نباید سراغ سرمربی اینتر میرفت، اما حالا که رفت و او را آورد، باید قواعد حرفهای را رعایت میکرد. رفتارهای آماتوری با یک سرمربی حرفهای، نتیجهاش همین قطع همکاری ناگهانی است. نزدیکان استرا میگویند او از چند ماه قبل دنبال فسخ قراردادش بود. حتی یک بار مدیر برنامه و وکیل او به تهران آمدند و از باشگاه خواستند با درخواست استراماچونی موافقت کند و قرارداد فسخ شود، ولی باشگاه نپذیرفت و با استناد به بندی که مرد ایتالیایی را وادار به پرداخت غرامت سنگین میکرد، از استراماچونی خواست به قراردادش پایبند باشد. استراماچونی هم از همان روز دنبال تغییر شرایط بود تا این برگ برنده را از مدیران استقلال بگیرد. مدیران باشگاه هم بدون توجه به بندهای قرارداد، دو ماه حقوق آندرهآ را ندادند تا بهانه مرد ایتالیایی برای جدایی از استقلال جور شود. البته دروغ نیست اگر بگوییم استراماچونی هنوز هم دلش با استقلال است، او بعد از آن که بامداد دیروز از تهران به ترکیه رفت، قبل از پرواز به ایتالیا، تلفنی به یکی از دوستان خود گفت: «دلم نمیخواست ماجراجوییام اینشکلی تمام شود. هنوز هم دوست دارم به ایران برگردم و به کارم در استقلال ادامه بدهم، اما با این مدیریت کار نمیکنم. آنها خستهام کردند. هیچ چیزشان درست نیست، فقط میگویند هیچ مشکلی ندارم در حالی که من را وسط مشکلات رها کردهاند.»
با این همه، نزدیکان مدیر برنامه ایتالیایی استراماچونی میگویند پاستورلا فقط در صورتی استرا را به تهران برمیگرداند که باشگاه استقلال بپذیرد قرارداد دو ساله او را به قرارداد یکساله تبدیل کند و استراماچونی بتواند پایان فصل در صورتی که شرایط برای ادامه همکاری میها نباشد، از استقلال برود.
در این میان حمایتهای وزارت ورزش از مدیرعامل استقلال باعث شد طرفداران مجموعه آبی تصور کنند وزیر مقصر جدایی استراماچونی است و انتقادات از سطح مدیریت باشگاه استقلال فراتر برود و سراغ وزیر را بگیرد. داستان برانکو حالا با استراماچونی در استقلال تکرار شده و چند هفته دیگر هم نوبت به ماجرای کالدرون میرسد چرا که متأسفانه تحریمها باعث شده در پرداخت دستمزد خارجیها مشکل داشته باشیم و جدا از تحریمها، مشکل اساسی فوتبال ما بیتفاوتی مدیرانی است که همیشه بعد از مرگ سهراب، دنبال نوشدارو میروند.
مقصر بحران استقلال روش مدیریت در این فوتبال است، مدیریتی که همیشه کار امروز را به فردا میسپارد.
خبر ورزشی