سرانجام آمريكا از برجام خارج و روياي مخالفان دولت تعبير شد. خروج آمريكا از اين توافقنامه بينالمللي واكنشهاي مختلفي را در پي داشت. اتحاديه اروپا، روسيه و چين بر ماندن در برجام تاكيد كردند و ايران با واكنشي معقولانه اعلام كرد كه اين توافق را با ساير طرفين ادامه خواهد داد اما اتفاقي كه سبب تعجب ميشود، واكنش تندروهاي داخل ايران است. طيفي از اين جريان با شايعهسازي به دنبال عادي كردن طرح عدم كفايت رئيسجمهور هستند و برخي ديگر به صورت نمادين برجام را در مجلس به آتش ميكشند. عبدالواحد موسويلاري، وزير كشور دولت اصلاحات معتقد است: «اين جريان نه با برجام بلكه با حسن روحاني مخالف است. او ميگويد اگر اين توافق در دولت مطبوع آنها به امضا ميرسيد اشكالي نداشت اما چون در دولت تدبير و اميد به وقوع پيوسته، اين جريان به دنبال تسويهحساب سياسي است». در زیر بخشی از گفتوگوی موسوی لاری با را میخوانید.
اخيرا برخي با خبرسازيهايي با عنوان طرح عدم كفايت رئيسجمهور تلاش در تضعيف دولت دارند. هدف اين افراد چيست؟
به گزارش روز نو : جوسازي و تحركات اخير جريان دلواپس براي ديروز و امروز نيست. اين افراد در جريان انتخابات ٩٢ باورشان نميشد كه حسن روحاني از طرف جريان تحولخواه به عنوان كانديداي رياستجمهوري مطرحشده، رأی بالا بياورد و كانديداي مطبوع خودشان شكست بخورد. تلقي اين جريان آن بود كه با توجه به پارهاي از مشكلات اقتصادي كه به دلايل گوناگون براي ملت به وجود آمده و در پارهاي موارد دستگاههاي متولي در شكلگيري آن وضعيت بيتقصير نبودند، با سوءاستفاده از آن وضعيت روحاني را در سال ٩6 از ميدان خارج كند. اما اين جريان هم در ٩٢ و هم در ٩6 ناموفق بود.
به نظر شما پشت پرده مخالفت اين جريان با برجام چيست؟
روزي كه بحث مذاكرات ايران با ١+5 مطرح شد و دولت با جديت تمام پيگير حل مساله مناقشه هستهاي به روش مسالمتآميز بود كه منتهي به توافقنامه موسوم به برجام شد باز هم اين جريان عصبي و ناراحت بود و نسبت به برجام و دستاورد مذاكرات با قدرتهاي جهاني تاختند. اين جريان حركت دولت را هيچگاه برنتابيده و برنخواهد تابيد. فارغ از آنكه نتايج برجام چه بوده و چه كساني از اين مذاكرات متضرر يا منتفع شدند، از روز اول اعلام مخالفت كردند. از همان ابتدا نگاهها نسبت به برجام متفاوت بود. نخست همين جريان راديكال دلواپس بود. نه آنكه اين جريان با برجام مشكل داشته باشد بلكه با اين موضوع كه منشأ اين توافق دولت حسن روحاني بود مخالف بودند. گروه دوم ماهيت برجام را به عنوان حداقل راه تامين منافع قبول داشتند اما نگران بدعهدي طرفهاي غربي به ويژه آمريكا بودند. نگران بودند كه آمريكا پاي اين توافق نايستد و امضاي خود را ناديده بگيرد كه اين گروه دلسوزان نظام و انقلاب بودند. دلسوزاني كه نسبت به صداقت آمريكا و متحدانش ترديد داشتند. گروه سوم دولت و مجموعه مرتبط با دولت بودند كه اعتقاد داشتند در يك داد و ستد بينالمللي يك گام مهم در جهت شكست اجماع بينالمللي عليه ايران برداشته شده است.
بنابراين به نظر شما نسبت به برجام سه تفكر وجود داشت.
بله. گروه نخست با دولت حسن روحاني مخالفت داشتند. گروه دوم دلسوز و نگران عهدشكني آمريكا بودند. اين گروه برجام را به عنوان يك معاهده و توافقنامه و در مجموع يك دسترنج بينالمللي تكريم ميكردند اما معتقد بودند آمريكا بدعهد است و بايد مراقب بود. گروه سوم نيز دولت بود كه اعتقاد داشت برجام اجماع منفي عليه ايران را شكسته و آمريكا اگر بخواهد رفتار ديگري از خود نشان دهد، منزوي ميشود.
به نظر شما چه كسي بايد پاسخگو باشد؟
به عقيده من در اين ميان افرادي كه از سر دلسوزي نه به محتواي برجام بلكه درباره نحوه برخورد آمريكا ترديد داشتند اكنون ميتوانند بگويند عملكرد ترامپ قابل پيشبيني بود ولي همين افراد نسبت به اصل كار دولت نظر مثبت دارند. بدون اجازه مقام معظم رهبري برجام به نتيجه نميرسيد اما همه دلسوزان نسبت به بدعهدي آمريكا نگراني داشتند. اكنون آمريكا از برجام خارج شده است اما دولت ايران به تعهدات خود پايبند بوده و كار خوبي انجام داده اما اين به معناي تاييد نظر دلواپسان نيست. بايد متوجه بود كه اين جريان با اصل مذاكره مشكل داشت. حل بحرانهاي بينالمللي با مذاكره و گفتوگو در قاموس اين افراد نيست. حرف امروز دلواپسان متاعي است كه مشتري ندارد.