اتهام به آيت‌ا...هاشمي متوقف نمي‌شود! | روزنو

Roozno | پایگاه خبری تحلیلی روزنو

به روز شده در: ۰۶ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۱۷:۳۳
کد خبر: ۳۵۱۸۹۲
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۰۹:۱۷ - ۱۰ دی ۱۳۹۷
اخیرا کشور با اتفاقات بسیار همراه بوده است. در گوشه و کنار این جامعه دانشگاه‌آزاد هم به دور از اتفاقات نبوده است. پس از بلاتکلیف بودن وضعیت ثبت‌نام دانشجوهای پزشکی دانشگاه آزاد، اخیرا شاهد حادثه ناگوار دیگری بودیم که یک اتوبوس در مسیر دانشگاه علوم و تحقیقات به دره‌ای سقوط کرده و موجب فوت ۱۰ نفر شد. بسیاری معتقدند که اگر این اتفاق در زمان ریاست آیت‌ا... هاشمی‌رفسنجانی می‌افتاد تمام رسانه‌های اصولگرا از جمله صداوسیما این موضوع را در بوق و کرنا کرده و از آيت‌ا... پاسخ می‌خواستند اما اکنون که در ریاست آقای ولایتی این اتفاق افتاده است دائما این موضوع را لاپوشانی می‌کنند. یک استاد دانشگاه می‌گوید: «۳۰ سال از آغاز فعالیت دانشگاه آزاد می‌گذرد اما تا ۲ سال گذشته شاهد رخ دادن چنین اتفاقاتی در دانشگاه آزاد نبودیم. پس از آنکه آیت‌ا... هاشمی‌رفسنجانی رحلت کردند و آقای ولایتی برمسند امور آمدند شاهد این اتفاقات بودیم. نمی‌دانم آقای ولایتی به عنوان پزشک متخصص کودکان باید دارای چند مسئولیت باشد؟ او باید دارای چه جایگاه‌هایی باشد؟ واقعا نمی‌دانم! نهایتا مسائلی را که در دانشگاه اتفاق افتاده است، چه کسی باید پاسخگو باشد؟ چرا آقای ولایتی سکوت کردند؟ آقای ولایتی تا چند روز گذشته اظهار نظرهای بسیار زیادی نسبت به دانشگاه آزاد و مسائلش داشت! چرا روح آیت‌ا... هاشمی را متهم می‌کنند؟ این موضوع نهایت بی‌اخلاقی است. اخلاق بزرگترین آسیب را در جامعه ما دیده است اصلا با آسیب‌های اقتصادی قابل مقایسه نیست. همین موضوع هم در رفتار عمومی مردم تاثیر داشته است.» در همین راستا گفت‌وگویی با دکتر محمد زاهدی‌اصل استاد دانشگاه داشته که در ادامه می‌خوانید.
اخیرا کشور با اتفاقات بسیار همراه بوده است. در گوشه و کنار این جامعه دانشگاه‌آزاد هم به دور از اتفاقات نبوده است. پس از بلاتکلیف بودن وضعیت ثبت‌نام دانشجوهای پزشکی دانشگاه آزاد، اخیرا شاهد حادثه ناگوار دیگری بودیم که یک اتوبوس در مسیر دانشگاه علوم و تحقیقات به دره‌ای سقوط کرده و موجب فوت ۱۰ نفر شد. بسیاری معتقدند که اگر این اتفاق در زمان ریاست آیت‌ا... هاشمی‌رفسنجانی می‌افتاد تمام رسانه‌های اصولگرا از جمله صداوسیما این موضوع را در بوق و کرنا کرده و از آيت‌ا... پاسخ می‌خواستند اما اکنون که در ریاست آقای ولایتی این اتفاق افتاده است دائما این موضوع را لاپوشانی می‌کنند. یک استاد دانشگاه می‌گوید: «۳۰ سال از آغاز فعالیت دانشگاه آزاد می‌گذرد اما تا ۲ سال گذشته شاهد رخ دادن چنین اتفاقاتی در دانشگاه آزاد نبودیم. پس از آنکه آیت‌ا... هاشمی‌رفسنجانی رحلت کردند و آقای ولایتی برمسند امور آمدند شاهد این اتفاقات بودیم. نمی‌دانم آقای ولایتی به عنوان پزشک متخصص کودکان باید دارای چند مسئولیت باشد؟ او باید دارای چه جایگاه‌هایی باشد؟ واقعا نمی‌دانم! نهایتا مسائلی را که در دانشگاه اتفاق افتاده است، چه کسی باید پاسخگو باشد؟ چرا آقای ولایتی سکوت کردند؟ آقای ولایتی تا چند روز گذشته اظهار نظرهای بسیار زیادی نسبت به دانشگاه آزاد و مسائلش داشت! چرا روح آیت‌ا... هاشمی را متهم می‌کنند؟ این موضوع نهایت بی‌اخلاقی است. اخلاق بزرگترین آسیب را در جامعه ما دیده است اصلا با آسیب‌های اقتصادی قابل مقایسه نیست. همین موضوع هم در رفتار عمومی مردم تاثیر داشته است.» در همین راستا  گفت‌وگویی با دکتر محمد زاهدی‌اصل استاد دانشگاه داشته که در ادامه می‌خوانید.
 
اخیرا برخی مدعی شدند که اصلاح‌طلبان هیچ تاثیری در پیروزی آقای روحانی در انتخابات ریاست جمهوری نداشتند.
 
به گزارش روز نو :اینکه اصلاح‌طلبان باعث انتخاب آقای روحانی در دور اول و دوم انتخابات ریاست جمهوری بودند برهیچ شخصی پوشیده نیست. هر شخص منصفی صرف نظر از جناح و نگاه سیاسی می‌تواند این حقیقت را بپذیرد که اگر حمایت و پشتیبانی اصلاح‌طلبان نبود قطعا آقای روحانی در دور اول هم پیروز انتخابات نمی‌شد چه برسد به دور دوم! این موضوع نهایت بی‌انصافی است که برخی از اطرافیان آقای روحانی به بیان برخی از مطالبی می‌پردازند که هیچ صحتی ندارند. واقعا مشخص نیست که آقای واعظی برچه اساس و مبنایی چنین موضعی را پیش گرفته و دل همه را به درد آورده است. من از این اظهارنظرهای نسنجیده در تعجب و حیرت هستم. در جامعه ما اخلاق با مشکل جدی رو‌به‌رو شده و به آن نسبت به گذشته کمتر توجه می‌شود. اقتصاد در کشور تخریب شده و مفاسد اقتصادی یکی پس از دیگری به وجود می‌آید. مواضع اخیر آقای واعظی نسبت به اصلاح‌طلبان به تنهایی نشانه بداخلاقی است. فردی آن هم در سطح آقای واعظی آمده و اینگونه مواضع خود را بیان کرده که در واقع با اخلاق سیاسی قابل پذیریش نیست. من خیلی ادعای اصلاح‌طلبی ندارم اما با تمام وجود می‌گویم در زمان انتخابات ریاست جمهوری هر چه در توان داشتیم صرف تبلیغ به نفع آقای روحانی کردم. در دانشگاه با استدلال و توضیح دست به تبلیغ زدیم و رضایت مردم را جلب کردیم تا آنجا که حتی افرادی که در انتخابات شرکت نمی‌کردند آمده و در صحنه شرکت و رأی دادند. در نتیجه آقای روحانی با تمام تخریب‌های دولت‌های نهم و دهم در دور اول پیروز شد. این تبلیغات برای آقای روحانی بستر و زمینه را برای موفقیت فراهم کرد تا بتوانند در مقابل رقبایی که داشتند به نوعی کسب رأی کنند. اصلاح‌طلبان در دور دوم چنین همتی را به کار گرفته‌اند و به‌رغم تمام فشارها ایشان پیروز میدان شد.
 
با توجه به عملکرد دولت آقای روحانی در دو سال گذشته، برخی معتقدند که ایشان به جهت اینکه به رأی مردم نیازی ندارد دیگر تلاشی در جهت برآورده شدن خواسته‌های مردم نمی‌کند.
 
در دور دوم ریاست جمهوری، به یکباره عملکرد آقای روحانی با دور اول بسیار متفاوت شد، گویی همین موضوعی که آقای روحانی به رأی مردم احتیاج ندارد رسیدیم. ما در گذشته به دولت‌های قبل می‌گفتیم که چون احتیاجی به رأی مردم ندارند تغییر موضع می‌دهند اما شاهد همین موضوع در دور دوم ریاست جمهوری آقای روحانی هم هستیم. تصورات بر آن بود که آقای روحانی به وعده‌های خود جامه عمل بپوشاند و به صورت وفادارانه به آنها عمل کند. در دور اول ریاست جمهوری آقای روحانی درست است محدودیت‌هایی وجود داشت و بخش قابل توجهی از وعده‌های او عملیاتی نشد، در دور دوم هم انتظار بود که او با انسجام، دقت و تلاش بیشتری به این وعده‌ها عمل کند اما متاسفانه دور دوم هم مطلوب‌تر از دور اول نبود تا‌ آنجا که وضعیت بدتر شد. اصلاح‌طلبان از آقای روحانی صداقت می‌خواستند و طبیعتا این انتظار را نه تنها آنها حتی افرادی که نگاه جناحی هم نداشتند از او درخواست می‌کردند تا با صداقت به طرح مشکلات بپردازد. آقای روحانی به جای آنکه با مردم صادق باشد آمد و وعده‌های بیشتری به مردم داد، در مقابل وعده هم طبیعتا انتظار به وجود می‌آید و انتظارات جامعه از او هم افزایش می‌یابد. اتفاقات ماه‌های اخیر و وضعیت اقتصادی کشور هم اوضاع را بیش از پیش به هم ریخت، تا آنجا که وضعیت اقتصادی به چنین وضعیت اسفناکی رسید و ارزش پول ملی تا این اندازه پایین آمده و تمام این اتفاقات افتاد و به نوعی اصلاح‌طلبان متهم شدند به این موضوع که شما از روحانی حمایت کردید.
 
برخی معتقدند که اگر رقیب روحانی در انتخاب پیروز می‌شد وضعیت اقتصادی کشور بهتر بود.
 
تصور کنیم که روحانی رئیس‌جمهور نمی‌شد. در آن زمان چه کسی بر مسند ریاست جمهوری می‌نشست؟ اگر رقیب روحانی به ریاست جمهوری می‌رسید چه وضعیتی پیش می‌آمد؟ البته درست است و باید این موضوع را در نظر گرفت که در صورت پیروزی رقیب آقای روحانی در انتخابات به جهت آنکه با نهادهای موثر در ارتباط و منتخب آنها بود، شاید نهادها به ویژه نهادهای اقتصادی به صحنه آمده و زندگی مردم را از نظر اقتصادی و معیشتی رو به بهبود می‌رفت و اتفاقات خوبی رخ می‌داد اما مردم تنها معیشت نمی‌خواستند، مردم شرایط بهتر برای زندگی را هم می‌خواستند، مردم توجه می‌خواستند، مردم انتظاراتی در بُعد اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی از دولت دارند اما دولت به این انتظارات نتوانست پاسخ دهد در نتیجه اصلاح‌طلبان هم از خودشان و حمایتشان ناراضی شدند.
 
در این وضعیت اصلاح‌طلبان باید چه اقدامی انجام دهند؟
 
واقعا نمی‌توان گفت که اصلاح‌طلبان چه اقدامی می‌توانند انجام دهند تا فضای آرامی برای مردم فراهم شود تا این فضا برای دور بعدی انتخابات در سال 1400 به نفع آنها پیش رود چرا که مشخص نیست چه اتفاقی می‌افتد. شاید قضاوت من مقداری عجولانه باشد و اصلاح‌طلبان باید از بخش قابل توجهی نسبت به اقدامات آقای روحانی تبری جویند و بگویند آقای روحانی چرا شما توجهی به اصلاح‌طلبان ندارید؟ تلاش و کوشش آنان در پیروزی شما قابل اغماض و انکار نیست. بنابراین چرا شما به وعده‌های خود عمل نمی‌کنید و افرادی را از طیف مقابل اصلاح‌طلبان به عنوان همکار در دولت جای دادید؟ شما قصد داشتید فراجناحی عمل کنید؟ این فراجناحی عمل کردن شما نتیجه و خروجی‌اش چیست؟ آقای روحانی مشاهده کرده‌اید که وضعیت اقتصادی، اجتماعی و اجتماعی جامعه به چه روزی رسیده است؟ بخش بسیار زیادی از این مشکلات از عملکرد دولت حاصل شده است. با توجه به این عملکرد اصلاح‌طلبان نمی‌توانند به صورت تمام‌قد از روحانی، دولت و انتصاب‌ها و انتخاب‌هایش دفاع کند. با توجه به عملکرد ضعیفی که وزرای این دولت داشته است اصلاح‌طلبان نمی‌توانند از آنها حمایت کنند. در حال حاضر اتفاقاتی افتاده و مردم از ایشان انتظار دارند. به طور مثال حادثه آتش‌سوزی در مدرسه رخ داد و آقای وزیر آموزش و پرورش به جای آنکه حرف و حدیث‌های عجیبی را مطرح کند، باید از مردم عذرخواهی می‌کرد که چنین اتفاقی در مدرسه رخ داده است، چرا که این باعث سوختن کودکان در مدرسه شده است. اخلاق جایگاهی در عملکرد برخی وزرای دولت ندارد. دولت برای مردم الگوست، هنگامی که مسئولان به اخلاق توجه نداشته باشند این وضعیت به تمام جامعه تسری پیدا می‌کند.
 
آقای روحانی در آخرین نشستی که با چهره‌های اصلاح‌طلب داشتند مطرح کردند که این جریان سیاسی یار همیشگی دولت یازدهم و دوازدهم بوده است، اما در مقابل آقای واعظی موضع دیگری نسبت به اصلاح‌طلبان دارند. در این میان تناقضی در سخنان آقای روحانی و رئیس دفترش مشاهده می‌شود. این تناقض را نشأت گرفته از چه موضوعی می‌دانید؟
 
مشخص نیست آقای روحانی چه ملاحظاتی را در نظر دارد و یا چه فشاری بر او وجود دارد که افرادی مانند آقای واعظی که مخالف ایشان نظر دارند و حرف می‌زنند و حتی به نوعی به اصلاح‌طلبان هجمه می‌کنند را به عنوان مسئول دفتر ریاست جمهوری نگه می‌دارد. نمی‌دانم آقای واعظی چه پشتیبانی دارد. آقای روحانی باید توجه کند که اینگونه رفتارها مردم را مایوس می‌کند و مأیوس شدن مردم هم ضرر برای کشور است. حالا فرد اصلاح‌طلبان باشد یا اصولگرا، تمام این موضوعات باعث یأس و ناامیدی می‌شود و نشاط را از مردم می‌گیرد. دولت با شعار امید آمده و مردم را با عملکرد و مواضعش ناامید می‌کند. نمی‌دانم آقای روحانی چه نوع مماشاتی با آقای واعظی دارد که اینگونه صحبت می‌کند و بعد از آن آقای روحانی موضع نمی‌گیرد. آقای روحانی نشست‌هایی با اصحاب علوم اجتماعی و اقتصاددان‌ها داشتند اما هیچ خروجی قابل توجهی این نشست‌ها نداشت. آقای روحانی بگویید این نشست‌ها چه خروجی داشت؟ کارشناسان و اساتید رفتند آنجا سخنانشان را گفتند و بعد هم همه آنها را به نوعی کیش و مات کرده و از مجموعه اساتید هم طلبکار شده‌اند. حالا چه در حوزه اقتصاد و چه در حوزه اشتغال و بعد هم به نوعی ختم جلسه بوده است. نتیجه چیست؟ در این میان یک دوگانگی مشاهد می‌شود، چرا دولت نمی‌تواند بر بازار کنترل داشته باشد؟ چرا نمی‌توانند بر تورم، کنترل داشته باشند؟ چرا نمی‌توانند بر افزایش قیمت‌ها کنترل داشته باشند؟ در طول 40 سال پس از انقلاب، کشور همیشه تابع دلار آمریکا بود، اکنون چه اتفاقی رخ داده است که با توجه به کاهش دلار آمریکا اما همچنان قیمت‌ها در ایران بالاست؟ این موضوع نشان می‌دهد که اراده‌ای جدی برای حل مشکلات مردم وجود ندارد و دلیلش هم مشخص نیست. در حیرتم آقای روحانی چرا با اطرافیان خود مماشات و مدارا دارد؟ آقای روحانی تا چه اندازه به مردم لبخند تحویل می‌دهید؟ این لبخندها دیگر کارآیی‌اش را از دست داده است. مردم صداقت، صمیمیت و صراحت می‌خواهد. درست است که دولت در فشار قرار دارد و کیسه‌اش خالی است، اما دولت بگوید که آیا صداقت هم کیسه می‌خواهد. صداقت به مردم امید می‌دهد و مردم را به نوعی متوجه مسائل و محدودیت‌ها می‌کند و انتظارات را کاهش می‌دهد. چگونه می‌توانیم به دولتی‌ها بگوییم که باید با مردم روراست بود و مردم باید در صحنه حضور داشته باشند. چرا که نظام به پشتیبانی مردم نیاز دارد. ائمه اطهار همیشه تاکید داشتند که باید مردم را حفظ کرد. امیرالمومنین(ع) همین موضوع را به کارگزاران خود تاکید می‌کرده است. اصلاح‌طلبان هم بخشی از مردم هستند و اصلاح‌طلبی یک روش از باورهای دینی و دموکراسی است. اصلاح‌طلب به دنبال اصلاح وضعیت کنونی هستند و با این تعبیر تمام اصولگرایان هم به نوعی اصلاح‌طلب هستند، چرا که به دنبال اصلاح وضعیت در کشور هستند، بنابراین می‌توان با اینگونه دیدگاه‌ها در دل مردم امید را زنده کرد تا وضعیت بهتر شود.
 
شما می‌گویید که آقای روحانی باید با مردم صادق باشد و مشکلات را مطرح کنند. اما برخی می‌گویند که اگر آقای روحانی از پشت پرده‌ها سخن بگوید در کشور با اعتراضات مردمی بسیاری رو‌به‌رو شویم. به همین جهت آقای روحانی لب به سخن نمی‌گشاید.
 
افرادی که صراحت و صداقت به نفعشان نیست این موضوعات را بزرگ مي‌کنند. همین‌هایی که می‌گویند فتنه‌ای به‌وجود می‌آید، نمی‌دانم اینگونه مباحث چگونه از تریبون‌ها مطرح می‌شود، آن هم از جایگاه‌های مهم. در برخی از اوقات با باورهای مردم هم برخورد ناصوابی می‌شود. این حرف و حدیث‌ها چیست؟ طبیعتا انتظار معقول آن است که آقای دکتر روحانی هم به خط قرمزها توجه کند، آقای روحانی سال‌ها دبیر شورای امنیت ملی کشور بودند و تمام خط قرمزها را می‌داند اما ملاحظه‌کاری در اینجا جایگاهی ندارد. چرا که مشکلات و محدودیت‌هایی وجود دارد و تا جایی که امکانپذیر است مردم انتظار صمیمیت و صداقت دارند. چه کسی می‌گوید که در کشور اعتراض به وجود می‌آید و بهم می‌ریزد؟ مردم کشور واقعا نجیب هستند بخدا اگر این فشار در هر کشوری بود آشوبی به‌پا می‌شد. فرانسه را مشاهده کردید که با یک تغییر جزئی با چه اتفاقاتی رو‌به‌رو شد؟ مردم ایران مردم بی‌نظیری هستند کشور ایران هم کشور بی‌نظیری است. باید انصاف داشت، کدام فرد باوجدانی این موضوع می‌پذیرد کشوری که به‌رغم آنکه یک درصد جمعیت دنیا را را دارد با 11 اقلیم همراه باشد. از هر نظری به کشور نگاه می‌کنیم چیزی از آن کم نیست، چرا نباید از این امکانات به درستی استفاده شود؟ بنابراین صداقت، صراحت و صمیمیت با مردم امید و نشاط ایجاد می‌کند و مردم را به آینده نظام امیدوار می‌کند، مردم را در صحنه نگاه می‌دارد اما هرگونه توجیه غیرمنطقی هرگونه بی‌تفاوتی خوب نیست. هر کشوری بیاید و به مردم بگوید که به جهت کوتاهی خود و عوامل اجرایی‌اش عذر می‌خواهد چه ایرادی دارد؟ در نهایت باید آن دولت استعفا می‌داد اما انگار نه انگار، نه وزیر آموزش و پرورش توجه می‌کند و نه وزرای دیگر و می‌گویند فلان اتفاق رخ داد؛ این جمله یعنی چه؟ بالاخره وزیر علوم نسبت به دانشگاه آزاد مسئولیت ندارد؟ دانشگاه آزاد تافته جدا بافته است؟ مسئولان بیایند پاسخ دهند. چطور تا دیروز مسئولان این دانشگاه مدعی بودند؟ چطور یک اتوبوس در داخل دانشگاه چنین فاجعه‌ای را به وجود بیاورد و خانواده‌ها را عزادار کند و سپس هیچ کسی پاسخگو نباشد؟ اینها به معنای چه چیزی است؟ خروجی این موضوعات به نظام آسیب وارد می‌کند. اینهاست که به اعتماد مردم آسیب می‌زند. اینهاست که برای مملکت مشکل ایجاد می‌کند نه آنکه بیاییم هر شخصی که با ما همزبان و همراه نیست و جایش را به شخص دیگری دهد. در سفره مردم دیگر چیزی باقی نمانده است. این موضوع واقعا توهین به مردم است که خودمان اعلام کنیم سه میلیون تومان هزینه زندگی خانوار چهار نفره است و سپس بگوییم بسته حمایتی می‌دهیم. مگر این بسته چه مقدار است؟ 100 هزار تومان؟ این مبلغ در سفره مردم تا چه اندازه تاثیر دارد؟ این موضوع بی‌حرمتی نیست؟ بعد هم بیاییم بگوییم آنهایی که نیاز به این بسته دارند به کمیته امداد و سازمان بهزیستی رفته و ثبت نام کنند. در حالی که اگر واقعا مقابله جدی با گرانی وجود داشته باشد حتی 10 درصد هم جلوی گرانی را گرفته شود به مراتب بیشتر از آن بسته حمایتی است. چرا به این موضوعات توجه نمی‌کنید؟ چرا به دلسوختگانی که تنها چیزی که برای آنها مهم است، مصلحت و حفظ تمامیت کشور است توجه نمي‌کنید؟ چقدر باید فریاد زد؟ چقدر باید نقد کرد؟ چقدر باید اعتراض کرد؟
 
اخیرا شاهد اتفاقات بسیار زیادی در دانشگاه آزاد هستیم. تا پیش از ریاست آقای ولایتی بر دانشگاه آزاد بخشی از یک جریان سیاسی خاص اتفاقات را پررنگ می‌کردند، اما اکنون با ریاست آقای ولایتی شاهد چنین موضوعی نیستیم.
 
30 سال از آغاز فعالیت دانشگاه آزاد می‌گذرد اما تا 2 سال گذشته شاهد رخ دادن چنین اتفاقاتی در دانشگاه آزاد نبودیم. پس از آنکه آیت‌ا... هاشمی‌رفسنجانی رحلت کردند و آقای ولایتی برمسند امور آمدند شاهد این اتفاقات بودیم. نمی‌دانم آقای ولایتی به عنوان پزشک متخصص کودکان باید دارای چند مسئولیت باشد؟ واقعا نمی‌دانم! نهایتا مسائلی را که در دانشگاه اتفاق افتاده، چه کسی باید پاسخگو باشد؟ چرا آقای ولایتی سکوت کرد‌ه‌اند؟ آقای ولایتی تا چند روز گذشته اظهار نظرهای بسیار زیادی نسبت به دانشگاه آزاد و مسائلش داشت! چرا روح آیت‌ا... هاشمی را متهم می‌کنند؟ این موضوع نهایت بی‌اخلاقی است. اخلاق بزرگترین آسیب را در جامعه ما دیده است، اصلا با آسیب‌های اقتصادی قابل مقایسه نیست. همین موضوع هم در رفتار عمومی مردم تاثیر داشته است.
 
تخریب‌ آیت‌ا... هاشمی‌رفسنجانی تمامی ندارد، از جمله ساخت مستندی با نام «هاشمی زنده است». چرا همچنان پس از گذشت دو سال از رحلت آیت‌ا... هاشمی، برخی به دنبال تخریب او و ایده‌هایش هستند؟
 
صداوسیما غیر از مستندسازی‌های غیر معتبر و غیر مستند واقعا چه کاری کرده است. فرزندان ایشان به نوعی دارای صداقت و صراحت بیان هستند، و در برخی از مواقع اظهار نظر می‌کنند. آیت‌ا... هاشمی پیروان و مریدانی داشته و دارد، به همین جهت راهش ادامه خواهد داشت. هراس این افراد گویی از روح آیت‌ا... هاشمی است! و این موضوعات نهایت بی‌انصافی و بی‌اخلاقی است، چرا که آيت‌ا... دستش از این دنیا کوتاه است. اینکه بیایند پشت یک فردی که رحلت کرده سخنان ناروایی بگویید، نهایت بی‌اخلاقی و ترس از ادامه تفکر اوست. از گذشته هم اجداد و پدران ما می‌گفتند که دیگر هر فردی در هر موقعیت و جایگاهی بوده و فوت شده تنها بگویید که خدارحمتش کند اما برخی از فرد فوت ‌شده هم نمی‌گذرند.



آرمان
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱
غیر قابل انتشار: ۰
کامی
Italy
۱۴:۲۸ - ۱۳۹۷/۱۰/۱۰
0
0
بابا بیخیال،یعنی شما قبول ندارید که هاشمی رفسنجانی وخونوادش منشأ انحراف و اختلاس و اشرافیگری وانواع دیاثت های اقتصادی وسیاسی بودن؟
نظر شما
نظراتی كه حاوی توهین و مغایر قوانین کشور باشد منتشر نمی شود
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید
نام:
ایمیل:
* نظر:
عکس روز
خبر های روز