دولت در استفاده از اصلاحطلبان، اهمال کرده است
نگرشی مانع اصلاحطلبان در عرصه مدیریتی است
جو ناامیدی و بیاعتمادی در بخشهایی از کشور حاکم است و کتمان و بزرگنمایی آن هردو کاری اشتباه است. مردم دولت، مجلس، قوه قضائیه و یا هر ارگان و نهاد دیگری را فارغ از اصلاحطلب یا اصوالگرا بودن، به یک چشم نگاه میکنند و مشکلات کنونی کشور را بر گردن همه مسئولان میاندازند. بحث دیگری هم که این روزها مطرح است و افکار عمومی جامعه بدان حساس است، نحوه پاسخگویی و شفافسازی یا بهتر است بگوییم عدم پاسخگویی دولت در برخی امور از جمله بحث استعفای وزیر بهداشت است. با این همه باید جمله کلیشهای «همه ما در یک کشتی نشستهایم» را تکرار کرد و امیدوار بود تا در آینده، امید و اعتماد با تدبیر مسئولان به جامعه بازگردد. در رابطه با موضوعات ذکر شده و رابطه دولت با جریان اصلاحات و همچنین ریشه عدم استفاده از نیروهای کارآمد جریان اصلاحات در دولت، با علی باقری رئیس دفتر سیاسی حزب توسعه ملی به گفتوگو پرداخت که در ادامه میخوانید.
به گزارش روز نو :روز گذشته آقای جهانگیری معاون اول رئیسجمهوری از «خالی کردن دل مردم و یکسره آیه یأس خواندن» در جامعه، انتقاد کردند. این ناامیدی «یأس خوانی» از رفتار و عملکردهای دولت و سایر مسئولان به جامعه ساطع میشود و یا واقعا جامعه و مردم از برخی مسائل به طور کل ناامید شدهاند؟
تصور میکنم نمایش مشکلات امروز کشور را باید به چند بخش تقسیم کرد. مشکلاتی وجود دارند که جامعه با آن درگیر است که اصلا تبلیغات و حرف نیست؛ مشکل است. وضعیت معیشتی جدیدی که امسال برای مردم به وجود آمد، واقعی است. کسی نمیتواند منکر این مشکلات شود و یا نفی کند. ازقضا بسیاری از این موارد از اختیار دولت خارج بوده و دولت نقش چندانی در پدید آمدن این مشکلات معیشتی نداشته است. باید به این نکته توجه داشت که بسیاری از مشکلات کنونی، از این جنس است. مشکلاتی است که ناشی از اتخاذ سیاستهایی در کشور بوده و یا اتخاذ سیاستهای بینالمللی علیه جمهوری اسلامی ایران که تبعات آن امروز دامنگیر جامعه ماست. در این باره بحث سیاهنمایی مطرح نیست بلکه امری کاملا واقعی و ملموس است. بخشی از سخنان آقای جهانگیری صحیح است. آدرس مقصر نشاندادن برای مشکلات کنونی و هم در زمینه درشتنمایی این مشکلات، بله درست است؛ جریاناتی به شکل هماهنگ و سازماندهی شده، علیه دولت و اقدامات آن، خلاف واقع میگویند؛ هم به عنوان مقصر این وضعیت و هم در ابعاد و گسترده مشکلات، زیاده روی میکنند. این گروهها تلاش میکنند مشکلات را صرفا به گردن دولت بیندازند. بخشی از مشکلات هم انتظاراتی بود که از مجموعه دولت میرفت تا با توجه به شرایط کشور، تدابیر مناسبی بیندیشد. در این زمینه دولت میتواند و میتوانست سازماندهی شدهتر عمل کند و مشکلات را به حداقل برساند. بنابراین اگر بخواهیم منصفانه به شرایط کشور نگاه کنیم، در 3 زمینه ذکر شده میتوان دلایل بروز مشکلات و احساس یأس را مشاهده کرد.
آقای جهانگیری از «عدم دروغگویی» به مردم و در میان گذاشتن شرایط سخت و دشوار با جامعه سخن گفتند. اساسا دروغگویی دولت را میتوان نفی کرد. اما بر عدم شفافیت و پاسخگویی به موقع و مناسب در مسائل دستگاه اجرایی کشور، شبهات و اشکالات زیادی وارد است. نمونه اخیر آن بحث استعفا یا عدم استعفای وزیر بهداشت و مخفی بودن واقعیت این ماجرا از افکار عمومی است. این امر را از چه زاویهای میتوان ارزیابی کرد؟
در این رابطه دولت باید چه میکرد؟ یک وزیری استعفا داده و یا تمایل به جدایی از دولت دارد. اینکه بیایم این مساله را فریاد بزنیم، چه مشکلی و چه دردی از جامعه دوا میشود؟ طبیعی است که دولت باید پیش از رسانهای شدن چنین مسائلی، با گفتوگو و تشریک مساعی، ماجرا را حل کند. اکنون مشخص شده که موضوع بر سر اختلاف دو بخش دولت است که منجر به استعفای آقای قاضیزاده هاشمی شده است. این اشکالی ندارد که دولت درصدد رفع این ناهماهنگیها باشد. دولت در این باره به افکارعمومی دروغ نگفته است. از سویی جراید و صداوسیما هم به موضوع پرداختهاند و مردم هم آگاهی یافتهاند و ابهامی وجود ندارد.
اینکه نزدیک به 2 هفته یا 10روز چنین موضوع مهمی به لحاظ حساسیت و اهمیت بسیار زیاد وزارت بهداشت، استعفا یا به نوعی قهر قاضیزاده مخفی مانده باشد، ناشی از چیست؟
دو هفته نبود و هفته گذشته این مساله روی داده است. اساسا چه چیزی باید شفافسازی میشد؟ دولت باید جار میزد که یکی از وزرا در جلسات هیأت دولت شرکت نمیکند؟ عرض کردم باید تلاش بر این بود تا قبل از رسانهای شدن استعفا، موضوع حل شود.
مشکل این است که نه تنها حل نشد بلکه با تکذیب و گاه کتمان کردن اصل قضیه و عدم پاسخگویی دولت، مدام شاهد گمانهزنیهای مختلف هستیم.
اجازه بفرمایید! در مقطعی یک مشکلی حل نمیشود و رایزنیها جواب نمیدهد، طبیعی است که خبر درز پیدا میکند. اکنون دیگر خبر غیررسمی نیست. روز گذشته قائم مقام وزیر بهداشت در تلویزیون درباره استعفا سخن گفت و از سوی دیگر سازمان برنامه و بودجه دلایل خود را عنوان کرد. بنابراین موضوع علنی شده و امر پنهانی وجود ندارد.
میفرمایید دولت در بحث شفاف سازی امور، دچار اهمال و کمکاری نشده است؟
در این مورد خاصی که شما اشاره کردید، بنده عرض کردم. در مورد استعفای وزیر بهداشت، در زمینه اطلاعرسانی به مردم تخطی صورت نگرفته است. لزومی ندارد که یک نیروی اجرایی قبل از اینکه درباره حضور یا عدم حضورش در دولت، رایزنی و گفتوگو انجام پذیرد، به جامعه منتقل شود، این کار حسنی ندارد جز ایجاد ناامنی روانی در جامعه.
برخی از فعالان سیاسی اصلاحطلب و اهالی رسانه و فعالان فضای مجازی جریان اصلاحات، مدعی هستند که حلقه مشاوران و نزدیکان آقای روحانی، وزرا یا مدیران دولتی که کارآمدتر و موفقتر هستند و یا به شکلی منتسب به اصلاحطلبان هستند را تحت فشار میگذارند تا مجبور به ترک دولت شوند. شما چنین استنباطی دارید؟
اگر بخواهیم منصفانه پاسخ دهیم باید به شکل دیگری به این مطلب توجه کرد. ضمن اینکه بنده اصل صحبت شما را قبول دارم که بخشی از مشکلات کشور در عدم استفاده از تمام نیروهای کارآمد است. دولت هم از ظرفیتهای مدیریتی کشور، به طور کامل بهره نبرده است؛ این موضوع یک واقعیت است. البته دلایل مختلفی دارد و در شکلگیری موضوع عوامل متعددی دخیل است. اینکه امکان استفاده از خیل مدیران شایسته و باتجربه را به صرف داشتن یک گرایش سیاسی خاص و بر همین مبنا وارد آوردن اتهامات متعدد به صرف اصلاحطلب بودن، با فیلترهای مختلف نظارتی، از نشستن بر کرسیهای مهم مدیریتی کشور محروم شوند، بحث جدی و مهمی است. اینکه فقط بخواهیم حلقه چند نفره اطراف آقای رئیسجمهوری را، دخیل در حذف نیروهای اصلاحطلب در عرصه مدیریتی بدانیم، تمام ماجرا نیست. تصور میکنم نقش آن فیلترهای نظارتی، به مراتب بیشتر از نقش دولت در این باره است.
چندی پیش آقای واعظی به عنوان مهره تاثیرگذار و مهم دولت، عنوان داشته بودند که مجموعه دفتر رئیسجمهوری و آقای روحانی با اصلاحطلبان رابطه خوبی دارد مگر آن دسته از اصلاحطلبانی که اظهارات و مواضع تندی علیه دولت مطرح میکنند! آیا اصلاحطلبان نسبت به عملکرد دولت، مواضع تندی دارند؟
این کلیگویی و تشویش اذهان بدون ذکر مصادیق و نمونههای تندروی و بیان این سخنان از سوی یک مقام ارشد دولتی که رئیس دفتر آقای روحانی هم هستند، غیرقابل قبول است و انتظار نبود که ایشان اینگونه سخن بگویند. فکر میکنم که آقای واعظی به جای دادن آدرسهای مبهم و کلی، اگر مصداقی برای تندروی اصلاحطلبان علیه دولت دارند، به طور دقیق بیان کنند تا افکارعمومی بتواند قضاوت درستی در این باره داشته باشند.
آرمان