مرتضی مبلغ
هدف از تشکیل مجلس سنا چیست؟
بحث‌ها همچنان درباره نظارت مجمع تشخیص مصلحت نظام بر مصوبات مجلس ادامه داد. کارشناسان سیاسی و اکثریت نمایندگان مجلس این نوع نظارت مجمع را یک نوع بدعت‌گذاری در قانون اساسی می‌دانند و مطرح کرده‌اند که این موضوع، نوعی دورزدن قانون است. در این میان برخی هم صحبت از تشکیل مجلس دیگری (مجلس سنا) در کنار مجلس شورای اسلامی کرده‌اند که کارشناسان سیاسی هم در این زمینه گفته‌اند اگر بنا به تشکیل مجلس سنا باشد باید قانون اساسی تغییر کند. در همین راستا « گفت‌وگویی با مرتضی مبلغ، معاون سیاسی وزارت کشور در دولت اصلاحات انجام داده که در ادامه می‌خوانید.
هدف از تشکیل مجلس سنا چیست؟
بحث‌ها همچنان درباره نظارت مجمع تشخیص مصلحت نظام بر مصوبات مجلس ادامه داد. کارشناسان سیاسی و اکثریت نمایندگان مجلس این نوع نظارت مجمع را یک نوع بدعت‌گذاری در قانون اساسی می‌دانند و مطرح کرده‌اند که این موضوع، نوعی دورزدن قانون است. در این میان برخی هم صحبت از تشکیل مجلس دیگری (مجلس سنا) در کنار مجلس شورای اسلامی کرده‌اند که کارشناسان سیاسی هم در این زمینه گفته‌اند اگر بنا به تشکیل مجلس سنا باشد باید قانون اساسی تغییر کند. در همین راستا « گفت‌وگویی با مرتضی مبلغ، معاون سیاسی وزارت کشور در دولت اصلاحات انجام داده که در ادامه می‌خوانید.
اخیرا بحث‌ها بر سر تشکیل مجلس دوم(مجلس سنا) در کنار مجلس شوراست. تشکیل این مجلس تا چه اندازه می‌تواند کمکی برای مجلس شورای اسلامی باشد؟
به گزارش روز نو :افرادی که چنین پیشنهادی را مطرح کردند هیچ زمانی مشخص نکردند که منظورشان چیست و به‌دنبال چه هدفی هستند. اگر منظورشان این است که مجلس سنا، مجلس نخبگان است و می‌تواند نقاط ضعف مجلس شورای اسلامی یا مجلس عمومی را پوشش دهد، باید به آنها گفت این موضوع یک نوع آدرس غلط‌دادن است به این جهت که مشکلات مجلس بیش از هر چیزی به فرایند انتخاباتی بازمی‌گردد. فرایند انتخابات با خلأها و نقاط ضعف مواجه است که نظارت را کمی دچار مشکل می‌کند.
چه مشکلاتی در فرایند انتخابات مجلس وجود دارد؟
اصلی‌ترین مشکل در انتخابات مجلس را می‌توان نحوه نظارت و بررسی صلاحیت‌ها دانست. این نظارت به‌گونه‌ای است که انتخابات را به دو مرحله تبدیل کرده است، به این معنا که در مرحله اول گروه اندکی از نامزدها و کاندیداها انتخاب شده و سپس مردم از میان آن منتخبان اندک، باید دست به انتخاب بزنند. بنابراین می‌توان گفت که انتخاب، یک انتخاب مستقیم و واقعی نیست. دلیل اصلی‌اش هم آن است که برخوردها مربوط به یک گروه اندک است. بسیاری از افراد صاحب صلاحیت از فرایند انتخابات حذف می‌شوند و به همین جهت قدرت انتخاب مردم هم فوق‌العاده محدود می‌شود. حال اگر فرض بر فعالیت مجلسی در کنار مجلس شورای اسلامی باشد، اگر با چنین فرایند انتخاباتی آغاز به فعالیت کند، آن مجلس هم مشکلی را حل نخواهد کرد. بلکه وضعیت را از آنچه هست بدتر و مشکلات را بیشتر خواهد کرد. مشکل دیگر آن است که در فرایند انتخاب کاندیداهای مجلس نسبت ارگانیکی با احزاب ندارد. اصولا فلسفه وجودی احزاب برای کارآمدی در مدیریت سیاسی کشور است، چرا که احزاب شفاف و پاسخگو و به‌دنبال جذب نیروهای مناسب در تمام زمینه‌ها بوده و هستند تا به این افراد آموزش داده و برنامه‌ریزی در کارها داشته باشند. طبیعی است احزاب بتوانند از افراد موثر و نخبه استفاده کنند و در نتیجه سطح مجلس هم بالا می‌رود. اما در حال حاضر فاقد چنین نسبتی هستیم و شاید تنها در کشور ماست که متاسفانه با چنین وضعیتی مواجه هستیم. به همین جهت است که نام بسیاری از نمایندگانی که مطرح می‌شود بدون در نظر گرفتن پیشینه سیاسی و تشکیلاتی آنهاست و به همین نسبت هم از کیفیت مجلس کاسته می‌شود.
با توجه به توضیحات شما، برخی معتقدند فرایند انتخابات هم نیاز به تجدیدنظر دارد.
بله، منظور آن است که در عرصه‌های سیاسی و تبلیغاتی یک جناح سیاسی کشور از انواع و اقسام امکانات و مواهب تبلیغاتی سیاسی برخوردار است و جناح دیگر کشور هم به‌شدت با موانع و تنگنا مواجه است. تا زمانی که چنین موضوعاتی در انتخاب وجود دارد طبیعی است که مشکلات هم هست.
اخیرا انتقاداتی به ورود مجمع تشخیص مصلحت نظام به مصوبات مجلس مشاهده می‌شود که آقای مطهری عنوان کردند این ورود کاملا غیرقانونی است.
مجمع تشخیص مصلحت نظام باید هنگامی که میان شورای نگهبان و مجلس شورای اسلامی اختلافی به وجود می‌آید و مجلس بر نظر خود اصرار دارد به میان آمده و نظر شورای نگهبان یا مجلس را تایید کند و برای ورود به هیچ امر دیگری فعالیت نکند، چرا که براساس قانون اساسی نباید کار دیگری انجام دهد. افرادی که قصد دارند به هر دلیلی شأن دیگری به مجمع تشخیص بدهند باید گفت این موضوع یک بدعت است که مشخصا جزو بدعت‌هایی است که قصد دورزدن قانون اساسی را دارد. افرادی در این میان مدعی هستند که مجمع تشخیص مصلحت نظام به جهت نقاط ضعف مجلس به میدان آمده، باید گفت که خیر، عکس این مساله وجود دارد و این حرکات بدعت‌آمیز اخیری که رخ داده به جهت نقاط قوت مجلس است، چرا که افرادی قصد دارند تا رأی خود را به هر قیمتی مطرح کرده و به کرسی بنشانند تا در مقابل رأی اکثریت جامعه و مجلس قرار گرفته و با سازوکارهای بدعت‌آمیز حرکت کنند. به معنای دیگر می‌توان گفت این افراد قصد دارند تا همین مقدار نقاط قوت مجلس شورای اسلامی را هم تحت‌الشعاع قرار دهند و مجلس را به یک نهاد بی‌خاصیت تبدیل کنند نه آنکه بخواهند نقاط ضعف را جبران کنند.
مجلس در نهایت در مقابل اینگونه رفتارها باید چه اقدامی انجام دهد؟
بحث‌ها همچنان درباره نظارت مجمع تشخیص مصلحت نظام بر مصوبات مجلس ادامه داد. کارشناسان سیاسی و اکثریت نمایندگان مجلس این نوع نظارت مجمع را یک نوع بدعت‌گذاری در قانون اساسی می‌دانند و مطرح کرده‌اند که این موضوع، نوعی دورزدن قانون است. در این میان برخی هم صحبت از تشکیل مجلس دیگری (مجلس سنا) در کنار مجلس شورای اسلامی کرده‌اند که کارشناسان سیاسی هم در این زمینه گفته‌اند اگر بنا به تشکیل مجلس سنا باشد باید قانون اساسی تغییر کند. در همین راستا « گفت‌وگویی با مرتضی مبلغ، معاون سیاسی وزارت کشور در دولت اصلاحات انجام داده که در ادامه می‌خوانید.
اخیرا بحث‌ها بر سر تشکیل مجلس دوم(مجلس سنا) در کنار مجلس شوراست. تشکیل این مجلس تا چه اندازه می‌تواند کمکی برای مجلس شورای اسلامی باشد؟
به گزارش روز نو :افرادی که چنین پیشنهادی را مطرح کردند هیچ زمانی مشخص نکردند که منظورشان چیست و به‌دنبال چه هدفی هستند. اگر منظورشان این است که مجلس سنا، مجلس نخبگان است و می‌تواند نقاط ضعف مجلس شورای اسلامی یا مجلس عمومی را پوشش دهد، باید به آنها گفت این موضوع یک نوع آدرس غلط‌دادن است به این جهت که مشکلات مجلس بیش از هر چیزی به فرایند انتخاباتی بازمی‌گردد. فرایند انتخابات با خلأها و نقاط ضعف مواجه است که نظارت را کمی دچار مشکل می‌کند.
چه مشکلاتی در فرایند انتخابات مجلس وجود دارد؟
اصلی‌ترین مشکل در انتخابات مجلس را می‌توان نحوه نظارت و بررسی صلاحیت‌ها دانست. این نظارت به‌گونه‌ای است که انتخابات را به دو مرحله تبدیل کرده است، به این معنا که در مرحله اول گروه اندکی از نامزدها و کاندیداها انتخاب شده و سپس مردم از میان آن منتخبان اندک، باید دست به انتخاب بزنند. بنابراین می‌توان گفت که انتخاب، یک انتخاب مستقیم و واقعی نیست. دلیل اصلی‌اش هم آن است که برخوردها مربوط به یک گروه اندک است. بسیاری از افراد صاحب صلاحیت از فرایند انتخابات حذف می‌شوند و به همین جهت قدرت انتخاب مردم هم فوق‌العاده محدود می‌شود. حال اگر فرض بر فعالیت مجلسی در کنار مجلس شورای اسلامی باشد، اگر با چنین فرایند انتخاباتی آغاز به فعالیت کند، آن مجلس هم مشکلی را حل نخواهد کرد. بلکه وضعیت را از آنچه هست بدتر و مشکلات را بیشتر خواهد کرد. مشکل دیگر آن است که در فرایند انتخاب کاندیداهای مجلس نسبت ارگانیکی با احزاب ندارد. اصولا فلسفه وجودی احزاب برای کارآمدی در مدیریت سیاسی کشور است، چرا که احزاب شفاف و پاسخگو و به‌دنبال جذب نیروهای مناسب در تمام زمینه‌ها بوده و هستند تا به این افراد آموزش داده و برنامه‌ریزی در کارها داشته باشند. طبیعی است احزاب بتوانند از افراد موثر و نخبه استفاده کنند و در نتیجه سطح مجلس هم بالا می‌رود. اما در حال حاضر فاقد چنین نسبتی هستیم و شاید تنها در کشور ماست که متاسفانه با چنین وضعیتی مواجه هستیم. به همین جهت است که نام بسیاری از نمایندگانی که مطرح می‌شود بدون در نظر گرفتن پیشینه سیاسی و تشکیلاتی آنهاست و به همین نسبت هم از کیفیت مجلس کاسته می‌شود.
با توجه به توضیحات شما، برخی معتقدند فرایند انتخابات هم نیاز به تجدیدنظر دارد.
بله، منظور آن است که در عرصه‌های سیاسی و تبلیغاتی یک جناح سیاسی کشور از انواع و اقسام امکانات و مواهب تبلیغاتی سیاسی برخوردار است و جناح دیگر کشور هم به‌شدت با موانع و تنگنا مواجه است. تا زمانی که چنین موضوعاتی در انتخاب وجود دارد طبیعی است که مشکلات هم هست.
اخیرا انتقاداتی به ورود مجمع تشخیص مصلحت نظام به مصوبات مجلس مشاهده می‌شود که آقای مطهری عنوان کردند این ورود کاملا غیرقانونی است.
مجمع تشخیص مصلحت نظام باید هنگامی که میان شورای نگهبان و مجلس شورای اسلامی اختلافی به وجود می‌آید و مجلس بر نظر خود اصرار دارد به میان آمده و نظر شورای نگهبان یا مجلس را تایید کند و برای ورود به هیچ امر دیگری فعالیت نکند، چرا که براساس قانون اساسی نباید کار دیگری انجام دهد. افرادی که قصد دارند به هر دلیلی شأن دیگری به مجمع تشخیص بدهند باید گفت این موضوع یک بدعت است که مشخصا جزو بدعت‌هایی است که قصد دورزدن قانون اساسی را دارد. افرادی در این میان مدعی هستند که مجمع تشخیص مصلحت نظام به جهت نقاط ضعف مجلس به میدان آمده، باید گفت که خیر، عکس این مساله وجود دارد و این حرکات بدعت‌آمیز اخیری که رخ داده به جهت نقاط قوت مجلس است، چرا که افرادی قصد دارند تا رأی خود را به هر قیمتی مطرح کرده و به کرسی بنشانند تا در مقابل رأی اکثریت جامعه و مجلس قرار گرفته و با سازوکارهای بدعت‌آمیز حرکت کنند. به معنای دیگر می‌توان گفت این افراد قصد دارند تا همین مقدار نقاط قوت مجلس شورای اسلامی را هم تحت‌الشعاع قرار دهند و مجلس را به یک نهاد بی‌خاصیت تبدیل کنند نه آنکه بخواهند نقاط ضعف را جبران کنند.
مجلس در نهایت در مقابل اینگونه رفتارها باید چه اقدامی انجام دهد؟
مجلس باید از حقوق خود دفاع کند و هرگاه روندی با قانون اساسی منافات دارد، شجاعانه تذکر دهد. بنابراین نباید از پیگیری‌ها کوتاه بیاید چرا که مردم برای رسیدن به قانون اساسی و این نظام هزینه‌های بسیار زیادی پرداخته‌اند. این جانفشانی‌ها بوده تا به ارزش‌ها و آرمان‌هایی که در قانون اساسی متمرکز شده رسیده‌ایم. اگر نهادی بخواهد چنین موضوعاتی را تحت‌الشعاع قرار دهد نه‌تنها مجلس بلکه هر فردی که دلسوز کشور است به چنین بدعت‌هایی انتقاد می‌کند تا خدای‌ناکرده اینگونه موضوعات افزایش نیافته و تبدیل به یک رویه نشود.
آرمان
نظراتی كه حاوی توهین و مغایر قوانین کشور باشد منتشر نمی شود
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید
