«به نظر میرسد که در روزهای آینده تغییراتی در سطح مسئولان و برخی وزرای اقتصادی انجام خواهد شد. اگر اولین نفر آنها رئیس برنامه و بودجه نباشد، هیچ اثر مثبتی در تغییرات مترتب نخواهد بود. البته کسی که جایگزینش میشود باید به طور روشنی استقلال فکری داشته باشد والا جابهجایی صوری فایده ندارد.»
این نکته را عباس عبدی از فعالان سیاسی اصلاحطلب در توئیترش نوشته است. هدف این نوشتهها نیز کاملا مشخص است، محمدباقر نوبخت؛ کسی که علاوه بر ریاست سازمان برنامه و بودجه هم سخنگوی دولت است و هم عضو حزب اعتدال و توسعه همان حزبی که مدعی است روحانی را رئیسجمهور نموده است. این روزها مدام از الزام تغییر تیم اقتصادی دولت سخن گفته و در این راستا نیز اسامی مختلفی مطرح میشود از ریاست بانک مرکزی بگیرید تا وزارت اقتصاد. اما در این چند روزه عدهای از اصلاح طلبان معتقدند که شاه کلید تغییرات نه وزارتخانه و بانک مرکزی؛ بلکه کسی جز رئیس سازمان برنامه و بودجه نباید باشد. میگویند تا نوبخت عوض نشود و ریاست سازمان برنامه و بودجه را تفکر دیگری برعهده نگیرد حتی با ترمیم تیم اقتصادی دولت نیز باز آش همان آش است و کاسه همان کاسه.
اما از چه روی است که برخی اصلاح طلبان اکنون لازمه آغاز تغییر تیم اقتصادی را از نوبخت میدانند و سازمان متبوع او؟ این در حالی است که پس از انتشار لیست افرادی که ارز دولتی گرفتهاند محمد شریعتمداری وزیر صمت بیش از سایر اعضای کابینه در مظان جابهجاییها بود. ناظران در آن برهه زمانی با توجه به برخی مقاومتها از سوی وزارت صمت در مورد انتشار کامل لیست ارزبگیران دولتی معتقد بودند این مقاومت به منزله سرپیچی از دستور رئیسجمهور است و تاوان تغییر وزیر. اما اکنون شرایط تغییر کرده و به نظر میرسد نوک پیکان ترمیم به سمت سکاندار ساختمانی در حوالی میدان بهارستان است.
وظایف کلیدی یک سازمان
علی صوفی وزیر تعاون دولت اصلاحات با بیان اینکه سازمان مدیریت و برنامه ریزی در تنظیم بودجه سالانه، تدوین برنامه پنج ساله و پیگیری چشم انداز بیست ساله نقش کلیدی دارد در این باره به آفتاب یزد میگوید: «طبیعتا سازمان برنامه و بودجه برای بقیه دستگاههای اقتصادی و وزارتخانهها نقش کاربردی دارد.»
وی ادامه میدهد: « آنچه که از طریق سازمان برنامه و بودجه به عنوان بودجه سالانه پیش بینی و عرضه میشود و مقدرات وزارتخانهها را تعیین میکند نقش کوتاه مدت این سازمان است اما بحث چشم انداز بیست ساله مربوط به اهداف بلند مدت و میان مدت برنامه و بودجه را نباید فراموش کنیم.»
وزیر دولت اصلاحات اضافه کرد: «همه ساله این سازمان باید پاسخگوی عملکرد دولت باشد. رئیس جمهوری که بناست پیشرفت برنامههای دولت را به مجلس ارائه دهد، باید این پاسخگویی را بر مبنای عملکرد سازمان مدیریت و برنامهریزی بیان کند. پاسخگویی عملکرد دولت در قالب سیاستهایی است که از طریق نظام بودجه کشور ارائه میشود.»
صوفی ادامه میدهد: «بخش اصلی وظایفی که دولت در بحث اقتصاد کلان بر عهده دارد به سازمان مدیریت و برنامهریزی مربوط میشود. کنترل نرخ تورم، رشد و توسعه اقتصادی و از همه مهم تر تعیین سیاست بودجه همگی برعهده این سازمان است. اینکه آیا بودجه کشور باید بر مبنای سیاست انقباضی تعیین شود یا انبساطی؟ چیزی است که نوبخت و یارانش باید تعیین کنند.»
تغییری برای بلند مدت نه کوتاه مدت
وی ادامه میدهد: «البته منابعی که سازمان برنامه و بودجه پیش بینی میکند و میزان درآمدی که برای نفت یا صادرات غیرنفتی، مالیات در نظر میگیرد به وزارتخانههای اقتصادی نیز مربوط است، اما عدم برنامه ریزی صحیح در این موارد باعث کسری بودجه میشود و طبیعتا در اقتصاد کشور نیز کسری بودجه اثرگذار است. »
صوفی میگوید: «سازمان برنامه و بودجه نقش دستگاه مادر را برای تمام دستگاههای اقتصادی دارد. از همین رو است که اکنون بیشترین توجهها در تغییر تیم اقتصادی متوجه سازمان برنامه و بودجه کشور است و مسئولیت عملکرد اقتصادی دولت را متوجه این سازمان میکنند. »
وی البته پیرامون در اولویت قرار گرفتن یا نگرفتن نوبخت برای تغییرات در تیم اقتصادی دولت به این نکته نیز اشاره میکند: « سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور، تاثیر زودگذر و آنی در شرایط بحرانی ندارد. بنابراین اینکه تصور کنیم در کوتاه مدت تغییر مدیریت سازمان برنامه بودجه باعث بهبود اقتصادی شود چنین نیست. باید بیشتر بر این موضوع تامل کرد. اما اگر بناست که تغییرات میان مدت یا بلند مدت در عرصه اقتصاد صورت بگیرد آن هنگام است که سازمان برنامه و بودجه باید در اولویت تغییرها باشد.»
محافظه کار و جانب نگر
اظهارات علی صوفی در حالی مطرح میشود که علی تاجرنیا نماینده اصلاح طلب مجلس ششم نیز با بیان اینکه در تیم اقتصادی دولت، جایگاه رئیس سازمان و برنامه و بودجه یک جایگاه محوری است به آفتاب یزد میگوید: «جدای از سیاستهای غلط پولی و مالی، یکی از مشکلات اساسی کشور عدم هزینه اثر بخش بودجه است.»
تاجرنیا اضافه میکند: «متاسفانه اگرچه در کشور، ما در تنگنا و فشار مالی قرار داریم اما شاهد هستیم که نوع تقسیم بودجه به گونه ای است که نه تنها تقاضا را کاهش نداده بلکه همچنان هزینههای دولت افزایش پیدا کرده است.»
این فعال سیاسی تاکید میکند: «اینکه بخشی از کارشناسان اقتصادی و سیاسی ریاست سازمان برنامه و بودجه را در اولویت تغییرات میدانند مسئله کاملا کارشناسی است و طبیعی است که اگر سیاستهای اقتصادی دولت دچار یکسری شکستهایی است بدون شک، رئیس سازمان برنامه و بودجه نقش محوری در آن دارد.»
تاجرنیا در این میان به نکته دیگری نیز اشاره میکند و میگوید :« حقیقت آن است که ما از آن عدهای که در حوزه اقتصادی دولت رفتار محافظه کارانه داشته اند و هیچ وقت هیچ ابتکار عملی از خود برای تغییر وضعیت موجود نداشتند نمیتوانیم توقع معجزه داشته باشیم و عمده عملکرد رئیس سازمان برنامهریزی بر مبنای همین نگاه محافظه کارانه بوده است.»
تاجرنیا این مطلب را هم اضافه میکند که نوبخت در نوع اختصاص بودجهها نیز بعضا جانب نگریهایی انجام داده است. موردی که مزید بر علت شده تا در ماجرای تغییر تیم اقتصادی دولت، بخش قابل توجهی از حامیان دولت خواستار آغاز این تغییرات از نوبخت باشند.
هرچند بی تردید در جریان مسائل اقتصادی مشکلات فرادولتی را نمیتوان نادیده گرفت و در درون ساختار دولت نیز نقش دستگاههای اقتصادی، از جمله وزارتخانههای اقتصادی، بانک مرکزی، شورای پول و اعتبار و... تعیین کننده هستند، اما ظاهرا امروز اصلاح طلبان ریشه خیلی از این مسائل را در عملکرد عضو موثر حزب اعتدال و توسعه به عنوان رئیس سازمان برنامه و بودجه میدانند. اکنون پرسش اینجاست که ممکن است با وجود نفوذی که حزب متبوع نوبخت در نهاد ریاست جمهوری دارد به نحوی که بسیاری او و واعظی - رئیس دفتر رئیس جمهور از هم حزبیهای نوبخت - را به عنوان دست راست و چپ حسن روحانی در تغییرات و عزل و نصبها میدانند خود نیز شامل بخشی از این تغییرات شوند؟