اواخر هفته گذشته دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا که بسیاری از تصمیمهای مهم خود را از طریق توئیتر اطلاعرسانی میکند، طی توئیتی از اخراج جان بولتون، سومین مشاور امنیت ملی خود خبر داد. ترامپ در حالی بولتون را از کاخ سفید اخراج کرد که پیش از آن اعلام کرده بود برای دیدار با رئیسجمهوری ایران پیششرطی ندارد و برگههای تقویم نیز به زمان برگزاری مجمع عمومی سازمان ملل ورق میخورد؛ نشستی که رئیسجمهوری آمریکا امیدوار است بتواند در حاشیه آن با رئیسجمهوری ایران دیداری هرچند از پیش تعیین نشده داشته باشد.
به گزارش روز نو :داریوش قنبری، عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس نهم گرچه معتقد است دلیل برکناری بولتون پرونده ایران نیست و اختلاف دونالد ترامپ و مشاور امنیت ملی کاخ سفید عمیقتر از این مسائل است، اما میگوید همزمانی این اخراج با نشست مجمع عمومی سازمان ملل و اعلام آمادگی ترامپ برای دیدار با حسن روحانی میتواند به عنوان چراغ سبز از سوی آمریکا به ایران تعبیر شود. مشروح گفتوگوی همدلی با داریوش قنبری در ادامه از نظر شما میگذرد:
هفته گذشته دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا جان بولتون، مشاور امنیت ملی کاخ سفید را برکنار کردند. شما اخراج شدن بولتون از کاخ سفید را چطور ارزیابی میکنید و فکر میکنید این اخراج چه پیامی برای ایران دارد؟
قطعا رفتن بولتون از کاخ سفید یا به عبارتی اخراج او توسط دونالد ترامپ کمکی به کاهش فشارها بر جمهوری اسلامی ایران در شرایط فعلی خواهد بود. چون همانطور که میدانیم بولتون یکی از نیروهای تندرو در آمریکا شناخته میشود و یکی از جدیترین طرفداران حمله نظامی به ایران بود. ایشان قبلا هم تلاش کرده بود که ایران را جزو محورهای شرارت معرفی کند. جان بولتون دید ایدئولوژیک در سیاست خارجی داشت و این دید ایدئولوژیک نسبت به جمهوری اسلامی ایران بسیار منفی بود. سوابق جان بولتون نشان میدهد که ایشان با اپوزیسیون ایران در ارتباط بوده، به آنان کمک مادی و معنوی میکرده و علیه جمهوری اسلامی کار میکرده است، بنابراین رفتن یا اخراج او از کاخ سفید میتواند گام مثبت و مهمی در ارتباط با کاهش فشارها به جمهوری اسلامی ایران تلقی شود.
اما اینکه دلیل رفتن بولتون چه میتواند باشد به نظر میرسد باید به چند مورد اشاره کرد. ترامپ دنبال مسایل اقتصادی و فردی عملگراست. او طرفدار رونق اقتصادی است و دنبال این است که آمریکا را احیا کند. در نظر ترامپ جنگ اقتصادی در برابر حمله نظامی و حرکتهای نظامی اولویت دارد. ترامپ صراحتا بر این اولویتها نیز تاکید داشته است. اما جان بولتون برخلاف دونالد ترامپ به مسائل دید ایدئولوژیک دارد و ابزارهای نظامی را برای پیشبرد منافع آمریکا لازم و ضروری میداند. ترامپ و بولتون از همان ابتدا با هم اختلاف داشتند. این اختلاف نیز به همین دیدگاههای آنان بازمیگشت. بنابراین یکی از دلایلی که باعث برکناری بولتون شد همین اختلاف دیدگاه بود. مساله دیگری که باعث کنار گذاشتن جان بولتون از سوی ترامپ شد این بود که رئیسجمهوری آمریکا به این نتیجه رسیده بود که توصیهها و مشاورههای بولتون درباره ونزوئلا، کره شمالی و ... مشاورههای درستی نبوده است. بولتون با توجه به دیدگاه ایدئولوژیکش اعتقاد داشت با فشار حداکثری به کشورهایی که با آمریکا تقابل دارند نظیر کرهشمالی، ونزوئلا و جمهوری اسلامی ایران میتواند این کشورها را رام کرد. در مدت کوتاهی ترامپ امیدوار بود توصیههای بولتون به نتیجه برسد، اما واقعیت چیز دیگری بود. ترامپ به پایان دوره نخست ریاستجمهوریاش دارد نزدیک میشود، اما میدید توصیههای بولتون غلط از آب درآمده است. انتخابات ریاستجمهوری آمریکا در پیش است و دونالد ترامپ باید دوباره خود را در معرض رای مردم آمریکا قرار دهد. او باید در مقابل مردم آمریکا پاسخگو باشد و برای فرار رو به جلو میخواهد مسئولیتها در زمینه سیاست خارجی و ناکامیهایش در این زمینه را بر گردن جان بولتون بیندازد و به نوعی چهره خود را در نزد افکار عمومی بازسازی کند. در کل باید گفت برکناری جان بولتون با توجه به سیگنالهایی که دیده میشود، میتواند باعث تعدیل در سیاست خارجی آمریکا شود، اما باید منتظر زمان بمانیم تا ببینیم چه اتفاقاتی خواهد افتاد و دونالد ترامپ چه استراتژی در پیش خواهد گرفت. اما در همینجا نیز باید تاکید کرد به نظر نمیرسد با جدا شدن جان بولتون از کابینه دونالد ترامپ تغییر جدی در سیاستهای آمریکا به وجود آید.
فکر میکنید رفتن بولتون از کاخ سفید و جدایی ایشان از کابینه دونالد ترامپ حاوی سیگنال مثبت یا پیام برای مسئولان ارشد کشور بود؟
من معتقد نیستم رفتن بولتون صرفا به پرونده هستهای و روابط ایران و آمریکا برمیگردد اما در کل رفتن بولتون را از این نظر به نفع ایران تلقی میکنم که یکی از کسانی که با جمهوری اسلامی ایران عناد داشت از مشورت دادن به ترامپ کنار گذاشته شده است و همین مساله شاید بتواند گشایشهایی را ایجاد کند. به هر حال بولتون و ترامپ از یک طیف سیاسی بودند و بر هم اثر میگذاشتند از اینرو جدایی اینها از هم میتواند اثراتی داشته باشد. در این زمینه باید منتظر بمانیم تا در آن زمان بتوانیم ارزیابی دقیق کنیم. اما در مجموع رفتن جان بولتون و کنار گذاشته شدن کسی که به مواضع ضدایرانی شهره بوده میتواند گام مثبتی باشد، اما برای ارزیابی دقیق از این رفتار باید منتظر اقدامات بعدی رئیسجمهوری آمریکا بمانیم. اما به عقیده من جمهوری اسلامی ایران باید از کنار گذاشته شدن جان بولتون استفاده کند. در کل به نظر میرسد رفتن بولتون چندان به مذاق تندروهای منطقه مثل اسرائیل و عربستان خوش نیامده و آنان از این اقدام آقای ترامپ چندان راضی به نظر نمیرسند. آنان بر نظرها و مشاورهها و برنامههای بولتون در کاخ سفید حساب کرده و تدارک دیده بودند؛ بنابراین از این اتفاقی که اکنون افتاده راضی نیستند. قطعا این به نفع ایران است و در این هیچ تردیدی نیست. جدا از اینکه اینها سرسختترین مواضع را نسبت به ایران داشتهاند؛ بنابراین این تحول در کاخ سفید به عنوان یک فرصت برای جمهوری اسلامی ایران تلقی میشود، اما فرصتی که باید دید چگونه از استفاده خواهد شد.
هیچ عقل سلیمی قبول نمیکند که رفتن مشاور امنیت ملی ترامپ همه قضایا را تغییر داده و به کل سیاستهای این کشور تغییر خواهد کرد، اما رفتن ایشان بر تحولات سیاست خارجی آمریکا و رویکردهای این کشور اثر خواهد داشت و این سیاستها را مقداری تعدیل خواهد کرد، اما در کل سیاست آمریکا به این سادگی عوض نخواهد شد. درست است که رویکرد دونالد ترامپ رویکردی عملگرا و غیر ایدئولوژیک و او حاضر به معامله است، اما بحث اینجاست که ما در چه حدی میتوانیم وارد تعامل با آمریکا شویم. آنچه مشخص است سیاست ما تا الان مشخص بوده است و رهبر انقلاب هم تاکید کردهاند که هیچ مذاکرهای با آمریکا نخواهد کرد. اما به نظر میرسد ایران به دنبال مذاکره با واسطه است تا آمریکا را به برجام برگرداند. خط ارتباطی که رئیسجمهوری فرانسه برای خرید نفت ایران به دنبال آن است در این راستا ارزیابی میشود، اما اینکه ترامپ هم در این مسیر با ایران کنار بیاید، اکنون نمیشود درباره آن قاطعانه نظر داد.
شما به نقش فرانسه و مکرون در مذاکره غیرمستقیم ایران و آمریکا اشاره کردید؛ با توجه به اینکه چند وقت دیگر نشست مجمع عمومی سازمان ملل در آمریکا برگزار میشود و رئیسجمهوری آمریکا نیز بارها برای دیدار با آقای روحانی در حاشیه این نشست ابراز تمایل کردهاند، فکر میکنید میتوانیم در برکناری بولتون و اخراج او از کاخ سفید نقشی برای فرانسه در جهت مذاکره ایران و آمریکا قائل باشیم؟
بعید نیست صحبتهایی که بین رئیسجمهوری آمریکا و مکرون ردوبدل شده بر ترامپ اثر گذاشته باشد و این اثر خود را در برکناری بولتون نشان داده باشد. اما همانطور که پیش از این نیز تاکید کردم اختلافات جدی بین رئیسجمهوری آمریکا و مشاور امنیت ملی کاخ سفید وجود داشت. این اختلافات شامل اختلاف در مسائل اقتصادی بود و به مسائل مربوط به سیاست خارجی نیز ختم میشد. به عبارت دیگر اختلاف دونالد ترامپ و جان بولتون اختلاف ایدئولوژیک بود که تا مدتها بر سر این اختلافات سرپوش گذاشته بودند و امیدوار به نتیجه بودند، اما نهایتا اختلافها بیرون زد و ترامپ نتوانست تحمل کند.
اینکه دیگرانی مثل مکرون رئیسجمهوری فرانسه در کناررفتن جان بولتون اثر داشته باشند شاید تا حدی درست باشد و میتواند در این باره صحبتهایی از قبل شده باشد، اما اینکه این اثر در برکناری و اخراج بولتون از کاخ سفید چقدر تعیین کننده بوده جای بحث دارد.
آمریکاییها تا به امروز نتوانستند استراتژی واحدی را به نمایش بگذارند. جان بولتون به آن معنا سیاستمدار ماهری نبود. گرچه برخی او را با کسینجر مقاسیه میکردند، اما به عقیده من، آنها به هیچ وجه شباهت نداشتند. کسینجر به مسائل خاورمیانه اشراف داشت و سیاستمداری کارکشته محسوب میشد، اما بولتون خیلی شناخت عمیقی از سیاست خارجی نداشت و حتی تئوریسین هم محسوب نمیشد که استراتژی تدوین کند. این تنها نظر من نیست و این ارزیابی از بولتون در صحبتهای اصحاب نظر از جمله صحبتهای سفیر انگلیس در آمریکا نیز مشاهده میشود.
فکر میکنید با برکناری بولتون، تحریمهای ایران چه سرنوشتی خواهد داشت؟ با توجه به اینکه بحث دیدار آقای روحانی و ترامپ هم در حاشیه نشست مجمع عمومی سازمان ملل مطرح است، فکر میکنید با اخراج بولتون از کاخ سفید شاهد کاهش تحریمهای ایران از سوی آمریکا خواهیم بود؟
اگر وساطت فرانسویها و اروپاییها برای بازگشایی خط اعتباری برای فروش نفت ایران باز شود و ایران صادراتی داشته باشد این مساله میتواند امیدوارکننده باشد. اگر قرار بر مذاکرهای باشد این مذاکره به شکل واسطه و با شرطوشروطهایی همراه خواهد بود. ایران دست آمریکاییها را خوانده و مسئولان جمهوری اسلامی این مساله را درک کردهاند و بدون برچیده شدن تحریمها وارد مذاکره نخواهند شد. اما اگر شرایط ایران فراهم شود میتوان به برگزاری مذاکره بین ایران و آمریکا امیدوار بود.
حتی با وجود تاکیدی که رهبر معظم انقلاب بر عدم مذاکره با آمریکا کردهاند؟
رهبر معظم انقلاب تاکید کردند که امکان مذاکره وجود ندارد چون آمریکاییها به عهد و پیمانی که میبندند وفادار نیستند. مذاکره با چنین کشوری معنا و مفهومی ندارد. رهبر انقلاب برای مذاکره پیش شرط تعیین کردند و تاکید داشتند که در صورتی امکان مذاکره هست که آمریکا به نتایج قبلی یعنی به همان شرایط قبل از خروج از برجام بازگردد و دست از اقدامات خصمانه علیه جمهوری اسلامی ایران بردارد. بدون تحقق این شرایط به هیچ وجه امکان مذاکره فراهم نیست. یقینا هیچ عقل سلیمی نیز تسلیم شدن در برابر یک فرد زورگو و بیوفا به تعهد را قبول نمیکند و هیچ ایرانی زیر بار اینگونه مذاکرات نخواهد رفت. اما اگر رویکردها تغییر کند و همه چیز سر جای اول خود یعنی قبل از خروج آمریکا از برجام بازگردد، احتمال اینکه مذاکراتی صورت گیرد دور از ذهن نیست، اما همانطور که رهبری تاکید کردند شرط آن برچیده شدن تحریمهاست. مذاکره در همین شرایط فعلی همان طور که رهبری هم گفتند برای کشور سم است و به هیچ وجه قابل قبول نیست.
چند بار تاکید کردید که جدایی بولتون از ترامپ تنها به دلیل پرونده ایران نبوده و اختلافات این دو نفر عمیقتر بوده است، اما همزمان شدن این برکناری با برگزاری نشست مجمع عمومی سازمان ملل که احتمال دیدار آقای روحانی و ترامپ در آن میرود، چقدر در اعلام این تصمیم در این برهه اثر گذاشته است؟
شاید آمریکا خواسته با برکناری جان بولتون و اخراج او از کاخ سفید همزمان با نشست مجمع عمومی سازمان چراغ سبزی به ایران نشان دهد. شاید بتوان همزمانی این برکناری را این گونه تحلیل کنیم؛ اما در کل اختلافات ترامپ و بولتون عمیق بود و صرفا به ایران بازنمیگردد و دلیل برکناری او تنها به مساله ایران بازنمیگشت، اما شاید همزمانی این برکناری با نشست مجمع عمومی سازمان ملل چراغ سبزی به ایران از سوی دونالد ترامپ باشد.
همدلی