این پسر و برادرش دخترجوان را ربودند و تحت شکنجه های دردناک قرار دادند. پیدا شدن دختری رنجور و تکیده در حاشیه بزرگراه پرده از راز تلخی برداشت!

اوایل تابستان سال ۹۷ پس از این که دختری نیمه جان در بزرگراه رها شد، ماجرای یک آدم ربایی پیش روی پلیس تهران قرار گرفت.

دختر ۲۰ ساله به نام ترانه درحالی که به شدت هراسان بود و هنوز می ترسید، به ماموران گفت :مدتی قبل با پسر جوانی به نام پرهام آشنا شدم .او به من علاقه مند شده بود و می‌گفت قصد ازدواج دارد . چند ماه از آشنایی ما گذشته بود که او حرف های عجیبی زد. پرهام ادعا می‌کرد من به او خیانت کرده ام و با دوستانش رابطه پنهانی دارم. من چند بار به او گفتم اشتباه می کند اما قبول نکرد.

وی ادامه داد:آخرین بار او همراه برادرش دنبالم آمد تا به تفریح برویم اما مرا به اطراف بزرگراه یاسینی بردند. در پشت شمشادهای اتوبان پرهام به شدت مرا کتک زد و شکنجه داد. سپس موبایل و کارت عابر بانکم را به زور از من گرفت و چهار میلیون تومانی را که در کارت داشتم دزدید. آن ها شبانه مرا در حاشیه بزرگراه یاسینی از ماشین پیاده کردند و گریختند.

بازداشت آدم ربای عاشق پیشه

ماموران که از دختر جوان شنیدند آدم رباها را می شناسد، پرهام ۲۳ ساله و برادرش پیمان ۲۷ ساله را تحت تعقیب قرار دادند و آن ها خیلی زود به اتهام آدم ربایی و زورگیری و شکنجه بازداشت شدند.

این دو برادر ابتدا سعی کردند با ادعاهای گمراه کننده خود را بی گناه نشان دهند و رفتارشان را سوءتفاهم بدانند اما وقتی با ترانه رو به رو شدند، چاره ای جز اقرار ندیدند.

در دادگاه

پرهام و پیمان دیروز در شعبه ۱۲ دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستادند .

در ابتدای این جلسه پرهام در جایگاه ویژه ایستاد و گفت :من عاشق ترانه بودم و می خواستم با او ازدواج کنم.اما او از اعتمادم سوء استفاده و به من خیانت کرده بود .من چند بار او را سوار ماشین دوستانم دیده بودم و می‌دانستم با دوستانم رابطه برقرار کرده است. به همین دلیل چند بار با او صحبت کردم تا دست از این رفتارها بردارد اما گوش اش بدهکار نبود. وی ادامه داد: آخرین بار با برادرم درددل کردم و به او گفتم عاشق ترانه شده ام اما او به من خیانت می کند .به همین دلیل نقشه کشیدیم تا او را تنبیه کنیم.

من و برادرم به بهانه تفریح دنبال او رفتیم .در میان راه با ترانه صحبت کردم و از او خواستم سر به راه شود اما با بی اعتنایی جوابم را داد. من که کنترل اعصابم را از دست داده بودم او را کتک زدم اما باور کنید شکنجه اش نکردم. من قصد سرقت نداشتم، فقط برای این که او را ادب کنم موبایل و کارت عابر بانکش را گرفتم و بعد از دستگیری هم موبایل و پول هایش را به او برگرداندم . پیمان نیز معاونت در آدم ربایی و سرقت مقرون به آزار را انکار کرد و گفت: من فقط برای ادب کردن دختر مورد علاقه برادرم وارد این ماجرا شدم .ما قصد آدم ربایی نداشتیم. بنابه این گزارش، در پایان جلسه قضات وارد شور شدند تا رای صادر کنند.