تجديد نظر در چهل سالگي انقلاب ضروري است | روزنو

Roozno | پایگاه خبری تحلیلی روزنو

به روز شده در: ۱۰ فروردين ۱۴۰۳ - ۱۷:۲۲
نظام جمهوری اسلامی در آستانه چهلمین سالگرد تاسیس خود قرار دارد. نظامی با رهبری امام(ره) پایه‌ریزی شد و با حضور بزرگانی چون مقام معظم رهبری و مرحوم آیت‌ا... هاشمی، بهشتی، مطهری و... رشد و نمو یافت. اما اکنون در آستانه ۴۰ سالگی انقلاب هنوز برخی از آن آرمان‌هایی که مردم بر‌ای آنها دست به انقلاب زدند عملی نشده است. مردم هنوز در حوزه‌های اقتصادی و معیشتی، آزادی‌های مدنی و اجتماعی و... با مشکلاتی رو‌به‌رو هستند که این مسائل عزم و جدیت تمامی ارکان حاکمیت را می‌طلبد. از این جهت این به صراط عدالت نیست که صرفا دولت یا مجلس را مورد تخریب قرار دهیم و برخی جریانات نیز صرفا درصدد ناکارآمد جلوه دادن برخی نهادها باشند. چرا که پر واضح است که نارآمدی در مواردی جلوه‌گر ناکارآمدی کلیت است. لذا باید با وحدت، انسجام و پرهیز از اختلاف افکنی‌های جریانی و جناحی صرفا به منافع ملی اندیشید و در راستای رفع مطالبات مردم قدم برداشت. این امری که دولت، مجلس و سایر نهادها باید برآن همت گمارند تا اعتماد و امید از دست رفته مردم بازگردد. برای بررسی عملکرد نهادها و چگونگی بالندگی بیشتر آنها در ۴۰ سالگی انقلاب، ارتباط دولت با اصلاح‌طلبان و تخریب هدفمند شخصیت‌های نظام با حجت‌الاسلام رسول منتجب‌نیا، فعال سیاسی اصلاح‌طلب و قائم مقام سابق حزب اعتماد ملی به گفت‌وگو پرداخته است که می‌خوانید.
نظام جمهوری اسلامی در آستانه چهلمین سالگرد تاسیس خود قرار دارد. نظامی با رهبری امام(ره) پایه‌ریزی شد و با حضور بزرگانی چون مقام معظم رهبری و مرحوم آیت‌ا... هاشمی، بهشتی، مطهری و... رشد و نمو یافت. اما اکنون در آستانه ۴۰ سالگی انقلاب هنوز برخی از آن آرمان‌هایی که مردم بر‌ای آنها دست به انقلاب زدند عملی نشده است. مردم هنوز در حوزه‌های اقتصادی و معیشتی، آزادی‌های مدنی و اجتماعی و... با مشکلاتی رو‌به‌رو هستند که این مسائل عزم و جدیت تمامی ارکان حاکمیت را می‌طلبد. از این جهت این به صراط عدالت نیست که صرفا دولت یا مجلس را مورد تخریب قرار دهیم و برخی جریانات نیز صرفا درصدد ناکارآمد جلوه دادن برخی نهادها باشند. چرا که پر واضح است که نارآمدی در مواردی جلوه‌گر ناکارآمدی کلیت است. لذا باید با وحدت، انسجام و پرهیز از اختلاف افکنی‌های جریانی و جناحی صرفا به منافع ملی اندیشید و در راستای رفع مطالبات مردم قدم برداشت. این امری که دولت، مجلس و سایر نهادها باید برآن همت گمارند تا اعتماد و امید از دست رفته مردم بازگردد. برای بررسی عملکرد نهادها و چگونگی بالندگی بیشتر آنها در ۴۰ سالگی انقلاب، ارتباط دولت با اصلاح‌طلبان و تخریب هدفمند شخصیت‌های نظام  با حجت‌الاسلام رسول منتجب‌نیا، فعال سیاسی اصلاح‌طلب و قائم مقام سابق حزب اعتماد ملی به گفت‌وگو پرداخته است که می‌خوانید.
 
به گزارش روز نو :به نظر شما در آستانه چهلمین سالگرد انقلاب و با وجود مشکلات اقتصادی و معیشتی جامعه؛ قوای 3 گانه و سایر نهادها باید چگونه عمل کنند تا اعتماد و امید مردم به نظام بیشتر شده و نظام همچنان به پیشرفت و بالندگی خود ادامه دهد؟
 
ما در آستانه چهلمین سال پیروزی انقلاب اسلامی هستیم و انقلاب ما 40 سال شده است. یعنی به اوج کمال و تعالی خود باید برسد. در چنین سالی ما باید بیش از گذشته به ابعاد انقلاب و آرمان‌ها و اهدافی که مردم برای آن قیام و انقلاب کردند بپردازیم و به نوعی آسیب شناسی کنیم که اگر ضعف و کاستی‌هایی وجود دارد برطرف شود تا خدای ناخواسته انقلاب ما دچار انحراف نشده و ضربه‌ای نخورد. به هر حال جهان دوست و دشمن خیره به نظام ، کشور و انقلاب ما می‌نگرند و تمام حرکات ما را زیر نظر دارند؛ لذا انقلاب اسلامی زمانی می‌تواند سلامت، پویایی و بالندگی خود را حفظ کند که مردم در صحنه باشند و با شعور، شعف، امید و نشاط از مسئولان نظام حمایت کنند. مسئولان نیز باید بتوانند صادقانه و خالصانه به ملت و کشورشان خدمت کنند. ما در سال‌های اخیر شاهد برخی از کاستی‌ها هستیم که از ناحیه مسئولان و نظام برای مردم مشهود است و تاحدی موجب دلسردی و کمی ناامیدی و یأس شده و ادامه و استمرار آن موجب جدایی ملت از نظام و انقلاب می‌شود و اگر خدای ناخواسته چنین حالتی به‌وجود ‌آید دیگر نیازی به توطئه و حمله بیگانه وجود ندارد و نظام خود به خود نخواهد توانست ادامه مسیر دهد و انقلاب نیز ناقص و ابتر خواهد شد. لذا امثال ترامپ امید دارند که مردم را از انقلاب و نظام جدا کنند. راه چاره این است که مردم فریب نخورند و بدانند که این انقلاب متعلق به خود آنها و انقلابی بی‌نظیر در تاریخ و مردمی و مستقل است که خود مردم برپا کردند. نظامی هم که از انقلاب به‌وجود آمده نیز متعلق به مردم است؛ هیچ کس برتری و اولویت نسبت به نظام ندارد و همه صاحب نظام هستند و باید از این انقلاب با تمام امکانات حفاظت و حراست کنند. بیگانگان روز شماری کرده و احساس می‌کنند که اگر اعتراض یا انتقادی در کشور رخ دهد نظام در حال سقوط است. در حالی که در کشورهای در حال توسعه و پیشرفت اعتراضات فراوانی صورت می‌گیرد. همانطور که در فرانسه یا سایر کشور‌ها شاهد آن بوده‌ایم. طبق قانون اساسی مردم حق دارند تجمعات اعتراض آمیز در چارچوب قانون داشته باشند. مردم باید هوشمندانه در صحنه باشند و مسئولان کشور نیز که بخش زیادی از نارضایتی و نگرانی و نارضایی مردم به آنها بر می‌گردد باید بیشتر توجه کنند. دولت، مجلس، قوه قضائیه و نهادهای انقلاب هیچکدام دست کمی از دیگری ندارند. مردم نیز از مسئولان ناراحت هستند و به پای انقلاب و نظام می‌گذارند در حالی که حساب مسئولان از انقلاب و نظام جدا است. گرچه برخی ازمسئولان موجب تضعیف نظام و یأس و نا امیدی مردم شده اند، لذا باید از این موضع دست برداشته و رویه خود را تغییر دهند تا ذهنیت منفی مردم نسبت به آنها اصلاح شود. والا با موعظه و نصیحت به نتیجه‌ای نخواهیم رسید. حتی با زور نیز نتیجه‌ای حاصل نخواهد شد، چرا که باید زور را در مقابل دشمن به‌کار ببریم. ملت را باید اقناع و راضی کنیم و نظرات و انتقادهای آنها را گوش داده و تامین کنیم. از این رو اگر در آستانه چهلمین سال انقلاب مسئولان تجدید نظری در وضع خود داشته باشند، قوای 3 گانه خود را آسیب شناسی کنند و هر کجا که کاستی دارند تجدید نظر کنند این انقلاب می‌تواند به پویایی، بالندگی و رشد و شکوفایی خود بیش از گذشته ادامه دهد.
 
چندی است که جریان دلواپس به تخریب سازمان یافته و هدفمند شخصیت‌ها و چهره‌‌های انقلاب می‌پردازد و با استفاده از تریبون‌های رسمی و غیر رسمی هجمه گسترده‌ای را علیه شخصیت‌هایی چون آیت‌ا... هاشمی، رئیس‌جمهور و آقای ظریف انجام می‌دهد؛ به نظر شما تریبون‌داران با چه هدفی به هجمه می‌پردازند و چگونه باید مدیریت شوند؟
 
هرگونه تخریب و توهین به هر انسانی مخصوصا به انسان‌های بزرگوار و شخصیت‌های خدمتگزار کشور ذاتا و فی نفسه کار بسیار زشت، ناپسند و ضد اخلاقی است. اگر کسی با هریک از مسئولان اختلاف نظر دارد می‌تواند نظر خود را اعلام کرده، پیشنهاد دهد یا انتقاد کند. هیچ ضرورتی ندارد که انتقاد همراه با تخریب، تضعیف و توهین باشد. اگر انتقاد‌ها سازنده، صحیح و اخلاقی باشد می‌تواند موثر واقع شده و تکمیل کننده کار مسئولان باشد. پس ذاتا هرگونه تخریب از هر کسی نسبت یه هر کس دیگر عمل ناپسند و زشتی است. از طرف دیگر زمانی که از انقلاب اسلامی صحبت می‌کنیم از نظامی مرکب از دولت، قوه قضائیه، قوه مقننه و نهادهای انقلابی سخن می‌گوییم که مجموعه نظام را تشکیل می‌دهند. وقتی ما به ارکان نظام حمله کنیم و آنها را تخریب می‌کنیم تخریب دولت یا مجلس نیست بلکه تخریب کلیت نظام و انقلاب است. من تعجبم از افرادی که خود را انقلابی و طرفدارل نظام و انقلاب می‌دانند، اما هر روز با هرکس مخالف شدند بدترین حرف‌ها و تخریب‌ها را در سخنرانی‌ها رسانه‌های رسمی و مجازی خود صورت می‌دهند و هرگونه سنگ اندازی، تخریب و توهینی را مجاز می‌دانند. کجای این برخورد به معنای طرفداری از نظام وانقلاب است. بنابر این اگر کسی نسبت به دولت و هر کدام از ارکان نظام انتقاد و مخالفتی دارد باید کار، تلاش و برنامه‌ریزی کند که در آینده رئیس‌جمهور یا مجلسی از طیف آنها روی کار بیاید، اما تخریب نهادهای انقلابی تخریب نظام و انقلاب است و در نتیجه به نفع دشمنان نظام و انقلابی است که می‌خواهند به دست نخودمان به نظام ضربه وارد شود. لذا به جای آنکه آنها به تخریب بپردازند از طریق رسانه‌های داخلی تخریب صورت می‌گیرد. همه اینها یک نقطه و نتیجه دارد. آمریکا و رژیم صهیونیستی از یکسو و تریبون‌داران داخلی اعم از نماز جمعه، مجلس رسانه مکتوب و یا مجازی هر دو یک تخریب انجام می‌دهند و یک نتیجه می‌دهند. لذا چه رژیم صهیونیستی تخریب کند یا برخی تریبون‌های داخلی نتیجه یکسانی دارد. ما نباید کاری انجام دهیم که به نفع دشمن باشد، در میدان آنها بازی کنیم و آنها صحنه گردان باشند. بنابر این علاوه بر اینکه نفس تخریب و توهین ناپسند و نامشروع است هیچ عقل سلیمی نمی‌پسندد که نسبت به هر کسی تخریب و توهین انجام شود. تخریب و توهین نسبت به مسئولان هیچ جای توجیهی ندارد، به‌خصوص شخصیت‌هایی مثل مرحوم آیت‌ا... هاشمی که در این حد از اثر گذاری بوده و شناسنامه انقلاب است. امام و بزرگان درباره ایشان صحبت‌های مهمی انجام دادند و ایشان نیز یک عمر در خدمت نظام وانقلاب بوده و بخشی زیادی از پیشرفت‌ها، ثبات استقرار نظام مرهون شخصیت آقای هاشمی رفسنجانی است. از سوی دیگر امروز رئیس‌جمهور سکاندار قوه مجریه است که اگر تخریب شود روحیه کاری نخواهد داشت و نخواهد توانست مشکلات را حل کند. از طرفی می‌گویند چرا دولت مسائل اقتصادی را حل نمی‌کند و به مردم خدمت نمی‌کند و از طرف دیگر دولتمردان را آماج حملات بی‌رحمانه قرار می‌دهند که این تناقض است. لذا اگر ذره‌ای اخلاص و صداقت در مخالفان باشد باید صادقانه و خالصانه انتقاد سازنده کنند. با اینکه می‌توانیم حرف‌های خود را در چارچوب اخلاقی مطرح کنیم؛ چرا انتقاد را با تخریب اشتباه می‌گیریم، چرا رقابت سیاسی را با عناد و دشمنی اشتباه می‌گیریم؟ چرا وقتی می‌خواهیم به کسی انتقاد کنیم حتما باید به او فحش بدهیم و توهین کنیم. این کارها معقول و منطقی نیست و با روح انقلاب و نظام کاملا مغایر است. مردم نمی‌پسندند شخصی که مدعی انقلابی‌گری و طرفداری از نظام، امام و رهبری است دهانش به توهین و تخریب شخصیت‌ها و مسئولان باز شود.
 
چندی است که برخی از افراد از تریبون‌های مختلف بحثی تحت عنوان فتنه 98 را مطرح کرده‌اند و درصددند اینگونه القا کنند که سال آینده در کشور اتفاقاتی خواهد افتاد تا شاید بتوانند بر انتخابات سال آینده تاثیر بگذارند، از دیدگاه شما این مساله از چه رو و با چه اهدافی بیان می‌شود؟
 
من معتقدم اینکه بیاییم و از هم اکنون برای سال آینده پیشگویی کنیم و بگوییم در سال 98فتنه بزرگتری قرار است اتفاق بیفتد گوینده این سخنان عالم به غیب و مطلع از ماوراء طبیعت است که پیشگویی می‌کند که من بعید می‌دانم کسی از این آقایان با عالم غیب یا ماورائی ارتباط داشته باشند که بگویند فتنه‌ای در راه است. وجه دیگر این است که برخی از افراد خدای ناخواسته خودشان در تدارک بحرانی جدید هستند و نکند آنهایی که این شعار را مطرح می‌کنند خودشان در فکر و برنامه‌ریزی هستند که در انتخابات آینده مجلس برنامه دیگری را ترتیب دهند و بلوا و بحرانی به‌وجود آورند. به‌نظر می‌رسد که اینجا وجه دوم بیشتر مدنظر باشد و الا علم غیب ندارند. این افراد که می‌گویند فتنه 98 بالاتر از 88 است از کجا می‌گویند؟ آیا جبرئیل بر آنها نازل شده، اجنه و فرشته‌ها به آنها گفتند یا خودشان در تدارک فتنه هستند. خدا نکند که این افراد برای سال 98 یا 1400 برنامه‌ریزی کنند که باز یک بحران شکننده‌ای برای کشور به‌وجود بیاورندکه سال‌ها بخواهیم تاوان آن را بپردازیم. مسائلی که در سال 88 رخ داد کافی است که ده‌ها سال خسارات و تاوان‌های آن پرداخت شود. گرچه برخی از آن نان می‌خورند و 88 را به عنوان دکانی قرار داده‌اند، اما ملت ما از این بحران‌ها آسیب دیده است. من خواهش می‌کنم که این آقایان دست خود را رو نکنند و اصلا دنبال این نباشند که بر‌ای مردم فاجعه و بحران ایجاد کنند. من تصور می‌کنم که این افراد دنبال حرکت‌هایی هستند که امیدوارم صورت نگیرد و توطئه‌هایی که برخی پشت صحنه چیده‌اند به ثمر ننشیند و بحرانی جدید برای کشور به‌بار نیاورد. واقعا کدام وجدان، انصاف و عقل سلیم می‌پذیرد که وقتی ملت با مشکلات اقتصادی دست به گریبان است و دشمنان ما در حال تحمیل تحریم‌ها بر کشورمان هستند و فشار می‌آورند، ما به برنامه‌ریزی و توطئه کردن بپردازیم. من فکر می‌کنم که اگر این چهره‌ها دست برندارند و باز هم بخواهند چنین مسائلی مطرح کنند مردم باید آنها را بشناسند و بدانند که اینها خود برنامه‌ریزی می‌کنند. حال فرقی نمی‌کند که کسی مسئولیت داشته باشد یا صاحب قلم، بیان و تریبون باشد. همین که از یک سال قبل بحث فتنه 98 را مطرح می‌کنند دنبال توطئه هستند. خدا کند که این افراد هدایت شوند و دست از این کارهای ضد مردمی و ضد اخلاقی بردارند.
 
با وجود اینکه اصلاح‌طلبان همه جا اظهار کرده‌اند که تا 1400 از دولت حمایت می‌کنیم، اما رئیس دفتر رئیس‌جمهور به دفعات مختلف اظهار داشته که دولت با کسی ائتلاف نداشته و تمام رأی آقای روحانی به‌خاطر خودش بوده نه حمایت اصلاح‌طلبان. به نظر شما چرا آقای واعظی درصدد بهم زدن رابطه اصلاح‌طلبان با روحانی است؟
 
در اینکه حرف‌های آقای واعظی صددرصد خلاف واقع، غیر اخلاقی و غیر منطقی بوده تردیدی نیست. من در گفت‌وگوی دیگری نیز گفتم که حداقل دوسوم آرای آقای روحانی مرهون انسجام و حمایت اصلاح‌طلبان بوده است. از مردم کوچه و بازار هم که بپرسید خواهند گفت که چون رئیس دولت اصلاحات، آقای هاشمی و اصلاح‌طلبان گفتند ما حمایت کردیم. بنده 40 سال است که آقای روحانی را می‌شناسم و به او ارادت دارم، اما چند درصد از مردم آقای روحانی را می‌شناختند؟ شخص آقای روحانی که فرد شریف، بزرگوار و سابقه داری است. حزب اعتدال و توسعه حزبی بسیار کوچک و محدود بوده که فعالیت چندانی نداشته و نباید این مسائل اینگونه مطرح شود. از این رو این مساله نیازی به استدلال ندارد. حال بحث اینجا است که چرا در میان دوستان حزب اعتدال و توسعه آقای واعظی چندین بار تاکنون این مساله را تکرار کرده است. آقای واعظی در جلسه ایجاد هماهنگی و ائتلاف در انتخابات مجلس سال 94 این بحث را مطرح کرده که موجب کدورت خاطر و دلخوری همه ما شد. در آستانه انتخابات سال 96 باز هم آقای واعظی این سخنان را بیان کرده که باز هم دوستان عصبانی شده بودند و به تلخی کشید. اکنون بار دیگر آقای واعظی این اظهارات خود را رسانه‌ای کرده است. درباره اظهارات وی چند دیدگاه وجود دارد، برخی گفتند که او از جایی ماموریت دارد که اختلاف ایجاد کند، اما من گفتم اینطور قضاوت نکید چرا که آقای واعظی شخص متدین و موجهی است و نباید چنین نسبتی به وی داده شود. دیدگاه دیگر این است که تحلیل شخصی آقای واعظی غلط است. گویا وی به ریاضیات و به فن انتخابات آشنایی ندارد و تصور می‌کند چون دوستان اعتدال و توسعه دور یکدیگر جمع هستند همه مردم در آنها خلاصه می‌شوند که تحلیل غلط و غیرمنطقی است. البته دیدگاه سومی نیز وجود دارد که من احتمال آن را بیشتر می‌دهم و آن تعصب گروهی و حزبی ایشان است. آقای واعظی تصور می‌کند در سایه ریاست جمهوری آقای روحانی حزب اعتدال و توسعه را به اوج می‌رساند. همانطور که برخی از افراد نیز تحت عنوان معاون رئیس‌جمهور به استان‌ها رفته و جلسات حزبی می‌گذاشتند که کار غیراخلاقی بود و ناموفق ماندند. لذا آقای واعظی تصور می‌کند با اتکا به دولت آقای روحانی می‌تواند این حزب بسیار کوچک و محدود را گسترش دهد و تمام احزاب را نیز تحت الشعاع خود قرار دهد. به این اظهارات نیز متوسل شده که زودتر از موعد به مقصود خود برسد در حالیکه دولت آقای روحانی هنوز قریب به دوسال دیگر روی کار است، اما آقای واعظی پیشقدم شده که بگوید اصلاح‌طلبی در کار نبوده و همه چیز با خودمان و حزب اعتدال و توسعه بوده و از حالا برای بعد از دوره ریاست جمهوری آقای روحانی نیز برنامه‌ریزی می‌کند. البته این فکر غلطی است. فکر می‌کنم اگر آقای واعظی این تحلیل را داشته باشد آدم سیاسی نیست و تحلیل خیلی بچه‌گانه‌ای داشته که انسان اینگونه برخورد کند. لذا از رئیس دفتر رئیس‌جمهور خواهش می‌کنم این مساله را تکرار نکند و از آقای روحانی و اعضای دیگر اعتدال و توسعه تقاضا دارم که ایشان را نصیحت کنند و سخنانی نگویند که موجب تکدر خاطر و اختلاف افکنی باشد. شکی نیست که آقای روحانی منتخب اصلاح‌طلبان بوده همانطور که منتخب جمعی از اصولگرایان معتدل بوده و آرای خاکستری نیز به همین دلیل پشت سر وی قرار گرفته است. تردیدی نیست که آقای روحانی تا آخر دوره برای موفقیت نیاز به حمایت اصلاح‌طلبان دارد. امروز اصلاح‌طلب، اصولگرا و سایرین نیاز به وحدت و انسجام داریم. دامن زدن به این مسائل هیچ نتیجه‌ای در برنخواهد داشت.
 
بسیاری از اصلاح‌طلبان مطرح می‌کنند که برای انتخابات 98 و 1400 باید برنامه‌ریزی مدونی صورت گیرد تا گام چهارم و پنجم نیز با موفقیت برداشته شود؛ باتوجه به شرایط فعلی کشور و مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم، راهکار اصلاح‌طلبان برای مشارکت سرمایه اجتماعی خود در انتخابات آینده چیست؟
 
راه حل مشکلات موجود این نیست که اصلاح‌طلبان خود را کنار بکشند و از خود سلب مسئولیت کنند یا برای انتقادات تند به دولت با دلواپسان مسابقه بگذارند. بحث ما فقط دولت نیست چراکه موفقیت دولت موفقیت نظام و انقلاب است و خدای نا خواسته شکست دولت نیز شکست نظام است. ما علاوه بر اینکه برای 98 و 1400 باید فکر کنیم باید برای نجات کشور هم فکر کنیم. نجات کشور در گرو وحدت و انسجام است. اگر توانستیم از این پیچ خطرناک و بحران اقتصادی عبور کنیم مردم به دولت و نظام امیدوار می‌شوند و اصلاح‌طلبان نیز در این صحنه روسفید‌تر و سر افراز‌تر شده و می‌توانند در 98 و 1400 نیز حضور داشته باشند که قطعا مردم به آنها پاسخ مثبت می‌دهند. اگر خدای ناخواسته نتوانیم مشکلات را حل کنیم علاوه بر اینکه نظام ضربه می‌خورد و مردم مأیوس می‌شوند اصلاح‌طلبان نیز نمی‌توانند در انتخابات آتی حرفی برای گفتن داشته باشند. لذا قبل از اصلاح‌طلبی باید به فکر انقلاب و نظام و مصلحت مردم باشیم. در نهایت نیز جریان شفاف و نورانی اصلاحات تقویت و سالم بماند و حالت مردمی و حمایت مردمش نیز همچنان حفظ شود.


ارمان
نظر شما
نظراتی كه حاوی توهین و مغایر قوانین کشور باشد منتشر نمی شود
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید
نام:
ایمیل:
* نظر:
عکس روز
خبر های روز