روشهای تنگنظرانه باعث عصبی شدن جامعه میشود
در روزهای اخیر تحرکات بسیار دقیقی علیه جریان اصلاحات و روند ضد فساد این جریان سیاسی کشور مشاهده میشود. روند تخریبی ضد اصلاحات را میتوان از آغازین روزهای تولد این جریان سیاسی در کشور در روزهای رقابتهای انتخاباتی در سال 1376 به خوبی مشاهده کرد. جریان دلواپس همواره برای تخریب چهرههای اصلاحطلب از اعتقادات مذهبی استفاده ابزاری کرده است و در این راه از تمام ظرفیت رسانهای که در اختیار دارد، بهره برده است. پیرامون این موضوع با مرتضی مبلغ معاون سیاسی وزارت کشور دولت اصلاحات و فعال سیاسی اصلاحطلب به گفتوگو پرداخته است که میخوانید.
به گزارش روز نو : بهنظر شما این هجمه ضداصلاحات که در روزهای اخیر توسط دلواپسان به راه افتاده است، با هدف و سازماندهی مشخصی این روند تخریبی را پیگیری میکند؟
در اینکه این هجمهها سازماندهی شده هستند هیچ تردیدی نیست. وقتی مشاهده میکنیم از تریبونهای مختلف یکصدا و بهصورت ناگهانی و همزمان بیرون میآید، بهطور کامل نشاندهنده سیستماتیک بودن این جریان است. اینگونه عملیات روانی علیه دولت و مجموعه اصلاحطلبان امر تازهای نیست و از گذشته ما شاهد چنین رفتارهایی از دلواپسان بودیم. متاسفانه مشی و روش جریان دلواپس همیشه به همین نحو بوده است و حتی با این رفتارهای خود خسارات سنگینی به کشور و جامعه وارد کردهاند. نکته قابل تامل این است که این رفتارها تداوم پیدا میکند یعنی به رغم اینکه همه اذعان دارند که افراط و تندروی باید مهار شود و دست افرادی که با این روشها به کشور و نظام خسارت وارد میکنند باید کوتاه شود، باز ما شاهد همان رفتار افراطی این افراد در عرصه سیاست و جامعه هستیم. بعد از حوادث دیماه که نشان داد جامعه بیش از همیشه مطالبات جدی و برحقی دارد و خواهان تغییر رویکرد در برخی از سیاستها و بهبود شرایط موجود است با این حال شاهد این واقعیت هستیم که جریان دلواپس نهتنها برای مطالبات جامعه ارزشی قائل نمیشود بلکه در روند پیگیری مطالبات جامعه توسط جریان اصلاحطلبی سنگاندازی کرده و با رفتارهای تخریبی خود مانع تحقق مطالبات مردم میشود. اگر در روند پیگیری مطالبات مردم از سوی این جریان دلواپس خلل ایجاد شود و با کارشکنیهای آنان مطالبات برحق مردم پیگیری نشود، بهطور قطع در آینده مشکلات جدیتری در جامعه حلول میکند.
این جریان تخریبی از آغازین روزهای تولد اصلاحات علیه جریان اصلاحطلبی دست به کار شد و در تمام این اقدامات تخریبی از مسائل مذهبی و مقدسات استفاده ابزاری کرده است. آیا وقت آن فرا نرسیده است تا جریان و بزرگان اصلاحات جواب این رفتارهای ضد اخلاقی دلواپسان را بدهند؟
نکته این است که دلواپسان از هر موضوعی برای تخریب اصلاحات استفاده ابزاری میکنند بهویژه از مقدسات جامعه. آنها همواره تلاش داشتهاند با تحریک احساسات مذهبی مردم به منویات خود دست یابند و بر علیه رقیب اقدام کنند. همانطور که اشاره شد، از ابتدا اینگونه بوده است و تا امروز نیز این روش ادامه داشته است فقط هرچه که گذشته رفتار دلواپسان حالتی زشتتر و زنندهتر بهخود گرفته است. اینکه گفته شود اصلاحطلبان پاسخگوی حملات دلواپسان نیستند به این معنا نیست که جوابی برای رفتارهای غیراخلاقی آنان ندارند بلکه مساله اصلی این است که دست دلواپسان برای عموم مردم رو شده است و مردم آنها و افکارشان را به خوبی میشناسند. ممکن است در مقطعی بخشی از جامعه فریب ریاکاری این افراد را خورده باشد اما خیلی زود به ماهیت آنان پی برده است و میداند که در پی هر اقدام تخریبی توسط آنان چه اهدافی پیگیری میشود. متاسفانه نکته قابل تامل این است که جریان دلواپس در قدرت دست دارد و از تمام امکانات حکومتی بهنفع خود و اهداف مورد نظر خود بهطور کامل بهرهبرداری میکند و در عین حال دارای حاشیه امن است. اصلاحطلبان با توجه به مشی اصلاحطلبی خود سعی دارند با حرکت مدنی خود جامعه را متقاعد کنند که جریان افراطی به حاشیه برود و مهار شود که در غیراین صورت کشور دچار مخاطرات و خسارات جبرانناپذیری میشود. همه دستگاهها و نهادها باید به این نتیجه برسند که رفتارهای جریان افراطی و سیاستهای انقباضی برای کشور خسارتآور است و محصولی غیر از تخریب نخواهد داشت. باید همه متقاعد شوند که این روشهای تنگنظرانه و افراطی برای جامعه مضر است و باعث عصبی شدن جامعه میشود و باید این رفتارهایی که برای مقاصد خود به هر وسیلهای متوسل میشود را به حاشیه راند تا فضای عمومی جامعه بهبود پیدا کند.
ارزیابی شما از عملکرد صداوسیما چیست؟
صداوسیما نباید به تریبون یک جناح خاص، بهویژه در بخش سیاسی، تبدیل شود. باید رسانه صدای همه مردم باشد و تنها یک صدای تکراری از آن شنیده نشود؛ چه رسد به اینکه صدای دلواپسان افراطی باشد. متاسفانه جریان دلواپس حضوری فعال دارد و با تصاحب رسانههای عمومی به روح جامعه آسیب وارد میکنند. بارها بر این موضوع تاکید شده است که در کشور ما نباید شبکههای ماهوارهای مورد استقبال قرار گیرند. شبکههایی که برای این کشور و این مردم هیچ ارزشی قائل نیستند، نباید جایگزین صداوسیمای ما باشند و مخاطبان را جذب خود کنند. اگر رسانه بتواند رفتار خود را هماهنگ با جامعه نگه دارد و در دام افراط و تفریط قرار نگیرد، شبکههای ماهوارهای توفیقی در جذب مخاطب نخواهند داشت. در غیر این صورت نشان ناکارآمدی رسانه خواهد بود که با در اختیار داشتن امکانات و بودجه نتوانسته مخاطب داخلی را جذب کند. چرا جای بسیاری از افراد اندیشمند و دلسوز نظام و کشور در صداوسیما خالی باشد؟ اگر خواهان بهبود اوضاع جامعه هستیم باید نسبت به اصلاح رویههای اشتباه و هزینهافزا در همه نهادها و سازمانها کوشش کنیم.