رئیس اسبق فدراسیون فوتبال که به دعوت علی ضیا به «فرمول یک» آمده بود، تند و صریح درباره مسائل گوناگون از زمان ریاست خود در فدراسیون فوتبال و ماجرای استعفایش گرفته تا پیشنهاد وزارت ورزش به او، وضعیت فعلی مملکت، دانشگاه آزاد و اصولگرا و اصلاحطلب بودنش سخن گفت. محمد دادکان در ابتدا با بیان اینکه تیم ملی این ظرفیت را دارد که جزو سه چهار تیم اول جام ملتها باشد، درباره برخی فشارهایی که همیشه روی این تیم بوده اظهار کرد: کسانی که اصلا توپ را تشخیص نمیدادند به عنوان مسئول ورزش کشور انتخاب شدند و شرایط را طوری پیش بردند که انگار تیم ملی حتما باید در جام جهانی صعود کند. وی افزود: اکنون هم با کیروش همین کار را میکنند و میگویند اگر صعود نکند او را نمیخواهیم. استقلال یک فدراسیون خیلی مهم است. من 40 سال است معلمم و بر این اعتقادم. وقتی استقلال نداشته باشیم و تصمیمات جای دیگری گرفته شود میبینیم با سرمربی تیم ملی که نماد کشور است چه برخوردهایی میشود. این مدیر باسابقه تاکید کرد: چه کسی گفته است ما باید صعود کنیم؟ ایتالیا 10 موقعیت گل را از دست داد اما کره شمالی یک موقعیت داشت و از آن استفاده کرد، در فوتبال نمیشود چیزی را پیشبینی کرد. حرف درباره تیم ملی یک کار تخصصی است و کسانی باید صحبت کنند که تخصص آن را دارند. در زمان من هم هجمه و فشار علیه تیم ملی بود اما من سعی کردم آنها را نادیده بگیرم. دادکان در پاسخ به ضیا درباره ماجرای استعفایش از فدراسیون فوتبال توضیح داد: در یک برنامه به من گفتند شما از فدراسیون رفتی؟ گفتم نه بهتر است بگوییم برکنار شدم. به من گفتند اگر سهراب بختیاریزاده، یحیی گلمحمدی و علی دایی در تیم ملی نباشند بهتر است من گفتم نباید افراد غیرتخصصی نظر بدهند. هر سه این افراد موفق بودند. وی دراین باره که چرا باعث 18 ماه تعلیق فوتبال شده است، تصریح کرد: من فوتبال را تعلیق نکردم. من استعفایم را دادم و رفتم. رئیس وقت وزارت ورزش میخواست رئیس فدراسیون هم شود، فیفا به همین خاطر تعلیق گذاشت. من استعفا دادم و در دفترم این را رسانهای کردم. آن موقع فیفا قدم گذاشت تا بر انتخابات بعدی نظارت کنند اما آن آدم (علیآبادی) کنار نمیرفت و میگفت من باید باشم. میخواستند این موضوعات را به من بچسبانند اما گفتم به خاطر وطنم استعفا میدهم. آن زمان من عضو فیفا و دو کمیته در آسیا بودم اما به راحتی نامه نوشتند و گفتند دادکان رفته و کرسیهای من را گرفتند. اخیرا آقای تاج مرا معرفی کردند و من میروم و میآیم. کمیته اجرایی آسیا هم در اختیار ایران بود که آن را هم از ما گرفتند.
اجنبیها نمیگذارند کار کنیم؟
دادکان درباره صراحت لهجهاش گفت: حرفهای من نه علیه دینم است نه نظام و با سر بالا با شهامت حرف میزنم. شما میگردید و ضعیفترین آدم را سر کار میگذارید. یاد گرفتهایم بگوییم اجنبیها و خارجیها و اسراییل و آمریکا و انگلیس نمیگذاشتند. شما و برنامهتان جوانید. این را بدانید که دو چیز قوام هر کشور، حکومت و قومی است؛ عدالت و آزادی. دو چیز هم هر قومی را زمین میزند؛ دروغ و افراد نالایق.
افراد نالایق و دروغگو
وی تاکید کرد: ما کشورمان را دست افراد نالایق و دروغگو گذاشتهایم که کشور بزرگ و با عظمت ما را بچرخانند. چه کسی گفته باید 8 سال باشید؟ کشوری که نفت و گاز دارد و سالی 100 میلیارد دلار درآمد دارد اما در مقابل کشوری که فقط چاقو و ساعت دارد چه دارد؟ سوئیس فقط مدیر تولید کرده است. وقتی نمیتوانی برو. چرا مملکت مستاصل بماند؟ همهاش میگویند ما دشمن داریم! بابا دشمن همین جاست. شما فرصت را از جوانها گرفتهاید. من 50 ساله بودم مرا کنار گذاشته اید حالا 63 ساله شدهام برای من زشت نیست برگردم؟ رئیس اسبق فدراسیون فوتبال در پاسخ به سوال ضیا مبنی بر اینکه آیا شما پیشنهاد وزارت ورزش در دولت اول روحانی را رد کردید، گفت: نه من این کار را نکردم. مرا مثل بقیه صدا کردند و از من برنامه و اسامی که میخواهند با من کار کنند گرفتند و گفتند برای وزارت ورزش شانس داری. چهار شرط هم گذاشتند و آقای رئیسجمهور گفتند برای هر وزیری شروط تخصص، خوشنامی، مبارزه با فساد موجود و خصوصیسازی را در نظر دارم. من گفتم سه و چهار را دارم. خصوصیسازی کردهام و با فساد هم مبارزه کردم. وی ادام داد: در آن جلسه آقای ربیعی بود و میتواند بگوید من کجا را خلاف گفتم. آقای کلانتری هم آمد. گفتم یک و دو را از مردم بپرسید. آقای ربیعی دفتری را باز کرد و گفت ما عضو کمیتهای هستیم که باید وزیر را انتخاب کنیم و شما یک و دو را هم دارید. من بیرون آمدم و بعدها فهمیدم این خصوصیات در آقای سلطانیفر و صالحیامیری بوده است! عیبی ندارد مدیر بشوید. اما شما روی کفایت انتخاب شدهاید؟ وا... نه. روی روابط انتخاب شدید. از من هم خواستند با اینها کار کنم گفتم اصلا.
سیدجلال حسینی بزرگترین غایب
دادکان در پاسخ به سوال برنامه مبنی بر اینکه بزرگترین غایب تیم ملی کیست، گفت: سیدجلال حسینی، رضا قوچاننژاد، سعید عزتالهی هر سه غایبند. قوچاننژاد سالیان سال توپ زده، عزتالهی هم جوانی است که باید به او احترام گذاشت، سیدجلال هم زمان خود من کاپیتان تیم ملی در عربستان بود و در فوتبال سن و سال مطرح نیست و توانایی مهم است. من سیدجلال را انتخاب میکنم.
اصولگرا و اصلاحطلب دنبال قدرتند
وی در این باره که شما اصلاح طلبید یا اصولگرا، یادآور شد: اصولگرا و اصلاح طلب دنبال منابع قدرت، شهرت و ثروت هستند. جان امام حسین مردم کشورم گول هیچ کدامشان را نخورید. یکیشان بیاید جلوی من بگوید ما نبردیم و نخوردیم و نه شهرتطلب بودیم نه قدرتطلب، تا من خلافش را ثابت کنم. باید از هر کدام آنها سه سوال پرسید؟ بچههایت کجا هستند؟ اکثرا انگلیس، آمریکا، کانادا و فرانسه! دومین سوال که کدام بچهات مثل شهید حججی شدند یا در خانوادهتان چه کسی شهید و جانباز شده؟ به مولا علی هیچ کدام! همچنین بپرسید خانهات کجا بوده؛ الان کجایی؟ دادکان پاسخ این سوالات را اینگونه داد: من دو دختر دارم، پسر ندارم. هر دو فوق لیسانس دارند، روانشناسی بالینی و میکروبیولوژی هستند. هر دو خانهاند و من رانتی ندارم. بچه پاچنار هستم و خانه پدریام 1400، 1500 متر بود. اکنون در میرداماد در یک آپارتمان 170 متری مینشینم. آن زمان هم پاچنار وسط شهر بود نه پایین شهر.
بچههایتان کجا هستند؟
رئیس اسبق فدراسیون فوتبال اظهار کرد: دیروز جانباز 75 درصد به من پیام داد و گفت یادت افتادم که 32 سال پیش شما فقط در فدراسیون کشتی از من دفاع کردی، از تو ممنونم. ما در کشورمان فقط به یک قشر بدهکاریم و وامدار یک قشر هستیم، هرجا سخنرانی کردم گفتم ما به یک قشر بدهکار و وامدار هستیم آن هم خانواده شهدا و جانبازان. شما وقتی در دولت هستی مدافعان حرم تشویق میشوند. خب؛ بچههای خودتان را هم بفرستید آن وقت انقلاب سرشار میشود. روح امثال شهید حججی و همت هم شاد باشد.
احمدینژاد هم مرا میخواست
وی در پاسخ به این سوال ضیا مبنی بر اینکه شما در دولت اصلاحطلب سرکار آمدید، در دولت اصولگرا برکنار شدید و در دولت روحانی دعوت به کار شدید، اینها یعنی شما اصلاحطلبید، گفت: آقای دکتر احمدینژاد در دو برنامه تلویزیونی از من به نیکی یاد کرد و گفت هیچوقت نمیخواستم دادکان برود، پس او هم که اصولگرا بود مرا میخواست. زمان هاشمی هم روحش شاد در وزارت علوم مسئول انجمن ورزشی بودم و اعزام دانشجویان فوتبال و فوتسال با من بود. دادکان ادامه داد: دانشگاه آزاد 30 سال اداره کل بود دکتر میرزاده به عنوان رئیس دانشگاه وقتی مسئولیت گرفت گفت آقای هاشمی میخواهد این جا را معاونت کند، شما هستید؟ من هم رفتم و چهار سال معاونت ورزشی دانشگاه آزاد شدم. بعد که کنار رفتم، اداره کل شد. بعضی وقتها شما رئیس یک مجموعه هستی و موفق نیستی، مثلا رئیس دانشگاه شهید بهشتی که 15 هزار نفر دانشجو دارد و نمیتوانی آنجا را بچرخانی اما شما را به دانشگاهی میبرند که یک میلیون و 500 هزار نفر آدم دارد! به منشی آن رئیس زنگ زدم گفتم این کار بزرگی است، از پسش برمیآیی؟