لزوم آمادگی ایران برای روزهای سرنوشتساز
برجام در آیسییو بسر میبرد. این تعبیری بود که سیدعباسعراقچی درخصوص وضعیت برجام در گفتوگو با یورونیوز به کار برد. این تشبیه حکایت از شرایط خاص و دشوار دارد که بهرغم تاکید سران اروپا بر حفظ و بقای برجام، در باب زنده ماندن آن تردید وارد کار شده است. با این حال اروپاییان توقع دارند ایران به هر قیمتی وجود برجام را بپذیرد حتی اگر این معاهده در مرگ مغزی فرو رفته و هیچتاثیری نداشته باشد. پیرامون این موضوع با علی بیگدلی کارشناس مسائل بینالملل به گفتوگو پرداخته که متن آن را در ادامه میخوانید.
به گزارش روز نو : با توجه به تعبیر معاون وزیر امورخارجه کشورمان از وضعیت برجام و همچنین با توجه به اظهارات علیاکبر صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی در نشست اسلو، ارزیابی شما از آینده برجام چیست؟
پیامهایی که پشت سر هم مخابره میشود، وضعیت برجام را متزلزل کرده و در حال حاضر چندان امیدواری دیده نمیشود. از طرفی آمریکا در حال تلاش است که موضوع ایران را به یک پدیده بینالمللی تبدیل کند. در واقع آمریکا در پی بهوجود آوردن یک ائتلاف جهانی علیه ماست یعنی همان کاری که اوباما انجام نداد و در این رابطه هم کاری از دست اتحادیه اروپا در مقابل این ائتلاف جهانی برنمیآید. دولت باید به فکر راهحل موثرتری باشد. نظام بینالملل درحال تغییر است و این تغییر بهدنبال خود، تغییر قواعد بینالمللی را بههمراه خواهد داشت و ما ضرورتا باید هم این تغییر و هم قواعد آن را درک کنیم تا بتوانیم بهترین راهکار را ارائه دهیم. الان در نقطه حساسی از سیاست خارجی خود قرار گرفتهایم که شاید از ابتدای انقلاب تاکنون هیچگاه به این شدت نبوده است. در شرایط فعلی بهدلیل بالا گرفتن اختلافات تجاری میان آمریکا و اروپا، رهبران اروپایی نمیتوانند منافع خود را برای حفظ برجام زیر پا بگذارند و همانطور که قبلا نیز امانوئل مکرون اعلام کرده بود، بهخاطر ایران با آمریکا سرشاخ نمیشوند. بنابراین بهدلیل اقدامات تنبیهی که آمریکا برای اتحادیه اروپا در نظر گرفته است، این اتحادیه آنقدر درگیر مسائل و گرفتاریهای سیاسی و اقتصادی خود شده که دیگر نمیتواند و شاید هم نخواهد در موضوع ایران هم خود را با آمریکا درگیر کند.
با توجه به این موضوع ایران چه سیاستی را باید اتخاذ کند؟
در واقع ما نمیتوانیم برای برجام کاری انجام دهیم. برجام پیش از این نیز با توجه به عملکرد آمریکا و به خصوص دولت ترامپ، کارایی خود را از دست داده بود و برای ما منفعتی در پی نداشت، چرا که آمریکا یکی از اصلیترین طرفهای برجام بود که باید بر اساس این معاهده اقداماتی از جمله لغو تحریمها علیه ایران انجام دهد که از این کار ممانعت به عمل آورد و بر همین اساس ایران منافعی از برجام کسب نکرد. بنابراین تنها راهکاری که سیاستمداران ما میتوانند در پیش گیرند، اتخاذ سیاستهای خردمندانه در جهت جلوگیری از تشکیل اجماع جهانی علیه ایران است.
بنابراین بهنظر شما در شرایط فعلی اتحادیه اروپا بهرغم تاکیدهای خود در حفظ برجام در صحنه عمل نمیتواند تاثیرگذار باشد؟
چندی پیش اتحادیه اروپا سخن از تهیه یک بسته پیشنهادی به میان آورد که تا چند روز آینده جزئیات آن منتشر خواهد شد. اما آنچه که در خصوص این بسته پیشنهادی میتوان پیشبینی کرد این است که بسته پیشنهادی اروپا میتواند حاوی سه موضوع باشد؛ همان سهگانهای که قبلا هم مطرح شده بود. اگر بسته پیشنهادی اروپا حاوی همان 3 موضوع باشد، باید از هماکنون این پیشنهادها را مردود دانست؛ چون این بسته از نظر محتوا با سیاستهای ایران در تضاد است. بر همین اساس باید برجام را تمام شده تلقی کنیم و این واقعیت را بپذیریم که اتحادیه اروپا در موضوع برجام با ما همداستان نیست. در این بین باید تدابیر جدیدی در دیپلماسی خارجی و حوزه اقتصادی کشور با هدف کاهش فشارهای سیاسی و اقتصادی در عرصه بینالملل اتخاذ شده تا بیش از این عرصه بر ملت ایران تنگ نشود.
در روزهای اخیر بارها شاهد بودیم برخی از رهبران اروپا و حتی خانم موگرینی در اظهارات خود همچنان بر پایبندی به برجام تاکید دارند. آیا این اظهارات تنها در قالب شعارهای سیاسی بیان شده و فاقد کارایی در عرصه بینالملل است؟
خانم موگرینی شخصیتی ضدآمریکایی دارد و نسبت به جایگاه اروپا بسیار متعصب است. از اینرو تلاش زیادی در تقابل آمریکا پیرامون برجام از خود نشان داد با این حال در روزهای اخیر مشاهده میکنیم که دیگر اثری از آن اظهار نظرها و مواضع تند ضدآمریکایی او خبری نیست. رئیسجمهور فرانسه هم به همین ترتیب عمل کرده است. او که تا یک ماه گذشته اظهار میکرد اجازه نمیدهیم آمریکا پلیس اقتصادی جهان شود، نسبت به مواضع قبلی خود عقبنشینی کرده است. در چنین شرایطی ما باید اقدامی موثر در جهت حفظ منافع خود به کار گیریم. در روزهای آینده بر اساس آنچه که ترامپ اعلام کرده بود تحریمهای جدیدی علیه ایران وضع خواهد شد و اروپا نیز مجبور به تبعیت از آمریکا است، زیرا اتحادیه اروپا بهشدت تحت فشار اقتصادی آمریکا قرار دارد و مجبور است برای حفظ منافع خود در کنار آمریکا بماند.
با این حساب آنگونه که اروپا مدعی بود، در مقابل سیاستهای ترامپ قانون مسدودکننده 1996 نیز به کار نخواهد آمد؟
باید بپذیریم که نظام بینالملل به سرعت در حال تغییر است و این تغییرات قوانین جدیدی با خود بههمراه دارد. همه کشورهای جهان چارهای ندارند به غیراز آنکه خود را با تغییرات پیش آمده در نظام بینالملل وفق داده و منافع ملی خود را در اولویت قرار دهند. اتحادیه اروپا نیز با پیروی از همین قانون پیش میرود و نمیتواند از قانونی همچون قانون مسدودکننده 1996 در مقابل آمریکا استفاده کند، زیرا شرایط امروز با سال 1996 بسیار متفاوت است.