با مدیریت درست میتوان هزینهها را کم کرد
کانالیزه شدن تریبونهای عمومی حتی اگر با نیت خیر انجام شود سبب بیاعتمادی جمهور مردم به اثربخشی مکانیسمهای سیاسی رسمی میشود. وقتی این کانالیزه شدن به صورت مطلق انجام شود لاجرم تصور عمومی مردم این خواهد بود که «یک دوقطبی بزرگ در کشور وجود دارد که یکی قطب رأی مردم را در اختیار دارد و قطب دیگر تریبونهای عمومی و نهادهای متصل به آن.» این پدیده خطرناکی است. وقتی تریبونهای عمومی به صورت «مطلق»، «یکطرفه» و «بیتوازن» شوند نخستین تبعات چنین وضعیتی میتواند به از دست رفتن «اعتماد عمومی نسبت به قواعد توزیع قدرت بر اساس رأی نسبی مردم» در آن سامانه سیاسی منجر شود. از دسترفتن این اعتماد میتواند به «بیتفاوتی عمومی» منجر شود. یکی از نقدهایی که سالهاست به صورت کارکردی به عملکرد برخی تریبونداران عمومی وارد میشود از همین زاویه است. جناحی کردن تریبونهای عمومی و بیان مواضع سیاسی یکسویه در آنها فرآیند مشارکت و فعالیت عمومی افراد در نهادها و سازمانهایی که این تریبونها را تمهید کردهاند را جناحی و سیاسی خواهد کرد. البته دراین میان برخی به جای توجه جدی به هشدار بزرگان درباره برنامههای دشمنان خارجی برای کشور به سوی دعواهای جناحی تمایل پیدا کردهاند. در همین راستا برای بررسی آسیب جناحی شدن تریبونهای عمومی با احمد حکیمیپور، دبیرکل حزب اراده ملت گفتوگویی داشته که میخوانید.
اخیرا شاهد سخنرانیهای تندی علیه اصلاحطلبان هستیم.
به گزارش روز نو :پس از فرمایشات مقام معظم رهبری درباره اینکه دشمنان کشور از جمله آمریکا دنبال برنامهای جدید در سال 98 برای ایران است سخنرانیهای بسیاری از سوی برخی مطرح شده است. درباره اینکه ریشه مطرح کردن اینگونه مسائل از چه موضوعاتی است اطلاعاتی خاصی ندارم، اما اینگونه مباحث از سوی اصولگرایان مطرح شده است. فرمایشات مقام معظم رهبری مربوط به دشمنان خارج از کشورمان بود که آنان برای کشور در سال آینده برنامه داشته و دنبال شیطنتهایی هستند. فرمایشات ایشان بیشتر جنبه هشدار به مردم و مسئولان بود تا مراقب توطئههای دشمنان ایران در خارج از کشور باشند، اما برخی اصولگرایان متاسفانه آن را به منازعات درون جناحی و درون گروهی تبدیل میکنند. اصولگرایان با مطرح کردن برخی مسائل به دنبال ایجاد اختلاف در میان مردم و گروههای سیاسی هستند که باید گفت این گونه رفتارها صحیح نیست. در همین زمینه باید به آنها هشدار و تذکر داد. همچنین مردم و مسئولان کشور باید آگاه باشند که کشور نیاز به اتحاد و انسجام دارد تا بتواند در برابر توطئهها و شیطنتهایی که دشمنان کشور درصدد ایجاد آنها هستند، با تمام قدرت بایستد. فرمایشات مقام معظم رهبری در راستای حفظ وحدت و انسجام در کشور است. به همین جهت نباید برخی از جمله نیروهای انقلابی و جریانات درون نظام دست به ایجاد اختلاف بزنند.
برخی از FATF به عنوان مقدمهای برای ایجاد فتنه 98 یاد کردند.
مطرح کردن موضوعاتی که در نهادهای قانونی نظام در حال بررسی است و در حال طی کردن سیر قانونی خود هستند، در محافل عمومی از جمله نماز جمعه و تبدیل کردن آن به یک مساله سیاسی و اختلافی کار صحیحی نیست. مملکت ترکیب و ساختار تصمیمگیری و سیر و روند خود را دارد. طبیعتا اگر خطری در مورد این موضوع باشد، نهادهای نظام و سلسلهمراتب تصمیمگیری هوشیاری لازم را خواهند داشت که اجازه افتادن اتفاقی را ندهد. با بیان کردن اینگونه موضوعات از تریبون نماز جمعه به جای رساندن جامعه به ثبات و آرامش به تشویش اذهان عمومی کمک منجر میشود.
اگر اصولگرایان دلسوز نظام و دولت هستند، چرا در مصوبات و تصمیمات دولت و مجلس کمکی نمیکنند؟
برخی اصولگرایان در پی منافع گروهی خود هستند. نظام جمهوری اسلامی نظامی با اتکا به آرای عمومی است و مردم با شکلگیری نهادهای انتخابی مانند ریاست جمهوری، مجلس و شوراها در اداره امور کشور دخالت میکنند. باید توجه داشت که امور کشور متکی به آرای عمومی است. به هر ترتیب تصمیمگیری و روند کار در ایران مشخص است و قانون اساسی در کشور به تمام مسائل پرداخته است. این نوع اظهار نظرها بیشتر به جامعه ضربه میزند و به نوعی دیگر دور زدن قانون است. بهتر است تریبونهای عمومی و محلی در راستای انسجام، آرامش و وحدت هرچه بهتر گام بردارند نه آنکه محلی برای ایجاد تفرقه شوند.
یکی از روشهای دیگر جریان سیاسی اصولگرا، کوبیدن طبل عبور اصلاحطلبان از دولت است.
اختلاف نظر و نقد همواره یک فرصت است نه تهدید، گرچه اصلاحطلبان از عملکرد برخی از بخشهای دولت انتقاد دارند و نظرات خود را نیز بیان میکنند، اما این نظرها به معنای خالی کردن پشت دولت و کنار گذاشتن دولت نیست. نباید بیان انتقاد و نظرات مختلف اصلاحطلبان را به منزله جدایی آنها از دولت تلقی کرد و همچنین از آن طرف نباید با طرح نظرات خام، بهانه به دست مخالفان دولت و مخالفان اصلاحطلبان داد. دامن زدن به این تفکر که دولت نیازی به نیروهای سیاسی و اجتماعی ندارد و خودبنیاد است و هر توان و هر سبدی از آرا که دارد، متعلق به خودش است، خوب نبوده و حساسیت برانگیز است. نباید این طور القا شود که دولت در جهت حذف احزاب و گروههای حامی خود حرکت میکند. مراعات در اظهارنظرها باید دو طرفه باشد. برخی از دولت بد دفاع میکنند و با اظهار نظرها باعث میشوند عملا جریانهای مخالف دولت و مخالف اصلاحطلبان سوء استفاده کنند. همواره اولویت اصلی جریان اصلاحطلبی مصالح و منافع ملی است؛ اصلاحطلبان در سپهر سیاسی کشور، بحث جریان و منافع حزبی خود و جبههای ندارند و بهرغم انتقاد، کمک میکنند دولت موفق عمل کرده، به اهداف ترسیمی خود برسد و در عین حال کشور را نیز خوب اداره کند. اصلاحطلبان هرگز دنبال این نیستند که ساز خودشان را بزنند، بلکه مسائل و مصالح کشور برایشان مهم است. اساسا همراهی و کمک به پیشرفت کشور تز اصلاحطلبی است. همچنین درباره آرایش سیاسی اصلاحطلبان از سال 98 تا ۱۴۰۰ نیز باید بگویم که آرایش سیاسی کشور در زمان انتخابات مجلس مشخص میشود؛ انتخابات مجلس، آزمون و محکی سیاسی است که روشن میکند آرایش سیاسی کشور به چه صورتی خواهد بود. اینکه تا سال ۱۴۰۰ و انتخابات ریاست جمهوری آینده چه اتفاقی خواهد افتاد و آرایش سیاسی کشور چگونه میشود، از انتخابات مجلس یازدهم، مشخص میشود.
در این میان مردم هم نسبت به دولت و اصلاحطلبان دلسرد شدهاند. دولت برای بازگرداندن امید به مردم باید چه کند؟
مشکلات معیشتی و اقتصادی مردم قابل کتمان نیست و همچنین قشر ضعیف مردم بسیار تحت فشار قرار دارند و بهتر است که دولت توجه بیشتر به قشر ضعیف جامعه داشته باشد. دولت باید به سمت فعالیتهای عملی برود، چرا که تمام مشکلات را بخواهیم بر گردن تحریمها بیندازیم که کارها پیش نخواهد رفت. با توجه به اولویتبندیها و براساس نیازهای جامعه، باید کار عملی انجام شود و تنها با مدیریت درست هزینهها و مدیریت صحیح منابع میتوان بر مشکلات غلبه کرد.
آرمان