با بی حیایی از تجدید فراش با زن مطلقه گفت / وقتی باردار بودم این بلا سرم آمد! | روزنو

Roozno | پایگاه خبری تحلیلی روزنو

به روز شده در: ۰۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۱۴:۱۵
کد خبر: ۳۱۷۷۱۴
تاریخ انتشار: ۰۹:۵۰ - ۲۶ ارديبهشت ۱۳۹۷
اصرار مادر به ازدواج دخترش با پسردایی‌اش، باعث یک زندگی نافرجام برای دخترش شد.
8 سال پیش در حالی که آرزوهای زیادی برای آینده ام داشتم. درسم بسیار خوب بود و علاقه زیادی به ادامه تحصیل داشتم؛ اما به اصرار مادرم با پسردایی‌ام ازدواج کردم و از ادامه تحصیل بازماندم. مادرم می‌گفت علی پسر خوبی است و خاطرت را خیلی می‌خواهد؛ حتی حاضر است برای تو بمیرد!

دوران عقد ما کمابیش خوب بود؛ یعنی تا می‌توانست ظاهرش را حفظ می کرد و به من عشق می‌ورزید؛ ولی بعد از اینکه عروسی کردیم، کم‌کم متوجه شدم همسرم فردی عصبی و پرخاشگر است و با کوچکترین مسئله، از کوره دررفته و شروع به فحاشی و کتک‌کاری می‌کند؛ با خودم گفتم شاید اگر بچه‌ای بیاوریم، اخلاقش بهتر بشود.
دوران بارداری و بچه‌دار شدن
دوران بارداری سختی داشتم؛ به خاطر ویار شدید، بیشتر وقت‌ها در بیمارستان بستری می شدم. همسرم در طول این مدت، از لحاظ عاطفی توجهی به من نداشت و بعد از اینکه دخترم به دنیا آمد، نه تنها بهتر نشد، بلکه روز به روز اخلاقش بدتر هم شد!
تولد فرزند دوم
هرچقدر علتش را می پرسیدم، جواب درست و حسابی به من نمی‌داد و بی توجهی می‌کرد. فرزند دوم‌مان را چند سال بعد دنیا آوردم؛ حالا دیگر صدای بچه‌ها هم اذیتش می‌کرد و می‌گفت:"یا خفه‌اش کن یا خودم میام خفه می‌کنم!"دیگر تحملم طاق شده بود و گاهی با حاضر جوابی، پاسخ پرخاشگری‌هایش را می‌دادم و درمقابل، حسابی کتک می‌خوردم.
پناه بردن به منزل پدری
برای بهتر شدنش هر راهی را که به‌نظرم کارساز بود، امتحان کردم؛ مثلا یک روز تصمیم گرفتم همراه با بچه‌هایم به منزل پدرم بروم، اما او حتی بعد از گذشت یک ماه از من که هیچ، سراغی از بچه‌هایش هم نمی‌گرفت. بدتر از آن اینکه به بهانه‌های واهی دعوا راه می‌انداخت و ما را به منزل پدرم می‌برد و آخرین‌باری که منزل پدرم رفتم، دیگر از ما خبری نگرفت تا اینکه با وساطت بزرگترها، راضی شد مرا به منزل برگرداند.
تجدید فراش
تا چند روز حرفی بین ما ردو بدل نشد. کم‌کم به او شک کردم و از زیر زبانش کشیدم و قسمش دادم که واقعیت را بگوید. گفت: باید قول بدی جیغ و داد نکنی! بعد با کمال پرویی و بی‌حیایی گفت یک ماه است که تجدید فراش کرده و با زنی مطلقه که 5 سال از خودش بزرگتر است و بچه هم دارد، صیغه 10 ساله بسته! به من گفت که طلاقم نمی‌دهد و من هم حق ندارم به جایی شکایت ببرم؛ باید بسوزم و بسازم!
نمی‌دانم حرفش صحت داشت یا اینکه داشت مرا امتحان می‌کرد، گفتم بگو که دروغه، بگو که می‌خواهی مرا امتحان‌کنی؟ ولی با سکوتش متوجه شدم، همش واقعیت دارد؛ از هوش رفتم و دیگر چیزی متوجه نشدم؛ بعد از آن حتی از روابط زناشویی خودش با آن زن برایم حرف می‌زد. نمی‌دانم چه کنم؟
سخن کارشناس
ازدواج درست، تضمین کننده آرامش و سلامت روانی فرد است و زوجین با تشکیل خانواده و بستن پیمان زناشویی، بهداشت روانی خود و اعضای خانواده را تأمین می‌کنند.
در آیات و روایات زیادی به قداست و اهمیت ازدواج اشاره شده است، متأسفانه گاهی شاهد بروز اختلاف بین زن و شوهرها هستیم که با دامن‌زدن به مسائل ناچیز و عدم توانایی و مهارت در حل آن، باعث به وجود آمدن مسائل بزرگتر می شوند که این امر، با قداست ازدواج و خانواده به عنوان یک ارزش همخوانی ندارد.
گاهی بی‌وفایی و خیانت Cheat از جانب یکی از زوجین رخ می دهد که این امر، آثار جبران ناپذیری در زندگی زوجین به جا می گذارد و چه بسا موجب فروپاشی زندگی می شود.
ازدواج ناآگاهانه و اجباری، نداشتن بلوغ فکری، عدم درک از نیازهای یکدیگر، عدم آگاهی از مهارت های زندگی و ارتباطی، عدم شناخت اصول زندگی مشترک، نداشتن صداقت، تنوع طلبی زوج و بی‌وفایی از جمله عوامل بروز مشکلات بعد از ازدواج می باشد.
توصیه‌می شود، با مشاوره‌های پیش از ازدواج از بروز مسائل در آینده پیشگیری به عمل آوده و والدین به انتخاب فرزندان احترام بگذارند و نظر خود را به آنان تحمیل نکنند.
جوانان در شرف ازدواج نیز با درنظرگرفتن شرایط، معیارها و ملاک‌های انتخاب همسر، انتخاب سالمی داشته و با مشاوره با یک کارشناس مشاوره زیر بار ازدواج های تحمیلی نروند.

ركنا
برچسب ها: تجديد فراش ، زن مطلقه
نظر شما
نظراتی كه حاوی توهین و مغایر قوانین کشور باشد منتشر نمی شود
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید
نام:
ایمیل:
* نظر:
ویژه روز
عکس روز
خبر های روز