نایب رئیس مجلس در دوره ششم از دستگیری و مرگ زهرا کاظمی و عملکرد سعید مرتضوی در آن زمان پرداخته است که بخشهایی از آن را در ادامه میخوانید.
محسن آرمین درباره نطقش علیه قاضی سعید مرتضوی دادستان وقت تهران در مجلس که در راستای ماجرای مرگ زهرا کاظمی بود، گفت: آقای مرتضوی در پرونده زهرا کاظمی هزینه بسیار سنگینی را به کشور تحمیل کرد که نظام هنوز درگیر آن است. او درگفتوگو با ایرنا درباره ابهامات مربوط به مرگ زهرا کاظمی اظهار کرد: میگویند بعد از دستگیری بلافاصله ضربه مغزی شده است که نمیتواند این طور باشد. چون فاصله بین دستگیری تا مرگ مغزی او زیاد بوده است. البته ظاهرا هنگام دستگیری وقتی به محوطه زندان اوین منتقل میشود، همچنان اعتراض میکرده و میگویند در همین درگیری زمین میخورد. آرمین با بیان اینکه این ضربه احتمالا مربوط به دقایق اول دستگیری نیست، تصریح کرد: تا آن جا که من میدانم هیچ تحقیقی هم در مورد این ادعا صورت نگرفت. آرمین با بیان اینکه این داستان پشت پرده ناگفتهای هم دارد، افزود: در اولین بازجوییها مشخص میشود که زهرا کاظمی در تهران با کسی دوست است که همسرش نسبت دوری با آقای بهزاد نبوی دارد. ما از ذهن آقای مرتضوی خبر نداریم، اما احتمالا ایشان که خیلی به اصلاحطلبان لطف داشتند با اطلاع از این مطلب احساس میکرده یک سوژه مناسبی علیه اصلاحطلبان به دست آمده است. ایشان شب دستگیری 4ساعت پشت درهای بسته مورد بازجویی قرار میگیرد. آقای مرتضوی هم در این بازجویی حضور داشته است. هیچکس از محتوا و اتفاقات آن شب و اینکه در آن جلسه چه گذشته است خبری ندارد. منتهی براساس گزارشهایی که در همان زمان دریافت کردم بعد از بازجویی خانم کاظمی وقتی به نیروی انتظامی تحویل داده میشود هم بینیاش ضربه خورده و هم انگشتانش. آرمین در ادامه گفت: پس از آنکه وزارت اطلاعات اعلام میکند که او را جاسوس نمیداند، مرتضوی به وزارت اطلاعات دستور میدهد شما باید خانم کاظمی را تحویل بگیرید، اما وزارت اطلاعات قبول نمیکند. مرتضوی تهدید میکند و وزارت اطلاعات هم بالاجبار زهرا کاظمی را تحویل میگیرد. او در سلول وزارت اظهار سردرد و تهوع میکند. او را به بهداری میبرند نمیتوانند بفهمند مشکل چیست؛ فکر میکنند مشکل معده دارد. چون بهداری زندان امکانات زیادی ندارد. بعد حال خانم کاظمی وخیم میشود. وقتی او را به بیمارستان خاتمالانبیا میبرند دیگر به کما میرود. چند روز بعد مرتضوی به خانوادهاش میگوید ما کاری به دخترتان نداریم بیایید او را ببرید. خانوادهاش به بیمارستان مراجعه و میبینند دخترشان مدتی است مرگ مغزی شده است. او افزود: کاظمی را زیر دستگاه زنده نگه داشته شده بودند. ظاهرا آقای مرتضوی نمیدانسته چطور باید مشکل پیش آمده را حل کند، بنابراین همچنان زیر دستگاه میماند تا راهی پیدا شود. خانم کاظمی ورزشکار بوده، وقتی به سرش ضربه میخورد شکستگی کوچکی در جمجمهاش ایجاد میشود. ولی خودش متوجه نمیشود. پس از گذشت یکی دو هفته از مرگ مغزی زهرا کاظمی، آقای مرتضوی آقای خوشوقت، مدیرکل وقت مطبوعات خارجی وزارت ارشاد را احضار و مجبور میکند که اطلاعیهای نادرست را بنویسد و از همان دفتر مرتضوی مخابره کند. آرمین با بیان اینکه به گمان بنده هر اتفاقی افتاده در حضور آقای مرتضوی افتاده است و یا او میداند که چه اتفاقی برای زهراکاظمی رخ داده است، گفت: زیرا اگر او خود بخشی از ماجرا نبود نمیتوانست چشمش را به روی مرگ مغزی زهرا کاظمی ببندد. این پرسش در آن پرونده همچنان بیپاسخ مانده است که چرا آقای مرتضوی به جای پیگیری جنایتی که رخ داده کوشیده است حقیقت را پنهان و چنین وانمود کند که وی براثر مننژیت مغزی فوت کرده است؟ آرمین با تایید اینکه دفتر واقعه زندان را هم دستکاری کرده بودند، تاکید کرد: متأسفانه گزارشهایی که آن زمان دریافت کردم این موضوع را تأیید میکرد. مطابق آن گزارشها حتی تیم نگهبانانی که آن روز در محوطه زندان اوین بودند همگی عوض شدند تا پیگیری و بازپرسی از ناظران و شاهدان منتفی شود و مشخص نشود از وقتی زهراکاظمی به زندان آورده شده چه رخ داده است.
مرتضوی؛ قرعه پوچ
آرمین در پاسخ به این سوال که برخی مدعی شدند که زهرا کاظمی مورد تجاوز قرار گرفته بود، تصریح کرد: نه. تجاوزی در کار نبوده است. این ادعای کذبی است. من با توجه به منابعی که داشتم، بجز جلسه بازجویی 4ساعته مرتضوی که کسی از آن خبر ندارد، از وضعیت زهرا کاظمی در زندان گزارشهای کاملی دریافت کردهام. یقینا اگر چنین مسالهای وجود داشت یا زهرا کاظمی در بازجوییهای نیروی انتظامی و وزارت اطلاعات چنین ادعایی کرده یا نوشته بود من از آن مطلع میشدم. او در پاسخ به چرایی عدم انتقال زهراکاظمی به کانادا اظهار داشت: اگر ایشان کالبدشکافی میشد مشخص میشد چه اتفاقی برایش افتاده است. مرتضوی مدعی بود خانم کاظمی مننژیت مغزی گرفته، همان ادعایی که چند سال بعد در مورد قربانیان کهریزک کرد. ظاهرا او به این بیماری خیلی علاقه دارد. به هر حال زهرا کاظمی سریع باید دفن میشد. مرتضوی خانواده ایشان را خواسته بود و مادرش را مجبور کرده بود که رضایت بدهد تا به سرعت جسد دفن شود. برای اینکه اصلا نشود ماجرا را پیگیری کرد. من در نطقم گفتم اجازه ندهید آبرو و حیثیت نظام هزینه یک فرد خطاکار و مجرم شود. به هر حال اگر آن زمان ادعای کذب مرتضوی در مورد مننژیت مغزی زهرا کاظمی رسیدگی میشد و صدای ما گوش شنوایی مییافت، هشت سال بعد قطعا فاجعه قربانیان کهریزک رخ نمیداد. آرمین در پاسخ به این سوال که به طور کلی نظرتان درباره سعید مرتضوی چیست؟ گفت: وقتی رقابت بین دو جریان سیاسی ناسالم شود، موازین یک رقابت سالم رعایت نشود و سقف رقابت از مصالح نظام فراتر رود زمینه برای رشد افراد فرصت طلب و امتحان پس نداده فراهم میشود. وقتی رقابت سیاسی ناسالم و غیراخلاقی شد و پرنسیپهای سیاسی نادیده گرفته شد یک جریان برای حذف جریان مقابل حاضر شود دست به هر کاری بزند. این رقابت ناسالم بهترین بستر را برای رشد افرادی را فراهم میکند که هیچ اعتقادی به هیچیک از دو طرف رقیب ندارند. او نه سابقهای در پیش از انقلاب داشت، نه پس از انقلاب در صحنههای انقلاب نظیر جبهههای جنگ امتحان پس داده بود و نه برجستگی خاصی داشت. امتیازش فقط این بود که اگر به او میگفتی کلاه بیاور سر میآورد. آدمی فاقد هرگونه پرنسیپ اخلاقی است. آدمی که به راحتی دروغ میگفت و ارزشهای اخلاقی برایش محلی از اعراب نداشت. وقتی درباره پرونده یک روزنامه نگار و یا فعال سیاسی که دستگیر شده بود از او سوال میکردیم میگفت: «اصلا به این پرونده نزدیک نشوید مشکل امنیتی و جاسوسی دارد».اصلا آدم تعجب میکرد که چطور میشود یک نفر مقابلت بایستد و در چشمت نگاه کند و به این راحتی دروغ بگوید. خیلی برایش افتخار بود که افراد شناخته شده را محاکمه کند. یکی از دوستان نقل میکرد مرتضوی در دادگاه به او گفته بود: «من فلانی و فلانی را همینجا روی همین صندلی که تو نشستهای محاکمه کردهام تو که چیزی نیستی».