در حالی نامزدهای مجلس یازدهم خود را برای انتخابات آماده میکنند که اصلاحطلبان هنوز برنامه جدید خود را اعلام نکردهاند. نه تنها برنامهای معرفی نکردند، بلکه شورای عالی سیاستگذاری انتخاباتی اصلاحطلبان که اخیرا به «جبهه اصلاحطلبان» تغییر نام داده، این روزها بیش از پیش در تیررس انتقادات خود اصلاحطلبان قرار گرفته است. هماکنون در این شورا، اجماعی صورت گرفته که علیه مدیریت شورا نقدهای جدی طرح کردهاند. نقدهای آنها نیز بیشتر به خاطر کارنامه ضعیف مدیر شورا است؛ چه در شورا و چه در فراکسیون امید در مجلس. اخیرا نیز رئیس دولت اصلاحات نیز این انتقادها را مطرح کرد؛ آنجا که او از اهمال این نهاد در عملی کردن وظایفش گفته است. شورای عالی اصلاحطلبان به دلیل اینکه اصلیترین نهاد تصمیمساز در جبهه اصلاحات است، خروجی آن برای پایگاه اجتماعی اصلاحات اهمیت بسیاری دارد که در نتیجه نمیتواند به خواست عمومی یا جامعه مدنی بدون توجه باشد.
به گزارش روز نو :اما عبدالله ناصری فعال سیاسی اصلاحطلب، در گفتوگو با بر این باور است که محسن امینزاده بهترین گزینه برای جانشینی مدیریت فعلی شورای عالی است. ادامه این گفتوگو را میخوانید.
آقای ناصری، صحبتهای اخیرتان درباره خروج شما و «محمدرضا خاتمی»، از شورای عالی اصلاحطلبان، واکنشهای بسیاری را به همراه داشت. از جمله «اسماعیل گرامیمقدم»، عضو فعلی شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان طی گفتوگویی تاکید کرد که «آقایان محمدرضا خاتمی و عبدالله ناصری دو دوره قبل عضو بودند و به هیچ وجه اکنون عضو نیستند. مطلع هستم که خروج این دو عزیز به خاطر نقد به عملکرد عارف نبوده، بلکه خودشان تمایلی به شرکت و حضور در شورای عالی سیاستگذاری را نداشتند. در نتیجه هیچ ارتباطی به عملکرد آقای عارف در وضعیت کنونی یا این دو دوره ندارد. یعنی این آقایان اکنون خروج نکردند که ما یا دیگران اینگونه برداشت کنیم که خروج آقایان در نقد رفتار و ضعف مدیریت و عملکرد آقای عارف بوده است.» نظر شما در این زمینه چیست؟
بگذارید این نکته را عرض کنم، آنگاه به باقی ابهامات و سوال شما پاسخ خواهم داد. خبرنگار خبرآنلاین وقتی با من مصاحبه کردند و متن آن را منتشر کردند، اما خبرنگار به سبب اینکه در دریافت مطالب دچار اشتباه شده بودند، برخی اخبار و نکات موجود در گفتوگوی من را به صورت دیگری پیاده و تنظیم کرده بود که باعث شد تا اینگونه سوءبرداشتها به وجود بیاید.
اما آنچه باید در اینجا توضیح دهم روشن کردن برخی ابهامات است و آن این نکته است که من و آقای خاتمی به خاطر عدم تمایل در نشستهای شورای عالی از شورا خروج نکردیم، بلکه درست در اعتراض به رویکردها و عملکرد مدیریتی بود. من از همان دور اول مخالف عملکرد مدیریت شورا بودم.
پس اشکال از نوع پیاده کردن متن مصاحبه توسط خبرنگاری بوده که با شما گفتوگو کرده است؟
بله، دقیقا همینطور است. من گفته بودم که در همان روزهای اول به دلیل نقد به نحوه مدیریت، ما از شورا بیرون آمدیم.
اما این موضوع باز منکر این قضیه نیست که شما پیش از این گفتوگو با هر خبرگزاری یا روزنامهای مصاحبه کرده بودید، نقدهای بسیاری به شورای عالی اصلاحات نیز داشتهاید، آیا هماکنون نیز معتقد هستید که نقدهایی به شورا وارد است؟
در مورد این موضوع خاص دیگر نمیخواستم دامن زده بشود.
آقای ناصری، با توجه انتقادهای قبلی شما به عملکرد مدیریت شورا، به صورت مصداقی مشخص نکردهاید که کدام رفتار مدیریتی آقای عارف غلط بوده و او چه کاری میتوانست انجام دهد که انجام نداد، و اینکه با توجه به مصاحبهای که قبلا با اسماعیل گرامی مقدم داشتیم او نیز بر این نکته تاکید داشت که من نقد آقای ناصری را میپذیرم. اما نباید مخاطب نقدهای او آقای عارف باشد، بلکه به همه بر میگردد. یعنی انتقادات آقای ناصری به همه اصلاحطلبها و احزاب سیاسی زیرمجموعه اصللاحات بر میگردد؟
ببینید مسائلی که من در آن مصاحبه یا حتی مطالبی که در مصاحبههای قبلی مطرح کردهام، فقط در مورد شورای عالی اصلاحات نبوده است. اما آقای اسماعیل گرامی مقدم همانطور هم که خودشان نقدهای من به عملکرد مدیریت شورا را پذیرفتند، نمیتوانند منکر عملکرد ضعیف مدیریت شورای عالی، هم در شورا و هم در فراکسیون امید باشند. من از ایشان میخواهم با یک تحقیق میدانی کوچک، یک معدل از عملکرد مدیریت فراکسیون و شورا بگیرند، اگر به یک معدل رسید که عارف در آن پذیرفته شد، من سخنان ایشان را میپذیرم.
حرف من این است که اگر کسی به عنوان مدیر جایی انتخاب شد، باید بتواند اعمال قدرت کند تا همه نیروها از او حرفشنوی داشته باشند تا بتواند برنامهها و نقشههای خود را در زیرمجموعه اعمال کند. اما اگر به این نتیجه رسید که توان کافی برای اعمال قدرت ندارد، در وهله اول بهتر است خودش کنارهگیری کند. مشکل آقای عارف در شورای عالی سیاستگذاری اصلاحات همان مشکلی است که در فراکسیون امید با آن مواجه شد. همین الآن نمایندگان فراکسیون امید به کلیت مدیریت ایشان در فراکسیون امید نمره قبولی نمیدهند.
بالاخره ایشان باید بتواند مدیریت کند، وگرنه من هم معتقدم که در شورای عالی سیاستگذاری خود دبیرانِ کل احزاب در جلسه شرکت کنند. اما بعضی مواقع که برای مثال دبیر حزب اتحاد ملت یعنی آقای شکوریراد نمیتوانست به شورا بیاید نماینده خود را میفرستاد، در صورتی که میبایست در مقابل چنین رفتاری ایستادگی میکرد و میگفت فلانی، اگر خودتان به عنوان دبیر حزب در جلسه شرکت نداشته باشید، من نمایندهتان را نیز راه نخواهم داد، یا فرستادن نماینده به نشست قابل توجیه نیست. اما اینکارها نشد. من این را از ضعف مدیریت و عدم توانایی در اعمال قدرت مدیریتی خود میدانم. نه آن اعمال مدیریت را عملی میکند و نه کنار میکشد و این باعث شده که شورا خوب عمل نکند.
یک مثال در پایان این سوال بزنم و سوال را ببندیم، خود آقای عارف الان یکی از منتقدان حسن روحانی رئیس جمهور است، او نقد دارد که چرا روحانی فلان وزیر را در اینجا و فلانی را در آنجا منصوب کرده است، خوب به نظر آقای عارف مقصر اصلی را شخص رئیس جمهور میداند نه شخص دیگری. بنابراین اگر ما با همین رویکرد عارف، خود عارف را نقد کنیم به نظر مقصر اصلی رئیس شورای عالی است. من و آقای گرامیمقدم و همه سیاسیون به این رویکرد نقد دارند.
آقای ناصری با فرض اینکه همه انتقادها به عملکرد مدیریت شورای عالی را بپذیریم، آیا آلترناتیو یا شخصی هست که بتوان آن را جایگزین کرد؟ به هر حال نمیتوان فقط انتقاد کرد، بلکه باید راه حلی نیز برای خروج از این «به گفته شما» عملکرد ضعیف پیشنهاد بدهیم. پیشنهاد و راهکار شما چه کسی است که بتواند اعمال قدرت کند و هم احزاب و دیگر اعضا از او حرف شنوی داشته باشند؟
بله. مورد بسیار است. من معتقدم اگر اصلاحطلبان آقای محسن امینزاده (وزیر امور خارجه دولت اصلاحات) را متقاعد کنند میتوانند به عنوان آلترناتیو دست به کار شوند. چون طبق شناختی که از امینزاده دارم ایشان مدیری با کفایت است و هم بدون رودربایستی میتواند تصمیم منطقی خود را اتخاذ و آن را اعمال کند. گزینه بعدی را نیز میتوانم آقای حسین مرعشی (فعال سیاسی اصلاحطلب و سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی) معرفی کنم. یا حتی میتوان گزینههایی بیرون از شورای عالی را نام ببرم که باز صلاحیت و توان مدیریت دارند. برای مثال میتوان از آقای مصطفی معین یا صفایی فراهانی نیز نام برد. ببینید، من قبلا هم گفتهام و الان هم تکرار میکنم که شرایط کشور در عرصه ملی، منطقهای و بینالمللی بهنحوی است که حتما امروز کانونهای قدرت نیازمند حضور اصلاحطلبان، کمکگیری از آنها و چهرههای کاریزماتیک این جریان هستند، بنابراین شرطگذاری باید جدی گرفته شود و اصلاحطلبان نیز برای حفظ هویت تاریخی و حفظ مقبولیت گفتمانشان باید بپذیرند که تحت هر شرایطی وارد عرصه انتخابات نشوند. شورای سیاستگذاری به علت ضعف عملکرد رئیس و هیات رئیسه منفعل است و کارکرد جدی نمیتواند داشته باشد؛ بنابراین اگر اصلاحطلبان بخواهند در قالب یک ائتلاف جدی و اثرگذار وارد انتخابات مجلس شوند باید سازوکار جدیدی را تعیین کنند.
آیا شورا این طبق سازوکار شورای عالی اصلاحات این امکان وجود دارد که شخصی را در بیرون از شورا به عنوان مدیر شورا انتخاب کنند؟
بله، امکان این اقدام وجود دارد. من بهعنوان کسی که عضو دوره اول شورای عالی سیاستگذاری بودم و بعد هم با کنارهگیری لحظه به لحظه عملکرد و کارکرد شورای سیاستگذاری را رصد میکردم، معتقدم که شورا سیاستگذاری ضعیف است و شورای مشورتی اصلاحطلبان باید سازوکار جدیدی را با ظرفیتهای مطلوبتری شکل دهد تا اگر قرار شد در انتخابات مجلس یازدهم لیست بدهند؛ لیستی بدهند که در طول 4 سال بتواند با صراحت و قاطعیت از اصلاحات دفاع کند.
بنابراین خود اعضای شورا میتوانند ورود یک شخص جدید حتی بیرون از شورا را تصویب کنند. و نهایتا این اقدام ریسک کردن نیست. این نکته را نیز در پایان بگویم که این کار شدنی هست، چون هر تصمیمی که شورای عالی در نظر بگیرد و آن را تصویب کند، آقای سیدمحمد خاتمی نیز از تصمیم آنها تبعیت خواهند کرد.
همدلی