سرلشگر حسن فیروزآبادی رئیس سابق ستاد کل نیروهای مسلح است که بسیار تلاش کردند میان او و میانهروها چالش ایجاد کنند که پوچبودن این تلاشها در روز رحلت آیتا... هاشمی نمایان شد. در آن روز سرلشگر فیروزآبادی درحالی که اشک بر چشمانش جاری بود با حضور در حسینیه جماران و در جمع خبرنگاران با بیان خصوصیات اخلاقی و رفتاری مرحوم آیتا... هاشمی رفسنجانی گفت: ما در جلساتی که با او داشتیم همواره شاهد یک مقاومت و بردباری خاصی از وی بودیم. به گزارش روز نو :مرحوم آیتا... هاشمی رفسنجانی در طول سالهای جنگ پشتوانه عظیم معنوی و روحی بین رزمندگان و امام بود. نقش آیتا... هاشمی بهعنوان رئیس مجمع هماهنگکننده جمع 40 نفره و تعیینکننده مصوبات اختلافی بود که به مجمع ارجاع میشد. اکنون همانهایی که در آن زمان عامل ایجاد تفرقه میان فیروزآبادی و هاشمی بودند پروژه را با هدف اختلاف افکنی میان فیروز آبادی و روحانی ادامه میدهند. فارس گفتوگویی با سرلشگر فیروزآبادی داشته است که در نخستین سوالات پروژه اختلاف افکنی نمایان شد. فیرزآبادی گفت: «وقتی که حضرت آقا به رهبری انتخاب شدند، من گزارش ستاد فرماندهی کل قوا را بهصورت هفتگی به ایشان میدادم. یادم است در آن مقطع بحث بر این بود که از بین آقایان فروزنده و روحانی یک نفر رئیس ستاد کل شود. آقای روحانی آن زمان فرمانده پدافند هوایی بود.» فارس سوال کرد که «همین آقای روحانی که میگوید من سرهنگ نیستم؟» و فیروزآبادی گفت: «اتفاقا از سرهنگ هم بالاتر است و در پدافند بسیار هم سرهنگی عمل میکرد. همین الان هم در سخنرانیها و برخوردهایش از همان روحیه نظامیاش استفاده میکند. او در آن جلسه فقط میخواست به قالیباف بگوید تو سرهنگی والا خودش از سرهنگ هم بالاتر است.» همین پاسخ کافی بود تا رسانه دلواپس از تیتر «روحانی از سرهنگ هم بالاتر است» استفاده کند.
تغییر فاز پروژه دلواپسان
البته پروژه اختلاف افکنی رسانه دلواپس به همین یک مورد ختم نشد چنانکه وقتی فیروزآبادی گفت: «این روزها در فضای مجازی جملهای از حضرت آقا در آن جلسه خبرگان منتشر و راجع به آن زیاد صحبت شد، درحالی که فرمایش آن روز آقا از سر تواضع قبل از انتخاب است. ایشان این تواضع و تحقیر نفس را داشتند تا مبادا حس داوطلبی، تاثیری در انتخاب دیگران بگذارد. این از بزرگی ایشان بود. اما همین آقا بعد از انتخاب شدن، محکم صحبت کردند، هرچند برخی پیش خودشان گمان میکردند و میگفتند که بگذار این حرفها را بزنند اما ما کار خودمان را میکنیم. بنابراین این قضیه نه از دهه 70 که از همان سال 68 شروع شد.» فارس چنین مطرح کرد که «این صحبت بیشتر از همه نام آقای هاشمی را به ذهن متبادر میکند» که فیروزآبادی پاسخ داد: «وقتی آقای هاشمی دولت را تشکیل داد، معلوم شد که این دولت همان دولت مهندس موسوی است و همان خط را ادامه میدهد. فقط یک فرق وجود داشت، اینکه مهندس موسوی چپ سوسیالیست بود که ریشه در جنبش مسلمانان مبارز داشت، اما آقای هاشمی راست آزاداندیش بود. من خیلی نمیخواهم کلمه لیبرال را به کار ببرم، ولی ایشان راست لیبرال بود و همان ترکیبی که با موسوی، چپ عمل میکرد، همان افراد با هاشمی، راست و لیبرال عمل کردند، بنابراین میبینیم که این خط و خطوطی که مطرح میشود خیلی واقعیت ندارد. البته ممکن است افرادی بگویند که این به خاطر نفوذ شخص آقای هاشمی بود. بله، آقای هاشمی فرد بانفوذ و باسوادی بودند اما این افراد هم آدمهای کمی نبودند، حرفهایشان و شعارهایشان را عوض کردند. یادم هست ما در آن اوایل، اساسنامه وزارت دفاع را نوشتیم و بهنظر آقای هاشمی هم که فرمانده جنگ بود رساندیم و ایشان هم موافقت کرد، اما وقتی برای دفاع از این طرح به مجلس رفتیم، آقای هاشمی که رئیس مجلس بود و خیلی دلش میخواست بعد از آن رئیسجمهور شود، در جلسه علنی مجلس با مصوبهای که خودش با آن اعلام موافقت کرده بود، مخالفت میکرد و نهایتا تغییراتی در آن دادند ازجمله آنکه بودجه را از دست فرمانده کل قوا در بیاورند.» البته این اظهارات به معنای تغییر در تصمیم هاشمی بهنفع منافع فردی تفسیر نمیشود چنانکه نباید فراموش شود هاشمی سالها ریاست مجمع تشخیص مصلحت را عهدهدار بود. بنابراین مصلحت ملی را بر هر منفعت شخصی ترجیح میداده است. فیروزآبادی در ادامه به نکته جالبی هم اشاره کرده است: «یک خاطره در خصوص نجابت حضرت آقا در برخورد با اینها بگویم. من در برخی از جلسات که خدمت ایشان میرفتم، بهعنوان یک مسئول میخواستم موضوعاتی راجع به دولت مطرح کنم. هروقت شروع میکردم و تا اسم آقای هاشمی را میآوردم، آقا میفرمودند کافی است. من با آقای هاشمی دوست 40ساله هستم و با یکدیگر همدلیم و از دل هم خبر داریم و بارها این موضوع را تکرار کردند.»
از باطن احمدینژاد خبر نداشتم
فیروزآبادی شخصیتی است که تمایل ندارد به حفظ منافع گروهی در سیاست متهم شود بنابراین در گفتوگو با فارس به این موضوع هم اشاره کرد: در سال 84، مردم از دست دوم خرداد عاصی شده بودند و آقای هاشمی را هم حذف کردند و عاشقانه در دور اول به احمدینژاد رأی دادند. من از باطن احمدینژاد خبر نداشتم. احمدینژاد اول با شعار امام و انقلاب و حزبا... و محرومان و با حرکت مثبت نسبت به رهبری و تداوم انقلاب پیش آمد. بهگونهای که ما که 40 سال کار سیاسی کرده بودیم و اعماق گروهکها و جریانات فکری را میشناختیم، نمیتوانستیم به احمدینژاد شک کنیم. منتها به مشایی خیلی زود شک کردیم. وی افزود: اشتباهی که دوم خردادیها مرتکب شدند این بود که در دور دوم خودشان را رقیب احمدینژاد قرار دادند چون همانطور که گفتم، معمولا رئیسجمهور دو دورهای است و از طرف دیگر، به خاطر کارها، شعارها و رفتار احمدینژاد طبیعی بود که مردم در دور دوم هم به او رأی بدهند.