ابراهیم منیر، می گوید: امروز اخوان المسلمین مرکز واحدی ندارد. تلاش می کنیم زمینه را برای همگرایی فراهم کنیم. اخوان المسلمین یک ساختار و سازمان نیست بلکه ایدئولوژی فرامرزی است، از همین رو به واسطه رویکردهای متفاوتی که این جریان از آن پیروی می کند، مدیریتش ساده نیست.
به گزارش روز نو : ترامپ می خواهد نام اخوانالمسلمین را در لیست گروه های تروریستی قرار دهد. این مهم با توجه به فعالیت برخی از شاخه های وابسته به این جریان فکری در راستای منافع واشنگتن معادلات را پیچیدهتر خواهد کرد چراکه مشخص نیست رئیسجمهوری امریکا میخواهد کدامیک از این گروههای وابسته به اخوان المسلمین را تحت فشار قرار دهد؛ متحدان یا منتقدانش را. نیویورکتایمز در ادامه گزارش تفصیلی خود درباره اخوانالمسلمین مینویسد: اخوانالمسلمین در کویت حامی اصلی آمریکا هستند. در عراق شاخه سیاسی این جریان به شکل مستمر از فرآیند سیاسی دیکته شده توسط ایالات متحده حمایت میکند و علاوه بر این نیز در چارچوب ائتلاف حاکم تعریف میشوند. در یمن نیز شاخهای از اخوان از متحدان واشنگتن یعنی عربستان و امارات حمایت کرده و در راستای منافع ایالات متحده فعالیت میکنند. در ساختار چنین چینشی پیشنهاد ترامپ معادله را بر هم زده و حل آن را دشوارتر میکند. سازمان اخوانالمسلمین برای نخستینبار سال ۱۹۸۲ در مصر ایجاد شد و پس از آن هزاران گروه سیاسی و اجتماعی سراسر جهان بدان پیوستند و همین مهم یکپارچگی این جریان فکری را به چالش کشید. این گروهها انجمنهایی را در اروپا و ایالات متحده شکل داده و بخشی از آنها به عنوان متحدان سیاسی واشنگتن در مراکش تا اندونزی فعالیتشان را آغاز کردند. با این حال این حقیقت را نمیتوان نادیده انگاشت که اکثریت احزاب و جریانهای وابسته به اخوانالمسلمین یکی از منتقدان جدی برنامههای واشنگتن در عرصه سیاست خارجی بوده و هستند. با این حال بهواسطه همان واگرایی بخشی از بدنه این گروه در کشورهایی چون عراق، کویت و یمن از اهداف امریکا حمایت میکنند.
جنگ سرد دیگری در راه است
به باور ناظران، آمریکا به دلیل فشار بازیگرانی چون عربستان سعودی، مصر و امارات متحده عربی (متحدان منطقهای واشنگتن) که اخوانالمسلمین را تهدید جدی علیه امنیت و ثباتشان تلقی میکنند میخواهد چنین تصمیمی را اجرایی کند. به گفته ابراهیم منیر، یکی از رهبران فعال این جریان فکری، «اخوانالمسلمین بیش از آنکه یک سازمان باشد یک ایدئولوژی است. برخی از ایدئولوژی اصلی این جریان منحرف شدند، اما این به معنای آن نیست که اخوان تنها است؛ ما متحدانی چون ترکیه، قطر و اردن را کنار خود داریم. بازیگرانی که تلاش دارند تا سیاستهایشان را با برنامههای نخبگان جریان فکریمان هماهنگ کنند». کارشناسان میگویند فارغ از معیارهایی که بر اساس آنها جریان و گروهی در لیست تروریستها تعریف میشوند باید گفت این ماجراجویی واشنگتن را درگیر چالشی ناخواسته خواهد کرد. کریستین کوتس اولریچسن، یکی از محققان ارشد موسسه سیاست عمومی دانشگاه ریس در گفتوگو با نشریه نیویورک تایمز درباره این مهم گفت: «جنگ سرد جدیدی در منطقه آغاز خواهد شد. در چشمانداز آمریکاییها بازیگر خوب و بد وجود ندارد. بسیاری از کشورهای درگیر این نبرد از متحدان اصلی واشنگتن هستند؛ همان متحدانی که به خودشان اجازه دادند با تحت فشار قرار دادن ایالات متحده منافع این بازیگر را درگیر چالشی جدی کنند». اگر ترامپ اخوانالمسملین را در لیست گروههای تروریستی قرار دهد، آن زمان اعضای این جریان نهتنها حق ورود به خاک آمریکا را ندارند بلکه از حمایتهای مالی و سیاسی نیز محروم خواهند شد. مشکل این است که اخوانالمسلمین ساختاری واحد نیست، از همین رو با اتخاذ چنین تصمیمی واشنگتن متحدانش را قربانی خواهد کرد.
چالش ترامپ
ابراهیم منیر با اشاره به سرکوب اخوان در مصر میگوید: «امروز اخوانالمسلمین مرکز واحدی ندارد. تلاش میکنیم زمینه را برای همگرایی فراهم کنیم. با این حال تحقق این مهم و ایجاد هماهنگی مشکل است. اخوان المسلمین یک ساختار و سازمان نیست بلکه تفکر و ایدئولوژی فرامرزی است، از همین رو به واسطه رویکردها و رهیافتهای متفاوتی که این جریان از آن پیروی میکند، مدیریتش ساده نیست. شاید باید گفت غیرممکن است. ترامپ به تصور خود میخواهد ایده ساخت دیوار در مرز آمریکا و مکزیک را درباره اخوان بازتعریف کند، اما این مهم، نشدنی است. نمیتوان تفکر و ایدئولوژی را مرزبندی کرد.» ایالات متحده برای تروریست قلمداد کردن اخوانالمسلمین با یک مانع اصلی روبهرو است. این جریان اتمیزه شده نیست. علاوه بر این واشنگتن زمانی میتواند چنین تاکتیکی را اجرایی کند که این گروه منافع ملی ایالات متحده را به چالش کشیده یا تهدیدی جدی علیه آن قلمداد شود. فقدان داده یا شواهدی برای اثبات تهدیدآمیز بودن اخوان چالش واشنگتن برای اجرای این تصمیم است. به گزارش نیویورک تایمز وزارت دفاع و وزارت خارجه آمریکا نیز با استناد به دلایلی که بدانها اشاره شد با تصمیم ترامپ مخالفت کردهاند.
تروریستی خواندن اخوان اعلان جنگ است
این نخستینباری است که دولت آمریکا میخواهد یه یک جریان مردمی برچسب زده و آن را تروریستی قلمداد کند؛ جریانی که در سراسر جهان از حمایت میلیونها نفر برخوردار است؛ خواه چهرههای میانهرو و خواه رادیکال. در میان متحدان آمریکا نیز ترکیه بهسان پسرعموی فکری اخوان تلقی میشود. ملک عبدالله، پادشاه اردن مدتها است در قامت حامی این گروه تلاش دارد تا مانع از اعمال هرگونه محدودیت و محرومیتی علیه این جریان شود. در این میان قطر نیز بیش از سایر شرکای واشنگتن در صدد گسترش پهنای همکاریهایش با اخوانالمسلمین است. از منظری دیگر متحدان دیگر آمریکا، بازیگرانی چون بحرین، مراکش، تونس، اندونزی، مالزی و کنیا نیز حامی احزابی هستند که به لحاظ فکری از ایدئولوژی اخوانالمسلمین پیروی میکنند. تاکنون تمامی این متحدان در برابر پیشنهاد ترامپ سکوت اختیار کردهاند. شاید در انتظار نتیجه کارزار ۲۰۲۰ هستند. با این حال اتخاذ این تصمیم زمینهساز تنش خواهد شد. یاسین اکتای، فعال سیاسی ترک و یکی از چهرههای نزدیک به رجب طیب اردوغان معتقد است اتخاذ چنین تصمیمی، هم ضربهای جدی به اعتبار ایالات متحده خواهد زد و هم اعلان جنگ است، نه علیه یک جریان فکری، علیه اسلام.
پیامی علیه متحدان آمریکا
دادهها حاکی از آن است که ملک عبدالله، پادشاه کشوری که اخوان در ساختارش ۱۶ کرسی پارلمان را از آن خود کرده از ریاض و ابوظبی خواسته تا ترامپ را منصرف کنند. عامر سبله، ستوننویس یکی از نشریههای عمان در این باره نوشت: «با اتخاذ چنین تصمیمی طبیعتا اردن در تقابل با واشنگتن قرار خواهد گرفت». اخوانالمسلمین فعال در کویت مواضع مثبتی در ارتباط با سیاستها و برنامههای آمریکاییها دارند. در عراق نیز این جریان از زمان حمله آمریکا به عراق تحت سلطه سنیها در ائتلاف حاکم مشارکتی جدی دارند. در یمن نیز اخوان به واسطه اتحادی نامیمون با عربستان و امارات با انصارالله میجنگد. اخوانالمسلمین فعال در بحرین، کشوری که یکی از پایگاههای اصلی نظامی واشنگتن در خاورمیانه قلمداد میشود متحد خاندان حاکم است و بازوی حمایتی سلطاننشین این کشور برای سرکوب اکثریت شیعه. مشل دانف یکی از محققان ارشد موسسه بینالمللی صلح کارنگی در این باره نوشت: «طبیعتا تروریستی خواندن اخوان پیام روشنی دارد، دست از راهکارهای مسالمتآمیز کشیده و به خشونت متوسل شوید. ترامپ با اتخاذ این تصمیم صرفا دامنه تنشها را گستردهتر کرده و هم منافع خود و هم متحدانش را به خطر میاندازد». بیش از ۹۰ سال است اخوانالسملمین در خانهاش (مصر) تحت فشار قرار دارد. هماکنون این گروه بهواسطه سیاستهای سرکوبگرایانه عبدالفتاح السیسی در موضع ضعف قرار گرفته و مشارکت سیاسیاش در قاهره کاهش چشمگیری داشته. رئیسجمهوری منتخب وابسته به این جریان در حبس است و بسیاری از فعالان برجسته، کشته شده یا محبوساند. ابراهیم منیر با تایید موج خشونتها علیه این جریان میگوید: «هفت سال پیش یکی از مقامهای ارشد اخوانالمسلمین با اوباما مذاکرهای ۴۰ دقیقهای داشت؛ آن هم در مورد آینده مصر و صلح در این کشور. حالا شش سالی است که به اتهام جاسوسی در زندان است. سکوت مقامهای آمریکایی شوکهکننده است. آیا دیدار اوباما با مشاور امنیت ملی مرسی یک شوخی بود یا بازی بیشرمانه آمریکا با ما؟».
یادداشت
دموکراسی اخوانی در محاق
احمد موثقی، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران: تصمیم دونالد ترامپ مبنی بر قرار دادن نام اخوانالمسلمین در لیست گروههای تروریستی در پیوند با سیاست کشورهای حاشیه خلیج فارس، بازیگرانی چون عربستان سعودی و امارات متحده عربی است. بازیگرانی که از آغاز بهار عربی با پدیدهای به نام «دموکراسی اخوانی» (حضور جریانهای وابسته به اخوان در ساختار سیاسی) مخالف بوده و هستند. با این حال ایالات متحده پیش از ریاست ترامپ، در زمان ریاستجمهوری باراک اوباما و بیل کلینتون تلاش داشت تا زمینه را برای مشارکت اخوانی در ساختار کشورهایی چون تونس و مراکش هموار کند، چراکه این مهم مانع از تبدیل شدن اخوان به جریانی خشونتطلب میشد و زمینه را برای حفظ رویکرد معتدلشان هموار میکرد. اصوالا ایالات متحده بعد از فروپاشی اتحادیه جماهیر شوروی و از بین رفتن خطر کمونیسم برای جذب گروههای فکری- دینی در ساختارهای سیاسی تلاش بسیاری کرد، با این حال بعد از حادثه یازده سپتامبر سیاست خارجی واشنگتن چرخشی جدی را تجربه کرد. بدین معنا که بعد از این حادثه تروریستی، ایالات متحده بر مقابله با گروههای رادیکالی چون القاعده متمرکز شد. با این حال اوباما تلاش کرد تا سیاست پیشین واشنگتن درباره گروههای فکری را بازتعریف کند. اصولا گروه اخوانالمسلمین تحت تاثیر رشید رضا و حسن بنا چندان محافظهکار و سلفی نبودند، با این حال این گروه بعد از سرکوب جمال عبدالناصر به کشورهای حاشیه خلیج فارس فرار کرده و پیوندهایی را برقرار کردند. در برهه ریاست انورسادات بار دیگر اخوانالمسلمین به مصر بازگشت. سادات تلاش داشت تا با حمایت آنها از کشور در برابر جریانهای فکری چپ استفاده کند، هرچند صلح میان مصر و رژیم اسرائیل همه معادلات را بر هم ریخت. بهطور کلی جریان اخوانالمسلمین را میتوان دستهبندی کرد؛ گروهی وابسته به این جریان اصولا سیاسی نیستند و به فعالیتهای خیریه مشغولاند. گروهی دیگر تحت تاثیر نوآوریهای مصطفی سباعی در سوریه، حسن ترابی در سودان و ابوالاعلی مودودی در هند و پاکستان از سیاستهای رادیکال پیروی کردند. در میان رادیکالها نیز طبقهبندی وجود دارد؛ برخی از جریانهای اخوان تحت تاثیر سید قطب جریانهایی چون داعش را بنا کرده و همچون مهرههایی در دستان عربستان برای تحقق اهداف این بازیگر در عرصههای منطقهای و فرامنطقهای مورد استفاده قرار گرفتند. بخشی دیگر چون القاعده تحت رهبری بن لادن و ایمن الظواهری با سر دادن شعارهای ضدآمریکایی در جستوجوی بازگشت به جنگهای صلیبی و شکست کفار هستند. با این همه ایالات متحده سالها تلاش کرد تا بدنه اخوان را که معتدل است، با تکیه بر دموکراسی اخوانی از خشونت و تکیه به راهکارهای خشونتآمیز دور نگاه دارد. تاکتیکی که توسط ترامپ و مشاورانش یعنی بن سلمان و حتی بنیامین نتانیاهو که هدفش تحت فشار قرار دادن حماس (یکی از شاخههای معتدل اخوان) در نوار غزه است به چالش کشیده شده است. هرچند در این میان نباید تنشهای میان ترکیه و قطر با امریکا را از قلم انداخت، دو بازیگر حامی اخوان که هم اکنون رودرروی سیاستهای ترامپ قرار گرفتهاند.
نگاه
سیاست خشنودسازی دیکتاتورهای خاورمیانه
مکس بوت، عضو ارشد مطالعات امنیتی شورای روابط خارجی: ترامپ درگیر پارادوکس است، تصمیمهای ضد و نقیضی که اتخاذ میکند گواهی برای اثبات این ادعا است. حالا گوش دادن به توصیههای دیکتاتورها و تعریف اخوانالمسلمین در لیست گروههای تروریستی، برنامههایش در حوزه ژئوپلتیک را به بنبست خواهد رساند. ژوئن ۲۰۱۷ پس از دیدار با ملکسلمان، پادشاه عربستان و دیگر رهبران ریاض از تصمیم این کشور مبنی بر تحریم قطر حمایت کرد، مسالهای که موجب شد تا امیرنشین قطر رابطهاش را با بازیگرانی چون ترکیه و ایران مستحکمتر کند. ماه بعد از دیدارش با پوتین در هامبورگ از تصمیم دو طرف برای ایجاد ارتش سایبری جهت حراست از دادهها در فضای مجازی خبر داد. این تصمیم تا سال ۲۰۱۸ که دو رهبر در هلسنیکی با یکدیگر دیدار داشتند، فراموش شد. دسامبر ۲۰۱۸ بعد از گفتوگو با اردوغان تصمیم گرفت نظامیانش را از خاک سوریه خارج کند تا میدان برای حملات آنکارا علیه کردهایی که زمانی متحد ایالات متحده بودند، هموار شود. ماه پیش بعد از رایزنی با عبدالفتاح السیسی و عبدالله بن زائد حمایتش از ژنرال حفتر را اعلام کرد، تصمیمی که صرفا موجب اوجگیری تنشها در طرابلس خواهد شد. حالا نیویورکتایمز خبر داده که ترامپ بعد از دیدار با السیسی در کاخ سفید تصمیم گرفته نام اخوانالمسلمین را در لیست گروههای تروریستی تعریف کند. این ایده بسیار نادرستی است آن هم بنا به دلایلی که همکارم اشان دارور اوایل سال ۲۰۱۷ زمانی که برای نخستین بار این موضوع مطرح شد بدانها اشاره کرد. اخوان سازمانی پراکنده است که شاخههای وابسته بدان در سراسر خاورمیانه فعالیت میکنند. بسیاری از این گروهها از رویکردهای مسالمتآمیز پیروی میکنند و حتی در ساختار سیاسی برخی بازیگران، کشورهایی چون اردن، تونس، مراکش و کویت مشارکت دارند. در این میان ترکیه و قطر، دو متحد واشنگتن نیز حامی این جریاناند. ممکن است که برخی از این گروهها از سیاستهای رادیکال پیروی کنند، اما نمیتوان آنها را با جریان تروریستی چون القاعده در یک سطح تعریف کرد. اخوان از منظر نظری مخالف خشونت است. درست است که تعهد این جریان به دموکراسی روشن نیست، با این حال به نظر میرسد تلاش برای نزدیک کردن آنها به اصول دموکراسی بهتر از راندنشان است. خشونت بازتولید میشود و این تصمیم میتواند زمینه را برای تبدیل شدن گروههای معتدل اخوان به جریانهای رادیکال هموار کند. جمال خاشقچی، روزنامهنگار مقتول سعودی پیش از مرگ درست نوشته شده بود که «تحقق اصلاحات سیاسی و دموکراسی در کشورهای عربی بدون پذیرفتن اسلام سیاسی امکانپذیر نیست». طبیعتا افراد و سیاستمداران معقول میتوانند تفاوت سیاست درست و غلط را از یکدیگر تشخیص دهند. با این حال آمریکا فاقد سیاست منسجمی است. سیاستهای توئیتری ترامپ بیش از آنکه قابلیت اجرایی شدن داشته باشد برای خشنودی دیکتاتورهای خاورمیانه تعریف شده است.
سازندگی