روایت غلامحسین کرباسچی از قتل‌های زنجیره‌ای و وزارت اطلاعات در دوره هاشمی و خاتمی | روزنو

Roozno | پایگاه خبری تحلیلی روزنو

به روز شده در: ۰۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۱۹:۵۰
بخشی از گفتگوی محمد قوچانی با غلامحسین کرباسچی درباره همه انتقادات چپ و راست به آیت‌الله هاشمی.
سازندگی؛ محمد قوچانی در بخشی از گفتگو با دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی به انتقادات منتقدان آیت‌الله هاشمی درباره وزارت اطلاعات، برخوردها با روشنفکران و وزارت ارشاد دوره میرسلیم اشاره می‌کند؛
 
‌‌‌‌این مبحث بسیار مهم است و ادعای شما بسیار بزرگ است که می‌‌‌‌گویید این ۱۶ سال تحت مدیریت آقای هاشمی و ۸ سال بعدی در دوره محمود احمدی‌‌‌‌نژاد و بعد از آن در کلیت حاکمیت، عصر اعراض از آقای هاشمی است. اما منتقدان چپگرای آقای هاشمی دورانی را به یاد می‌‌‌‌آورند که در دولت ایشان ۱ ـ روشنفکران تحت فشار بودند، ۲ ـ قتل‌‌‌‌های زنجیره‌‌‌‌ای خاموش انجام می‌‌‌‌شدند، ۳ ـ وزارت آقای فلاحیان جزو سیاه‌‌‌‌ترین دوران بوده است و ۴ ـ وزارت ارشاد دوره آقای میرسلیم جزو بدترین دوران بوده است و به دلیل اینکه آقای هاشمی این مباحث را مهار نکردند، مورد انتقاد قرار می‌‌‌‌گیرند. البته صحبت این طرف هم خیلی دور از منطق نیست، چون معتقدند که آقای هاشمی طبق منطق اولویت‌‌‌‌بندی که حضرتعالی به آن اشاره کردید، مباحث فرهنگی و سیاسی را قربانی بحث‌‌‌‌های اقتصادی و عمرانی کردند که البته این برنامه توسعه هم تداوم نیافت. من با اصولگرایان کاری ندارم، به نظرم طبق همین دلایل است که اصلاح‌‌‌‌طلبان یا اصلاح‌‌‌‌طلبان چپ می‌‌‌‌گویند رأی دوم خرداد، رأی منفی به عملکرد آقای هاشمی بوده است؟
 
بله. البته ما به افراد کاری نداریم، یعنی اینکه من بگویم الان در وزارت اطلاعات زمان آقای فلاحیان چه افرادی حضور داشتند. همان‌‌‌‌طور که می‌‌‌‌دانید وزارت اطلاعات از ابتدا و پیش از آقای هاشمی اکثراً دست اصلاح‌‌‌‌طلبان بوده است.
 
‌‌‌‌در دوره آقای فلاحیان چپ‌‌‌‌ها از وزارت پاکسازی شدند.
 
خیر. کامل پاکسازی نشدند. آقای... نمونه‌‌‌‌ای از یکی از ‌‌‌‌غیراصولگرایانی‌‌‌‌‌ست که در قتل‌‌‌‌های زنجیره‌‌‌‌ای بود. پس چنین مباحثی صحیح نیست، آقای هاشمی هنگام ورود به دولت، وزارت اطلاعاتی را تحویل گرفتند که وزیر و چند معاون را تعویض کردند، اما توجه داشته باشید که در بدنه وزارت اطلاعات چه کسانی حضور داشتند؛ خیلی از همین دوستان جناح اصلاح‌‌‌‌طلب حضور داشتند.
 
‌‌‌‌البته آقای.... به حاشیه رانده شدند و از وزارت بیرون آمدند...
 
اجازه بدهید که به حاشیه یا به متن رانده شدن را توضیح خواهم داد؛ ما افراد را می‌‌‌‌شناسیم. اگر الان بچه‌‌‌‌های وزارت اطلاعات را بررسی کنید که آیا وابستگی فکری و اعتقادی آنها به آقایان حجاریان، امین‌‌‌‌زاده و... بیشتر است یا به آقایان مصلحی، ری‌‌‌‌شهری و... به نظرتان چه پاسخی دریافت خواهید کرد؟ همین‌‌‌‌ها بچه‌‌‌‌هایی هستند که از ابتدای انقلاب با یکسری اعتقادات رشد کردند. حتی می‌‌‌‌توانیم به عقب‌‌‌‌تر برویم؛ دادگاه‌‌‌‌های انقلاب و پس از آن وزارت اطلاعات، سپاه و... از ابتدای انقلاب دست چه کسانی بوده است؟ کلام بنده این است که آقای هاشمی با همین دیدگاه که مردم نان شب ندارند، برق و آب ندارند و دچار مشکل هستند. چون زمانی هست که برخی از مسائل حل شده و پس از آن موضوعات را تحلیل می‌‌‌‌کنیم، اما زمانی هم هست که  امکانات اولیه و زیرساخت‌‌‌‌های اساسی کشور مطرح است، از طرفی افرادی در وزارت اطلاعات، دادگاه‌‌‌‌های انقلاب، مطبوعات به نظر عده‌‌‌‌ای خوب عمل نمی‌‌‌‌کنند، آقای هاشمی یا باید نیروی خود را صرف مبارزه با این افراد و درگیری با مسائل فرهنگی-سیاسی می‌‌‌‌کرد یا اینکه نیروی خود را تمام‌‌‌‌وقت صرف ترمیم پایه‌‌‌‌های ویران سازندگی و توسعه کشور کند.  
 
‌‌‌‌آیا موفق شدند که این پایه‌‌‌‌های ویران را ترمیم کنند؟
 
بله، موفقیت‌‌‌‌شان این بود که در زمان آغاز کارِ آقای خاتمی تمام زمینه‌‌‌‌های مادی و فیزیکی برای کار ایشان فراهم بود.  
 
‌‌‌‌پس تورم ۴۰درصدی در این میان چه توجیهی دارد؟
 
اتفاقاً این تورم نتیجه کارِ کسانی بود که معتقد به توقف تعدیل و... بودند. آقای خاتمی پس از روی کار آمدن اولین وزیر اطلاعاتی که انتخاب کردند از جناح چپ نبود، یک سال و اندی کسانی را روی کار آوردند که اتفاقاً در زمان ایشان قتل‌‌‌‌های زنجیره‌‌‌‌ای به  اوج رسید.  
 
‌‌‌‌قبل از این دوران هم قتل‌‌‌‌های زنجیره‌‌‌‌ای وجود داشت.
 
نمی‌‌‌‌گویم وجود نداشته است، بلکه به اوج خود رسید. حالا پس از این اتفاقات، آقای خاتمی، آقای یونسی را به عنوان وزیر اطلاعات آوردند، آیا مشکلات و مسائل وزارت اطلاعات مرتفع شد؟
 
‌‌‌‌می‌‌‌‌گویند که بهترین دوره وزارت بوده است.
 
بهترین دوره از چه نظر؟
 
‌‌‌‌از نظر رعایت حقوق و آزادی‌‌‌‌های شهروندان...
 
اینها که می‌‌‌‌گویند برای اینست که یک عده‌‌‌‌ای آمده بودند که دیگر به آنها کار نداشتند، ولی آیا به بقیه هم کار نداشتند؟ و در رابطه با دیگران طبق قانون عمل می‌‌‌‌کردند؟ می‌‌‌‌توانید آماری بگیرید تا متوجه شوید  در زمان آقای خاتمی پس از روی کار آمدن آقای یونسی با چه کسانی برخورد شده است. بالاخره بحث ما آقای یونسی و دیگران نیستند، بلکه سیستم امنیتی و برخوردها مطرح است. همان کسانی که با متهمان قتل‌‌‌‌های زنجیره‌‌‌‌ای برخورد کردند، بدترین کار را تیمی انجام داد که زمان آقای خاتمی قصد داشتند با قتل‌‌‌‌های زنجیره‌‌‌‌ای و امثالهم برخورد کنند. پس مجموعه‌‌‌‌ای و بخشی در کشور وجود دارد که نمی‌‌‌‌توانید بگویید آنها ضدانقلاب و اسرائیلی هستند، بلکه از نیروهای انقلاب‌‌‌‌اند منتها سلایق وگرایشات متفاوتی نسبت به گرایش‌‌‌‌های طرف مقابل دارند و مثلاً می‌‌‌‌توان گفت افراطی‌‌‌‌اند. آقای هاشمی آن زمان باید با افراطی‌‌‌‌ها برخورد می‌‌‌‌کرد، اما جنگ و نزاع مانع ایجاد زیرساخت‌‌‌‌ها شد و آقای هاشمی این موضوع را می‌‌‌‌فهمید و روی آن تحلیل داشت. بنده در این زمینه با آقای هاشمی صحبت کردم و در زمینه‌‌‌‌هایی که مقداری اختلاف وجود داشت به ایشان گفتم که می‌‌‌‌توانید این بخش‌‌‌‌ها را رها کنید و بخود اینها بسپارید یا به نحو دیگری عمل کنید. جمله‌‌‌‌ای که ایشان آن زمان به من گفت این بود که: «من اگر می‌‌‌‌دانستم که این آدم‌‌‌‌ها می‌‌‌‌توانند در این بخش‌‌‌‌ها کار کنند، حرفی نداشتم. ولی من می‌‌‌‌دانم که اینها ویران می‌‌‌‌کنند.» بعد نمونه‌‌‌‌هایی را عنوان کردند که در بعضی جاها حضور دارند و وضعیت‌‌‌‌های نامشخص و نامناسبی پدید آورده‌‌‌‌اند. به نظرم باید آقای هاشمی را در مجموع به صورت خروجی (Out Put) ۱۶ساله‌‌‌‌ای که با این روش عمل کرده‌‌‌‌اند با روی دیگر سکّه مقایسه کرد، من علی‌‌‌‌رغم اینکه همیشه می‌‌‌‌گویند احمدی‌‌‌‌نژاد مربوط به جناح راست است، به نظر من احمدی‌‌‌‌نژاد به منتهی‌‌‌‌الیه جناح چپ که آغاز راست‌‌‌‌گرایی است مربوط می‌‌‌‌شود. او بود که مباحث عدالت و... به صورت افراطی را مطرح کرد.وکلا درسیاست بنوعی افراط درحدهرج ومرج وبهم ریختگی نظم موجود(آنارشیسم)گرایش داشت. اگر شما فساد را در دوران آقایان هاشمی، خاتمی و احمدی‌‌‌‌نژاد بررسی کنید، متوجه می‌‌‌‌شوید که اتفاقاً کسانی که می‌‌‌‌گویند فساد در دوران آقای هاشمی نهادینه شده است، اشتباه می‌‌‌‌کنند. زیرا نهادینه شدن فساد ربطی به دوره آقای هاشمی ندارد، بلکه دوران احمدی‌‌‌‌نژاد است که فساد اینقدر گسترده، عظیم و نهادینه شده است. زمان آقای هاشمی هم دستگاه قضایی، همین افراد و برخوردها وجود داشته است، اما کجا چنین پرونده‌‌‌‌هایی موجود بود؟
 
‌‌‌‌موضوع این است که دستگاه قضایی آن زمان از آقای هاشمی حرف‌‌‌‌شنوی داشتند، یعنی رئیس قوه قضائیه آقای شیخ محمد یزدی زیر عکس آقای هاشمی می‌‌‌‌نشست.
 
یعنی شما معتقدید آن زمان صدها و هزارها پرونده‌‌‌‌های میلیاردی فساد وجود داشته و قوه قضائیه از آن گذر می‌‌‌‌کرده است؟
 
‌‌‌‌عدد آن را نمی‌‌‌‌دانم، اما به نظر می‌‌‌‌رسد تا یک مدتی نمی‌‌‌‌توانستند به چنین پرونده‌‌‌‌هایی رسیدگی کنند.
 
خیر، اصلاً اینطور نیست. بعد از آن دوره که تحت‌‌‌‌تأثیر آقای هاشمی نبودند، پس از آن می‌‌‌‌توانستند آثار فساد را جست‌‌‌‌وجو کنند که آیا زمان آقای هاشمی فساد وجود داشته یا خیر، مسلماً آثارومدارک فساد باقی می‌‌‌‌ماند  از بین که نمی‌‌‌‌رود.
نظر شما
نظراتی كه حاوی توهین و مغایر قوانین کشور باشد منتشر نمی شود
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید
نام:
ایمیل:
* نظر:
عکس روز
خبر های روز