احمدی‌نژاد دوست دارد اپوزیسیون نظام باشد | روزنو

Roozno | پایگاه خبری تحلیلی روزنو

به روز شده در: ۰۶ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۱۷:۲۰
کد خبر: ۳۱۱۹۹۹
تاریخ انتشار: ۰۹:۳۷ - ۲۰ فروردين ۱۳۹۷
امیررضا واعظی آشتیانی
چند ماهی است که تحرکات محمود احمدی‌نژاد رئیس دولت‌های نهم و دهم وارد فاز جدیدی شده است. پس از آنکه مقام معظم رهبری وی را از نامزدی در انتخابات ریاست‌جمهوری دوازدهم نهی کردند و وی بی‌توجه به این حکم در انتخابات ثبت نام کرد، بسیاری از تحلیلگران از فصل تازه کنش سیاسی احمدی‌نژاد خبر دادند. روزها گذشت و پس از انتخابات و پیروزی حسن روحانی، احمدی‌نژاد تحرکات خود را وسعت بخشید. ابتدا برخی نهادها را مورد هجمه قرار داد و سپس دولت را به ناکارآمدی متهم کرد و سپس در نامه‌ای به مقام معظم رهبری تغییرات ساختاری در نظام از جمله برگزاری انتخابات زودهنگام را خواستار شد. از طرف دیگر پس از چندی حکم دادگاه حمیدرضا بقایی معاون اجرایی احمدی‌نژاد صادر شد و او به ۱۵ سال حبس و رد مال و جزای نقدی محکوم شد و به زندان رفت. پس از آن اسفندیار رحیم مشایی مشاور احمدی‌نژاد این حکم را انگلیسی خواند و روبه‌روی سفارت انگلیس حکم را آتش زد و بازداشت شد. برخی با بازخوانی سیر چندماهه اعتقاد دارند که نظام با دستگیری افراد نزدیک به احمدی‌نژاد در حال فرستادن پالس‌هایی به خود اوست که هر چه سریع‌تر در چارچوب‌های نظام قرار گیرد و از تضعیف ارکان نظام بپرهیزد. اما در صورتی که احمدی‌نژاد بخواهد در چارچوب قدم بردارد. این در حالی است که بست‌نشینی هفته گذشته وی در امامزاده صالح تهران خبر از تحرکات دیگری دارد. باید دید وی تا کجا پیش خواهد رفت. برای بررسی تحرکات اخیر احمدی‌نژاد و حلقه اطراف او و رصد فضای سیاسی کشور با امیررضا واعظی آشتیانی فعال سیاسی اصولگرا به گفت‌وگو پرداخته است که می‌خوانید.
چند ماهی است که تحرکات محمود احمدی‌نژاد رئیس دولت‌های نهم و دهم وارد فاز جدیدی شده است. پس از آنکه مقام معظم رهبری وی را از نامزدی در انتخابات ریاست‌جمهوری دوازدهم نهی کردند و وی بی‌توجه به این حکم در انتخابات ثبت نام کرد، بسیاری از تحلیلگران از فصل تازه کنش سیاسی احمدی‌نژاد خبر دادند. روزها گذشت و پس از انتخابات و پیروزی حسن روحانی، احمدی‌نژاد تحرکات خود را وسعت بخشید. ابتدا برخی نهادها را مورد هجمه قرار داد و سپس دولت را به ناکارآمدی متهم کرد و سپس در نامه‌ای به مقام معظم رهبری تغییرات ساختاری در نظام از جمله برگزاری انتخابات زودهنگام را خواستار شد. از طرف دیگر پس از چندی حکم دادگاه حمیدرضا بقایی معاون اجرایی احمدی‌نژاد صادر شد و او به ۱۵ سال حبس و رد مال و جزای نقدی محکوم شد و به زندان رفت. پس از آن اسفندیار رحیم مشایی مشاور احمدی‌نژاد این حکم را انگلیسی خواند و روبه‌روی سفارت انگلیس حکم را آتش زد و بازداشت شد. برخی با بازخوانی سیر چندماهه اعتقاد دارند که نظام با دستگیری افراد نزدیک به احمدی‌نژاد در حال فرستادن پالس‌هایی به خود اوست که هر چه سریع‌تر در چارچوب‌های نظام قرار گیرد و از تضعیف ارکان نظام بپرهیزد. اما در صورتی که احمدی‌نژاد بخواهد در چارچوب قدم بردارد. این در حالی است که بست‌نشینی هفته گذشته وی در امامزاده صالح تهران خبر از تحرکات دیگری دارد. باید دید وی تا کجا پیش خواهد رفت. برای بررسی تحرکات اخیر احمدی‌نژاد و حلقه اطراف او و رصد فضای سیاسی کشور با امیررضا واعظی آشتیانی فعال سیاسی اصولگرا به گفت‌وگو پرداخته است که می‌خوانید.
به گزارش روز نو : برخی معتقدند که معضل فعلی جامعه بحث عدم اجرای عدالت در تمام شئون و تبعیض در جامعه است که آسیب زیادی به نظام وارد می‌کند. ارزیابی شما چگونه است؟
نمی‌توانیم بگوییم اعتماد مردم به طور مطلق کاسته شده بلکه باید گفت که مردم از رفتار و عملکرد برخی مسئولان ناراحت‌اند. صحبتی از شهید بهشتی وجود دارد که می‌گوید: ما آمدیم که بی‌منت برای مردم کار کنیم. در این ارتباط بارها حضرت امام(ره) و مقام معظم رهبری درباره اینکه بایدخدمتگزار مردم باشیم سخن گفته‌اند. البته برخی از مسئولان این صحبت‌ها را در ادوار گذشته از یاد برده‌اند. از این جهت زمانی که مردم می‌بینند برخی افراد رانت خورده و زراندوزی کرده‌ و زندگی‌های شاهانه برای خود تدارک دیده‌اند از این تبعیض‌ها ناراحت می‌شوند. مردم می‌گویند برخی از افرادی که ما انتخاب کردیم و به مسئولیت گماردیم متکبرانه با ما برخورد می‌کنند و تواضعشان بیشتر متظاهرانه است تا خالصانه این مسائل برای جامعه ایجاد ناراحتی می‌کند. از سوی دیگر در طی 5 سال گذشته تمام مباحث مقام معظم رهبری در آغاز هر سال در مورد مباحث اقتصادی بوده است. ایشان در هر سال برای متولیان کشور در 3 قوه راهکار می‌دهند و موضوع طرح می‌کنند، اما مسائل اقتصادی معاش مردم، اشتغال جوانان، توجه به جوانان و جابه‌جایی قدرت و استفاده از افراد خوشفکر و خلاق بعضا توسط برخی از مسئولان نادیده گرفته می‌شود. درست است که ما در ابتدای انقلاب با خلأ مدیریت در بخش‌های مختلف روبه‌رو بودیم، اما اعتماد به جوانان پاسخ داد و کشور در آن مقطع حساس توسط نسل اول پس از پیروزی انقلاب اداره شد. وقتی مردم می‌بینند در فضای سیاسی مسئولان به جای گفت‌وگوهای سازنده در راستای محقق کردن فضای عدالت و رفع مسائل اقتصادی جامعه و ایجاد فضای کسب و کار برای جوانان به دنبال بازی‌های سیاسی و راه‌انداختن جنگ روانی در رسانه‌ها و ملتهب کردن فضای سیاسی کشور می‌روند از آنها مأیوس و دلسرد می‌شوند. اکنون برای مردم سوال است که وقتی وزیری 3مرتبه به استیضاح کشیده می‌شود، چه پشت پرده‌ای وجود دارد که این استیضاح‌ها نتیجه نمی‌دهد. اگر وزیر مشکلی ندارد چرا به استیضاح کشیده می‌شود و اگر استیضاح درست است چرا نتیجه نمی‌دهد؟ مردم آگاه‌اند و این مسائل از ذهن مردم دور نخواهد ماند. در سایر قوا نیز کم و بیش مسائل و مشکلاتی وجود دارد که با عملکرد بهتر مسئولان قابل حل است. عملکرد مسئولان در عرصه‌های مختلف ملاک قضاوت مردم است و مردم بر‌اساس این عملکرد به قضاوت می‌نشینند.
در سال‌های اخیر شرایط به گونه‌ای پیش رفته که مطالبات مردم با آنچه که نظام آن را دنبال می‌کند بعضا همسویی ندارد، مثلا در حوزه فرهنگی در4 دهه اخیر تلاش‌های زیادی صورت گرفته، اما تاثیر چندانی بر جامعه نداشته است. به نظر شما ریشه این مشکلات از کجاست؟
من معتقدم که دستگاه‌های متولی در بخش‌های فرهنگی به درستی به وظیفه خود عمل نکرده و ضعیف ظاهر شده‌اند. ما اگر به مساله حجاب نگاه کنیم، می‌بینیم شرایط از سال قبل پیچیده‌تر شده است. زمانی که وضعیت حجاب را در 2 دهه اخیر بررسی کنیم مشاهده می‌کنیم که برنامه‌ای برای این مساله یا سایر مسائل فرهنگی دیگر وجود نداشته که اگر می‌بود ما امروز به یکسری مسائل برنمی‌خوردیم. البته نباید از یاد برد که شبکه‌های مختلف ماهواره‌ای برای کشور ما نقشه کشیده‌اند. چه بسا که نتانیاهو چندین سال پیش مطرح کرد که برنامه‌های ماهواره می‌تواند در مسائل فرهنگی ایران تاثیر گذار باشد. این در حالی است که ما مصاحبه‌های دشمنان خود را نیز جدی نمی‌گیریم و همین مسائل موجب می‌شود که آنها با فضاسازی به دنبال تغییر فضای فکری مردم باشند. گرچه ما ابزارهای اثرگذاری داریم که می‌تواند جلوی این اتفاقات را بگیرد. البته فارغ از این مباحث هر کشوری قوانینی دارد که جامعه باید بدان قوانین احترام بگذارد. حجاب احترام به قانون است و قانون شکنی دلالت بر آزادی خواهی نیست. زمانی که در فرانسه قانون می‌شود دختران محجبه حق ورود به مدارس را ندارند قانونی است که وضع شده و باید در آن جامعه اجرا شود. حال چطور است که در یک جامعه اسلامی عده‌ای قانون کشور را در مغایرت با آزادی می‌بینند.
در دشمنی دشمنان که شکی نیست، اما دستگاه‌های عریض و طویل فرهنگی برای نهادینه کردن ارزش‌های انقلاب و نظام چه میزان فعالیت داشته‌اند؟
همان‌طور که گفتم این مساله از دوحالت خارج نیست این افراد یا در جای خود ننشسته‌اند یا در وظایف خود کوتاهی کرده‌اند. بخشی از بودجه فرهنگی کشور صرف مسائل فرهنگی می‌شود، اما نهادهای فرهنگی بر‌اساس بودجه دریافتی عملکرد مناسبی نداشته‌اند. البته نهادهایی مثل سپاه و بسیج در بخش فرهنگی خوب عمل کردند و در جایگاه خود اثر گذار بودند، اما من شخصا به سایر دستگاه‌های فرهنگی اعتراض دارم که نتوانستند این را درست انجام دهند.
شرایط جامعه به گونه‌ای است که شاهد شکاف نسلی میان نسل انقلاب و نسل سومی هستیم که ارزش‌هایش با ارزش‌های نسل اول متفاوت است به نظر شما برای همگرایی بیشتر جامعه و پرکردن این شکاف چه باید کرد؟
من معتقدم برخی از افراد پس از انقلاب متاسفانه استحاله و دچار تغییر اساسی و بنیادین شدند که این تغییر منجر به این شد که نسل امروز نتواند با آنها کنار بیاید. امروز می‌بینیم بخشی از این افراد یا ثروت اندوز، جاه‌طلب، سیاست‌باز شدند و یا سیاسی‌کار شدند و نسل جوان امروز به این افراد و خانواده‌شان نگاه می‌کند و در یک سردرگمی و دوراهی قرار می‌گیرد که این عده که نسل اول انقلاب بودند چرا به اینجا رسیده‌اند. این خود می‌تواند پارادوکسی از عملکرد برخی از افراد استحاله شده باشد. البته بخش دیگری نیز هستند که در سنگر انقلاب محکم ایستادند و طیف جوان نسل امروز نیز توانستند جذب اینها شوند. رفتار و کردار می‌تواند تابلوی تمام عیاری برای نسل فعلی باشد. از قدیم گفته‌اند هرچه بکاری برداشت می‌کنی، در این راستا اگر رفتارهای ما منصفانه، عدالت طلبانه ومنطقی بوده باشد قطعا نسل امروز پذیرا است. البته باید بپذیریم در جامعه 80 میلیونی اقلیتی هستند که نگاه دیگری دارند و نگاهشان تا زمانی که در چارچوب عقاید خودشان باشد محترم است. البته اکثریت نیز همچنان برای باورها و اعتقادات نظام احترام قائل‌اند، ضمن اینکه در عین احترام به عملکرد برخی افراد نیز انتقاد دارند. برخی مسئولانی که بعد از انقلاب پست گرفتند شاید بالاخره روزی از مناصب خود جدا شوند تا نسل جدید بتواند وارد فعالیت‌های مدیریتی شود. البته این مساله در تمام نهادها و دستگاه‌هاست و دولت را نیز شامل می‌شود. کما اینکه جوان‌گرایی به معنای انتخاب یک جوان به وزارت نیست.
با توجه به گسترش فضای مجازی در جامعه به نظر شما نحوه برخورد با این فضا باید چگونه باشد؟ آیا فیلترینگ پاسخ می‌دهد یا باید به سوی فرهنگ سازی برای استفاده صحیح از این پیام رسان‌ها حرکت کرد؟
کشوری مثل انگلیس مدعی می‌شود که تلگرام ابزار تروریسم است و باید فیلتر شود، روسیه نیز همین شرایط را دارد و از نگاه اقتصادی به تلگرام نگاه می‌کند و به دنبال فیلتر است. این دو از کشورهای قدرتمند هستند و این نگاه را دارند. اما ما باید بپذیریم که در این قضیه به درستی فرهنگ سازی نکردیم که مردم خود به این سمت بروند که از تلگرام استفاده نکنند که بر امنیت ملی کشور می‌تواند اثر منفی داشته باشد. البته زمانی که از امنیت ملی سخن گفته می‌شود، مردم نیز جزئی از امنیت ملی محسوب می‌شوند. در این راستا با وجود اینکه بسیاری از فیلترشکن استفاده می‌کنند بخش دیگری از فضای مجازی مجاز بهره می‌برند و به آن سمت‌وسو نمی‌روند. در نتیجه باید به گونه‌ای عمل کنیم که مردم خود مراقبت‌های لازم را نسبت به این مسائل داشته باشند و دسترسی آنها نیز محدود نشود.
تحلیل‌های بسیاری بر تحرکات اخیر آقای احمدی‌نژاد صورت گرفته، اما پرسش بسیاری از مردم این است که وی چرا اکنون که قدرت اجرایی را در اختیار ندارد و نزدیکانش به زندان رفته‌اند، صحبت از آزادی بیان و زندانیان سیاسی می‌کند؟ ارزیابی شما چیست؟
برای خود من سوال است که قوه مجریه در حوزه اقتصادی و دیگر بخش‌ها چالش‌هایی برای جامعه داشته و مشکلات مردم بیشتر حول محور دولت و مجلس دور می‌زند؛ چطور آقای احمدی‌نژاد برخی نهاد‌ها را هدف قرارداده است؟ البته تحلیل خودم اینگونه است که سخنان احمدی‌نژاد علیه برخی نهادها به خاطر تسویه حساب است. البته همه نهادها و قوا دارای نواقصی هستند که باید برطرف شود، اما اینکه نوک پیکان حملات آقای احمدی‌نژاد به سمت برخی نهادها باشد و این نهادها درست بشوند سایر نهادها نیز درست خواهند شد و چالش‌های آنها برطرف خواهد شد؟ درست که برخی نهادها مأمن تظلم خواهی مردم هستند و جایگاه ویژه‌ای دارند اما ای کاش انتقادات آقای احمدی‌نژاد همه جانبه بود و فقط به سمت برخی نهادها نبود. شاید وی بگوید من در نامه اخیرم به انتخابات زودرس اشاره کردم، اما این دلالت بر این نیست که او قوه مجریه را هم هدف قرارداده است. در هر صورت من فکر می‌کنم رفتار و گفتمان امروز آقای احمدی‌نژاد با دوران عملکرد خود متفاوت است. من قبل هم گفتم که تا پایان دولت یازدهم تدبیرو نگاه آقای احمدی‌نژاد خوب و خردمندانه بوده، اما از دولت دوازدهم به این سو وی وارد یک فاز و مسائل دیگری شده که بخشی از آن می‌تواند توهم باشد و بخش دیگر آن نیز مباحث کوچه و بازار است و حتی سیاسیون نیز مطرح می‌‌کنند، منتها چون از زبان احمدی‌نژاد بیرون می‌آید همه فکر می‌کنند که فقط او این سخنان را می‌گوید. گرچه اگر جامعه را رصد کنیم مشاهده خواهیم کرد که خیلی‌ها چنین اظهاراتی دارند.
برخی می‌گویند اگر کسی از جریان سیاسی دیگر یکی از اظهارات آقای احمدی‌نژاد را مطرح می‌کرد، واکنش‌های دیگری برمی‌انگیخت اما چون احمدی‌نژاد از اصولگرایان برخاسته، با او برخورد نمی‌شود. چرا باید چنین موضوعی مطرح شود؟
من فکر می‌کنم نظام هرچه جلوتر می‌رود با تجربه‌تر می‌شود و تدبر و تجربه قوا بیشتر می‌شود و اقدامات گذشته آنها می‌تواند تجربه پیش رویمان باشد. این واقعیتی است که پیش آمده و احمدی‌نژاد اکنون به این مرحله رسیده است. در سال 84 هیچ گروه یا جریان اصولگرا از آقای احمدی‌نژاد حمایت نکرد. این کسانی که امروز احمدی‌نژاد را جزء خانواده اصولگرایی می‌خوانند و اصولگریان را حامی او می‌دانند، یا بی‌اطلاع‌اند یا خود را به بی‌اطلاعی می‌زنند. خود من که عضو دوره دوم شورای شهر بودم عضو کمیته سیاسی آقای لاریجانی بودم و در سال 84 به آقای لاریجانی رأی دادم. البته طیف دیگری که نام نمی‌برم نیز به دنبال آقای قالیباف بودند. یعنی در آن مقطع هیچ طیف تابلودار و شناسنامه‌دار اصولگرا پشت آقای احمدی‌نژاد نیامد. گرچه می‌توانیم بگوییم که در سال 82 که می‌خواستیم شهردار تهران را انتخاب کنیم آقای احمدی‌نژاد را به عنوان فردی خدمتگزار، ساده زیست و تلاشگر به عنوان شهردار تهران انتخاب کردیم، اما در سال 84 همه سیاسیون اصولگرا و اصلاح‌طلب به خوبی می‌دانند که هیچ اصولگرایی از احمدی‌نژاد حمایت نکرد و او یک سال پس از انتخابش به ریاست‌جمهوری گفت بنده اصولگرا نیستم به همین دلیل بود و حتی آقای جوانفکر مشاورش نیز طی مصاحبه‌ای این مساله را مطرح کرد. البته من نمی‌خواهم از اصلولگرایی دفاع کنم یا به گونه‌ای اصلاح‌طلبان را مورد خطاب قرار دهم، اما فکر می‌کنم رفتارها بیشتر مبتنی بر راه‌انداختن جنگ روانی بر علیه اصولگرایان و در عین حال سیاسی بازی کردن است که خطاهای احمدی‌نژاد را به گردن اصولگرایان بیندازند. بروید شواهد و مدارک را ببینید که احمدی‌نژاد چگونه انتخاب شد. احمدی‌نژاد در فضای پیچیده سیاسی آن زمان که ادبیات احمدی‌نژاد جواب می‌داد انتخاب شد. احمدی‌نژاد با آن ادبیات صحبت کرد و مردم به او رأی دادند پس اساسا ربطی به اصولگرایان ندارد. آقای احمدی‌نژاد در مقام رئیس‌جمهور سابق است در جایگاه یک نماینده مجلس یا یک فعال سیاسی نیست که بخواهیم به سادگی از او بگذریم. ضمن اینکه نهادهای تصمیم‌گیر درباره او کاملا مدبرانه برخورد می‌کنند. آقای بقایی را محاکمه کردند حال آقای احمدی‌نژاد می‌گوید ناحق است که به هر جهت حکم صادر شده و او به زندان فرستاده شده است. آقای مشایی معتقد بود این حکم انگلیسی است و روبه‌روی سفارت انگلیس حکم را پاره کرد که این حرکت او در مغایرت با امنیت ملی بود که او نیز بازداشت شد. اینها پالس‌هایی است که نشان می‌دهد آقای احمدی‌نژاد مستند، منطقی و عامه‌پسند سخن بگوید. سخنان او نباید به گونه‌ای باشد که نشانه‌ای از دستور دادن در آن دیده شود. در جای دیگری اشاره کردم کسانی که نامه‌ها را برای احمدی‌نژاد تهیه می‌کنند یا خود او در ادبیات با مشکل مواجه است و درست برخورد نمی‌کند.
بسیاری مطرح می‌کنند احمدی‌نژاد با انتقاد به ساختارهای نظام و سران قوا به دنبال تقابل با نظام است؛ تحلیل شما چیست؟
اتفاقا کسی که گفت احمدی‌نژاد دنبال اپوزیسیون شدن برای نظام است بنده بودم. گفتم که آقای احمدی‌نژاد علاقه‌مند است که اپوزیسیون نظام باشد و نظام نباید این بهانه را به دست او بدهد. البته برخورد با او در محور قانون قابل احترام است. اگر ما تا به امروز مشکلاتی در عرصه‌های مختلف داشته‌ایم بدین علت بوده که نتوانستیم قانون را راجع به افراد درست اجرا کنیم و قاطعانه عمل نکردیم که فکر می‌کنیم باید دیکتاتورمآبانه برخورد شود. اگر مجریان قانون قاطعانه با افراد برخورد کنند، هیچ کس به خود اجازه نمی‌دهد که از قانون تخطی کند. ما قانون را محترم نمی‌شماریم و جرم را ارزان کردیم درصورتی که اگر جرم یک تخلف مطابق خود تخلف در نظر گرفته شود و مجری قانون به درستی به آن قانون عمل کند کسی به خود جرئت تخطی از قانون نمی‌دهد. در کشورهای توسعه یافته حاکمیت قانون موجب شده تعارفات کنار برود و هیچ کس قانون‌گریزی نکند. چند روز پیش رئیس‌جمهور سابق کره به 20 سال زندان محکوم شد چون تعارف ندارند و باید قانون اجرا شود. نباید احساسی تصمیم گرفت، باید قانونی تصمیم گرفت و آن را اجرایی کرد.
چرا برخورد با آقای احمدی‌نژاد و دیگر چهره‌های شناخته شده سیاسی یکسان نیست؟
من معتقدم باید این پرسش از شورای عالی امنیت ملی صورت گیرد و آنها باید پاسخ دهند که چه دلیلی دارد. من فکر می‌کنم بخشی از این مساله از خردمندی رئیس دولت اصلاحات است که کمتر سخن می‌گوید. به نظر من عملکرد دولت نهم یعنی وزرای احمدی‌نژاد نه خود او خوب بوده، اما دولت دهم با چالش روبه‌رو بوده که مهم‌ترین آن چالش میان مجلس و دولت بود. البته حاشیه دولت دهم تقابل دوسویه دولت و مجلس بود و هیچ‌کدام شروع کننده حاشیه نبودند.
به عنوان یک اصولگرا که چندی با آقای احمدی‌نژاد همراه و همفکر بودید عملکرد وی را به عنوان عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام می‌پذیرید؟
آقای احمدی‌نژاد عضو مجمع است، اما در صلاحیت بنده و شخص دیگری نیست که بگوید او باشد یا نباشد، شخصیت داخل مجمع آقای احمدی‌نژاد با شخصیت بیرونی او، دو کاراکتر جداگانه است. البته احمدی‌نژاد هم عضوی مثل دیگران است و نظر خود را می‌دهد. اگر بنا باشد که نظر دیگران را تحمل نکنیم چگونه ادعای گفت‌وگو داریم؟
نظر شما
نظراتی كه حاوی توهین و مغایر قوانین کشور باشد منتشر نمی شود
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید
نام:
ایمیل:
* نظر:
عکس روز
خبر های روز