دلواپسان در کسب اعتماد عمومی شکست خوردهاند
همه صاحبنظران سیاسی بر این اعتقادند که شرایط کنونی کشور به نحوی پیش میرود که باید دور از تسویه حسابهای جناحی و شخصی تنها به منافع و مصالح کشور اندیشید. اما در این میان برخی از جریانهای سیاسی و شبه سیاسی همچون دلواپسان وضعیت فعلی کشور را فرصتی مناسب برای رسیدن به اهداف خود تلقی کرده و تلاش میکنند از این وضعیت آشفته بیشترین سود را در جهت منافع سیاسی خود ببرند. این در حالی است که همه دلسوزان کشور از هر جناح سیاسی با این رویه مخالف بوده و آن را بازی در زمین دشمنان میدانند. درباره این موضوع با محمد کیانوشراد فعال سیاسی به گفتوگو پرداخته که در ادامه میخوانید.
به گزارش روز نو :بحثی در محافل سیاسی کشور مطرح است که دلواپسان تمایلی به پایان دعواهای سیاسی با دولت آقای روحانی را ندارند و تمام تلاش خود را میکنند که همه مشکلات و مسائل بهوجود آمده در کشور را بر گردن شخص رئیسجمهوری و دولت وی بیندازند. این افراد چه هدفی را دنبال میکنند؟
حقیقت این است که پاسخ به این پرسش روشن است، اما به هر حال بخش افراطی جناح اصولگرا به دلیل میل سیری ناپذیری که برای بهدست گرفتن دستگاههای مختلف دارد، با فعالیتها و برنامههای دولت روحانی که البته انتقادهایی هم بر این دولت وارد است، مخالفت میکنند. به عبارت دیگر افراطیون جناح اصولگرا سعی میکنند از مشکلات و مسائل بهوجود آمده برای تضعیف دولت استفاده کنند. این در حالی است که آنها روزبهروز در جامعه اعتبار و مشروعیت خود را از دست میدهند. امروز جامعه ما علاوه بر مساله مهم معیشت، دغدغههای دیگری نیز دارد. این دغدغهها به خصوص در قشر جوان نمود بیشتری دارد و این عده از تندروها متوجه شدهاند که پاسخ درخوری به این دغدغهها ندارند. این طیف نمیتواند پاسخ منطقی و معقولی به پدیدههای جدید اجتماعی بدهد و ترجیح آنها این است که برای مطرح کردن خودشان ضمن آسیب زدن به دولت، خود را در صحنه سیاسی ایران فعال و زنده و پویا نشان بدهند. عصبانیت این افراد زمانی بیشتر میشود که مشاهده میکنند برخی از اصولگرایان واقعگرا و حتی برخی چهرهها و شخصیتهای موثر نظامی از دولت حمایت میکنند. به همین علت سعی میکنند با طرح موضوعات جنجالی به زیست خود ادامه دهند. آنها خودشان هم میدانند که در فضای اعتدال و اندیشه نمیتوانند باقی بمانند.
آیا دلواپسان میخواهند با تخریب دولت به هدفی مانند کنار زدن اصلاحطلبان و پیروزی در انتخابات آینده برسند؟
این دو میتواند در یک راستا قرار بگیرد. به خاطر داریم که پس از پیروزی جریان اصلاحات در دوم خرداد 76، گروهک تروریستی منافقین اصلاحات و جریان دوم خرداد را یک فریب نامید. همزمان اصولگرایان(که آن موقع جناح راست یا محافظهکاران نامیده میشدند) سعی در تخریب رئیس دولت اصلاحات داشتند در حالی که ایشان فرصتی برای نظام و موجبات شکلگیری تحولات اجتماعی آرام در جامعه ایران را مهیا کردند. امروز نیز نوع مواجهه اصولگرایان افراطی با آقای روحانی در همان چارچوپ قابل ارزیابی است و میتوان یک نوع اتحاد نانوشتهای را میان افراطیون داخلی و برخی تندروهای آمریکایی مشاهده کرد. هنگامی که ترامپ در مسیر خروج از برجام قرار داشت و از آن خارج شد، متاسفانه افراطیون داخلی بدون توجه به منافع ملی به استقبال این امر رفته و از چنین اتفاقی اعلام رضایت کرده! و با حرکتی نمایشی و البته عجیب در صحن علنی مجلس، در سمتی قرار گرفتند که ترامپ هم ایستاده است. واقعیت این است که کشور به یک شرایط متعادل نیازمند است. شرایطی که گروهها بتوانند با برنامه و تصمیمهای درست به جلب حمایت مردم بپردازند. ما شاهدیم که پس از حوادث دی ماه گذشته جامعه سیاسی ایران بیش از هر چیزی نیاز به بازسازی خود جهت همراهی با مطالبات مردم و کسب اعتماد مردم است. در چنین اوضاعی افراطیون جناح مقابل با رفتارهای خود و بدون در نظر گرفتن ملاحظات ملی و مصالح کشور درصدد هستند رقیب سیاسی خود را تخریب کرده و از بین ببرند؛ حتی به قیمت زیرپا گذاشتن منافع ملی کشور. بنابراین بدون تردید هدف اصلی و اولیه آنها استفاده از فضای نارضایتیها و ایجاد سیاهنمایی به منظور تضعیف دولت و کسب نظر مردم با شیوههای این چنینی است.
در محافل سیاسی موضوعی مطرح است مبنی بر اینکه زمانی دولت اصلاحات هر 9 روز با یک بحران روبهرو بود، اما اکنون دولت آقای روحانی هر روز با یک بحران روبهرو است. آیا شما قائل به «هر روز یک بحران» برای دولت فعلی، هستید؟
تردیدی نیست که مقابلهها و رفتارهای تندروها با دولت روحانی جدی است، اما سطح منازعات در دوره اصلاحات با این دوره متفاوت است. در آن دوران تضاد اصلاحطلبان با اصولگرایان یا محافظهکاران آن روز، فرازهای بسیار مهمی را طی کرد. به طوری که این تضادها از سوی جناح رقیب به بحرانهای گستردهای منجر شد. در شرایط فعلی با وجود بحرانهای بینالمللی که برای دولت روحانی به خصوص پس از خروج آمریکا از برجام حاصل شده است، اما تصور میکنم چنین تحلیلی با واقعیت همراه نباشد. امروز ما شاهد این هستیم که بخش قابل توجهای از اصولگرایان معتدل و منصف همراه با آقای روحانی هستند. همچنین اصلاحطلبان از آرمانگرایی افراطی خود در دوران اصلاحات فاصله گرفتهاند و رفتارهایشان واقعگرایانه شده است. اگر در آن دوران از سوی برخی اصلاحطلبان صحبتی مبنی بر عبور از رئیس دولت اصلاحات مطرح بود، امروز نه تنها چنین صدایی از درون جبهه اصلاحات شنیده نمیشود بلکه با اعلام سیاست «حمایت و انتقاد» از آقای روحانی و یا حتی «اتحاد و انتقاد» از دولت، اصلاحطلبان نیز سعی کردهاند همراه دولت باشند و بسیار مسالمت آمیزتر از گذشته، انتقادهای خود را نسبت به دولت مطرح کنند. بنابراین شرایط فعلی با شرایط دوران اصلاحات متفاوت است. و این حرف که به جای هر 9 روز یک بحران اکنون «هر روز یک بحران وجود دارد»، اغراق آمیز است و این اغراق در مطرح کردن مشکلات پیش روی آقای روحانی را قبول ندارم.