چشمان آن دختر رهایم نمی کند / بلای شیطانی که بر سر دختر اصفهانی در مشهد آمد | روزنو

Roozno | پایگاه خبری تحلیلی روزنو

به روز شده در: ۲۸ فروردين ۱۴۰۳ - ۲۲:۲۲
نیمه شب بود که زنگ تلفن منزلم به صدا در آمد. فرمانده یکی از کلانتری های مشهد بی سیم روشن را مقابل گوشی گذاشت. کد رمزی که در بی سیم می پیچید حکایت از کشف جسد داشت.
 
 
آدرس را از فرمانده پرسیدم و سوار بر موتورسیکلت در حالی که عقربه های ساعت از نیمه شب  چهارم تیرماه 1376 عبور کرده بود، به میدان آزادی Freedom مشهد رسیدم اما هیچ خبری نبود حتی خودروهای پلیس Police نیز در آن اطراف دیده نمی شدند. موتورسیکلت را کنار نرده های پارک گذاشتم و در جست و جوی یافتن جسد راهی زیرگذر ابتدایی بولوار وکیل آباد شدم اما تلاش هایم برای دیدن جسدی در آن منطقه بی نتیجه ماند، به ناچار در قسمت عقب نشینی فضای پارک و کنار نرده های فلزی سبز رنگ به گاری آهنین بزرگ زباله تکیه زدم و به این می اندیشیدم که قاتل The Murderer احتمال دارد جسد را کجا پنهان کرده باشد؟ در افکارم غوطه ور بودم که ناگهان خودروی پیکان پلیس مقابلم توقف کرد. معاون کشف جرایم وقت فرمانده انتظامی استان به همراه قاضی Judge کشیک دادگاه و برخی نیروهای پلیس از خودرو پیاده شدند. یکی از فرماندهان که از حضور من در محل آن هم قبل از حضور پلیس به شدت تعجب کرده بود، گفت: «باز چه کسی پر آقای سجادپور را آتش زده است؟» من که هنوز نمی دانستم جسد کجاست از گاری زباله فاصله گرفتم و ماموران با این تصور که من کنار جسد ایستاده بودم، کیسه ای را از درون گاری بیرون کشیدند. جسد دختر کوچک در حالی از درون کیسه بیرون افتاد که چشمان نیمه بازش به سوی من خیره شده بود. او عینکی به چهره داشت و پیراهن آبی با گل های سفید خوش رنگ پوشیده بود. در حالی که نمی توانستم چشم از چشمان دختر پنج ساله بردارم، خودروی گشت کلانتری امام رضا(ع) مردی را به محل کشف جسد آورد که گفته می شد پدر همان دختربچه است. به دستور قاضی ماموران نگذاشتند آن مرد از خودروی پلیس پیاده شود و صحنه دردناکی را ببیند که چگونه فرد یا افرادی ناجوانمردانه، جگر گوشه اش را به طرز وحشتناکی مورد تجاوز Rape وحشیانه قرار داده اند. آن شب پدر مقتول را با این بهانه که دخترش تصادف Crash کرده است به کلانتری انتقال دادند. بررسی های شبانه مشخص کرد مرد میانسال به همراه دخترش از اصفهان به مشهد سفر کرده بود ولی هنگامی که در اطراف کوچه عیدگاه از داخل مغازه ای بیرون آمد که برای خرید شکلات رفته بود، اثری از دخترش ندید و پس از مدتی جست و جو ماجرای گم شدن فرزندش را به کلانتری امام رضا(ع) اطلاع داد. همان شب نیز جسد دختر او در حالی پیدا شد که باز هم قلم از نوشتن آن چه دیده بود شرم دارد. آن شب یکی از فرماندهان پلیس معتقد بود که نباید این خبر رسانه ای شود ولی روز بعد، خبر این جنایت Crime هولناک در روزنامه خراسان چاپ شد و امام جمعه فقید مشهد نیز آن را در خطبه های نماز مطرح کرد. با وجود این چشمان آن دختر زائر هنوز رهایم نمی کند در حالی که قاتل او نیز تاکنون دستگیر نشده است. چند سال بعد وقتی مطالبی درباره پرونده آن دختر زائر نوشتم بارها بازخواست شدم اما امیدوارم روزی با درج خبر دستگیری قاتل زائر کوچک، پاسخی برای چشمان نگران او داشته باشم ....

رکنا
نظر شما
نظراتی كه حاوی توهین و مغایر قوانین کشور باشد منتشر نمی شود
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید
نام:
ایمیل:
* نظر:
عکس روز
خبر های روز