سایت اندیشه ها نوشت:نظام حاکم بر ایران از لحاظ تاثیر رای مردم بر سرنوشت خود از نظام های شاهنشاهی حاکم بر ایران قبل و بعد از اسلام تمایزهای زیادی دارد از جمله اینکه در نظام های شاهنشاهی انتخاب شاه بر عهده مردم نبود و جایگاه شاه نسل به نسل از پدر به فرزند منتقل می شد.

به دلیل اینکه اکثر مردم بی سواد بودند لذا انتخابات مجلس از کیفیت لازم برخوردار نبود

در حال حاضر اعضای مجلس خبرگان با رای مردم انتخاب می شوند و انتخاب یا برکناری رهبری بر عهده مجلس خبرگان است و مردم ایران از سطح سواد و شناخت بالاتری در هنگام رای دادن برخوردار هستند. نظام حاکم بر ایران نظام مردمسالاری دینی است.

 این نظام طی 40 سال گذشته فراز و فرودهای متعددی را سپری نموده از جمله تحریم های آمریکا، جنگ تحمیلی 8 ساله، تحریم های بین المللی و فشارهای سنگین دیگر اما با حمایت های مردم سراسر کشور و انسجام و اتحاد داخلی از همه این گردنه ها عبور نموده است. 

اکنون کشور و ملت ایران زیر شدید ترین فشارها از طرف استکبار آمریکا  قرار گرفته اند. ملت و دولت ایران تحت شدیدترین تحریم هایی قرار گرفته اند که هیچ دولتی در طول تاریخ چنین تحریم های سخت و شکننده ای را تجربه نکرده است. 

امواج فشار های روانی حمله نظامی و تحریم های شدیدتر شب و روز تار و پود وجود مردم را در بر می گیرد. دشمنان ایران و کینه توزان نسبت  به کشور و ملت بزرگ ایران گرد هم آمده اند تا حکومت ایران را به زانو در آورند و برای نیل به هدف شوم خود از هیچ شرارتی فروگذار نمی کنند آنها قصد ندارند با حمله نظامی اهداف زشت خود را محقق کنند بلکه در این شرایط قصد متلاشی کردن کشور از درون را دارند آنها مترصد فرصتی هستندتا با فاصله افتادن بین ملت و حاکمیت اهداف خود را محقق نمایند و به خوبی می دانند که تنها زمانی تحقق رویاهای شومشان امکان پذیر می گردد که بین ملت و حاکمیت فاصله مد نظرشان ایجاد شود. 

فاصله مد نظر آنها این است که حداقل نیمی از مردم ایران منتقد یا مخالف حاکمیت باشند و حاضر به هزینه دادن و پشتیبانی از حکومت مرکزی نباشند. زمانی فاصله بین مردم و حاکمیت زیاد می شود که  مردم  دولت ها را در ایران ناکارآمد بدانند و فشار اقتصادی بر مردم زیاد شود قدرت خرید مردم کم و تورم زیاد شود. مردم در خانه شرمنده همسر و فرزندان باشند. 

بیکاری زیاد و فقر و فساد و نا امنی زیاد شود. آرامش و امید به آینده کم شود فاصله طبقاتی زیاد و صاحبان قدرت در دولت و حاکمیت فاصله مالی با اکثریت جامعه داشته باشند پاکدستی کم و بی انظباتی مالی و اختلاس زیاد شود  و مردم به این نتیجه برسند که ساختار سیاسی حاکم بر  کشور ساختار مناسبی برای رشد و توسعه پایدار کشور نیست و مردم با تمام وجود احساس نکنند که در ساختار حاکمیت از صدر تا ذیل نقش تعیین کننده ای دارند.

چگونه می توان رابطه بین مردم و حاکمیت را عمیق و ناگسستنی نمود ؟ زمانی که  مردم احساس کنند که نخبگان واقعی با رای آنها وارد مجلس خبرگان می شوند و ساختار، ملت را در انتخاب نخبگان و خبرگان واقعی محدود ننموده است. مردم احساس کنند ساختار ملت را در انتخاب نخبگان واقعی ملت در مجلس و ریاست جمهوری محدود ننموده است در چنین فضایی ملت،  حاکمیت و دولت و مجلس را برگزیدگان خود می پندارند و با تمام توان از حکومت دفاع می کنند و ملتی 80 میلیونی که منسجم و متحد از حاکمیت خود دفاع کنند پیروز و سربلند و پر افتخار خواهند شد در چنین شرایطی قطعا آمریکا و سران مرتجع عرب و بدخواهان و کینه توزان نسبت به ایران عزیز جرات درافتادن با حکومتی که از چنین پشتوانه مردمی برخوردار است را نخواهند داشت.

البته در حال حاضر نیز کلیه ارکان حاکمیت با رای مستقیم یا غیر مستقیم مردم انتخاب می شوند اما عملکرد شورای نگهبان که خروجی آن در مجلس و ریاست جمهوری و سایر حوزه ها مشخص است منجر به گله و نارضایتی بسیاری از نخبگان از این شیوه عملکرد گردیده است. دایره محدود انتخاب در مجلس خبرگان و مجلس شورای اسلامی و ریاست جمهوری نیاز به بازنگری و تامل و تفکر بیشتری دارد. احزاب رسمی به عنوان بهترین ساز و کار تجربه شده در جهان می بایست از طرف حاکمیت مورد حمایت قرار گیرند تا نقش مثبت و سازنده خود در فرآیند انتخابات را به بهترین شکل ایفا نمایند

 نظام ولایت فقیه چگونه می تواند با حفظ مبانی اصلی به بالاترین پشتوانه مردمی در ایران دست یابد. آیا چنین هدفی قابل تحقق است؟

آری چنین هدف بزرگی بصورت پایدار و همیشگی قابل تحقق است منتها لازم است به حرف و سخن نخبگان فکری و سیاسی و بزرگان ملت توجه نمود. نمی توان ضرورت اصلاحات ساختاری با حفظ مبانی ذیل را نادیده گرفت:

مبانی و اصول و چارچوب های ذیل می بایست در اصلاح قانون اساسی که  انجام آن واقعیتی انکار ناپذیر است به عنوان اصول ثابت در نظر گرفته شوند.

افراد و احزاب و گروه هایی که به دنبال حذف ولایت فقیه از قانون اساسی باشند در واقع به دنبال براندازی نظام هستند و این کج فهمان کم خرد دوستداران ایران و ملت شریف آن نیستند

2- نیروهای مسلح ذیل امر ولی فقیه اداره شوند

3- انتخاب شش فقیه شورای نگهبان قانون اساسی با نظر ولی فقیه

شش نفر حقوقدان با پیشنهاد وزیر دادگستری و رای مجلس انتخاب شوند.

4- انتخاب اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام طبق نظر ولی فقیه

با حفظ اصول اساسی فوق قانون اساسی ایران نیاز به اصلاحات جدی دارد.

 

 

سخنان امام خمینی (ره) در بهشت زهرا ۱۲ بهمن ۵۷:

برای اینکه ما فرض می‌کنیم که یک ملتی تمامشان رای داند که یک نفری سلطان باشد، بسیار خوب، این‌ها از باب اینکه مسلط بر سرنوشت خودشان هستند و مختار به سرنوشت خودشان هستند، رای آن‌ها برای آن‌ها قابل است؛ لکن اگر چنانچه یک ملتی رأی دادند (ولو تمامشان) به اینکه اعقاب این سلطان هم سلطان باشد، این به چه حقی ملت پنجاه سال از این، سرنوشت ملت بعد را معین می‌کند سرنوشت هر ملتی به دست خودش است.

ما فرض می‌کنیم که این سلطنت پهلوی، اول که تاسیس شد به اختیار مردم بود و مجلس موسسان را هم به اختیار مردم تاسیس کردند و این اسباب این می‌شود که - بر فرض اینکه این امر باطل، صحیح باشد- فقط رضاخان سلطان باشد، آن هم بر آن اشخاصی که در آن زمان بودند و، اما محمد رضا سلطان باشد بر این جمعیتی که الان بیشتر شان، بلکه الا بعض قلیلی از آن‌ها ادراک آنوقت را نکرده اند، چه حقی داشتند ملت در آن زمان، سرنوشت ما را در این زمان معین کنند.