ماجرا، پرونده یک قتل بود، قتل زنی به دست همسر. اما زمانی جذابیت ایجاد کرد که متهم صاحب مناصبی چون وزارت بود و کرسی‌های مدیریتی متعددی همچون شهرداری پایتخت را تجربه کرده بود.
برخی از همان ابتدا بر طبل عمدی بودن قتل کوبیدند و بعضی هم بر اساس خلق و خوی متهم پرونده، اصرار بر غیرعمد بودن آن داشتند. با این حال تلاش افراد برای قضاوت‌های زودهنگام بستری را فراهم کرد تا شائبه‌ها و شایعات بیش از پیش قد علم کنند و صاحب زیرشاخه‌هایی شوند که هریک می‌توانست بر پافشاری خانواده مقتول بر مجازات تأثیرگذار باشد آنگونه که در دادگاه دوم مسعود استاد برادر مقتوله با صدای بلند تنها یک کلمه را فریاد بزند، فقط قصاص!
در این میان همان عده‌ای که طبل عمدی بودن را با صدای بلند می‌نواختند شایعاتی را دامن زدند که هرکدام می‌توانست داغی بر دل خانواده استاد باشد. از 5 و 10 شروع شد و به 30 و 40 میلیارد تومان رسید آنقدر رقم‌ها راحت دهان به دهان می‌شدند که گویی معامله‌ای در خیابان ارباب جمشید در حال انجام است این هیاهوی بسیار کار را به‌جایی رساند که مسعود به‌عنوان نماینده اولیای دم در گفت‌و‌گویی تأکید کرد که بابت خون خواهرم نه قرار است معامله‌ای داشته باشم و نه در فکر قصاص متهم ام. حتی باورش را اینگونه بیان کرد که معتقدم اگر قاتل خواهرم را اعدام کنم من هم قاتل می‌شوم.
در نهایت 3 جلسه دادگاه برگزار شد و حکم همان شد که برادر مقتوله می‌خواست. با این حال باز هم عده‌ای بر این باور بودند که در پشت پرده معامله‌ای صورت خواهد گرفت و بخششی در کار خواهد بود و عده‌ای هم فقط انتظار اجرای حکم را داشتند و چوبه دار را ایستگاه آخر زندگی دکتر نجفی -وزیر اسبق آموزش پرورش و شهردار پیشین تهران- می‌دانستند. بعد از صدور حکم مدتی آرامش حاکم بود تا اینکه پیام اینستاگرامی مسعود استاد که با آیه 34 سوره آل عمران با معنی؛ «آنهایی که از مال خود در حال وسعت و تنگدستی انفاق می‌کنند و خشم خود را فرو می‌برند و از بدی مردم درمی‌گذرند، چنین کسانی نیکوکارند و خدا دوستدار نیکوکاران است» آغاز شده بود حجت را بر همه تمام کرد. او نوشت: «از خون عزیزمان گذشتیم و خرسندیم که هیچ معامله‌ای با خون آن بزرگوار نکردیم.»
این پیام خیلی حرف داشت. حرف برای آنهایی که از ابتدا تلاش می‌کردند نجفی را قاتل بالفطره معرفی کنند و در ادامه هم هیزم‌هایی در آتش دل خانواده داغدار مقتوله می‌ریختند.
او با همین پیام معامله نکردن خون را فریاد زد تا همگان بدانند که خانواده میترا استاد تنها عزادار بودند نه به‌دنبال منافعی که برخی به آن دامن می‌زدند. نجفی با رضایت اولیای دم بخشیده شد اما هنوز این سؤال بی‌پاسخ مانده که چه کسانی از قصاص و اعدام او سود می‌بردند که چند وقتی بر طبل رسوایی او کوبیدند؟!
برخی از همان ابتدا بر طبل عمدی بودن قتل کوبیدند و بعضی هم بر اساس خلق و خوی متهم پرونده، اصرار بر غیرعمد بودن آن داشتند. با این حال تلاش افراد برای قضاوت‌های زودهنگام بستری را فراهم کرد تا شائبه‌ها و شایعات بیش از پیش قد علم کنند و صاحب زیرشاخه‌هایی شوند که هریک می‌توانست بر پافشاری خانواده مقتول بر مجازات تأثیرگذار باشد آنگونه که در دادگاه دوم مسعود استاد برادر مقتوله با صدای بلند تنها یک کلمه را فریاد بزند، فقط قصاص!
در این میان همان عده‌ای که طبل عمدی بودن را با صدای بلند می‌نواختند شایعاتی را دامن زدند که هرکدام می‌توانست داغی بر دل خانواده استاد باشد. از 5 و 10 شروع شد و به 30 و 40 میلیارد تومان رسید آنقدر رقم‌ها راحت دهان به دهان می‌شدند که گویی معامله‌ای در خیابان ارباب جمشید در حال انجام است این هیاهوی بسیار کار را به‌جایی رساند که مسعود به‌عنوان نماینده اولیای دم در گفت‌و‌گویی تأکید کرد که بابت خون خواهرم نه قرار است معامله‌ای داشته باشم و نه در فکر قصاص متهم ام. حتی باورش را اینگونه بیان کرد که معتقدم اگر قاتل خواهرم را اعدام کنم من هم قاتل می‌شوم.
در نهایت 3 جلسه دادگاه برگزار شد و حکم همان شد که برادر مقتوله می‌خواست. با این حال باز هم عده‌ای بر این باور بودند که در پشت پرده معامله‌ای صورت خواهد گرفت و بخششی در کار خواهد بود و عده‌ای هم فقط انتظار اجرای حکم را داشتند و چوبه دار را ایستگاه آخر زندگی دکتر نجفی -وزیر اسبق آموزش پرورش و شهردار پیشین تهران- می‌دانستند. بعد از صدور حکم مدتی آرامش حاکم بود تا اینکه پیام اینستاگرامی مسعود استاد که با آیه 34 سوره آل عمران با معنی؛ «آنهایی که از مال خود در حال وسعت و تنگدستی انفاق می‌کنند و خشم خود را فرو می‌برند و از بدی مردم درمی‌گذرند، چنین کسانی نیکوکارند و خدا دوستدار نیکوکاران است» آغاز شده بود حجت را بر همه تمام کرد. او نوشت: «از خون عزیزمان گذشتیم و خرسندیم که هیچ معامله‌ای با خون آن بزرگوار نکردیم.»
این پیام خیلی حرف داشت. حرف برای آنهایی که از ابتدا تلاش می‌کردند نجفی را قاتل بالفطره معرفی کنند و در ادامه هم هیزم‌هایی در آتش دل خانواده داغدار مقتوله می‌ریختند.
او با همین پیام معامله نکردن خون را فریاد زد تا همگان بدانند که خانواده میترا استاد تنها عزادار بودند نه به‌دنبال منافعی که برخی به آن دامن می‌زدند. نجفی با رضایت اولیای دم بخشیده شد اما هنوز این سؤال بی‌پاسخ مانده که چه کسانی از قصاص و اعدام او سود می‌بردند که چند وقتی بر طبل رسوایی او کوبیدند؟!
نظراتی كه حاوی توهین و مغایر قوانین کشور باشد منتشر نمی شود
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید
