اصولگرایان در اجرای پروژه برنامه ریزی شده خود برای ایجاد اختلاف میان اصلاحطلبان اکنون تمرکز خود را به ایجاد تفرقه دراردوگاه اصلاحطلبی با پررنگ کردن نقش محمدرضا عارف اختصاص دادهاند. اگرچه برخی انتقادات به عارف در جایگاه ریاست فراکسیون امید وارد است اما آن طور نیست که تصمیمگیران جریان اصلاحات درصدد حذف او باشند. به عنوان مثال سعید حجاریان چندی قبل گفته بود: ««ما اگر صد نفر نماینده به مجلس بفرستیم، اما لیدر نداشته باشند، به هر طرفی میلغزند و هزینه ایجاد میکنند، فراکسیون امید به چنین وضعیتی دچار شد، لذا میبینیم استراتژی دقیق ندارد و مواضعاش ناهمگون و رأیهایش غیرشفاف است، اما در مقابل رادیکالهای مجلس مدیر دارند.
به گزارش روز نو :به خاطر داريد زماني آقاي ناطق نوري در مجلس بود و چنين نقشي را براي راستها ايفا ميکرد؛ ميگفت اگر دست به عمامهام زدم يعني رأي منفي بدهيد و اگر دستم پايين بود راي مثبت بدهيد، يعني نظر نمايندگان به رهبر فراکسيونشان بود. ما بايد سطح رئيس فراکسيون اصلاح طلبان را بالا ببريم.» برخي از دلواپسان براي نيل به اهدافشان از اين نقد حجاريان چنين استنباط کردند که « حجاريان به طور واضح رئيس فراکسيون اميد را خطاب قرار ميدهد و با بيان انتقادات خود نسبت به عملکرد او و فراکسيون اصلاح طلب مجلس دهم خواستار آن ميشود که سطح رئيس فراکسيون اصلاحطلب مجلس يازدهم از چهرهاي مثل عارف بالاتر برود و فردي در تراز حجت الاسلام «علي اکبر ناطق نوري» که قدرت راهبري او در برهههايي از مجلس در فراکسيون اصولگرايان زبانزد بوده، از طرف اصلاحطلبان برگزيده شده و هدايت فراکسيون منتسب به اين جريان در مجلس آينده را حتي با تعداد افراد کمتر اما با نفوذ و تاثيرگذاري بيشتر بر عهده بگيرد.» همگان بهخوبي آگاه هستند که ناطق نوري مدتهاست با حضور در مناصب خاص حتي رياست مجلس خداحافظي کرده و عزمي براي ورود دوباره به بهارستان ندارد، اما اصولگرايان دلواپس با طرح چنين مواردي در تلاش هستند که به زعم خودشان با يک تير دو نشان بزنند يعني هم عارف را تخريب کنند و هم اينگونه وانمود کنند که ناطقنوري داراي جلساتي با اصلاح طلبان و نزديک به اين جريان شده است.
دايه مهربانتر از مادر شدن نتيجه نداد
دلواپسان بهره کمي از هوش سياسي دارند و در عملکرد آنها مشهود است که هنوز با الفباي سياستورزي آشنا نيستند به عنوان مثال در پروژه ايجاد شکاف با محوريت رئيس فراکسيون اميد مجلس به دلسوزي براي عارف ميپردازند! يک رسانه دلواپس اخيرا نوشته بود: «گاه شنيده ميشود که سياسيون جريان اصلاحات ادعا ميکنند امکان معرفي نامزدهاي اصلي خود را نداشته و مجبور به معرفي «اصلاحطلبان بدلي» شدهاند. اين ادعا را بيش از آنکه تخريبکننده شوراي نگهبان بدانيم، بايد نوعي حمله ضمني به طيفي از اصلاحطلبان شناخته شده و مشهور دانست که هماکنون در مجلس حضور دارند و در اصلاحطلبان تندرو به زبان اصطلاحا بيزباني در حال تخطئه امثال محمدرضا عارف هستند که روزگاري معاون اول دولت اين جريان بوده است. اما در وجه ديگر نيز بايد از هدايتکنندگان جريان موسوم به اصلاحات پرسيد بر فرض محال صحت ادعاي نابرابري در شرايط حضور در انتخابات، چگونه افراد و جرياناتي انتظار دارند براي جولان سياسيشان فرش قرمز پهن شود که خود شرايط حداقلي براي چنين حضوري را فراهم نياورده و نميآورند؟ اساسا تعريف اين جريان از خود و نسبت آن با نظام و ساختارهاي قانوني کشور چيست؟ زماني که شنيده ميشود «ما محمدرضا عارف را نه يک اصلاحطلب، بلکه يک فرد وفادار به نظام ميدانيم» نبايد مستمع احتمال قوي دهد که تندروهاي اين جريان اصلاحطلبي (و بهعبارتي هويت خود را) در تعارض با وفاداري به نظام ميدانند؟ از فردي همچون شکوري راد بايد پرسيد اگر هويت جريان شما در تضاد با وفاداري با نظام است، چگونه توقع داريد که براي معارضان وفاداري به نظام فرش قرمز پهن شود؟ همه ميدانيم که در فرهنگ لغات فارسي، متضاد واژه «وفاداري» واژگاني همچون «بيوفايي، خيانت و...» است؛ خوب است تندروهاي دوم خردادي پاسخ دهند که کدام عقل سليمي اجازه نفوذ کساني را که از خائن ناميدن خود ابايي ندارند به ارکان خود ميدهد؟» اين سطور نگاشته شده از سوي دلواپسان تنها براي حمايت دروغين از عارف نيست بلکه بهطور واضح دليل هراس آنها را نمايان ميکند چرا که فرش قرمز اشاره به اظهارات اخير بهزاد نبوي سياستمدار کهنهکار اصلاحطلب دارند که خطاب به شوراي نگهبان گفته بود: «براي اصلاحطلبان فرش قرمز پهن کنيد» نبوي بر حضور پرقدرت اصلاحطلبان در انتخابات مجلس تاکيد کرد و همين حضور خواب را از چشم دلواپسان اصولگرا ربود.
عارف بياعتنا به تلاشهاي تخريبي
در حالي که دلواپسان در حال تفرقه افکني هستند عارف مسير خود را بدون تغير طي ميکند. رئيس فراکسيون اميد مجلس ديروز در جلسه مشترک با رئيس و تعدادي از اعضاي شوراي استان تهران گفت: بايد زمينه مشارکت مردم در انتخابات مجلس يازدهم را ايجاد کنيم. وضعيتي که کشور در ماههاي گذشته داشت ميتوانست براي کشور ايجاد بحران کند اما با تدبير رهبر معظم انقلاب و تلاش مسئولان و صبر و شکيبايي مردم ،کشور شرايط بحراني را پشت سر گذاشت البته هنوز مردم با مشکلات زيادي دست و پنجه نرم ميکنند و بايد همه در برابر اين جنگ تمام عيار اقتصادي با وحدت، تدبير، عقلانيت و صبر و بردباري ايستادگي کنيم. محمدرضا عارف افزود: به نظر ميرسد طعم تصديگري به مذاق دستگاههاي اجرايي خوش آمده و اکنون يکي از مهمترين موانع فعاليت شوراها دولتيها هستند. وي با تاکيد بر اينکه خروجي دولت متورم و فربه، ناکارآمدي است، اظهارکرد: دولت بايد با حداکثر چند صد هزار نفر اداره شود و نقش سياستگذاري را ايفا کند. بايد همه امور را به شوراها واگذار کنيم. البته در اين راستا هم قوانين بايد بازبيني شود و هم اعضاي شوراها ظرفيت پذيرش اين مسئوليت را داشته باشند. عارف با بيان اينکه اعضاي شوراها نبايد در انجام وظايفشان، خود را با نماينده مجلس مقايسه کنند، افزود: اعضاي شوراها نبايد نهاد شورا را تبديل به نهاد سياسي کنند. شورا يک نهاد خدماتي است. اگر اعضاي شوراها ميخواهند فعاليت سياسي کنند، بايد از طريق حزب خود وارد شوند اما در شورا نماينده همه مردم هستند. وي گفت: سه لايحه جزو تعهدات ما به شوراها بود که نتوانستيم آنها را به خوبي پيگيري کنيم. يکي از اين لوايح بحث خدمات يکپارچه شهري بود که من موضع خود را نسبت به دولت مطرح کردم و گفتم از دولت خروجي قابل توجهي به دست نميآيد و امور دولتي بايد به شوراها واگذار شوند.