دونالد ترامپ بهرغم تبلیغات گستردهای که درباره عدم امضای تمدید برجام به راهانداخته بود در نهایت تسلیم شد و برجام را برای چهار ماه دیگر تمدید کرد. تمدیدی که اگر چه نشان دهنده نیاز منافع ایالات متحده آمریکا به این توافق بینالمللی است اما ادامه آن همچنان در هالهای از ابهام قرار دارد. این در حالی است که براساس اظهارات اغلب کارشناسان دونالد ترامپ از شخصیت باثباتی برخوردار نیست و هر لحظه ممکن است با تصمیم غیرمنتظره افکار عمومی جهان را تحت تأثیر قرار دهد. به همین دلیل و برای تحلیل و بررسی این موضوع با دکتر سیدداوود آقایی استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران گفتوگو کردیم. دکتر آقایی معتقد است: «مسئولان آمریکایی باید به این مسأله فکر کنند که اگر برجام نباشد چه آلترناتیوی وجود دارد و چه جایگزینی میتوان برای برجام در نظر گرفت. این در حالی است که جمهوری اسلامی ایران به صورت موکد عنوان کرده که به هیچ عنوان حاضر به مذاکره مجدد و یا اصلاح برجام نیست و درصورت خروج آمریکا از برجام ایران نیز بلافاصله وضعیت هستهای خود را به حالت قبل از برجام در خواهد آورد. نکته دیگر اینکه ترامپ از نظر شخصیتی یک فرد نرمال و با ثبات نیست و نمیتواند در بزنگاههای مهم تصمیم منطقی و صحیح اتخاذ کند. در شرایط کنونی عقلای جامعه آمریکا براین باورند که این کشور نباید از برجام خارج شود. با این وجود و با توجه به رفتار غیر عقلایی ترامپ این احتمال نیز وجود دارد که ترامپ در یک اقدام غیرمنتظره به یکباره از برجام خارج شود». در ادامه متن این گفتوگو را از نظر میگذرانید.
به گزارش روز نو : چرا دونالد ترامپ بهرغم تبلیغات گستردهای که برای خروج آمریکا از برجام به وجود آمده بود در نهایت دوباره برجام را تمدید کرد؟ آیا این نوع رفتار برای به هم زدن زمین بازی و نوعی جنگ روانی است؟
ترامپ یک تاجر و کاسب است که وارد بازیهای سیاسی شده است. به همین دلیل نیز با الفبای سیاست آشنا نیست و گمان میکند در فضای سیاسی نیز باید از همان مکانیزمهایی که در حوزه اقتصادی بهکار میبرده استفاده کند. ترامپ درمبارزات انتخاباتی برجام را بدترین معاهده تاریخ آمریکا نامید و سخنان زیادی را علیه آن عنوان کرد. با این وجود پس از اینکه به ریاستجمهوری رسید مجبور شد تسلیم دیدگاه ساختار سیاسی آمریکا شود و از مواضع گذشته خود درباره برجام عدول کند. این وضعیت درباره تمدید برجام نیز وجود داد و بهرغم اینکه تبلیغات علیه خروج از برجام نوعی سیاست و برنامهریزی است اما در نهایت ترامپ در راستای منافع ایالات متحده آمریکا مهلت برجام را تمدید کرده است. ترامپ تاکنون سه بار عنوان کرده که برجام را تمدید نخواهد کرد و با این حال در لحظات آخر با در نظر گرفتن شروطی جدید آن را امضا کرده است. در نتیجه مواضع کنونی ترامپ با مواضع قبلی وی در تناقض قرار دارد.
ترامپ عنوان کرده که برای بار آخر برجام را تمدید خواهد کرد و در آینده این اتفاق رخ نخواهد داد؟ آیا به واقع این اتفاق رخ خواهد داد و پس از پایان مهلت چهار ماه آمریکا از برجام خارج خواهد شد؟
اگر چه مواضع ترامپ به عنوان رئیسجمهور آمریکا همواره برخلاف برجام بوده اما بسیاری از مسئولان آمریکا و از جمله آقای تیلرسون وزیر خارجه این کشور عنوان کرده که منافع آمریکا ایجاب میکند که به برجام متعهد باشد و آن را حفظ کند. هنگامی که باراک اوباما برجام را امضا کرد به نمایندگی از ساختار سیاسی و در راستای منافع ملی آمریکا به این کار مبادرت کرد. به همین دلیل خروج ایالات متحده آمریکا از برجام به همین سادگی و بدون هزینه نخواهد بود. در نتیجه ساختار سیاسی آمریکا با در نظر گرفتن همه جوانب حضور و یا خروج از برجام تصمیم گرفته که توسط ترامپ دوباره برجام را تمدید کند و به احتمال زیاد این کار در آینده نیز تکرار خواهد شد. این وضعیت در مناقشات بین آمریکا و کره شمالی نیز وجود داشت. ترامپ در ابتدا کره شمالی و رهبر این کشور را به جنگ نظامی تهدید کرد و در شرایطی که همگان منتظر آغاز تنش نظامی بین این دو کشور بودند عنوان کرد که حاضر است با کره شمالی سر میز مذاکره بنشیند. آمریکا که خود را کدخدای جهان فرض میکند باید بیش از دیگران تعهدات خود را به معاهدات بینالمللی نشان بدهد تا بتواند از دیگران نیز بخواهد که نسبت به تعهدات خود پایبند باشند. از سوی دیگر کشورهای اروپایی نیز به شکلهای مختلف به حفظ برجام تأکید دارند و آن را یک معاهده مثبت و سازنده در راستای صلح بینالمللی ارزیابی میکنند. نکته دیگر اینکه مسئولان آمریکایی باید به این مسأله نیز فکر کنند که اگر برجام نباشد چه آلترناتیوی وجود دارد و چه جایگزینی میتوان برای برجام در نظر گرفت. این در حالی است که جمهوری اسلامی ایران به صورت موکد عنوان کرده که به هیچ عنوان حاضر به مذاکره مجدد و یا اصلاح برجام نیست و درصورت خروج آمریکا از برجام ایران نیز بلافاصله وضعیت هستهای خود را به حالت قبل از برجام در خواهد آورد. نکته دیگر اینکه ترامپ از نظر شخصیتی یک فرد نرمال و با ثبات نیست و نمیتواند در بزنگاههای مهم تصمیم منطقی و صحیح اتخاذ کند. در شرایط کنونی عقلای جامعه آمریکا بر این باورند که این کشور نباید از برجام خارج شود. با این وجود و با توجه به رفتار غیرعقلایی ترامپ این احتمال نیز وجود دارد که ترامپ در یک اقدام غیرمنتظره به یکباره از برجام خارج شود.
آیا دلیل تأکید رهبران کشورهای اروپایی برحفظ برجام به دلیل مخالفت با رویکرد افراطی ترامپ باز میگردد یا اینکه کشورهای اروپایی به این نتیجه رسیدهاند که برجام بهترین راه حل ممکن است؟
پس از پایان جنگ سرد کشورهای اروپایی به این نتیجه رسیدند که با فروپاشی جهان دوقطبی، قدرتهای درجه دو نقش پررنگتری در معادلات بینالمللی ایفا خواهند کرد. به همین دلیل نیز کشورهای اروپایی به شکلهای مختلف تلاش کردند با افزایش قدرت داخلی، خود را از زیر چتر آمریکا خارج کنند. این در حالی است که این اتفاق به صورت کامل و یا حداقل از نظر امنیتی شکل نگرفت و کشورهای اروپایی مسیر خود را از آمریکا جدا نکردند. با این وجود کشورهای اروپایی تلاش کردهاند موضع مستقلتری نسبت به گذشته درباره آمریکا و معادلات بینالمللی اتخاذ کنند. در شرایط کنونی نیز کشورهای اروپایی از نظر اقتصادی استقلال بیشتری نسبت به گذشته نسبت به آمریکا پیدا کردهاند و تلاش میکنند با واسطه کمتری به اهداف خود دست پیدا کنند. البته از این نکته نباید به سادگی غافل شد که اشتراکات فرهنگی و اجتماعی که بین کشورهای اروپایی و آمریکا وجود دارد اجازه نمیدهد که این دو به صورت کامل از هم جدا عمل کنند، بلکه همچنان در کنار هم جبهه غرب را تشکیل خواهند داد.
در آینده مسیر حرکت کشورهای اروپایی نسبت به آمریکا با توجه به روی کار آمدن ترامپ بیشتر تمایل به واگرایی خواهد داشت یا همگرایی؟
در شرایط کنونی رابطه کشورهای اروپایی و آمریکا ضمن تأکید بر برخی همگراییها در راستای واگرایی قرار دارد. بدون شک در آینده کشورهای اروپایی راه مشخصتری نسبت به آمریکا در پیش خواهند گرفت و از استقلال عمل بیشتری برخوردار خواهند بود. البته روی کار آمدن ترامپ در آمریکا نیز به این واگرایی شدت بیشتری داده است. در دوران ریاستجمهوری اوباما رابطه کشورهای اروپایی با آمریکا نزدیکتر بود و اگر پس از اوباما یک رئیسجمهور دموکرات در آمریکا به قدرت میرسید چه بسا روابط نزدیکتر نیز میشد. بدون شک برجام یک سند معتبر برای همکاری بین آمریکا و کشورهای اروپایی است. این در حالی است که معاهده پاریس که درباره آب و هوا منعقد شده بود و یا رویکردهای آمریکا و کشورهای اروپایی درباره موضوعات مختلف نشان میدهد که یکی از دلایل تغییر رویه کشورهای اروپایی نسبت به آمریکا به قدرت رسیدن ترامپ بوده است. در گذشته نیز اختلافنظرهایی بین آمریکا و کشورهای اروپایی وجود داشت. با این وجود وضعیت به شکل کنونی نبود. در شرایط کنونی به راحتی میتوان تفاوت در نوع نگاه کشورهای اروپایی به معادلات بینالمللی را با آمریکا مشاهده کرد.
دولت آقای روحانی به چه میزان از دستاوردهای برجام استفاده کرد؟ آیا رویکرد دولت نسبت به فرصتهای به دست آمده از برجام صحیح بود؟
در مرحله نخست ما باید وضعیت کشور را در قبل و بعد از برجام با هم مقایسه کنیم و سپس به تحلیل و ارزیابی این مسأله بپردازیم. بدون شک در قبل از برجام کشور با چالشهای مهمی در زمینه اقتصادی و بینالمللی قرار گرفته بود و سطح همکاری ایران با کشورهای جهان به حداقل خود رسیده بود. این در حالی بود که این وضعیت روی زندگی مردم و شرایط داخلی کشور نیز تأثیر گذاشته بود. در نتیجه برجام یک نقطه عطف و یک دستاورد بزرگ برای دولت آقای روحانی بود و دولت موفق شد علاوه بر برداشته شدن تحریمها زمینه همکاری اقتصادی کشور را با کشورهای جهان فراهم کند. با این وجود آقای روحانی نسبت به دستاوردهای برجام خیلی خوشبین بود و به همین دلیل وعدههایی به مردم داد که در عمل تاکنون محقق نشده است. این در حالی است که ایالات متحده آمریکا به شکلهای مختلف در مسیر تحقق برجام کارشکنی کرد و اجازه نداد که تعهدات برجام به صورت کامل تحقق پیدا کند.
موانع داخلی به چه میزان در عدم تحقق کامل برجام نقش داشت؟
بدون شک موانع داخلی در این زمینه تأثیرگذار بود. برخی نباید مشکلات و چالشهای داخلی برجام را به رخ دشمنان میکشیدند و با آن دولت را تحت فشار قرار میدادند. این در حالی است که برخی زمینهها برای تحقق برجام در داخل کشور نیز به وجود نیامد و در این زمینه کوتاهیهایی صورت گرفت. برخی برجام را یک تهدید و خطر برای کشور تفسیر کردند و در این زمینه با کشورهای معاند همصدا شدند. به همین دلیل برخی در داخل کشور طعم شیرین برجام را به کام مردم تلخ کردند. این در حالی بود که دوران پسابرجام مصادف با روی کار آمدن ترامپ شد و وی نیز به شکلهای مختلف تلاش کرد ایران در دوران پسابرجام به اهداف خود دست پیدا نکند.
اگر دوران پسابرجام را با دوران قبل از برجام مقایسه نکنیم، بلکه برجام را با خودش و اهدافش مقایسه کنیم آیا سخن برخی مخالفان که از شکست برجام خبر میدهند
صحیح است؟
من با شکست برجام موافق نیستم و معتقدم واژه شکست در این زمینه کاربرد ندارد. اگر انتظار داشته باشیم که همه اهداف برجام تاکنون باید محقق شده باشد، به دلایلی که اشاره کردم این اتفاق رخ نداده است. با این حال برجام هنوز شکست نخورده و نباید این موضوع را به صورت انتزاعی تحلیل و ارزیابی کنیم. این که آیا برجام برای ما دستاوردهای مهمی داشته یا خیر یک امر نسبی است و نمیتوان با قاطعیت درباره آن اظهار نظر کرد. بدون شک برجام آن گونه که مردم انتظار داشتهاند تحقق پیدا نکرده و این مساله به دلیل کجسلیقگیها و ندانمکاریهای برخی بوده است.
انتظار مردم از دولت آقای روحانی پس از برجام بالا رفت و شاید به همین دلیل بود که تجمعاتی در زمینه تحقق مطالبات اقتصادی مردم شکل گرفت. آیا آقای روحانی از برجام برای مردم اتوپیا نساخته بودند؟
پس از برجام برخی از مسئولان عنوان میکردند که در دوران پسابرجام کشور گلستان خواهد شد و به همین دلیل نیز از نظر روانی انتظار مردم نسبت به دوران پس از برجام زیاد شده بود. به همین دلیل نیز هنگامی که مردم مشاهده کردند مطالبات اقتصادی آنها محقق نشده از خود واکنش نشان دادند. البته از این نکته نیز نباید غافل شویم که دولت آقای روحانی تلاشهای زیادی برای تحقق مطالبات مردم انجام داده و همواره به دنبال بهبود وضعیت موجود بوده است. به عنوان مثال دولت آقای روحانی نوسانات ارز را کنترل کرده و نرخ تورم را از بالای40 درصد به زیر10 درصد کاهش داده است. بدون شک این اقدامات دستاوردهای مهمی برای اقتصاد کشور به همراه داشته باشد. ریشه بسیاری از مشکلات اقتصادی کشور به سیاستگذاریهای اشتباه گذشته باز میگردد که به مرور زمان انباشته شده و به خود را به شکل کنونی نشان میدهد. از سوی دیگر برخی بیتوجهیها که نسبت به مطالبات مردم صورت میگرفت و رویکردهای غیرواقعبینانه برخی رسانهها نیز در اتفاقات اخیر کشور تأثیرگذار بود. در شرایط کنونی نیز مسئولان باید صدای مردم را بشنوند و برای تحقق مطالبات آنها راه حل منطقی پیدا کنند.