پزشکیان:ما خودمان را از جامعه دور كرده‌ايم/در تئوري از «مردم» حرف زديم اما در عمل، هيچ!/ در برخي حوزه‌ها هم به‌طور كامل جلوي آزادي بيان را گرفته‌ايم | روزنو

Roozno | پایگاه خبری تحلیلی روزنو

به روز شده در: ۳۱ فروردين ۱۴۰۳ - ۲۱:۱۱
کد خبر: ۳۳۳۰۵۵
تاریخ انتشار: ۰۷:۵۰ - ۰۴ شهريور ۱۳۹۷
حالا البته نسبت به همين چند هفته قبل اوضاع آرام‌تر است اما نه فراموش كرده و نه بايد فراموش كنيم كه پس از فروكش كردن ناآرامي‌هاي دي‌ماه ٩٦، از حدود يكي، دو ماه قبل بار ديگر موجي از اعتراضات در برخي شهرها و شهرستان‌هاي كشور به‌راه افتاد. موج جديد البته در قياس با تجربه دي‌ماه ٩٦ اتفاقي كوچك بود اما ضرورت بررسي دقيق و آسيب‌شناسي علل و عوامل تكرار آن، امري ضروري است و شايد تنها راه، ممانعت از تكرار مكررش در آينده دور يا نزديك.
حالا البته نسبت به همين چند هفته قبل اوضاع آرام‌تر است اما نه فراموش كرده و نه بايد فراموش كنيم كه پس از فروكش كردن ناآرامي‌هاي دي‌ماه ٩٦، از حدود يكي، دو ماه قبل بار ديگر موجي از اعتراضات در برخي شهرها و شهرستان‌هاي كشور به‌راه افتاد. موج جديد البته در قياس با تجربه دي‌ماه ٩٦ اتفاقي كوچك بود اما ضرورت بررسي دقيق و آسيب‌شناسي علل و عوامل تكرار آن، امري ضروري است و شايد تنها راه، ممانعت از تكرار مكررش در آينده دور يا نزديك.

آسيب‌شناسي ناآرامي‌ها و اعتراضات اجتماعي اخير نيازمند نگاهي دقيق و دقت در جوانب مختلف بروز آن است و كيست كه نداند اين مهم قطعا‌ در يك برگه كاهي روزنامه ميسر نشده و موثر نمي‌افتد. با اين حال، شايد بتوانيم يكي از جوانب اين اعتراض‌ها را در حد بضائت بازخواني كنيم؛ آن‌چنان كه در روزها و ماه‌هاي اخير به‌مدد پست‌هاي تلگرامي و توييتري و گسترش فضاي مجازي در جريان قرار گرفته‌ايد، يكي از شعارهايي كه در اين اعتراضات شنيده شد برخي شعارهايي در حمايت از حكومت پهلوي و اتفاقي كه حتي آن دسته از ناظران و تحليلگراني كه با اصل اعتراض‌ها همدل بودند را نيز به تعجب واداشت و خروجي اين واكنش، به‌ويژه در همان فضاي مجازي بسيار ديده شد. بحث‌هاي متعدد و فراوان توييتري و اينستاگرامي كاربران فضاي مجازي با اين محور كه آيا به راستي ميزان آزادي بيان و توسعه سياسي و همچنين رفاه و توسعه اقتصادي در روزها و سال‌هاي اخير با وضعيت اين كميت‌ها در دوران پهلوي قابل‌مقايسه است؟! آيا ضعف عملكرد در برخي حوزه‌ها تا آنجا موثر واقع شده كه برخي از شهروندان تنها ٤ دهه پس از پايان دادن به حكومت شاهنشاهي پهلوي، ناگهان همه ظلم و جور پهلوي را از ياد برده و حالا واقعا خواستار نوعي بازگشت سياسي هستند؟!

پاسخ به اين سوالات عمدتا حول اين ٢ محور بود. عده‌اي عدم انتقال تجربه سياسي گذشته به نسل‌هاي جديد را علت اين اتفاق دانسته و برخي معتقد بودند مردم، نه از سر ناآگاهي، بلكه از سر لجاجت و صرفا براي آنكه اعتراض‌شان را به گوش حاكميت برسانند، اين‌چنين شعار سرداده‌اند.

يوسف اباذري جامعه‌شناس و استاد دانشگاه شايد از نخستين كساني بود كه به اين بحث مهم ورود كرد. اباذري كه با گروه نخست اين تحليلگران هم‌نظر است، همان زمان گفته بود علت‌العلل شعار درباره «رضاشاه» كه به‌گفته او، «ديكتاتوري» صفتش بوده، اين است كه در اين ٤ دهه در انتقال تجارب سياسي به نسل‌هاي جديد كوتاهي كرده‌ايم و درنتيجه، نسل جديدمان به بلوغ سياسي نرسيده است. اباذري معتقد است اين كودكي و نابالغي نسل جديد باعث شده، فاقد قدرت انتخاب باشد و اين وضعيت، تاحدودي نيز ناشي از درگيري بيش از حد شهروندان امروز با وضعيت زندگي روزمره و روزمرّگي است.آنچه اما در ادامه مي‌خوانيد نظرات مسعود پزشكيان نايب‌رييس نخست مجلس، محمدرضا تابش نايب‌رييس نخست فراكسيون اميد و بهروز بنيادي نماينده اصلاح‌طلب مردم كاشمر در مجلس است كه از ابعاد مختلف به اين مساله پرداخته‌اند. عليرضا رحيمي عضو اصلاح‌طلب هيات رييسه مجلس نيز در سرمقاله امروز از بعدي ديگر به اين مقوله ورود كرده است.

در حالي كه هفته گذشته برخي شعارهاي نامتعارف در راستاي تهديد رييس‌جمهور از جانب گروهي از شهروندان كه به جريان‌هاي سياسي مخالف دولت نزديك بودند، با واكنش‌هاي فراواني روبه‌رو شد، در يكي، دو ماه اخير نيز شاهد بوديم كه طيفي ديگر از شهروندان در چند تجمع اعتراضي به وضعيت معيشتي، شعارهايي در راستاي حمايت از حكومت پهلوي سردادند. براي ورود به بحث مي‌خواهم نظرتان را درمورد شعار گروه دوم كه همان شعارهاي حمايتي از حكومت پهلوي باشد، بدانم؟

سوال اساسي اين است كه آيا كساني كه امروز به‌صورت احساسي چنين شعارهايي مي‌دهند، اصلا دوران پهلوي را ديده‌اند و چيزي از آن دوران به ياد دارند؟!

احتمالا بخش قابل‌توجهي از اين شهروندان تجربه و درك مستقيمي از حكومت شاه نداشته باشند. به نظر شما آيا تجربه سياسي نسل گذشته آن‌چنان كه بايد به نسل جديد منتقل شده است؟

من كاري به تجربه ندارم! آنچه كه جامعه ما را به اينجا رسانده، اين واقعيت است كه ما خودمان را از جامعه دور كرده‌ايم. اين «ما» هم صرفا شامل مسوولان نمي‌شود. همه ما. مسوولان، دولتمردان، نمايندگان مجلس، ساير دستگاه‌ها و علاوه بر آن، كارشناسان فرهنگي، رسانه‌ها، روحانيت و... بحث بر سر اين است كه ما آن ارتباط و نزديكي كه بايد با جامعه داشته باشيم، نداشتيم و شايد مهم‌تر از آن، اينكه به نظرم نتوانستيم دغدغه‌مان را در عرصه عمل عينيت ببخشيم. به بيان ديگر ما در تئوري و در سطح نظر از «مردم» حرف زديم اما در عرصه عمل، هيچ كاري از پيش نبرديم. امروز مردم دچار مشكلات جدي شده‌اند اما ما نتوانستيم كاري كنيم يا نكرده‌ايم. در اين فضا طبيعي است كه مردم ناراضي باشند و به نظرم اين اوضاع، نتيجه مستقيم عملكرد خودمان و بديهي است. درنتيجه هر شعاري ممكن است در اين فضا مطرح شده و به اصطلاح «پژواك» يابد و تكرار شود و عده‌اي نيز بدون آنكه آگاهي داشته باشند از آن تبعيت كنند. اگر مي‌خواهيم اين اتفاق نيفتد، بايد مشكلات مردم را حل كنيم.

با اين حساب شما عدم برقراري ارتباط اصولي و صحيح با بدنه جامعه را علت طرح اين شعارها مي‌دانيد؟

علت اين نيست. شايد بهتر است بگوييم اين وضعيت زمينه‌اي است كه به‌دليل عوامل متعدد اين فضا را ايجاد مي‌كند. امروز در شرايطي هستيم كه آمريكا با تمام توان عليه ما دست به كار شده و رسما اعلام مي‌كند كه نمي‌خواهد اجازه دهد حاكميت تداوم يابد. از طرفي اپوزيسيون خارج از كشور و گروهي از ايرانيان خارج كشور كه به‌دنبال ضربه زدن به حكومت هستند، امروز فعال‌تر شده‌اند. در داخل نيز مشكلاتي داريم و درمجموع مي‌بينيم كه گروه‌ها و جريان‌هاي مختلف از سال‌ها قبل، تحمل استيلا و برقراري حكومت و نظام اسلامي را نداشتند و اكنون جان تازه‌اي پيدا كرده‌اند.

چرا؟!‌ علت اينكه مي‌فرماييد اين جريانات مخالف نظام امروز جان تازه‌اي يافته‌اند، چيست؟!

ساده است. براي اينكه ما در بخش‌ها و حوزه‌هايي بايد دست به اقداماتي زده و مشكلاتي را حل مي‌كرديم كه نكرديم و در اين راستا مرتكب كوتاهي‌هايي نيز شده‌ايم و اكنون، فكر مي‌كنيم مردم با اين دشمنان همراه هستند؛ درحالي كه به هيچ عنوان چنين نيست.

آيا شيوه‌هاي تبليغاتي در ٤‌دهه اخير براي بازنمايي وقايع حكومت پهلوي و همچنين تشريح وضعيت اين ٤‌دهه كارآمد بوده و حاكميت موفق به جلب اعتماد مردم شده است؟

ما امروز با دنيا در حال جنگ هستيم و شعارهايي مي‌دهيم كه هزينه‌ساز است. مساله نفس اين شعارها هم نيست. مساله اين است كه اين شعارها بايد با رفتارمان هم‌خواني داشته باشد. نمي‌شود از طرفي مثلا شعار مرگ بر آمريكا سر بدهيم و از طرفي علم، مهارت و رفتارمان را اصلاح نكنيم و صرفا ادعا كنيم.

نكته ديگري كه به نظرم مي‌رسد و در اين راستا حائز اهميت است، اين است كه متاسفانه دشمنان آدم‌هاي خوب ما را شهيد كردند و آدم‌هايي مثل ما، ضعيف و راحت‌طلب مانده‌اند كه مي‌خواهند از آرمان آن بزرگان دفاع كنند. طبيعي است كه به مشكل برمي‌خوريم. بنابراين بايد رفتارمان را عوض كنيم و عملكردمان را اصلاح كنيم.

با اين حساب آيا به عنوان مثال ميزان «آزادي بيان» قابل مقايسه نيست؟! آيا نمي‌توان ميزان توسعه سياسي و اقتصادي و عملكرد دولت‌ها در عرصه اقتصادي را با دولت‌هاي حكومت شاه مقايسه كرد؟!

آزادي بيان مقوله پيچيده‌اي است. وقتي از آزادي بيان حرف مي‌زنيم، منظورمان چيست. امروز در برخي حوزه‌ها وضعيت آزادي بيان بسيار مناسب است اما در برخي حوزه‌ها هم به‌طور كامل جلوي آزادي بيان را گرفته‌ايم. زماني سلايق مختلف ميدان بازي داشتند اما امروز سلايق خاصي ميدان بازي دارند و باقي سلايق در محدوديت هستند .

اتفاقا طيف ديگري از شعارهايي كه مطرح مي‌شود، به همين بحثي كه اشاره كرديد، مربوط است. همان‌طور كه مستحضريد هفته گذشته گروهي از مخالفان دولت در يكي، دو تجمع شعارهايي افراطي سرداده و در پلاكاردهاي خود رييس‌جمهور را تلويحا به قتل تهديد كردند. نظرتان درباره اين بخش از شعارهاي اعتراضي چيست؟

ببينيد، بايد توجه داشته باشيم كه اين افراد در اقليت هستند. به هر حال تندروها در هر جناح و جرياني وجود دارند. گاهي حتي مي‌بينيم عده‌اي تندرو وارد تجمع يك جريان خاص سياسي شده و در قالب تجمع آن گروه خاص سياسي، اقدام به طرح شعارهاي افراطي مي‌كنند و ما نمي‌توانيم اين شعارها را به همه آن افراد نسبت بدهيم. گاهي مي‌بينيم در برخي راهپيمايي‌ها و تجمعات، عده‌اي برخاسته و قطعنامه مي‌خوانند و حرف‌هاي افراطي مي‌زنند و اين‌طور تصور مي‌شود كه اين قطعنامه حرف همه تجمع‌كنندگان بوده اما چنين نيست. متاسفانه عده‌اي سوار بر موج شده و حرف خود را به عنوان نظر عمومي مطرح مي‌كنند اما اين به معناي آن نيست كه همه مردم چنين حرفي مي‌زنند.

اين مورد اخير كه به هر حال عده‌اي كه به‌زعم شما اقليت هستند، اقدام به تهديد رييس‌جمهور كردند، با واكنش صريح و انتقادي آيت‌الله مكارم‌شيرازي نيز روبه‌رو شد. آيا مشخص شده چه كساني بر موج اعتراض مشروع مردم سوار شده و نقد افراطي خود را مطرح كرده‌اند؟

راستش، دقيقا در جريان نيستم. شما درباره موضوعي از بنده تحليل مي‌خواهيد كه از جزييات آن بي‌خبرم و علم غيب هم كه ندارم. (با خنده) شايد بهتر باشد از كساني كه علم غيب دارند، بپرسيد!

آيا مجلس بنا دارد موضوع را بررسي كند؟

چرا بايد مجلس اين موضوع را بررسي كند.

به هر حال اين بررسي‌ها در گذشته سابقه داشته است. مثلا در جريان پرتاب مهر به آقاي لاريجاني در شهر قم، مجلس وارد عمل شد و موضوع را بررسي كرد. فكر مي‌كنيد در اين فقره هم امكان ورود مجلس وجود دارد؟

اين بررسي‌ها به جايي نمي‌رسد و بهتر است زحمت نكشيد!
برچسب ها: پزشکیان
نظر شما
نظراتی كه حاوی توهین و مغایر قوانین کشور باشد منتشر نمی شود
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید
نام:
ایمیل:
* نظر:
عکس روز
خبر های روز