احمدینژاد توهماتش را با تکیه بر مشکلات مردم بیان میکند
بهترین راه برخورد با احمدینژاد بیاعتنایی است
تحرکات اخیر محمود احمدینژاد با بستنشینیها و سخنرانیهایش ابعاد تازهای یافته است. وی اخیرا در جمعی خطاب به برخی مسئولان گفته سیلی خواهد آمد و زیر پای شما خالی میشود و انقلابی بزرگتر در حال ظهور است. این در حالی است که اخیرا کمیسیون برنامه و بودجه مجلس تخلفات نفتی دولت او را اعلام کرده و نمایندگان نیز خواستار برخورد قاطع دستگاه قضا با وی شدند. در این راستا اسحاق جهانگیری معاون اول رئیسجمهور خطاب به احمدینژاد گفت: «به خودتان بیایید و حد خودتان را بدانید. ما پای نظام و رهبری ایستادهایم. اگر بخواهید به نظام نزدیک شوید با سیل توده مردم مواجه میشوید». این سخنان آقای جهانگیری درحالی بیان شده که سوال اکثریت جامعه چرایی عدم برخورد یا تفاوت برخورد با احمدینژاد است. اینکه چرا او باید ساختارهای نظام را زیر سوال ببرد و هیچگونه برخوردی صورت نگیرد؟ چندی قبل سخنگوی قوه قضائیه اظهار کرده بود که در عدم برخورد با احمدینژاد حکمتی نهفته است؛ حال مردم و البته نمایندگان مجلس که همواره دوستدار نظام بودهاند، میخواهند حکمت این عدم برخورد را بدانند. برای بررسی اظهارات اخیر رئیس دولتهای نهم و دهم و ضرورت برخورد با وی با غلامرضا ظریفیان فعال سیاسی اصلاحطلب به گفتوگو پرداخته است که میخوانید.
به گزارش روز نو : اخیرا آقای احمدینژاد اظهار داشته که انقلابی بزرگتر در راه است و این سخن با واکنش معاون اول رئیسجمهور مواجه شد؛ تحلیل شما از تحرکات و اظهارات احمدینژاد چیست؟
اتفاقا به همین اعتباری که آقای جهانگیری گفته، آقای احمدینژاد باید حد خود را بداند چون در اندازهای نیست که از این سخنان بگوید. من معتقدم آقای جهانگیری نباید خود را مخاطب چنین سخنانی قرار دهد، چون به سخنان آقای احمدینژاد بیش از آنچه که هست توجه شده است. ما یک پیشگویی داریم و یک پیشبینی که پیشبینی کاری عالمانه است. معمولا عالمان در عرصههای مختلف به پیشبینی مسائل مختلف میپردازند که مثلا وضع اقتصاد این گونه خواهد بود. گرچه ممکن است برخی از این پیشبینیهای علمی محقق شده و برخی نیز تحقق نیابد. پیشگویی نیز بر دو قسم است؛ یک پیشگویی امر قدسی است که خداوند یا پیامبران و یا ائمه معصومین (ع) از وقوع امری در آینده خبر میدهند که بهعلت قدسیبودن این پیشگویی محل مناقشه نیست، اما نوع دیگر پیشگویی کار افرادی است که خبری از آینده ندارند و صرفا بر اساس حدس و گمانهای اشتباه دست به چنین کاری میزنند. آقای احمدینژاد نیز از همین نوع پیشگوییها میکند و با توجه به پس زمینهای که در مورد جریان احمدینژاد وجود دارد که متاثر از جریانی انحرافی است، سخنان او را نیز باید از جنس همان پیشگوییهای بیپایه و اساس دانست. البته وی در زمانی که بر کرسی ریاستجمهوری بود نیز گاهی از این دست سخنان هم بیان میکرد که در جای خود مورد انتقاد بزرگان و کارشناسان دینی هم قرار گرفت. بهنظر من آقای احمدینژاد با توجه به شخصیتی که دارد بر اساس مشکلات موجود در جامعه که همه بر آن اشراف دارند، تلاش میکند سخنان بسیار بزرگنمایی شده بگوید و جلب توجه کند تا مورد نظر افکار عمومی قرار گیرد.
بعضا پرسش میشود که چرا احمدینژاد زمانی که بر مصدر امور بود چنین سخنانی به زبان نمیآورد، اما اکنون که اطرافیانش دستگیر شدهاند به این فکر افتاده، نظر شما چیست؟
احمدینژاد این تصور و توهم را دارد که سخنانش مورد اقبال بخش مهمی از مردم محروم قرار گیرد، اما در واقع دیدیم که سخنان او چندان طرفداری در جامعه پیدا نکرده است. در عمل نیز دیدیم وقتی وی اقدام به اعتراض و بستنشینی در حرم حضرت عبدالعظیم یا امامزاده صالح کرد جامعه چندان اقبالی به وی نشان نداد. از این جهت بهنظرم آقای احمدینژاد دچار توهم خاصی است و همین توهمات را با تکیه بر شکافها و مشکلات جامعه بیان میکند. از این جهت مهمترین کار در برخورد با آقای احمدینژاد بیاعتنایی به او و سخنانش است. آقای جهانگیری نیز نباید چندان واکنشی به سخنان احمدینژاد نشان دهد. بیاعتنایی به سخنان احمدینژاد موجب میشود که تحرکات و سخنان او پس از مدتی شکل عادی پیدا کند. اگر نگاهی به عملکرد او در مقابل دوستان و رقبای خود بیندازیم خواهیم دید که وی در دوران ریاستجمهوری خود که فشار بسیاری بر روی فعالان سیاسی بود از بیعدالتی و تفاوت در برخورد صحبت نمیکرد، اما اکنون که یاران و همراهانش مورد اتهام، بازخواست و بازداشت قرار گرفتند چگونه آسمان و زمین را به استخدام گرفته که نشان دهد چه ظلم آشکاری بر علیه او و یارانش صورت میگیرد. البته احمدینژاد به این موضوع توجه ندارد که تاریخچه و تباری در گذشته دارد که اگر بخشی از مردم آن را فراموش کنند، نخبگان، اصحاب رسانه، سیاستورزان و اندیشمندان نهتنها فراموش نخواهند کرد بلکه میدانند که این سخنان چه میزان خطرناک و بیپایه بوده است.
برخی معتقدند که با وجود اظهارات ساختارشکنانه احمدینژاد و تضعیف قوای نظام باید با وی برخورد شود. بهنظر در قبال رفتار احمدینژاد چه روشی را باید در پیش گرفت؟
به هر حال ما اصلاحطلبیم و اصلاحطلبان غیراز مباحث خاص امنیتی که کسی بخواهد وحدت جامعه را برهم بزند، معمولا در ارتباط با مخالفان و رقبا با گفتوگو و مدارا برخورد میکنند، اما معتقدم در مورد احمدینژاد باید با بیاعتنایی برخورد شود. اینکه چرا با احمدینژاد و اصلاحطلبان برخورد یکسان صورت نگرفته، پرسش مهمی است. البته ما بهدلیل نگاه اصلاحطلبی توصیه به برخورد قضائی با احمدینژاد نداریم و خیلی هم نباید قضیه بزرگ شود بلکه باید مراقب باشیم که این نوع افکار و برخوردهای نگرانکننده جامعه را دچار مشکل نکند.
اخیرا کمیسیون برنامه و بودجه مجلس گزارش کاملی از تخلفات نفتی دولت احمدینژاد ارائه داده و اکثر نمایندگان خواستار رسیدگی دستگاه قضائی به این تخلفات شدهاند. بهنظر شما عدم برخورد با احمدینژاد در نگاه جامعه به مسائل مهم تاثیر نمیگذارد؟
بین فکر، اندیشه و عمل تفاوت است. اگر چنین اسنادی که موجب تضییع حقوق عمومی شده وجود داشته باشد، دستگاه قضائی قطعا باید با وی برخورد کند تا جامعه از ابهام غلط یا درستبودن مباحثی که درباره عملکرد احمدینژاد مطرح میشود، درآید. البته اگر کسی اندیشهای مخالف چارچوبهای نظام دارد، باید پاسخ فکری مناسب به آن داده شود، همانگونه که اخیرا نیز مقام معظم رهبری فرمودند مجازات فکر برخورد قضائی نیست.