یکی از موضوعات مهمی که در روزهای اخیر توجه بسیاری از افراد جامع به خود جلب کرده است، عرضه شرکت سرمایه گذاری تامین اجتماعی (شستا) در بورس اوراق بهادار تهران است. موضوع از آنجا آغاز شد که حدود یک سال پیش، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی، از دستور ویژه رئیس جمهور برای خروج صندوق¬های بازنشستگی از بنگاهداری و حذف فساد ناشی از این روش برای حفاظت از اموال ۵۰ میلیون بیمه شده و جلوگیری از بدهکار شدن بیشتر آنها خبر داد. شنیده¬ها حاکی از آن است که تا انتهای مهرماه ۹۸، بورس تهران شاهد عرضه شستا به عنوان بزرگترین شرکت سرمایه¬گذاری کشور خواهد بود. این موضوع بهانه¬ای شد تا در این نوشتار به صورت خلاصه، به مشکلات بنگاهداری و چرایی لزوم خروج صندوق¬های بازنشستگی، پرداخته شود.
به گزارش روز نو :اگرچه در ماده ۲۶ قانون برنامه پنجم توسعه، بر لزوم خروج صندوقهای بازنشستگی از بنگاهداری تاکید شده است، اما همچنان صندوقهای بازنشستگی به خصوص صندوق بازنشستگی کشوری و سازمان تامین اجتماعی، تملک بسیاری از شرکتها را در دست دارند. بر اساس آخرین آمارها، دو صندوق تامین اجتماعی و بازنشستگی کشوری در مجموع، مالکیت بیش از ۳۸۰ بنگاه اقتصادی را بر عهده دارند.
طی دهههای اخیر، اکثر دولتها، تعهدات قانونی خود را در قبال صندوقهای بازنشستگی، انجام ندادهاند. این موضوع منجر به انباشت بدهیهای دولت به صندوقهای بازنشستگی شد. یکی از راهکارهایی که برای پرداخت بدهیها استفاده شد، واگذاری شرکتها به صندوقهای بازنشستگی از کانال رد دیون بود. آمارها، نشان میدهد، طی دوره ۱۳۸۱ تا ۱۳۹۵ به طور متوسط حدود ۱۶ درصد از واگذاری بنگاههای اقتصادی از محل رد دیون بوده است. این امر سبب شد، نهادهای عمومی غیردولتی به ویژه صندوقهای بازنشستگی، مالک بسیاری از بنگاههای اقتصادی شوند. این نحوه واگذاری شرکت ها به عنوان بخشی از فرآیند خصوصی سازی در ایران، چند اشکال عمده دارد. اول، نظارت بر نهادهای عمومی غیردولتی در مقایسه با بخش دولتی بسیار پایینتر است و این نهادها، از شفافیت مالی کافی برخوردار نیستند. دوم، واگذاری شرکتها از طریق رد دیون، نه تنها اهداف خصوصیسازی را برآورده نمیکند، بلکه عملا بنگاههای اقتصادی را در انحصار اشخاص حقیقی و حقوقی خاصی قرار میدهد و رقابت در اقتصاد را کاهش میدهد. از جمله اهداف خصوصیسازی میتوان به گسترش مالکیت در سطح عموم مردم، افزایش کارایی و رقابت در سطح اقتصاد ملی، تشویق مردم به پس انداز و سرمایهگذاری اشاره کرد که عملا رد دیون نمیتواند زمینه را برای رسیدن به این اهداف، فراهم کند. با توجه به کاستیها و مشکلات واگذاری به روش رد دیون، دولت یازدهم با اصلاح قانون، این روش واگذاری را ممنوع کرد و از سال ۱۳۹۶ تا پایان شهریورماه ۱۳۹۸ هیچ شرکتی به این روش واگذار نشده است. سوم، بنگاهداری صندوقهای بازنشستگی، ضمن اینکه هزینههای اداری و عملیاتی آنها را به شدت افزایش میدهد، از تمرکز مدیریت بر اهداف اصلی نظام بازنشستگی، میکاهد. چهارم، صندوقهای بازنشستگی به صورت ماهانه باید انواع هزینههای بازنشستگی و درمان را پرداخت کنند و در هر ماه نیاز به هزاران میلیارد تومان نقدینگی دارند. بنگاهداری صندوقهای بازنشستگی، مشکل نقدینگی آنها را تشدید میکند و ممکن است، پرداخت حقوق بازنشستگان را به تعویق بیندازد. حتی سرمایه گذاری بالا در سهام نیز به دلیل ریسک و نوسان بالا به وسیله صندوقهای بازنشستگی توصیه نمیشود.
در سال ۲۰۱۸، سهم سهام در سبد سرمایه گذاری اکثر صندوقهای بازنشستگی در کشورهای OECD کمتر از ۵۰ درصد بوده است؛ اما در صندوق های بازنشستگی ایران، وضعیت بسیار متفاوت است. برای مثال در سال ۱۳۹۶ بیش از ۹۲ درصد پورتفوی سرمایه گذاری صندوق تامین اجتماعی، سهام شرکتها بوده که عمده آنها به صورت کنترلی و مدیریتی بوده است. با این حال، آمارهای صندوق بازنشستگی کشوری نشان میدهد، اگرچه در کل شرکتهای تحت تملک این صندوق، سهم شرکتهای کنترلی (شرکتهایی که در آنها صندوق دارای حداکثر کرسی هیات مدیره است) بیش از ۵۰ درصد است؛ اما در شرکتهای بورسی، سهم شرکتهای کنترلی کمتر از ۱۴ درصد است؛ بنابراین، حداقل شواهد آماری تایید میکند، میزان بنگاهداری در شرکتهای بورسی به مراتب پایینتر از شرکتهای غیربورسی است.
چنانچه واگذاری شستا در بورس اوراق بهادار به صورت اصولی و منطقی انجام شود، چند مزیت عمده دارد. اول، عرضه شستا در بورس شفافیت عملکرد آن را افزایش خواهد داد؛ چراکه شرکتهای بورسی ملزم به افشای دقیق و به موقع اطلاعات مالی هستند. این موضوع میتواند زمینه افزایش کارایی سرمایه گذاری را فراهم کند. دوم، در حال حاضر حجم زیادی از توان مدیریتی در صندوقهای بازنشستگی به مدیریت شرکتها و بنگاههای تحت تملک اختصاص دارد. مدیریت این بنگاهها، هزینههای مالی هنگفتی را به صندوق ها تحمیل میکند. واگذاری این شرکتها، هزینههای صندوقها را به شدت کاهش خواهد داد و میتوان از توان مدیریتی و کارشناسی آزادشده در جهت تحقق اهداف اصلی تاسیس صندوق های بازنشستگی، استفاده کرد. سوم، اگرچه هنوز درباره نحوه واگذاری شستا، اطلاعات کاملی در دسترس نیست، اما با توجه به ارزش بالای شستا، چنانچه از کانال عرضه اولیه واگذار شود، میتواند انگیزه افراد برای مشارکت در بازار سرمایه را به شدت افزایش دهد او نقدینگی جدیدی را به بازار سرمایه وارد کند. البته در صورتی که عرضه اشستا و شرکتهای زیرمجموعه در یک مرحله صورت گیرد، ممکن است بسیاری از افراد با فروش سایر سهام خود، منابع مالی را برای سرمایه گذاری در شستا فراهم کنند. این مساله میتواند تاثیر منفی بر ارزش سهام سایر شرکتهای بورسی داشته باشد. همچنین واگذاری در یک مرحله، به دلیل نبود منابع مالی کافی در دسترس همه افراد جامعه، از مشارکت حداکثری کلیه افراد جامعه در سرمایه گذاری، جلوگیری میکند و ممکن است بسیاری از شرکتها در عمل در کنترل چند شخص حقوقی یا حقیقی در آیند؛ بنابراین، باید فرآیند واگذاری شستا به صورت تدریجی و مرحله به مرحله باشد، تا ضمن امکان مشارکت همه افراد جامعه، بیشترین آثار مثبت را بر بازار سرمایه داشته باشد. پیشنهاد میشود، به منظور جلوگیری از تملک مجدد شرکتها به وسیله صندوق های بازنشستگی پس از واگذاری، محدودیتهایی برای میزان سهامی که هر صندوق میتواند خریداری کند، وضع شود.
در عمل برای خروج از بنگاهداری صندوقهای بازنشستگی موانعی وجود دارد که از جمله این موانع میتوان به تمایل صندوقها به مدیریت و تصمیم گیری در شرکتها، عضویت و دریافت پاداش هیات مدیرهها از سوی اعضا، ساختار مالی نامناسب برخی از شرکتها، نبود خریدار مناسب در شرایط فعلی اقتصادی و ملاحظات اجتماعی و سیاسی اشاره کرد. برای مثال، مشکلاتی که پس از واگذاری شرکت کشت و صنعت نیشکر هفت تپه وهپکو به وجود آمد، در نهایت دولتمردان را مجبور به دخالت کرد.
در نهایت ذکر این نکته ضروری است، اگرچه بر اساس اصول و تجارب بین المللی، خصوصیسازی به رشد و توسعه اقتصادی، کمک بسیاری خواهد کرد؛ اما اجرای آن بدون در نظر گرفتن پیش نیازها و الزامات، نه تنها فوایدی را برای کشور نخواهد داشت، بلکه زمینهساز چالشهای اقتصادی و اجتماعی خواهد شد. از جمله پیش نیازهای خصوصیسازی، میتوان به حذف انحصارات و موانع ورود، حذف تدریجی موانع تعرفهای، ایجاد فرصتهای برابر از نظر معافیتها و تخفیفهای مالیاتی برای همه بنگاهها، حذف رانتها در ابعاد مختلف از جمله رانت در دسترسی به منابع ریالی و ارزی و اطلاعاتی و بهبود فضای کسب و کار اشاره کرد.